هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
یه تحقیق کردیم در مورد دو وسیله با اسمهای
اجق وجق:
جوغنو
کمچلیز
😊😊😊
این دو واژه در گویش مردم منطقه وشهرستان بهاباد بکار می رفته که با رشد سریع تکنولوژی تا چندی دیگر احتمالا در محاوره ی مردم خبری ازشون نباشه.
جوغن واژه ای آریایی یعنی اصیل نژاد آریا (اولین قوم وگروه ساکن در مناطق ایران)
می باشد به معنای هاون یا کاسه ای برای نرم وخرد وآسیاب کردن
اما یک معنی خاص هم داره
هرگونه حکاکی یا کنده کاری بر سنگ وفلز را جوغن می گن
جوغن هاي دست کند در طبیعت وکوهها نشانه ی دفینه گنج یا قبر است😎😎😎
واما عالی جناب بعدی جناب کمچلیز :
کمچلیز هم به نوعی آبگردان یا ملاغه در بهاباد وگویش کرمان گفته میشه که برای جدا کردن سرشیر ازشیر در زمان قدیم استفاده می شده
در مناطقی مثل مازندران هم رد پایی ازکمچلیز یافت میشه☺️👌
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
26.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آداب ورسوم گذشته منطقه
فرهنگ بومی
دانش آموز خانم خانی
مدرسه ی شهدای کریم آباد
پایه ی پنجم سال تحصیلی
۴۰۲ ۴۰۳
🆔@MEJRI403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍ #حکایت
🌷در باب آدابی سخن گفتن:
گویند دو پادشاه باهم ملاقات داشتند
بعداز ملاقات یکی از پادشاه ها رو به غلامش می کنه و میگه ببین اون غلام چقدر مودب وشایسته صحبت می کِد تو هم همینجوری باش وبه غلام بیچاره غضب نمود🤨🤨🤨
از قضا یک روز که پادشاه به همراه غلام خود برای شکار به طبیعت رفته بودند،پادشاه یک لحظه تفنگ خود را گم می کنه واز غلام سراغش را می گیره غلام بینوا که می خواست از اون یکی غلام عقب نمونه وکم نیاره توضیح میده که:
قربان اون لحظه که شُما فنگ را (منظورش تفنگ بوده می خواسته مودب حرف بزنه کلمه ی تو بکار نبره😂) تو گلوی درخت بود(بجای کلمه ی بید) گذاشتین دیگه ندیدمش
خلاصه این آدابی حرف زدن هم بعضی وقتها آدم را به درد سر میندازه😂😂
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍🏻معنی چند واژه ی ارسالی در گویش مردم منطقه
کولَک =پنبه
چَش نَقاره = کنایه از کسی که چشم درشت داشت😂
چه چیزو چش سفیدیه = یکی از اصطلاحات برای غضب وکنایه به کسی که لج می بره
اوخوری= آبخوری ،ظرف مخصوص آب نوشیدن
جرجرو= کِرکِرو=جغجغه
گا گوعو=حرکت چهار دست وپا رفتن کودک
درخت پَتک = نام نوعی درخت در منطقه
تَرَکتُر=😁 تراکتور
کیسه چنته= نام دولی بزرگ که کیسه های کوچک دارو گیاهی داخلش بود
کیسه توتوندون = قدیم که چُپُق می کشیدند کیسه ای مخصوص توتون چپق داشتند
جوالدوز = جووال = نام گونی هاي بزرگ بود
اگر درست گفته باشم از پارچه (جُل ) درست می شد وسوزن جووال دوز یا جووال دوز به اون نسبت داده می شه
وضرب المثل معروفی هم داره که:
هر چی تو کِدی کُرخَرو دست به جووال جو نزن😂
و وجه بکار بردن این مثل هم زمانی است که کار ومسیولیتی از خودت به دیگری میدی وغیر مستقیم بهش میرسونی که استفاده یا بهره ای از اون خودش نبره
امیدوارم درست مفهوم را انتقال داده باشم.
