eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
456 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
16.7هزار ویدیو
148 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎🌎🌎 💠 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۳) 👤 🔸در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه به‌صورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را می‌خورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیده‌اید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطه‌ای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته می‌شد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور می‌باشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمی‌گرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش می‌رسید، در سوریه عرضه می‌شد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر می‌داد. هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود می‌دانستند. 🔸اما نقش ترکیه در سوریه در سال‌های پیش‌رو ضرورتاً تغییر می‌کند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هم‌اینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخش‌هایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به ‌عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست. ..... .....
🔰 راه‌حل، صدای واحد و ایستادن (۱) 👤 🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه می‌شود. 🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشت‌سر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقی‌تر می‌شود. رئیس‌جمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینی‌ها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنه‌ای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و می‌توانند آمریکا را در این مواجهه به عقب‌نشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دوره‌ای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسان‌تر می‌باشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گنده‌گویی‌های ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند. 🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آن‌گونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار می‌گیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگ‌های صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست. 🔸منطقه با دور تازه‌ای از فشار مواجهه می‌باشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگ‌های تازه‌ای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟ 🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط می‌شود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ می‌باشد که فهرستی از خواسته‌ها و آرزوهای کهنه و شکست‌خورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هسته‌ای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیت‌های نظامی و تولید سلاح‌های متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروه‌ها و دولت‌های مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرح‌های استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیده‌اند، حمایت نکند و خواسته‌های دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر می‌شود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا می‌دانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعه‌ای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید می‌کند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت می‌شوند. 🔸اینک یک تهدید جدید به‌طور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح می‌باشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینی‌های مقاوم به دیوار می‌خورد و به سرانجام نمی‌رسد اما اگر دولت‌های عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحث‌های جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش می‌آید و چهره منطقه را تغییر می‌دهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش می‌گرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخش‌های حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیت‌های دائمی در مناطق تازه اشغال‌شده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساخت‌های نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است. 🔻ادامه دارد...
🔰 راه‌حل، صدای واحد و ایستادن (۲) 👤 🔸الان یک سر دیگر تهدیدات مشترک آمریکا و رژیم غاصب، کشور لبنان است. جدای از اینکه طی دو ماه گذشته بخش‌های حساسی از مرز مشترک سوریه با لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآمده است، شاهد تلاش ارتش اسرائیل برای ابقا در مناطق مرتفع لبنان - در شمال منطقه خیام و مرجعیون - هستیم اگر با این اقدام برخورد نشود، دولت اسرائیل بر کشور و دولت لبنان سیطره دائمی پیدا می‌کند و از این طریق فشار بر حوزه عربی را افزایش می‌دهد. 🔸تهدیدات کنونی محدود به محور مقاومت نیست، مصر، اردن، عربستان و ترکیه هم از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل تهدید حاکمیتی و سرزمینی شده‌اند. دونالد ترامپ در دیدار با پادشاه اردن تأکید کرد مصر و اردن باید بخش‌هایی از سرزمین‌شان را بدهند تا منطقه به آرامش برسد. رئیس‌جمهور آمریکا اعتقاد دارد دولت‌های مصر و اردن را می‌تواند مرعوب کند و موافقت آنها را بگیرد. در حالی که اگر این دو کشور عربی همسایه فلسطین زیر بار طرح واگذاری بخشی از سرزمین خود به طرح آمریکا بروند، وارد دالانی از بحران‌های داخلی از یک‌سو و امتیازدهی ‌های پی‌در‌پی از سوی دیگر می‌شوند. ترامپ بر خواسته خود اصرار دارد و به نظر نمی‌آید به راحتی رها کند در این میان همه چیز به مصری‌ها و اردنی‌ها بستگی دارد اگر بر موضع «نه» خود بمانند بدون آنکه با هزینه زیاد مواجه گردند، خطر طولانی‌مدت را پشت‌سر گذاشته‌اند و اگر ضعف‌ نشان دهند دچار مشکلات پیاپی می‌شوند. مصر و اردن در دوره اول ترامپ زیر بار طرح «معامله قرن» که دقیقاً همین مضمون داشت و ناظر به واگذاری بخش‌هایی از سرزمین این دو کشور بود، نرفتند و مشکلی هم برای آنان پیش نیامد. 🔸یک سر تهدیدات دولت جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی هم کشور عربستان سعودی است. ترامپ اعلام کرد عربستان خیلی بزرگ است و می‌تواند بخشی از کشور خود را بدهد. کمااینکه دولت اسرائیل هم معتقد است عربستان در بازی با آمریکا و اسرائیل صداقت ندارد و به یک بازی خراب‌کن تبدیل شده است پس واضح است که نزدیک‌ترین دولت‌ها در منطقه به دولت آمریکا هم از فتنه کنونی برکنار نیستند. 🔸آمریکایی‌ها در این مرحله صرفاً به مصاف جبهه مقاومت نیامده‌اند به مصاف کل منطقه آمده‌اند. واقعیت آشکار این است که در طول ۲۵ سال گذشته، آمریکا و رژیم اسرائیل بارها با جبهه مقاومت زورآزمایی کرده و هر بار به شکست رسیده‌اند از جمله در جریان جنگ ۱۶ ماهه غزه - که شواهد از آغاز دوباره این جنگ‌ طی روزهای آینده حکایت می‌کند - شکست خورده‌اند. به نظر می‌آید آمریکا در تجزیه و تحلیل تحولات و با ارزیابی دقیق از توانایی‌های خود و توانایی‌های منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسیده است که باید طرحی کلی‌تر را دنبال نماید و در دل آن مصاف تازه‌ای با جبهه مقاومت شکل بدهد. مثل اینکه در یک منطقه عملیاتی یک قله وجود دارد که تسخیر آن ممکن نیست، راه‌حل دور زدن آن است. آمریکا در پوشش بحث «صلح مسلح» و «امنیت عمیق» درصدد درگیرسازی بخش‌هایی با بخش‌هایی دیگر در منطقه است. آمریکا با ترسیم جغرافیای جدید می‌خواهد چالش‌های خود را از طریق تبدیل کل منطقه به منطقه چالش حل کند، فلسطینی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌ها، اردنی‌ها، مصری‌ها، عربستانی‌ها، ایرانی‌ها و... همه باید درگیر چالش‌های امنیتی و سیاسی بشوند، تا چالش منطقه با آمریکا رفع شود. راهبرد«آمریکا اول» ، برای ابرقدرتی آمریکا در دهه‌های آینده می‌باشد در حالی که دوران ابرقدرتی آن به پایان رسیده است. در بازیابی قدرت فروپاشیده آمریکا، چشم ترامپ به تسلط بر غرب آسیا دوخته شده است چرا که این منطقه در شکل‌گیری قدرت بین‌الملل، نقش کانونی دارد. 🔸راه‌حل منطقه در این وضعیت فتنه‌گون اولا؛ً «صدای واحد» بودن است. الان وضع آمریکا به‌گونه‌ای است که همین صدای واحد بودن، آن را به عقب می‌راند. ثانیا؛ً نشان دادن اقتدار از سوی جبهه مقاومت است که امروز هم این صدای واحد و هم این علامت اقتدار را مشاهده می‌کنیم. این باید با قدرت ادامه پیدا کند. .... ....
