eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
355 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
132 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
🟥چرا ؟ بخش دوم 📝 6️⃣کشور رئیس‌جمهوری می‌خواهد که اهل باشد نه ! با آدمهای مختلف تعامل کند، بشنود وانتخاب کند! اما جوری منفعل نباشد که مجبور شود بخاطر پذیرفتن آدمها یا ایده‌هایشان از چهارچوب خود پایین بیاید. جلیلی چون استقلال در فهم و جمع‌بندی کارشناسی دارد و چون به باندها ندارد توانسته جمع زیادی از مدیران و کارشناسان و نیرهای اجتماعی را حول خود جمع کند. این رابطه هم تبدیل به محل و قدرت نشده که او برای جذب این و آن تن به و معامله بدهد. یا از کارهای غلطشان بخاطر قدرت حمایت کند و آنها هم توجیه‌گر او باشند. بلکه یک چهارچوب وسط گذاشته و کنار او آدمهایی هستند که با وجود اختلافات، برای حل معضلات کشور مناسبند و او صریح به اطرافیانش می‌گوید انتظار نداشته باشند و بارها گفته ستاد او ربطی به دولتش ندارد و اینگونه نیست که به سبک سیاسی‌ها، عضویت و مسئولیت در ستاد، مستلزم مسئولیت گرفتن در دولت بعدی باشد. برای نمونه در سال 92 نماینده گروهی با بدنه رأی واقعی و قابل‌توجه در شب انتخابات اصرار به جلسه ولو 5 دقیقه‌ای داشت. او که یقین کرده بود بنا معامله است، گفته بود شنبه بعد از انتخابات در خدمتم. اگر وظیفه‌ای در قبال شما دارم شرعاً و قانوناً انجام خواهم داد ولی برای رأی معامله نمی‌کنم. 7️⃣کشور رئیس‌جمهوری می‌خواهد که قدرت و اقتدار جمع‌بندی داشته باشد. در میان اختلاف نظر کارشناسها و نهادها منفعل نشود و بتواند آنها را به نقطه‌ای برساند که همکاری کنند , مجبور به پیگیری جهت‌گیری‌های درست باشند. رئیس‌جمهور هم باید خودش جمع‌بندی داشته باشد هم نشان دهد این را دارد و مسئولان را به همراهی وادارد. جلیلی به ویژه در شورای عالی امنیت ملی نشان داده قدرت جمع‌بندی و همراه کردن مسئولان حتی در اختلافی‌ترین موارد را دارد. به گونه‌ای که حتی بزرگتری اختلافات دستگاههای امنیتی فعال در حوزه خارجی را در موردی مثل تبدیل به مشارکت کرده است. 8️⃣کشور رئیس‌جمهوری می‌خواهد که فهم و تجربه اجرایی داشته باشد. فهمی که را بشناسد، موانع جلو رفتن حهت‌گیری‌های درست، ذی‌نفعان و مدلهای آنها را بداند و برای اصلاح برورکراسی دستور کار داشته باشد. خلاصه اینکه مدیر اجرایی باشد نه و مدیر پروژه! جلیلی از پایین‌ترین سطوح کارشناسی در وزارت خارجه شروع کرده و سطوح مختلف مدیریتی را تا مدیرکلی و معاونت طی کرده و در بیت و شورای عالی امنیت ملی هم تجربه سطوح کلان را اندوخته. از دبیری شورا تا امروز بسیاری مشکلات را مستقیماً شناسایی و پیگیری کرده حتی وقتی که درون دولت مسئولیت نداشته. او بیشترین کسی است که آسیب‌شناسی واقعی از دیوان‌سالاری دارد، فرهنگ سیاسی مدیران و نمایش و همایش و گزارششان را می‌شناسد، و برای به حرکت درآوردن به تعبیر خودش ، دستورکار عملی دارد. حداقل به مدت 17 سال در شورای امنیت و دولت سایه هم برای این اصلاح تلاش کرده. او 17 سال