eitaa logo
مِجری🧿🧿
1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
689 ویدیو
6 فایل
مِجری به معنی صندوقچه ی آهنی یا چوبي قفل دار قدیمی با روکش مخمل است که کارکرد گاوصندوق هاي کنونی را داشت. "منطقه جلگه بهاباد یزد" راههای ارتباط با ما: مالک کانال: خانم زینب صادقی آموزگار @Teachr84 خانم سهیلا صادقی احمد آباد @s_sadeqi1997
مشاهده در ایتا
دانلود
# ✍🏻گویش محلی: ✅ چالش امروز: روزهای اِشکمبه شور یعنی چه؟؟؟ ارسالی مخاطب عزیز با کاربری خدایا شکرت🙏 کاملترین جواب ازایشون بود: روزهای اشکمبه شور یعنی روزهایی تو سال در فصل پاییز ماه آذر این قدر روزها کوتاه هست که تا بیایی بجنبی روز تموم شده وشب شده قدیما میگفتن اشکمبه شور از بس روزها کوتاه بوده میگفتن روزها اندازه یه شکمبه که بریم سر جوی آب بشوریم همین قدر کوتاه هست . مجری: پدر بزرگ خدا بیامرزم می گفتند روز آذری زنی میره سر جو اشکمبه( شکمبه گوسفند«سیرابی») بشوره وقتی برگشته روز کوه رفته بوده یعنی غروب آفتاب ومنظورشون کوتاه شدن روزها بوده است. خانمها حسن زاده و پورجنایی و غنی زاده و یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی هم جواب درست ارسال کردند🌷🌷 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کلیپ ویدئو از نمایشگاهی در مدرسه امام رضای احمدآباد. چندین سال قبل و باز سازی سبک زندگی قدیم مردم کار وزندگی قدیم.منطقه # آقای سید کمال حسینی ممنونیم بابت ارسال این کلیپ زیبا🙏 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گونه ی جانوری ارسالی مخاطبین 🐍کور مار گویش محلی : افعی شاخدار کلیپ فوق یک افعی شاخدار را در منطقه ی بیابانی چاخَش به تصویر کشیده . 🆔@MEJRi403 .
قدیمی بیتی نــَری کوهی سَــرِ شاخـَش کــَجــَک بود شکاری در کــَمینــَش خـــَف خــَفــَک بود دو مـِثقال گوله و یـک تـیـر باروت ......؟؟؟ مصراع چهارم این چهار بیتی را کی میدونه لطفا جوابهارو برامون بفرستین 🙏 مجری : جواب امیر المو منین دست بر بغل بود ممنون از خانم‌ها صغری وسکینه صادقی کریم آباد🙏 🆔@MEJRi403
✍🏻 از اشعار قدیمی : ناز کردن نوه: دختر خانم لاری ای تنگ طلا کاری اونی که تو را ساخته زرگر بوده پنداری 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سر راهت نشینم خُردوخسته گل نرگس بچینم دسته دسته گل نرگس که بویی نداره دل من طاقت دوری نداره 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 شب شنبه که آب بر باغم اومد به یک شنبه نامه‌ی یارم اومد دوشنبه چشم به راه و دل به اُمید به چهار شنبه گل بی خارم اومد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سفید مرغی بودم برشاخ پسته فلک سنگی زده بالم شکسته فلک بالی بده پرواز بگیرم دم دروازه شیراز بمیرم 🆔@MEJRi403
المثل قدیمی عباسِ علی و نون گندم کورِ خودُتی بینای مردم ...______🌺🌺🌺🌺_______... از خودُم زیر تـَغارو از مردم گــَلِ مـُنارو به عبارتی دیگر، اَ خودش زیر تغارو مال مردم گَلِ مُنارو معنی و مفهموم: کار بد و عیب خود را ندید گرفته و به دنبال عیب و کار مردم باشیم تغار ظرفی است سفالی ونسبت با دهانه گشاد وگود منظور زیر تغار مخفی شدن منار مناره منظور تو چشم بودن عیب خودش را پنهون می کنه عیب مردم را جار می‌زنه در حالی که مردم عیبش را می دونن 🆔@MEJRi403
# یادبود مرحومه صدیقه جعفری پور دختر حاج رحمت الله همسر محمدرضارضازاده شادی روحش حمد وصلوات 🆔@MEJRi403
13.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبتون بخیر خرمن کوبی با گرجین 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امیرالمومنین فرمود: در گذشته برادرى دينى* داشتم كه در چشم من بزرگ‌ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى‌نمود و از شكم بارگى دور بود... در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى‌گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت و تشنگى پرسش‌كنندگان را فرو مى‌نشاند. به ظاهر ناتوان و مستضعف مى‌نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير بيشه