🔰 تشییع خورشید لبنان (۲) 👤 🔸یکی از هنرهای مهم سیدحسن نصرالله این بود که در ده‌ها حادثه سهمگینی که در منطقه در دوره ۳۳ ساله دبیرکلی او پیش آمد، تمرکز بر روی موضوع اصلی یعنی «نابودی اسرائیل» را از دست نداد. در صحنه داخلی لبنان بارها به چالش کشیده شد، بارها به نیروهای حزب‌الله حمله شد، بارها حزب‌الله شهید داد و حزب‌الله توان آن را داشت که به طرفه‌ًْالعینی این حملات را دفع و از خود دفاع کند اما هزینه‌ها و شهادت یاران را تحمل کرد و هیچ‌گاه حاضر نشد گلوله‌ای به سمت مخالفان خود در لبنان شلیک کند. حزب‌الله در دوره‌های زیادی توان آن را داشت و انتظار توده‌های مردم هم بود که قدرت را در لبنان به دست بگیرد اما هیچ‌گاه قدمی به سمت آن برنداشت. سیدحسن نصرالله با آنکه به شیعه عزتی داد که در صدها سال گذشته هم از آن برخوردار نبود، هیچ‌گاه قدرت خود را مصروف طایفه خود نکرد و همه طوایف مسیحی، سنی، شیعه و دروز را زیر چتر حمایت خود قرار داده بود. «بهیّه» دختر بزرگ مرحوم رفیق حریری از قول پدرش که رئیس طایفه سنی لبنان بود، ـ و با توطئه صهیونیست‌ها در سال 1383 کشته شد ـ نقل کرد که «در لبنان فقط به یک مرد می‌توان اعتماد و تکیه کرد و او را بی‌غرض و صادق دید، وی سیدحسن نصرالله است.» 🔸تشییع عظیم و تاریخی دیروز بیروت که لبنان و بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی دیگر، تاکنون چنین تشییعی را به خود ندیده است، جایگاه واقعی سیدحسن نصرالله و نیز جایگاه واقعی حزب‌الله را در بین لبنانی‌ها و طوایف مختلف آن نشان داد. این تشییع و تظاهرات و راهپیمایی عظیم و سیل اشکی که در یک روز بارانی از دیدگان جاری بود، نشان داد سیدحسن نصرالله و یارانش در این ۴۳ سال پایه اصلی قدرت لبنان بوده‌اند. سید و یارانش سایه‌سار اقوام و مذاهب لبنانی بوده‌اند و این میراثی نیست که زائل‌شدنی باشد. 🔸رژیم جنایتکار صهیونیستی با ۸۲ تن بمب به مصاف «یک نفر» رفت، آیا بهتر از این می‌شد عظمت مردی که ۴۳ سال به‌طور پیوسته این رژیم را به چالش کشیده و بارها آن را شکست داده است، نشان داد؟ رژیم صهیونیستی اعتراف کرد با چه انسان پولادینی مواجه است و چه عظمتی از این بالاتر که تربیت‌شدگان او در غیاب او و در غیاب ده‌ها فرمانده ارشد، ارتش اسرائیل را وادار به قبول آتش‌بس و عقب‌نشینی کنند، در حالی که رژیم اسرائیل در روز آغاز حمله زمینی در هشتم مهرماه گذشته گمان می‌کرد حالا وقت راهپیمایی از مرز تا بیروت است! این آن بنیان مرصوصی است که با رفتن سید، خلل برنداشته است. 🔸رژیم صهیونیستی که حضور در پنج نقطه لبنان را برای عدم بازگشت به زمان طولانی که در تهدید حزب‌الله بوده، ضروری می‌شمرد، باید پیام بسیار واضح تشییع دیروز را گرفته باشد. او می‌داند که اگر دیروز به جای تشییع سید، به‌طور یک‌جا تشییع همه مسئولان ارشد سیاسی، نظامی و اقتصادی لبنان برگزار می‌شد، این جمعیت عظیم جمع نمی‌شدند. پس به‌خوبی می‌داند که قدرت واقعی لبنان هنوز و تا همیشه حزب‌الله است. بنابراین باید پیام را گرفته باشد و خود را با خشم یکپارچه «لبنان حزب‌الله» مواجه نکند. حزب‌الله اعلام کرد پاسخ عملی به وسوسه بقای نظامیان اسرائیلی در لبنان را پس از تشییع یکشنبه خواهد داد. اسرائیل بداند پاسخ حزب‌الله نه بیانیه است و نه اقداماتی مانورگونه و نمایشی. 🔸حزب‌الله شبانه چون رعد وارد می‌شود و امکان باقی ماندن نظامیان بیچاره اسرائیلی در خاک لبنان را از آنها می‌گیرد. بنیامین نتانیاهو پس از به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله، گفت این پاسخ آن جمله‌ای بود که سال‌ها پیش سیدحسن نصرالله ما را با آن وصف کرده بود «اسرائیل از خانه عنکبوت سست‌تر است». 🔻ادامه دارد... .... ....
