eitaa logo
یا مهدی ادرکنی
55 دنبال‌کننده
3هزار عکس
954 ویدیو
7 فایل
💢هشـدار اگر العجل بگوییم‌وآماده‌ےظهورنشویم ڪوفیاݩ‌آخروزمانیم...‼️ ناشناس کانال👇🏻🖤 https://harfeto.timefriend.net/16725787768239 ایدی ادمین: @fatemeh_v313 کپی با ذکر صلوات هر چقدر دوست داری🌷✋🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
یه‌نَفر بِهم مے‌گُفت: یه جَوون اَگه میخاد یه جَهاد با نَفسِ واقِعے ڪُنه و اِرادَشُ قَوے ڪُنه...👌🏻 اَگه نَشُد یه شَبے نَماز شَب بِخونه فَرداش نیت ڪُنه قَضاشُ بِخونه...📿 یِه هَمچین جَوونے میتونه بِشه حُجَجے✨ یه هَمچین جَوونے...🍃 میتونِه اِمام‌زَمانِش رو بِبینهـ...
آیت الله جاودان مےفرمـودنـد: ⇜اگه کسی در جنگ بشه یکبار☝️ شهید شده اما ⇜کسی اگه با خودش بجنگه شهید میشه
🇮🇷اونی که باید بیاد ببره ، میاد ... 👈 یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران ... چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود خودش می گفت: نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد ... بلند شد اومد جبهه. یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم علیه السلام نرفتم می ترسم بشم و حرم آقا رو نبینم. یک ۴۸ ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ... اجازه گرفت و رفت مشهد... دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم ، آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... ...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شبا تا می خوابید داخل قبر ... گریه می کرد و می گفت: یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار... ... توی وصیت نامه اش ساعت و روز و مکان شهادتش رو نوشته بود می گفت امام رضا ع بهم گفته کی و کجا شهید میشم! حتی مکانی هم که امام رضا ع فرموده بود میشی تا حالا ندیده بود... ... روز موعود خبر رسید توی یه منطقه است باید بریم سراغشون فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمی خوایم. همه ی بچه ها شروع کردند التماس کردن که آقا ما رو ببرید. دیدم حمید یه گوشه نشسته و نگاه می کنه ، ازش سوال کردند: مگه تو دوست نداری بری به این عملیات؟ 👌حمید خندید و گفت: شما برا اومدن التماس هاتون رو بکنید ، اونی که باید منو ببره خودش می بره... خود فرمانده اومد و گفت : حمید تو هم بلند شو بریم ... ... بچه ها میگن وقتی وارد روستایی که ضد انقلاب بودند شدیم حمید دستاش رو به سمت ما بلند کرد و گفت : خداحافظ کسی اون لحظه نفهمید حمید چی میگه! اما وقتی شهید شد و وصیت نامه اش رو باز کردیم دیدیم... دقیقا توی همون روز ، ساعت و مکانی شده که تو وصیت نامه اش نوشته بود... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلیِّ ابنِ مُوسَی الرِّضا(علیه السّلام)🌹♠️🌹 🔰خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی. 🖌راوی : حاج مهدی سلحشور، همرزم شهید🔹طرح زنجیره تواصی مهدی یاوران 🔸واحد ایثار و شهادت