پالون = چیزی مانند زین اسب که بر پشت الاغ میاندازند
پَساپرگار= مراسم
حَلو یَت=حلاوت شیرینی زندگی
آتش اَلوکردن= آتش روشن کردن
اِمبار= این بار این دفعه
خوار = زشت
پوزه = بیشتر صورت حیوانات را پوزه گویند
سُبُک و سوآری = به کسی که سنگین نیست وسبکه می گفتند سبک سواری نکن
مورچه سوآری= نوعی موچه ی سیاه بزرگ منطقه
چادِشو = چادر شب آنقدر مخفف شده تا رسیده به چاچو😂
گِلگِلی سِن = نوعی وسیله بازی الان هم هست وبیشتر چوبی، ، فرفره که روی زمین می چرخه
گِلگِلو 😂😂😂= غلغلَک
بوز..........زنبور لهجه ی یزدی
پَچَل = در یزد می گن پَچول = کثیف
دولَخ : گرد و خاک
راچینه = پله
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍🏻واما داستان ضرب المثل مربوط به جووال:
گویند مردی قصد سفر داشت .پس کره الاغ خود را در طویله بست وکنارش جووال جو را قرارداد و به اطرافیانش سفارش کره الاغ را می کرد ومی گفت هر چی شما کدت کره خرو ولی به جووال جو دست نزند☹️
این شد که ضرب المثل
هر چی تو کِدی ، ، کُرخَرو
دست به جووال جو نزن
بین مردم رواج یافت
برم ببینم علامه گوگل هم این ضرب المثل را تو چنته ش داره یا نه
✋✋
🆔@MEJRi403
هدایت شده از خانم صادقی.... ای هیچ بر هیچ مپیچ
✍🏻خاطره از رویداد تاریخی کشف حجاب در زمان رضا شاه وبعداز آن:
#ارسالی از خانم حیات صادقی نسب دختر ممد خالوها :
به نقل از مادر حیات خانم سکینه کغنضاها:
رفته بودیم کشبون موقع خیارها بود یه مدت که گذشت کد خدا را دیدیم که سراسیمه رسید واز دنبالش آژانها اومدند وروسری از سر همه برداشتند وغیض وغضب کردند که چرا روسری سر میذارت در همین حال خانمی دورتر در حال رفتن بود که یک آژان متوجه او شد ودوان دوان خود را به او رساند و وسری از سرش برداشت موهای خانمه بلندو زیبا بود ه واز شرم وحیا بلافاصله چاچویی که در دستش بود را روی سر میندازه وقرار می کنه..
وبه نقل مادر سکینه کغنضاها :
تعریف کردند که روزی کدخدا همهی خانمها را به خانه دعوت وبه اونها میگه دستور آمده همه ی خانمها لباس بلند وکلاه(سبک زنان انگلیسی) دور دار برا خودشون تهيه کنند که اون وقتها می باس می دوختند وروزی را مشخص کردند که فلان روز مقامات میان از ده بازدید وهمه ی شما باید با این سبک لباس وپوشش وارد خونه ی کدخدا بشید
ما فکر کردیم چطور از این معرکه بگریزیم پس رفتن به بیابون وزاییدن گوسفندها وکار زیاد در بیابان را بهونه کردیم واز کدخدا خواستیم اجازه بده تا قبل از اومدن مقامات وآژانها ما به بیابان بریم واز ده خارج بشیم کدخدا بعداز اصرار زیاد ما اجازه داد که نصف شب از ده خارج بشیم وهمراه خودمون مقداری پارچه ببریم وسر هر منزلی شبها مشغول دوختن لباس به همون سبک گفته شده می شدیم که اگر آژانها متوجه شده باشند وما را تعقیب کردند ما در حال اجرای دستور باشیم.
تشکر می کنم از این خاطره ی زیبا از کشف حجاب که خانم صادقی نسب ارسال کردند.