مى‌خروشيد... تا پيش قاضى نمى‌رفت دليلى مطرح نمى‌كرد و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى‌كرد، تا آنكه عذر او را مى‌شنيد، از درد شِكوه نمى‌كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى‌كرد مى‌گفت و بدانچه عمل نمى‌كرد چيزى نمى‌گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى‌گرفتند در سكوت مغلوب نمى‌گرديد و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود. اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى‌گرفت، مى‌انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديكتر است با آن مخالفت مى‌كرد. پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزشهاى اخلاقى و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزشهاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.🤔 ___________________ *برخى گفته ‏اند آن شخص ابوذر غفارى بود. 🆔@MEJRi403
از مجله ی الکترونیکی دست ساخته های حضرت زهرا غیب گویی شهدا 🆔@MEJRi403
گیاهی بومی منطقه تُرشک ☘☘☘ از آقای رضایی یکی از سبزیجات بومی ورایج منطقه در طبیعت وبیابانهای اطراف است که برای افراد مزاج گرم بسیار مفید است و اشتها آور است. 🆔@MEJRi403
گیاهی منطقه 🌿🌿 این سبزی پر طرفدار،، از سبزیجات بومی بیابان‌ها وطبیعت منطقه است که برای خورشت وآش و یا بصورت خام مصرف دارد. این گیاه بیشتر در زمین‌های کازه ای منظور سنگلاخی یافت میشه واز جمله گیاهانی است که با اطراف خود استتار می کنه یعنی باید دقت کنی ببینیش. ارسالی آقای آریا منش: درود ..دلیل نامگذاری گیاه پیغمبرو ..به اصطلاح پیغامبرو.. برگرفته از این کلمات بوده ،( پیغام یا پیام آور بهار ) و به گویش محلی پیغمبرو گفته میشود .. 🆔@MEJRi403
# ارسالی مخاطبین سلام خانم صادقی عزیز من بانام کاربری رز آبی چندتا ضرب المثل که یادمه را میذارم😊 1_او از رو کرت خاطر جمع باد میره (زمانهایی که به کار میرفته که کسی خیلی از خودش راضی بوده و مطمئن اما ضریب اشتباه هم وجود داشته) 2_زده تغارو را اشکسته گل گو زبونم میخاد (زمانی که کسی اشتباهی میکرده توقع همدلی و توجه هم داشته) 3_نشاشیدی شو درازه (زمانی که میخاد بگه هنوز چیزی تو آینده مشخص نیست. مثل ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمرن) 4_نه دوک کجه نه بالیسه بی بی کجه که میریسه (زمانی به کار می رفته که کسی دنبال بهانه بوده) 5_نه اویی میاره و نه سواودی میشکنه (برای کسیه که کارش ب کار کسی نیست) 6_او زیر کاها میندازه اون کنارو هم با میسه (زمانیه که کار اشتباه میکنی و میخای از زیرش در بری) 7_یا خو یا نون کله (زمانیه که کسی میخاد تنبلی کنه هم یه سری چیزها را میخاد) 8_تا میام منت خرچس بکشم توبرمو بر پشت بکشم (اینم زمانیه که کسی همراهیت نمیکنه و خودت مجبوری کار خودتا انجام بدی) 🆔@MEJRi403
# ارسالی مخاطبان ‍ هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید ! روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد. مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند. در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت. پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد. خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت: یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید! 🆔@MEJRi403
راننده های جلگه ای انتقال کمک‌های مردمی به جبهه معرفیشون با شما 🆔@MEJRi403
# کربلای جبهه ها یادش بخیر تصویر از لباس شستن رزمندگان در جبهه رزمنده جناب آقا ی سرهنگ عباس غنی زاده سلامتی شون صلواتی بفرستین 🆔@MEJRi403
# عکس یادگاری جبهه عباس غنی زاده.حسین ابراهیمی سلامتی شون صلوات 🆔@MEJRi403
# عکس دست جمعی رزمندگان بهابادی چقد قشنگه ☺️ معرفی بفرمایید🙏 🆔@MEJRi403
🖤🖤 🆔@MEJRi403 شادی ارواح مطهر شهدای مقاومت حمدو صلوات🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقش وبازی سید نصرالله در صحنه ی زندگی دنیا ✅ زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد 🆔@MEJRi403