🔰 تشییع خورشید لبنان (۳) 👤 🔸رژیم اسرائیل کمی صبر کند تا ندای سید که دوباره از «بنت جبیل» بلند می‌شود را بشنود و صاعقه‌هایی که اسرائیل را در 1364، 1375، 1379، 1385 و 1403 به ترتیب به عقب‌نشینی از بیروت، از حدفاصل بیروت تا نهر، از حدفاصل نهر تا مرز، از صور تا مرز و از میانگین 5/3 کیلومتر اشغالی تا مرز وادار نمود، باریدن بگیرد. برای حزب‌الله که در آن یکشنبه پیش از آتش‌بس، مرز تا تل‌آویو به جهنم تبدیل کرد، هیچ دشوار نیست که در چند روز بساط بقایای ارتش اسرائیل در این ارتفاعات را درهم بپیچد. 🔸سیدحسن نصرالله در وجود تک‌تک رزمندگان جوان حزب‌الله جاری است، سربند «ما بر عهد خود هستیم» ثابت می‌کند نصرالله حضور دارد و خدای نصرالله در کمین جنایتکاران است؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ». 🔸حسن ختام این یادداشت، نقل خاطره‌ای از سیدحسن نصرالله باشد. کمی پس از پایان جنگ 33 روزه ـ سال 1385 ـ سیدحسن به تهران آمد، جمع کوچکی با او ملاقات داشتیم. نماز مغرب و عشا را به او اقتدا کردیم پس از نماز از سید خواستیم صحبتی داشته باشد. قبل از شروع سخنان سید، یکی از دوستان شروع کرد به ذکر خلوص و شجاعت و تدبیر سید و به‌خصوص روی تدبیر سید خیلی تکیه کرد که صدالبته تنها نمی ‌از دریای واقعیت سید بود. اما او در حالی که آثار ناراحتی بر چهره‌اش پدیدار بود، گفت «مرا با این کلمات نخوانید، بله در این جنگ تدبیر خیلی مهم بود ولی از من نبود، ما تحت تدبیر رهبری بودیم و آنچه از این پیروزی بزرگ تاریخی دیده‌اید، همه متعلق به حضرت آقاست. ما تسلیم تدبیر الهی او بودیم و تا تسلیمیم پیروزیم. خدا نکند در این چرخه، خود را چیزی فرض کنیم. اگر این‌طور شد این اول سقوط ماست.» .... ....
🌍🌍🌍 ✅ تحلیل ترامپ/ مهم 🔘 غلط‌‌های غلط‌انداز ترامپ (۱) 👤 🔸صحنه‌ای که جمعه شب ـ به وقت ایران ـ روی خروجی رسانه‌ها رفت، تحقیر تمام‌عیار یک دولت دارای کرسی در سازمان ملل از سوی یک دولت دیگر بود که خود را در موضع قدرت نشان می‌دهد. زلنسکی آماده بود لااقل نیمی از معادن اوکراین را بدهد تا برای بقاء، بقیه کشورش تضمین امنیتی دریافت کند اما با این همه به دلیل ضعف و در عین حال اعتماد به آمریکا، به او در دیدار رسمی، اجازه اظهارنظر داده نمی‌شود و از جلسه اخراج می‌گردد! البته از آن طرف تصویر روز جمعه، تنش شدید اروپا و آمریکا را هم به تصویر کشید چرا که مقامات انگلیس، فرانسه و آلمان به رئیس‌جمهور اوکراین گفته بودند، آمریکا راه‌حلی برای پایان جنگ و علاقه‌ای به آن ندارد و در عین حال چشم به معادن سرشار اوکراین دوخته است. 🔸ترامپ نشان داد دنبال مذاکره و توافق و تأمین حتی حداقلی از منافع مردم و دولت اوکراین نیست و به چیزی جز چپاول مطلق نمی‌اندیشد و این فرمول واقعی آمریکا ـ فارغ از اینکه چه کسی کاخ سفید را در اختیار داشته باشد ـ در مواجهه با دولت‌های دیگر است. اما در عین حال واقعیت این نیست که آمریکا خیلی زور دارد، مهم این است که چه کسانی زیر بار این زور می‌روند و کشورشان را به خاک سیاه می‌نشانند و چه کسانی در برابر آن مقاومت می‌کنند و در نهایت بر طمع‌ورزی‌های دشمن غلبه می‌‌نمایند. رهبر معظم انقلاب دهم اسفند ماه 1400 یعنی در زمان آغاز این جنگ، در ارتباط با خدعه آمریکا، انگلیس، فرانسه و... در جنگ اوکراین هشدار داده بودند: «پشتیبانی قدرت‌های غربی از کشورها و دولت‌هایی که دست‌نشانده آنها هستند، یک سراب است، واقعیت ندارد.» 🔸آمریکا می‌کوشد این گزاره را در هیاهوی تهدیدات ترامپ «علیه همه»، غیرواقعی و سطحی نشان بدهد که؛ «آمریکا ضعیف شده است». چطور می‌توان باور کرد کشوری که همزمان علیه آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی، آسیای شرقی و آسیای غربی، شمال و جنوب آفریقا، اروپای شرقی و اروپای مرکزی و انواعی از نهادها و قراردادهای بین‌المللی دست به تهدید می‌زند و از انواعی از اقدامات علیه آنان سخن می‌گوید و بعضاً به اجرا هم می‌گذارد، «ضعیف» است؟ در گام اول باید ببینیم احساس خود آمریکایی‌ها، و دولت این کشور و شخص ترامپ چیست؟ آیا آنان خود را ضعیف می‌بینند یا قوی؟ در پاسخ به این موضوع عبارات اسناد امنیت ملی آمریکا از جمله سند 2017 امنیت ملی این کشور گویاست. این سند در اولین ماه‌های روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2017 منتشر شده و ناظر به جمع‌بندی وضع آمریکا در سال‌های 2016 به قبل از آن است. به یاد داشته باشیم پیش از روی کار آمدن ترامپ، در مقطع 16 سال دو دولت از دو حزب، هر کدام هشت سال اداره آمریکا را در دست داشته‌اند؛ هشت سال دوره ریاست حزب دموکرات (باراک اوباما) و هشت سال دوره ریاست حزب‌ جمهوری‌خواه (جرج بوش) و جالب این است که هر دو رئیس‌جمهور بر ناترازی روند عمومی جهان با منافع «ایالات متحده» تأکید داشتند و با شعار تغییر (Chenge) از مردم رأی جمع کردند و این به آن معنا بود که شهروندان آمریکا باور داشتند که اوضاع جهان به نفع آنان نیست و سیاست‌ها و اقدامات 12 ساله بوش اول و کلینتون که پس از فروپاشی بلوک شرق سرکار آمدند، نتوانسته‌اند، اوضاع را آن‌گونه که به‌طور رسمی از سوی هیئت‌ حاکمه آمریکا طراحی و پیگیری شده بر طبق منافع واشنگتن به جایی برسانند. جرج بوش اول در سال 1369/ 1990 این پیام را از روی عرشه یک ناو در اقیانوس هند به جهان فرستاد که «ما یک قرن آمریکایی در پیش رو داریم» و همان موقع فرانسیس فوکویاما فیلسوف ژاپنی‌تبار آمریکا گفته بود «جهان به پایان تاریخ رسیده و با سر برآوردن تمدن آمریکایی دیگر حرفی برای گفتن باقی نمانده است.» خب پس از این دوره 12 ساله، جرج بوش دوم و اوباما با شعار تغییر سرکار آمدند و برای رسیدن به «تغییر جهان به نفع آمریکا» هر کاری توانسته‌اند انجام داده‌اند؛ از جمله جنگ‌های خونینی که علیه بخش‌های مختلف «آسیای مسلمان» از افغانستان و عراق تا فلسطین، لبنان، یمن، سوریه و سومالی به راه انداختند که تعداد آنان در حدفاصل 2001 تا 2015 از 9 جنگ فراتر رفته است. در این دوره تحریم‌های اقتصادی علیه کشورهای زیادی به جنگ الصاق شدند و به تعبیری آمریکا از همه زور خود استفاده کرد. 🔸وقتی نوبت به حزب دموکرات و باراک اوباما رسید، آمریکا ضمن آنکه هزینه‌های بسیار زیاد انسانی و مالی به ملت‌ها و به‌خصوص ملت‌های مسلمان تحمیل کرده بود، کمر خود او نیز زیر بار هزینه‌های مالی و انسانی خم شده بود. احتمالاً این عدد مبالغه‌آمیز باشد ولی حتی اگر یک‌سوم آن هم واقعیت داشته باشد، عدد بزرگی است؛ 🔻ادامه دارد...👇👇👇
🌍🌍🌍 ✅ تحلیل ترامپ/ مهم 🔘 غلط‌‌های غلط‌انداز ترامپ (۲) 👤 🔸ترامپ در سال 2017 گفت، «آمریکا در جنگ‌های غرب آسیا در 16 سال اخیر هفت تریلیون دلار هزینه کرده است» اوباما خواست فرمان را بچرخاند او رسماً در جریان کارزار انتخاباتی 2009 اعلام کرد آمریکا را از جنگ بیرون می‌کشد و روابط با جهان اسلام را ترمیم می‌کند، بعد در دوره ریاست‌جمهوری، دو نامه هم به ایران فرستاد و وانمود کرد درصدد اصلاح وضعیت حاکم بر سیاست‌های آمریکا درباره ایران است. اما به محض شروع فتنه سال 1388 از این موضع فاصله گرفت و حتی با استفاده از حدود 170 هزار نیروی نظامی مستقر در عراق، مرزهای غربی ایران را انباشته از نیرو کرد و آماده حمله زمینی و هوائی به ایران شد که با هشدارهای رهبر معظم انقلاب و حرکت قوای نظامی ایران به سوی مرزهای غربی کشور، عقب نشست. وقتی تیم ترامپ در سال 2017 / 1396 به قدرت رسید با صراحت تمام اعلام کرد سیاست‌های دهه‌های اخیر آمریکا غلط بوده و موقعیت آمریکا را در وضعیت افول قرار داده است. متن سند 2017 امنیت ملی آمریکا به بخشی از جزئیات این افول اشاره کرده است. این ترجمه دقیق بخشی از این سند می‌باشد «متحدان آمریکا هزینه‌های سنگینی به آمریکا تحمیل کرده و عملاً مشارکتی در تأمین هزینه‌های نظام امنیت دستجمعی ندارند. اقتصاد آنها در حال پیشرفت و شکوفایی است و آمریکا در موقعیت پسرفت قرار دارد. مشارکت آمریکا با کشورهای دیگر در همه حوزه‌های اقتصادی، نظامی، زیست‌محیطی و تجاری کاملاً به ضرر آن تنظیم و تمام شده است. آمریکا به تنهائی هزینه تولید کالای امنیت را می‌پردازد و دیگران در سایه آن پیشرفت کرده و به آمریکا بی‌اعتنایی می‌نمایند.» 🔸البته می‌دانیم که این ادبیات، مزورانه است. چه کسی به آمریکا گفته است تو مسئول نظام امنیت دستجمعی جهان هستی؟ و چه کسی باور دارد اقدامات آمریکا به استقرار امنیت در جهان منجر شده است؟ 🔸به‌عنوان مثال همه می‌دانند آمریکا ایران‌هراسی راه می‌اندازد و در پناه آن حس ناامنی را در منطقه دامن می‌زند و به این وسیله کشورهایی را سرکیسه می‌کند و رقابت خرید تسلیحاتی راه می‌اندازد. دست ‌آخر هم جنگی علیه کشورهای خریدار سلاح راه می‌اندازد و به آنان اجازه نمی‌دهد از تسلیحاتی که با پول هنگفت، خریداری شده برای استقرار امنیت خود و ایجاد موازنه نظامی استفاده نمایند. مگر جنگ‌های 9گانه سال‌های 2001 تا 2015 حکایتی غیر از این دارد؟ الان ما از این بحث و مزورانه بودن ادبیات و اقدامات آمریکایی‌ها صرف‌نظر می‌کنیم. سند 2017 امنیت ملی آمریکا در اینکه روند تحولات جهان در دهه‌های اخیر به نفع ایالات متحده نیست و استفاده آن از مزیت‌هایی مثل قدرت نظامی و قدرت اقتصادی نتوانسته موازنه سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی را به نفع ایالات متحده برقرار نماید، درست گفته و واقعیت ملموس جهان هم چیزی جز این را نشان نمی‌دهد. آیا سندی روشن‌تر از این وجود دارد که آمریکا با فرماندهی جرج بوش با بیش از 170 هزار نیروی نظامی و حدود 100 هزار نیروی امنیتی وارد عراق شد و با سرعت به بن‌بست رسید و همین بوش در سال 1386 / 2007 با ابراز شکست در تأمین هدف‌، ورقه خروج بدون قید و شرط از عراق را امضا کرد؟ 🔸کما اینکه استفاده آمریکا از اهرم اقتصادی علیه چین و روسیه به مهار و تضعیف آنان منجر نشد و از پی این تحریم‌های اقتصادی و وضع تعرفه‌های سنگین، کارتل‌های بزرگی مثل شانگهای، بریکس و مجمع کشورهای CIS سربرآوردند. پس استفاده آمریکا از ابزارهای نظامی و اقتصادی آسیب‌هایی وارد کرده ‌اما در تأمین هدف به جایی نرسیده و همان‌طور که سند 2017 امنیت ملی آمریکا حکایت می‌کند «آمریکا در موقعیت پسرفت قرار دارد و دیگران پیشرفت کرده و به آمریکا بی‌اعتنایی می‌کنند». الان دونالد ترامپ بعد از هشت سال از پایان ریاست‌جمهوری باراک اوباما چه می‌گوید؟ 🔸اقدامات دونالد ترامپ در همین یک ماه اخیر که دوباره به کاخ سفید راه یافته زبان حال اوست. او شمال و جنوب قاره آمریکا را تهدید می‌کند، چرا؟ برای اینکه روند عمومی قاره آمریکا با منافع ایالات متحده همخوانی ندارد. شرق و مرکز اروپا را تهدید می‌کند، چرا؟ برای اینکه از آن ندای استقلال اروپا از آمریکا بلند شده است. علیه چین در شرق آسیا دست به اقدامات می‌زند،چرا؟ برای اینکه بنا به برآوردهای آمریکا چین تا پنج سال دیگر (2030) قدرت اول اقتصادی جهان می‌شود. علیه شمال و جنوب قاره آفریقا موضع می‌گیرد، چرا؟ برای اینکه این قاره به سرعت در حال غرب‌زدایی از خاک خود است. یک روز آفریقا جنوبی بر نژادپرستی و نژاد سفید و البته بر اروپا غلبه کرد، دیروز شش کشور آفریقایی شامل چاد، مالی، نیجر، بورکینافاسو، ساحل‌عاج و غنا ارتش‌های اروپایی را از خاک خود اخراج کردند. 🔻ادامه دارد...👇👇👇
🌍🌍🌍 ✅ تحلیل ترامپ/ مهم 🔘 غلط‌‌های غلط‌انداز ترامپ (۳) 👤 🔸علیه کشورهای مسلمان منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا صحبت کرده و از تجزیه و تقطیع سرزمین آنان حرف می‌زند، چرا؟ برای اینکه این منطقه به کانون اصلی پمپاژ غرب‌ستیزی تبدیل گردیده و اگر اندکی غفلت کنند، از دل آن یک قدرت کامل سر بر می‌آورد. این روند عمومی جهان است. بنابراین هم تنظیم‌کنندگان سند 2017 امنیت ملی آمریکا که از حزب دموکرات بوده‌اند و هم شخص دونالد ترامپ جمهوری‌خواه درست فهمیده‌اند، «آمریکا در موقعیت پسرفت قرار دارد». 🔸اما در این‌جا باید به یک «خطای راهبردی» اشاره کرد که نه تنها در آمریکا بلکه حتی در ایران هم در ارزیابی آمریکا به چشم می‌خورد. خطای راهبردی این است که راه چاره قرار گرفتن آمریکا در موقعیت پسرفت، زدن حرف‌های گنده و تبدیل آمریکا به‌ «ترس بزرگ» است. دونالد ترامپ تلاش می‌کند از آمریکا یک موجود ترسناک بسازد اما گویا فراموش کرده است که دولت جرج بوش و «نئوکان‌ها» اساساً بر مبنای ایجاد باور و تصویری ترسناک از آمریکا در سال 1379/2000 سرکار آمدند و برای معتبرسازی از چنین تصویری، 9 جنگ به راه افتاده و در نهایت خود او در کارزار انتخاباتی 2016، این سیاست را شکست خورده معرفی کرده است، حالا چرا خودش به همان سیاست ایجاد تصویری ترسناک از آمریکا روی آورده است؟ برای اینکه دستش خالی است. چرا دستش خالی است برای اینکه در برابر طرح‌ها و فتنه‌های آمریکا «مقاومت» و سرپیچی ملت‌ها و بسیاری از دولت‌ها وجود دارد. وقتی یک گروه مقاومت در غزه اولتیماتوم ترامپ (که گفت تا شنبه به حماس مهلت می‌دهم وگرنه درهای جهنم به روی آن گشوده می‌شود) می‌شکند و او را به عقب‌نشینی وادار می‌کند، این یعنی دست ترامپ خالی است. بله از آنجا که عقلا بر آمریکا حکومت نمی‌کنند، نمی‌توان آسوده خاطر نشست. باید دانست آنکه دستش تهی است تلاش می‌کند تا چیزی به دست آورد. اگر در مقابل آن ایستادگی صورت گیرد، سرجایش می‌نشیند. .... ....