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
#ارسالی همراهان در تکمیل این پست
سلام:
مطلب کشف حجاب کامل نیست
اون خانم که آژانا دنبالش دویدن و روسریش را در آوردن
روسریش را همراهشون بردن تو پاسکاه باباد
اون موقع به روسری میگفتن چارقد
وقتی چارقدش را بردن باباد
اون زمان خیلی عیب بوده از بس مردم میگفتن
کل ممد علی آبادی پدر حاجی عبدالرضا
رفتن تو پاسگاه باباد
گفتن زنی که چارقدش اوردت فامیل ما بوده چارقدش را بدت ببرم.
چون کل ممد کدخدا بوده
و پیششون اعتبار داشته چارقد را دادن
و حرف و گف مردم تموم شده
مِجری : از اینکه به مطالب اهمییت می دید ونسبت به اونها توجه دارید بسیار خرسند ومسروریم
این پیام امروز شما انگيزه به جمع آوری مطالب وکار بر اونها را برایم دوچندان کرد
بسیار سپاسگزارم🙏
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍🏻 مجری:
# به بهانه روز ملی روستا :
۱۵ مهر را در تقویم کشورمون روز ملی روستانامیده اند
توجه به روستا وروستایی، زیر ساخت ها و امکانات وسطح رفاهیات مورد توجه قانونگذاران وریل گذاران سیاست هر جامعه ایست
البته روستا یعنی دور از مواد مصنوعی وسرشار از مواد طبیعی
متاسفانه این نقش وکارکرد داره از روستاهای ما رخت بر می بنده
اگر یک روز ماشین لبنیات وخواربار از کوه سرخی شیبه نشه
وسوپریها خالی بمونه داد همه در میاد☺️
( کوه سرخی،، نزدیک منطقه و دروازه و راه ورودی از شهر بافق ویزد به جلگه است)
وجود معادن هم نعمت است وباعث پیشرفت منطقه و هم در کنارش آسیبها یی هم بر فرهنگ ونقش روستا ها وارد کرده است.
مهاجر پذیر شدن متطقه، تداخل فرهنگی
ورود فرهنگهای نامتجانس به منطقه وبعضا
رواج ضد ارزشها یا باورهای غلط در بین بچه ها در مدارس در کنار ورود غیر بومیان خود مشکلاتی را به بار میاره
یکی از تاثیرات مخرب تکنولوژی بر بدنه ی روستا تغییر چهره ی روستا هاست
در واقع ما نه روستاییم نه شهری
چند جا دیدم از منطقه ما به عنوان روستا شهری آباد یاد شده بود که این تعبیر هم می تواند باعث خوشحالی باشد هم باعث افسوس
پذیرش تغییر نقش وکارکرد روستا در روستاها ومنطقه ما امری اجتناب ناپذیر است
اما باید آسیبهای فرهنگی وتغییر سبک زندگی و بسیاری از این ضربه های مخرب بر بدنه و چهره روستا ها رو هم در نظر داشت
واینجا نقش مسئولين وصاحب نظران و دست اندر کاران فرهنگی پر رنگ تر واقداماتشان در جهت مطالعه ی این آسیبها وارائه ی راه حل
درجهت کاهش آنها مورد توجه می باشد.
به عنوان مثال برداشتن جوی هاي آب ولوله کشی آب چاههای کشاورزی از نظر اقتصادی وصرفه جویی در مصرف آب و جلوگیری از تبخیر وهدر رفت آب اجرا شد اما جاری بودن جویها چهرهی روستا را زیباتر می کرد
که البته اولويت بندی ها و شرایط اقتصادی یا ذخیره آب کشور ومنطقه وشرایط جوی وتغییرات اکولوژیکی در این امر اثر گذار بوده است.