رئیس‌جمهوری کرده، یعنی مأموریت‌های رئیس‌جمهور را انجام داده؛ چه در شرایطی که گوش شنوایی با او مواجه بوده، چه شرایطی که کار رها شده یا جهت‌گیری‌ها غلط بوده، بی‌آنکه خللی در نظام اداری ایجاد کند، را بلند کرده. به قول خودش در لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم. او ذهن و مدل اجرایی و تشکیلاتی دارد، حتی عضویت در شورای عالی امنیت ملی، شورای راهبردی روابط خارجی، هیئت نظارت مجمع تشخیص مصلحت و هیئت نظارت بر برجام را که برای خیلیها صرفاً شرکت در جلسه است، وسیله سامان دادن جمع‌ها برای و انجام کار واقعی و کارشناسی کرده است. 9️⃣کشور رئیس‌جمهوری می‌خواهد که متوجه اصلاح و ساختارها باشد، به‌جای ایجاد سازوکارهای و سوپرمنی! خود دیوان‌سالاری را اصلاح کند و نهادها را وادار به کار کردن کند. جلیلی از دوران وزارت خارجه و شورای امنیت تا امروز همواره مشغول این امر بوده. با مواجه شدن با هر ایده و مشکل، اولوین سوالش این است که وظیفه چه کسی و کدام ساختار است؟ کارش را انجام می‌دهد یا نه و چرا؟ چگونه می‌توان اصلاحش کرد. این‌گونه جای پول‌پاشی، ساختارموازی و حضور در نقش که بعد از رفتن مسئول همه‌چیز به جای اولش برگردد، او دنبال درست شدن سازوکارها است. ایده او در قبال سفر استانی، است که چند روز در هر سازمانی مستقر شود و مبتنی بر نظرات کارشناسان داخل و خارج سازمان، تجربیات مردم در مواجهه با آن، سازوکارهای به گل نشسته را اصلاح کند. هم در مدل او، یافتن ظرفیتها و مشکلاتی است که باید درون خود ساختار، اصلاحش پیگیری شود. ..... ....
📝ایده مرکزی چیست؟ بخش دوم 2️⃣کشور در طول با رویکرد خودتحقیری، گره زدن مسائل به خارج، نگاه بالا به پایین به مردم، بی‌توجهی به داشته‌ها و... چار مشکل شده: رشد اقتصادی صفر و منفی بوده؛ بحران‌های اجتماعی در جامعه ایجاد شده؛ بسیاری فرصت‌ها و ظرفیت‌ها معطل مانده؛ زندگی مردم دستخوش تلاطم شده؛ بسیاری کشورهای همتراز و رقیب ما در این دوره پیشی گرفتند و برخی از مزیتهای کشور مثل رشد علم‌وفناوری در دهه هشتاد کند و متوقف شده. جبران این عقب‌ماندگی جز با یک رشد فوق‌العاده، همه‌جانبه و متوازن متکی بر ظرفیت‌های درونی و با استفاده از فرصت‌های بیرونی امکان‌پذیر نیست 3️⃣اگر پیشرفت فوق‌العاده شکل‌ ندهیم، حتی نمی‌توانیم کشور را درست اداره کنیم؛ چون مشکلات ساختاری، ی معیوب و مولد فقر،فساد وتبعض، ذی‌نفعان وابستگی و پانگرفتن تولید و مانع اصلاح ومثل وارداتچی‌ها، خام‌فروش‌ها، سرمایه‌سالارها، دلالان و دشمنی که روی ضعف‌ها سوار شده و...مانع به‌ثمر رسیدن اداره روزمره امورند. تنها راه، حرکت جهشی است، که ما را از ، و حداقلها فراتر ببرد و با نشاندن کشور در افق بالاتر، آن را از حصار این موانع و عناصر معارض نجات دهد وگرنه کشور در حصار وضع موجود گرفتار می‌شود. همان تعبیر توین‌بی که می‌گوید تمدنها تا وقتی در حال تولید هستند، بالا می‌روند و هر موقع از تولید از درون باز می‌ایستند، مثل ارابه‌ای که روی سطح شیب‌دار است، سقوط می‌کنند. اگر تلاش کنیم به حداکثرها برسیم، می‌توانیم