✍🏻گویش محلی # اشعار بومی: ✅ بیابون چَکُ مارم گزیده که رنگ از روی رخسارم پریده بیا دلاک ، اِصلاح کن سرم را که موی سر به مژگانم رسیده دَلاک در گویش محلی منطقه به آرایشگرهای قدیم وهمچنین کسایی که در حمام های عمومی مردم را کیسه می کشیدند می گفتند 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 # ارسالی مخاطبان: دو تا سرو بلند بودیم بَرا هم جدا گشتیم که هر دو می خوریم غم نه دستم میرسد که گل بچینم نه این سرو بلند سر می کند خم 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 بیا جانا که تا جانانه باشیم یکی شمع و یکی پروانه باشیم یکی موسی شویم در کوه مناجات یکی جارو کش میخانه باشیم 🆔@MEJRi403
اسلامی روستا در قدیم نیز مانند امروزه تعدادی افراد امور روستا را برعهده داشتند آن زمان به این افراد عضو هیئت اِنصاف گفته میشده باگذشت زمان و تغییر اسامی هیئت اِنصاف تغییر کرده و شورای اسلامی امروزه بوجود امده اولین اعضای اِنصاف تا قبل از شورای اسلامی : 1_مرحومین حاج علی بیگی پدر شهید بیگی 2_حاج مصطفی قاسمیان 3_حاج حسین جنایی (فرزند علی کبل زینل) 4_ سید محمد میر ابوالقاسمی (روحانی) 5_حاج علی اصغر غفوری 6_حاج محمد قاسمیان (کل مَمَد) 7_حاج علی اکبر جنایی (اکبر حسینا) تمامی افراد به رحمت خدا رفته اند برای شادی روحشان صلواتی ختم کنیم 🖤🥀 🆔@MEJRi403
# کربلای جبهه ها یادش بخیر # رانندگان جلگه اعزامی به جبهه ها جهت کمک رسانی # ارسالی آقای کاظم کریمی: از سمت راست مرحوم حاج حسین حاج عبدالهی ... حاج حسن کریمی احمدآبادی.. حسین فلاح (رضا امیر)بهاباد. محمدعلی جنایی کریم آباد.. حاج حسین پورجنایی احمدآباد(حسین مهدیا) سال ۱۳۶۲ 🆔@MEJRi403
مِجری🧿🧿
#اِنصاف #شورای اسلامی روستا در قدیم نیز مانند امروزه تعدادی افراد امور روستا را برعهده داشتند آن
✅ خانه انصاف # اطلاعات به دست آمده از علامه گوگل در رابطه با خانه های اِنصاف: خانه انصاف به دادگاه‌های روستایی گفته می‌شد که در دوران نخست‌وزیری اسدالله علم در چهارچوب انقلاب شاه و مردم بنیان‌گذارده‌شد. خانه انصاف از راه سازش و دوستانه به بررسی و رسیدگی دعواها در سطح روستا می‌پرداخت. هدف از بنیان خانه‌های انصاف جلوگیری از گسترش دعواهای کوچک به دعواهای پیچیده بود و این که روستاییان دیگر نیازمند به سفر به شهرهای دور و نزدیک برای گرفتن حق‌اشان نبودند. هم چنین شرکت قاضی‌های برگزیده شده از سوی مردم، آسودگی اندیشه برای اجرای عدالت را به مردم می‌داد و نیز این که مردم خود توانا هستند که سختی‌ها و دعواهای خود را به پایان رسانند. اصل نهم انقلاب شاه و مردم قانون تشکیل خانه انصاف و قانون تشکیل شورای داوری بود که چهره‌ای نوین از عدالت را به مردم کشور نشان داد. خانه‌های انصاف بر اساس وجدان مردم و انصاف آنها بنیان شد. با بنیان شدن خانه‌های انصاف به جای این که فرد روستایی برای گرفتن حق خود راهی شهرهای دور و نزدیک شود دستگاه قضایی به سراغ او رفت. خانه‌های انصاف عدالت را به رایگان در اختیار روستانشینان قرار دادند و بدانها این شانس را داد که در کارهای قضایی خود شریک باشند. سپاه دانش مامور خدمت در هر روستا و محل منشی خانه‌های انصاف بود. خانه انصاف یک دادگاه روستایی است که پنج تن قضات آن را اهالی هر ده برای درازای سه سال انتخاب می کنند. اعضای خانه‌های انصاف افتخاری کار می کنند و انجام عدالت و قضاوت به رایگان در اختیار روستاییان قرار می گیرد. آیین دادرسی در خانه‌های انصاف ساده و بی پیرایه بوده و قاضی‌ها در انتخاب روش پژوهش و بررسی آزاد بودند و چون همه با یکدیگر آشنایی داشتند کارهای مردم تند و آسان به انجام می رسید. نخستین خانه انصاف در زمستان ۱۳۴۲ در روستای مهیار از توابع سپاهان به سرپرستی آقای حسن انصاری مهیاری گشایش یافت. 🆔@MEJRi403
# ارسالی مخاطبین در مورد خانه انصاف کریم آباد: تا جایی ک یادمه کریم آباد هم خونه محمد پوررضایی (ممد عزت) رو می گفتن خونه انصاف ارسالی مخاطبان: سلام دهنودشت هم خونه حاج علی خانه انصاف بود مرحوم حاج علی غنی زاده ممنون بابت اطلاعتون 🆔@MEJRi403