⁉️ ‌وضعیت کنونی سوریه چگونه است و رژیم صهیونیستی در آن به دنبال چیست؟ 🔹سوریه درحال‌حاضر در وضعیت تجزیه غیررسمی و اعلام‌نشده به‌ سر می‌برد. بخشی از خاک در اشغال ترکیه است. حدود ۱۱ تا ۱۵ درصد از خاک سوریه به‌طور رسمی تحت تصرف نظامی ترکیه قرار دارد. 🔹همچنین، بخشی از سوریه در تصرف نظامی آمریکاست، به‌ویژه در شرق سوریه که پایگاه‌های آمریکایی مستقر هستند. 🔹علاوه‌براین، بخشی از بلندی‌های جولان که از قبل تحت اشغال بود و بخش‌هایی که منطقه حائل محسوب می‌شد، عملاً به اشغال نظامی اسرائیل درآمده و تا مرز‌های لبنان در جنوب‌غرب سوریه گسترش یافته است. بنابراین، این وضعیت تجزیه‌ای است که اعلام نشده، اما وجود دارد. بسیار بعید به نظر می‌رسد که مردم سوریه این شرایط را برای همیشه تحمل کنند. مسلماً حرکاتی از داخل سوریه برای مقابله با این وضعیت به‌وجود خواهد آمد، همان‌طور که در هفته‌های اخیر شاهد نشانه‌هایی از آن در شمال و شرق سوریه بوده‌ایم. در این میان، اسرائیل تلاش می‌کند تا با تحریک ساکنان دروزی مناطق سویدا و درعا، آن را از حاکمیت سوریه خارج و درنهایت به خاک اشغالی اسرائیل اضافه نماید. این سیاستی است که اسرائیل درحال‌حاضر دنبال می‌کند. در واقع می‌توان گفت که ماهیت درگیری‌ها آن است که اسرائیل تا کجا می‌خواهد در سوریه و منطقه پیش برود. همان‌طور که ترامپ گفت، اسرائیل کشوری بسیار کوچک است و امکان گسترش زیادی ندارد. بخشی از این کوچکی را اسرائیل می‌خواهد از طریق تجاوز به سوریه جبران کند. اگر بتوانند در سوریه منطقه‌ای را تصرف کنند، ممکن است به مزاحمت برای همسایگان دیگر مانند ، مصر و اردن ادامه دهند. اما به نظر من، منطقه پذیرای این اقدامات و تحرکات اسرائیل نخواهد بود. ✍ .... ....
🔰 موانع داخلی خلع سلاح مقاومت(۱) 👤 🔸ادبیات امروز دشمنان در ارتباط با همه اضلاع جبهه مقاومت، «خلع سلاح» است. ترامپ در نامه به جمهوری اسلامی به‌گونه‌ای بر «خلع سلاح مؤثر» تأکید کرده است. در لبنان، فرستاده ویژه آمریکا و جریان وابسته به آن از خلع سلاح حزب‌الله صحبت می‌کنند، در عراق صحبت از انحلال حشدالشعبی و در واقع خلع سلاح مقاومت می‌شود، در سوریه اکثر زیرساخت‌های نظامی آن را زده و عزم خلع سلاح آن را دارند، در غزه از خلع سلاح مقاومت به‌عنوان شرط برقراری آتش‌بس یاد می‌شود، حتی در افغانستان از ضرورت خلع سلاح صحبت به میان آمده و در یمن، آمریکایی‌ها با حملات پیاپی سعی دارند همه زیرساخت‌های نظامی آن را از بین ببرند. جدای از اینکه چنین چیزی ممکن است یا ممکن نیست، اصل طرح این موضوع و اتفاقات پس از آن، قابل بحث جدی است. 🔸پیش از این مباحث، همه دیده‌ایم که آمریکایی‌ها بر توسعه پایگاه‌های نظامی خود در دنیا و از جمله در منطقه و نیز بر افزایش نیروهای نظامی خود در منطقه و خارج از آن تأکید کرده‌اند. بنابراین اهمیتِ داشتن نیروی نظامی و کاربرد آن در حوزه امنیت ملی و در افق پیشرفت یک کشور، بسیار روشن و بدیهی است، منتهی از منظر نظام استکباری باید این موضوع در انحصار خود آنان قرار داشته باشد و دیگران فقط مخاطب آن قرار بگیرند. 🔸بنابراین برای تحکیم مطلق حکمرانی آمریکا، دیگران نباید به هیچ وجه توان مقاومت در برابر آن را داشته باشند. تفاوتی هم در ایدئولوژی‌ها نیست فقط کافی است جغرافیای یک کشور آدرسی از اقتدار و مقاومت آن را نشان دهد؛ این کشور باید مورد حمله قرار بگیرد، توان آن به یغما رود و به یک موجود کاملاً منفعل تبدیل شود، به‌گونه‌ای که در جبین و افق آن هیچ نشانه‌ای از قدرت و استقامت وجود نداشته باشد. نگاهی به سوریه بیندازید، این کشور در این اواخر به‌صورت محدود در مقابل رژیم غاصب اسرائیل دست به اقدامات پدافندی می‌زد، بعد که دولت آن که شهرت مقاومت را یدک می‌کشید، با یک توطئه خارجی و در سایه عدم هوشمندی آن، ساقط شد، مورد آماج حملات شدید زیادی قرار گرفت تا جایی که دو روز پیش، یک آمار معتبر، بیانگر فروپاشی 95 درصد زیرساخت‌های نظامی و امنیتی سوریه است. در ادامه آن، صحبت از تجزیه سوریه و عدم شکل‌گیری دولت مرکزی مقتدر در آن هم، در دستور کار طرف آمریکایی ـ اسرائیلی قرار گرفته است تا هیچ مانعی نه در حال و نه در آینده، در مقابل توسعه‌طلبی و تجاوز رژیم اسرائیل وجود نداشته باشد. این البته سیاست شناخته‌شده غربی‌ها در مواجهه با جهان اسلام می‌باشد. فروپاشی قلمرو عثمانی و جزء‌جزء کردن سرزمین‌های این امپراتوری پهناور برای همین صورت گرفت و ـ حسب اسناد و نیز عملکرد ـ از آن زمان غرب اراده کرده است تا هیچ قدرتی در جهان اسلام شکل نگیرد. این به مرور تبدیل به مهم‌ترین «خط قرمز» غرب در جهان اسلام شده است. اما در طول حدود یک صد سال گذشته، با ملاحظه شرایط، منطقه بالا و پایین شده است. امروز دشمنان به گمان اینکه خویشتنداری واحدهای مقاومت در لبنان و عراق و نیز پاره‌ای خویشتنداری‌های جمهوری اسلامی ناشی از ضعف آن‌ها می‌باشد، فشار دشمن روی خلع سلاح آن‌ها وارد کرده و امید آن نسبت به تحقق چنین وضعیت شومی فزونی گرفته است. 