🌺•🌿 : ❍زِندگیاتونو وقفِ امام‌زمان ڪنین ❍وقفِ جبهِه‌ۍفرهنگی ❍وقفِ ظهور... ⊰وقتۍ زندگیاتون این شِڪلۍ بشه، مجبور میشین نڪنین! ⊰وَ وقتے ڪه گناه‌هاتون ڪمُ ڪمتر شد؛ دریچه‌اۍاز حقایق به روتون باز میشه✨ ❪اونوقته ڪه میشین شبیهِ ... اول بشین، بعد بشین❫ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کلام شهید؛ اگر مناجات خمس عشر را بخوانید و معنی آن را خوب درک کنید آنگاه کاملا آگاه خواهید شد که درد دل ما بسیجیان چیست و دنبال چه چیزهائی هستیم..!! تفحص عباس صابری شهادت: ۱۳۷۵/۳/۵، فکه برای شادی سلامتی و ظهور آقا صلوات ...💔🤲🏻 ‌╔═🖤🌻═══╗ @MEHDIADRKNI ╚═══🌻🖤═╝ یا مهــدے (عـج) ادرکنـی
‹💙🌪 ‌ •° درازکشیده‌بودیم . . . باکلی‌ذوق و شوق بهش‌گفتم: "اوج‌آرزوم‌اینه که پولدارباشم ، یه‌خونه تو بهترین‌نقطه‌اصفهان ، سفرهای‌خارج ، گشت‌وگذار و‌ . . ." ازش‌پرسیدم: خب‌محسن تو آرزوت‌چیه!؟😃 نه‌گذاشت‌ و نه‌برداشت . . گفت: "شـہـادٺ...'' •° 💙🌪¦⇢ محسن حججے
🕊🌺 به دلیل تصادفی که در اردیبهشت ماه داشتند دچار کمر درد شدید شدند و دیسک ایشان تحت فشار بود ولی هر وقت تماس میگرفتند ایشان مینشستند یا . همسرشان به ایشان میگفت استراحت کن ایشان که شما را نمیبینند ولی میگفتند مادر نمیبینه که میبینه 🕊🌺 دست و پای راست به حالت قطع و دست چپ و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و احشا داخلی متلاشی و بینی شهید شکسته میشود ۹۴
‌∞🌹∞ 🌹 شهیدی که قمقمه اش بعد ۱۲ سال آب گوارا داشت... 🔹در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت. او در حالی روی زمین افتاده بود که دو ی پلاستیکی آب در دستان استخوانی اش بود. یکی از قمقمه ها خورده و سوراخ شده بود. ولی قمقمه ی دیگر، و پر از آب بود. درِ قمقمه را که باز کردیم، با وجود این که حدود ۱۲ سال از شهادت این بسیجی می گذشت، آب آن بسیار گوارا و خنک مانده بود.. منبع :دلهای خدایی -عاشق -علمدار-حسینم💔
‹🕯📚› ‌ •° برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود... اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.😳 اولین نامحرمی که حتی اون رو هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد👰🎊 روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عموت رو دیدی؟ گفت: نه واقعا!! چنین آدمی هست که می شود شهید مراقب چشمش هست.👀 📎 نقل از سردار اباذری فرمانده شهید 🖐 ●یادشهداباذکرصلوات🕊
🌹 قسمتی از وصیتنامه شهید والامقام ، بسیجی رحیم حاجی حسن پور القندیس(۱۶ساله): 🌷وصيت من اين است كه سعی كنيم همه چيزمان در راه خدا باشد، جهاد مان، شهادتمان و زندگی‌مان همه در راه خدا باشد؛ در اين صورت است كه ما در روی زمين خواهيم ساخت. برادران! ما جنگ می‌كنيم تا اسلام پيروز شود و فساد و فتنه از روی زمين كنار رود. من به سوی شهادت رفتم که اگر اين شهادتم قدم مثبتی برای پيروزی باشد، به آن راضی‌ام. برای پيروزی اسلام قدمی به عقب نخواهم گذاشت و می دانم كه اين راه، راه حقيقی است.🌷
💌 💛﴿ما را آفریده اند براےِ رفتن در مسیر سخت خالص شـــــــوی منقطـع شـــــوی خواهےشد..﴾💛 ..این راه و این تـــو .. 🕊
یا مهدی ادرکنی
🌿🌿🌿 🏴چه باید گفت در وَصفَش زبان من که دَرمانده... فقط یک چیز می‌دانم عرب، ایرانی و سوری، به او، با دست روی سینه می‌گفتند فرمانده… 🇮🇷💚🌿