دست‌یابی به حداقلها را تضمین کنیم و در جهت پیشرفت قدم برداریم وگرنه امکان تأمین حداقها را هم نداریم 4️⃣در شرایطی که دنیا در حال تغییر است و کشورهای دیگر در حال تلاش برای ارتقای جایگاه خود در دنیا و شکل دادن به هستند، بدون جهش کشور در عرصه‌های کلیدی، نه‌تنها نخواهیم توانست به جایگاه کشور در حد شایستگی‌های آن برسیم؛ بلکه در نقشه دیگران گرفتار خواهیم آمد و دچار مضاعف خواهیم شد و خطر این وجود دارد که کشور دهه‌ها به عقب رانده شود. چنان‌که در دوره‌های گذشته چنین شده. در زمان باروت اگر بر شمشیر تکیه کنی، نتیجه‌اش عقب‌ماندگی و از دست دادن سرزمین می‌شود. در عصر فناوری کوانتوم و هوش مصنوعی هم نباید درگیر شیوه‌های قدیمی و مسائل بی‌اولویت و سیاست‌بازی‌های بچه‌گانه و به دور از اخلاق شد. اینجا نه‌تنها سخن از حفظ وضعیت حال که بالاتر ساختن آینده و است. آن هم در شرایطی که تحولاتی مثل و ، محاسبات را عوض کرده و امکانهای جدید فراهم کرده که ممکن است صد سال یک‌بار اتفاق بیفتد 🔺کشور باید آن افق را پیش چشم قرار دهد، مقدورات خود، ظرفیت‌ها و فرصت‌ها را بشناسد، آسیب‌شناسی درست از مشکلات پیدا کند، اولویت‌ها را بشناسد، بگیرد. سپس مسئولان در پی تحقق این تصمیمات، برداشتن موانع بیفتندو تصمیمات را تا جزئی‌ترین لایه پیگیری کنند 🟥جهش چگونه محقق می‌شود؟ 🔺در نگاه جلیلی جهش (پیشرفت فوق العاده) با اشراف، اولویت‌سنجی و تصمیمات نقطه‌زن رئیس‌جمهور و دولت(فهم راهبردی)، ایجاد فرصت مشارکت برای همه مردم و فعال کردن ظرفیت‌های آنان و ایجاد عدالت تأمین می‌شود 1️⃣لازمه جهش، و شناختن اولویت‌‌ها از جانب رئیس‌جمهور است تا بتواند به کشور جهت بدهد، را پیگیری و سازوکارهای معیوب را اصلاح کند، تصمیمات نقطه‌زن بگیرد، این جمع‌بندی را به دیگر مسئولان تفهیم کند، اراده برای تحقق این اهداف را نشان بدهد، این فهم و اراده را در لایه‌های پایینی ایجاد کند و تصمیم را تا پایین‌ترین سطوح پیگیری کند و به ثمر برساند. ریاست‌جمهوری اساساً محل تصمیم‌گیری است؛ محل پیمان‌کاری و مدیریت پروژه نیست؛ محل مدیریت اجرایی راهبردی است وگرنه کشور در و خواهد ماند و رهزن‌ها مانع حرکت خواهند شد. مخصوصاً که جنگ نرم و نفوذ دشمن به دنبال اخلال در نظام محاسبات مردم و مسئولین است تا مانع فهم درست مسائل، ریشه‌یابی درست مشکلات، تصمیم‌گیری درست و اجرای دقیق آنها به نفع ملت ایران است. به گونه‌ای که به جای منافع خود، با خواست خود، منافع دشمن را تأمین کنند 2️⃣پیش‌برد این حرکت، صرفاً از بالا و از جانب دولت و با زور و بخشنامه ممکن نیست؛ دولت ظرفیت و توان انجام آن را ندارد. تنها راه این است که همه به کار گرفته شود، به میدان بیاید و راه برای نقش‌آفرینی آنها مهیا شود. اینگونه خواهد داشت این شعار نیست. هر ایرانی در هر جایگاه اجتماعی، هر سن و سال و هر سطح علمی، هر شغل و... که باشد، صاحب نقش است؛ از ‌خانه تا کارگاه، کارخانه، مدرسه، دانشگاه، حوزه، اداره، مغازه و..نقش کلیدی دارند. هر کشوری که بخواهد پیشرفت متکی بر ظرفیت‌های خود داشته باشد، باید