🔸پس معلوم می‌شود حفظ قدرت کنونی ایران و حفظ قدرت جبهه مقاومت از ضروریات است و باید تا آنجا که ممکن است افزایش پیدا کند. مرور تحولات 15 سال اخیر یعنی پس از امواجی که از سال 1390 / 2011 در سوریه و عراق و بعضی کشورهای دیگر به راه افتاد، به ما می‌گوید تنها با داشتن قدرت است که می‌توان در برابر امواج بنیان‌کن استعماری و تروریستی جان سالم به‌در برد. این اولین درس این تحولات می‌باشد. اما این تحولات درس مهم دیگری هم دارد و آن توان واقعی مقاومت در منطقه و در تک‌تک کشورهای آن است. در بعضی از کشورها این مقاومت به ساختار و سازمانی شناخته‌شده تبدیل شده است و در بعضی از کشورها علی‌رغم وجود ظرفیت‌ها، این‌ها به فعلیت سازمانی و ساختاری نرسیده‌اند تبدیل این ظرفیت‌ها به ساختارهای منظم کار دشواری نیست، و از آنجا که دشوار نیست موجب نگرانی شدید آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است. 🔸مثلاً زمانی که با مدیریت «فتحی شقاقی» جهاد اسلامی در سال 1361 در فلسطین شکل گرفت و یا شش سال پس از آن، که با هدایت «شیخ احمد یاسین» جنبش انقلابی حماس در سال 1367 شکل گرفت، این موضوع به اثبات رسید که برخلاف سختی‌هایی که در شکل‌دهی به ارگان‌های کلاسیک نظامی وجود دارد، شکل‌دهی به ساختارهای اجتماعی تا چه اندازه آسان می‌باشد. همین تجربه در یمن هم وجود دارد. همین جریان انقلابی یمن که امروز خارچشم همه دشمنان اسلام شده است، در سال 1382 یعنی همین حدود 22 سال پیش، توان دفاع از نیروهای خود را هم نداشت. 🔻ادامه دارد... .... ....
🔰 موانع داخلی خلع سلاح مقاومت(۲) 👤 🔸ارتش علی عبدالله صالح با بهره‌مندی از همکاری اطلاعاتی قطر توانست در آن سال همه نیروهای انصارالله که آن موقع گروه حوثی‌ها خوانده می‌شدند را در کوه‌های مرّان که به آن پناه برده بودند، به شهادت برساند. امروز همان گروه کوچک نه تنها ارتش‌های علی عبدالله صالح و سلمان بن عبدالعزیز را در فاصله سال‌های 82 تا 88 شکست دادند، در جنگی 8 ساله هم پیروز شده‌اند بلکه در یک سال گذشته به مصاف آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل هم رفته‌اند. 🔸این نیروهای مقاومت در جای جای منطقه، ضربه را می‌پذیرند و نوعاً در برابر تکنولوژی‌ها و موقعیت‌های ویژه دشمنان قادر به دفاع از خود نیستند، اما در عین حال می‌توانند آن‌چنان ضربه‌ای به دشمنان خود بزنند که برای همیشه فکر غلبه را از سر بیرون کنند. 🔸حزب‌الله لبنان در یورش مقدماتی جنگ 33 روزه، رژیم اسرائیل را به چالش کشید، پس از آن جنگ شد و مقاومت لبنان بهای این جنگ را در قالب از دست دادن افراد و ابنیه‌ها پرداخت کرد. بعد از شش سال، حزب‌الله وارد جنگی بزرگ‌تر، طولانی‌تر و پیچیده‌تر از جنگ سال 1385 لبنان شد و در نبردی شش تا هفت ساله در خارج از مرزهای لبنان به پیروزی رسید و به وطن خود بازگشت و پنج سال بعد در دفاع از غزه، سینه سپر کرد، در حالی که جراحات وارد شده به حزب‌الله در جنگ سوریه (1397 ـ 1391) چند برابر جراحات آن در جنگ تابستان 1385 بود. زمان زیادی از پایان درگیری‌های حزب‌الله در سوریه نگذشته بود که یک بار دیگر داوطلبانه ورود به جنگ علیه اسرائیل و در دفاع از مظلومان بی‌پناه غزه را پذیرفت. 