#خاطر حاج آقای افتخاری
لقب حبیب ابن مظاهر زمان
منظور از لقب حبیب ابن مظاهر زمان مربوط به سن شهدا نبوده است مربوط به بصیرت افراد در زمان خود بوده است که شهید حاج شیخ علی دهقان این لقب را از ایت الله صدوقی شهید محراب در زمان حیات خود گرفته اند به علت بصیرت و شناختی که نسبت به امام و انقلاب داشتند و درآن زمان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1360 بین دو کاندیدا ریاست جمهوری بنی صدر خائن و دکتر حسن حبیبی چون با بصیرت خود در سخنان ایت صدوقی در مسجد حظیره یزد می فهمند نظر امام و ایت صدوقی دکتر حبیبی است با تکبیرهای خود از شهید صدوقی حمایت کردند ولی از حضار در مجلس شعار بنی صدر .بنی صدر بلند بود حتی روحانیت. بعد از اینکه بنی صدر خائن از مملکت فرار کرد شهید صدوقی در مراسمی در حضور روحانیت استان یزد که من (حاج آقای افتخاری) یکی از آن روحانیون بودم و جهت تبلیغ به شهرستان بهاباد میآمدند در آن مجلس حضور داشتند وآن را تعریف کردند که اقای صدوقی گفتند در انتخابات تمام علمای یزد راه را اشتباه رفتیم و نشناختیم و در زمان خود به یک خائن رای دادیم بجز آن بهابادی با آن لهجه بهابادی با بصیرت خود که تمام خواص در زمان امام حسین هم با بی بصیرتی راه را اشتباه رفتند مگر حبیب ابن مظاهر زمان که خود را با سختی فراوان به امام زمان خود رساند و از قیام عاشورا دفاع کرد و ایشان با بصیرت و شناختی که از امام داشتند خود کار حبیب ابن مظاهر زمان را انجام داد و یادشان برای همیشه جاودان ماند
✅ باتشکر از فرزند برومند شهید جناب آقای حسین دهقان بابت ارسال این خاطره ارزشمند🙏
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🆔@MEJRi403
68.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصد داریم از تمام محتواهای شهریور ماه کانال کلیپ بسازیم انشاءالله
از در گذشتگان
از پوشش گیاهی
از گونه های جانوری
طبیعت منطقه
آثار باستانی
وسایل قدیمی
وفایلی از گویش محلی ،خاطرات وآداب ورسوم ومثلها واطلاعات جمع آوری شده ی تاکنون کانال
البته زمان می بره
ولی حتما به شرط حیات انجام میشه 🙏🙏
🆔@MEJRi403
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌿🌸
🌸
نهج البلاغه
#خطبه۱۶۶
#احترام_متقابل_اجتماعی
بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروی کنند و بزرگسالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد که نه از دين آگاهی داشتند و نه در خدا انديشه می کردند. همانند تخم افعی در لانه پرندگان نباشيد که شکستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (به جای جوجه، ماری از آن بيرون می آيد.)
#آينده_بنی_اميه
مسلمانان پس از وحدت و برادری به جدايی و تفرقه رسيدند و از ريشه و اصل خويش پراکنده شدند. تنها گروهی شاخه درخت توحيد را گرفتند و به هر طرف که روی آورد همسو شدند. امّا خداوند مسلمانان را به زودی برای بدترين روزی که بنی اميّه در پيش دارند جمع خواهد کرد، آن چنانکه قطعات پراکنده ابرها را در فصل پاييز جمع می کند. خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد می کند و به صورت ابرهای فشرده در می آورد، آنگاه درهای پيروزی به رويشان می گشايد که مانند سيلی خروشان از جايگاه خود بيرون می ريزند. «چونان «سيل عَرِم» که دو باغستان «شهر سَبا» را در هم کوبيد و در برابر آن سيل هيچ بلندی و تپّه ای بر جای نماند، نه کوه های بلند و محکم و نه برآمدگی های بزرگ توانستند برابر آن مقاومت کنند». خداوند بنی اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراکنده و پنهان می کند، سپس چون چشمه سارها بر روی زمين جاری می سازد، تا حقّ برخی از مردم را از بعضی ديگر بستاند و گروهی را توانايی بخشيده، در خانه های ديگران سکونت دهد. به خدا سوگند بنی اميّه پس از پيروزی و سلطه گری، همه آنچه را که به دست آوردند از کفشان می رود، چنانکه چربی بر روی آتش آب شود.
#علل_پيروزی_وشكست_ملتها
ای مردم! اگر دست از ياری حق بر نمی داشتيد و در خوار ساختن باطل سُستی نمی کرديد، هيچ گاه آنان که به پايه شما نيستند، در نابودی شما طمع نمی کردند و هيچ قدرتمندی بر شما پيروز نمی گشت، امّا چونان امّت بنی اسرائيل در حيرت و سرگردانی فرو رفتيد.
به جانم سوگند! سرگردانی شما پس از من بيشتر خواهد شد، چرا که به حق پشت کرديد و با نزديکان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بريده، به بيگانه ها نزديک شديد. آگاه باشيد، اگر از امام خود پيروی می کرديد شما را به راهی هدايت می کرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفته بود و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد و بار سنگين مشکلات را از دوش خود بر می دارد.
🆔@MEJRi403
#شهید معلم شیر محمد صادقی
فرزند اکبر
متولد ۱۳۳۹ کریم آباد
تاریخ شهادت اا /۸/ ۶۱
محل شهادت عملیات محرم عین خوش
در آستانه ی بازگشایی مدارس ، و میلاد نبی اکرم محمد مصطفی
درود می فرستیم به روح پاک شهیدشیر محمد شهید عزیزوگرانقدر منطقه و باحمدوصلواتی یادش را گرامی می داریم
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
# تصویر نامه ی به جامانده از شهید
🆔 @MEJRi403
#یه خاطره از لهجه ی شیرین جلگه ای و دردسرهای اون😊:
اینطور برامون تعریف کردند که ،سر کار بودیم همه مشغول
افراد غیر بومی وشهرستانی دورو برم بودند،
یکی از بچه های جلگه ، وارد سالن شد او را برای کاری فرستاده بودیم،کهنه ای که برای کار همراهش برده بود از جیب لباس کارش زده بود بیرون
همین که به ما رسید بچه ها پرسیدند فلانی ،این چیه از جیبت زده بیرون؟،،
و اون دوست عزیز هم با لهجه ی شیرین جلگه ای فرمودند:
هچی نی ، ، جولیه
تا چند ثانیه انگار که ملت را برق گرفته باشه سکوت حاکم شد برفضا وبه یکباره سالن رفت رو هوا😂😂😂
بعدا براشون توضیح دادم که جول چیه😇
تا مدت مدیدی وشاید هم تا همین الان
ورد زبون بچه های غیر بومی اینه که:
هچی نی جولیه
سلامتی همهی عزیزان شریک در این خاطره روز تولدی صلواتی بفرستین😂
🆔@MEJRi403