🔸جالب این است که حزب‌الله هرگاه وارد یک چالش سخت و سنگین با دشمن خارجی، توأم با هزینه زیاد ‌شده، در پایان آن درگیر چالشی داخلی گردیده است؛ حزب‌الله پس از پیروزی مطلق بر اسرائیل در سال 1379/ 2000، با ترور شدن رفیق حریری، نخست‌وزیر خوشنام لبنان، درگیر فتنه سنگین شد. این فتنه، ارتش سوریه را پس از بیش از ۱۵ سال از حضور رسمی، وادار به ترک لبنان کرد در این زمان، حزب‌الله با صدور یک برگ اتهامی در گوشه رینگ قرار گرفت. بعد از آنکه حزب‌الله با پیروزی تاریخی از جنگ ۳۳ روزه خارج شد، دوباره درگیر فتنه داخلی گردید. لبنان در این مقطع تقریباً به‌طور کامل به دو بخش تقسیم شد و بخش بزرگ‌تر (۱۴ مارس) طیفی از مخالفان حزب‌الله را در خود جای داده بود که از سوی دولت‌های عربی و غربی حمایت می‌شدند. حزب‌الله بعد از پیروزی در مقابل رژیم اسرائیل در جریان حمله زمینی آن در سال 1403/ 2024، یک بار دیگر درگیر فتنه داخلی گردید که اینک در حال طی کردن این دوره است. 🔸حزب‌الله در همه این مقاطع، در فضای واقعی قدرتمند دیده شده و به قدرت آن اعتراف گردید و در فضای غیرواقعی، ضعیف و حتی خیلی ضعیف دیده شده و قدرت آن انکار گردیده است. اما یک فرد تجربه‌مند می‌داند حزب‌الله یک ارتش کلاسیک نیست که بتواند از نیروهای خود در برابر دشمن محافظت کند؛ بنابراین شهید می‌دهد و با ویرانی ابنیه‌هایش مواجه می‌گردد کمااینکه همواره چنین بوده است. همین ضاحیه در جنوب بیروت که تصاویر تخریب‌های آن، انسان را ناراحت می‌کند، اینک ششمین بار است که چنین وضعی را تجربه می‌نماید. بنابراین نباید با تصاویر به ارزیابی وضع کنونی و افق یک جریان یا یک کشور نشست. 🔸قطعاً حزب‌الله پس از جنگ سنگین یک سال و چند ماه اخیر با رژیم اسرائیل، به یک دوره‌ای برای بازیابی موقعیت خود احتیاج دارد؛ این بازیابی در شرایط جنگ‌های گذشته، بین ۴ تا ۷ سال به‌طول انجامیده است، اما با توجه به قدرت‌نمایی شدیدی که حزب‌الله در پایان جنگ اخیر از خود نشان داد، این دوره از چند سال به چند ماه کاهش یافته است. خبرهای داخلی حزب‌الله بیانگر آن است که بازسازی سازمان حزب‌الله که با حوادث سال گذشته، آسیب جدی دیده بود، به پایان رسیده است. وضعیت نظامی آن کاملاً باز احیا شده و سلاح‌های آن هم به روزآوری گردیده و هم بر آن‌ها و نیز تنوع آنان افزوده شده است. اما این بازسازی در بخش سیاسی به حدی که رفع نگرانی کند، نرسیده است. 🔸حزب‌الله با مشارکت در انتخاب رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و کابینه آن، عملاً هویت لبنانی خود که تحت تأثیر حمایت‌ آن از سوریه و سپس از غزه مورد پرسش قرار می‌گرفت را نشان داد، اما مخالفان داخلی حزب‌الله بیکار نیستند آنان می‌خواهند از دوره فترت حزب‌الله یک فضای دائمی بسازند و بر مبنای آن برای همیشه از دغدغه وجود یک سازمان برتر در لبنان خلاص شوند که البته اگر نیک بنگرند می‌دانند به نفع آنان نیست که چنین قدرت امین میان‌داری تضعیف گردد. 🔻ادامه دارد... .... ....
🔰 موانع داخلی خلع سلاح مقاومت(۳) 👤 🔸الان ادبیات حزب‌الله این است که بسیار خوب، آنان‌که از سلاح حزب‌الله و لزوم خلع آن صحبت می‌کنند، بگویند برای مقابله با تجاوزات هر روزه اسرائیل به خاک لبنان چه برنامه‌ای دارند؟ آنان که می‌گویند نیازی به سلاح حزب‌الله نیست، چه راهکار واقعی برای دفاع از امنیت لبنان دارند؟ همین دیروز یکی از اعضای مقاومت در مجلس لبنان اعلام کرد حزب‌الله آماده است در «گفت‌وگوهای ملی» با دولت شرکت کند. سؤال اول حزب‌الله در این گفت‌وگوها این خواهد بود که مقاومت نه، پس چه؟ آیا کسی در لبنان و فراتر از آن برای این سؤال پاسخی قابل قبول دارد؟ برای بازگشت به قاب نظامی در مقابل تجاوزات رژیم اسرائیل، حزب‌الله به این دوره زمانی نیاز دارد، تا وقتی در دفاع از خاک، آسمان و مردم لبنان، حملات به متجاوزان را از سر گرفت، اقدام او مثل همیشه با اجماع بین اقوام مختلف همراه شود. 🔸همین وضع درباره بقیه اضلاع جبهه مقاومت هم وجود دارد، کسانی که از خلع سلاح مقاومت حرف می‌زنند و یا از آن حمایت می‌کنند، آیا نسخه‌ای قابل قبول در مقابل آن دارند؟ در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی قرار است از فلسطین و فلسطینی‌ها حمایت نماید؟ در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی قرار است از توطئه‌هایی که چند بار عراق را به لبه پرتگاه برده و با قدرت مقاومت بازگشته، این کشور را حفظ ‌کند؟ الان با خلع سلاح سوریه، چه کسی قرار است از این کشور در برابر تجاوزات اسرائیل دفاع نماید؟ در افغانستان...؟ در پاکستان...؟ و حتی در ایران...؟ پس راهبرد خلع سلاح مقاومت که امروزه دشمن از آن به‌عنوان یک نسخه قطعی یاد می‌کند، منطقاً، فطرتاً و عملاً در منطقه با مانع خود ملت‌ها مواجه می‌باشد و حتماً به جایی نمی‌رسد. .... ....