✅ مجری روز ملی روستا را به هم ولایتیهای گرامی تبریک گفته و برای منطقه آرزوی روزهایی بهتر ،شادتر و آبادتر دارد🤲🤲🤲
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# گشت و گذری در قلعه:
✅ جالبه ،،حتما ببینید
✍🏻 دلنوشته مجری:
این کوچه ها وخانه ها وحتی برج قلعه
شاهد روزگارانی بوده پراز هیاهو
تاریخی پشت سر گذرانده
شاهد چه تولدها بوده وچه شادی ها
شاهد خنده ها بوده وگریه ها
شاهد از دست دادن نوزادانی که سالهای آبله
و وبایی از دنیا می رفتند قدیمی ها برامون می گفتند شبی نبوده که مادری به سر زنان به طرف قبرستون نره😔
شاهد قد کشیدن جوانانی بوده که الان مدال شهادت را برسینه دارند
شاهد قد کشیدن کودکان و
خمیده شدن کهنسالان بوده
دیوارهای گلی اما هنوز پا بر جایند
خشت هایی که می گویند پیران در آن چیزهایی می بینند که جوانان در آیینه نمی بینند
چه عبرت آموز است سیر در تاریخ وآثار تاریخی
بر ای کسی که پند بگیرد از سرانجام زندگی آدمی........
اللهم الجعل عواقب الامورنا خیرا 🤲🤲
#قلعه_کریم آباد:
چهار طرف قلعه برج داشته با دیواره هایی بلند ودر آن روزنه هایی برای دیده بانی وقرار گرفتن لوله های اسلحه
برای محافظت از قلعه در برابر راهزنها ،دروازه ی قلعه هم روبروی مسجد بوده کنار خانه ی مرحوم حاج کبل باقر🍀🍀🍀🍀
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
✍🏻ارسالی همراهان
✅ محاوره ی دوخانم قدیمی😅😅😅
سلام کَل سکینه شما خو رفتِت شیروهاتونو مایه کُنِد دیگه هم خبری هَشُتون نشد نکنه دمینتونو پِدِه کِدِت رفتد نون بپزت خمیروهاتون ور اومده که میخد بِرت هیزم شاخ تنور کُنت اُشکُلوتونم دیرو من گذاشتم کنار تنور
سه پایهوتونم اَ تو تنور بردارِت کلید مُد بختِتونم تو کُتو کنار دره اَمبرم بَرکَشیدم همونجا
همه چیا دیگه گفتموت دیگه هم سوال پُرسُم نکن منم تو خونم نیسم دارم میرم خونه خاله گُرسُمُم دَ شیرینی بخورم دخترشا طَلَبون کِدَن حاله دیگه نمیدونم بِدبِسون کِدن یا تَکِیه
#ترجمش باشما🤒🤒
♦️ ارسالی خانم زینلی کریم آباد🙏
👌 ترجمه متن گویش محلی منطقه:
سلام کربلایی سکینه شما که رفتید شیرها را ماست ببندت دیگر خبر ندادید
من گفتم حتما دُمینه (وسیله یی که قدیم برای پخت نان استفاده میکردن و می کنند بالشتک خمیر) خودتون را پیدا کردید و رفتید که نان بپزید
وخمیر هاتون هم که آماده پختن شده و ور اومده ومی خواهید هیزم داخل تنور بریزید وتنور را روشن کنید
دیروز اُشکلوتون ( چوبی بلند برای هم زدن آتش ) را گذاشتم کنار تنور
سه پایه تون رو از داخل تنور بردارید
کلید را گذاشتم کنار درب مُطبخ ( آشپزخانه قدیم و جای تنور بعدها ) داخل سوراخ اَنبرم را هم آنجا آویزان کردم.
همه چیز را برای شما توضیح دادم دیگر سؤال نکنید😉 من خانه نیستم میخواهم بروم خانه خاله ام کلثوم برای تبریک گفتن دخترش که خواستگار آمده براش
حالا نمیدونم این خواستگار برای
بد و بستون(خواستگاری که قرارداد اون ، دختر میدن به پسر طرف ودر مقابل پسر میگیرن برای دختر خودشون) هست یا که تکی هست.
مجری : ممنون خانم زینلی که حوصله به خرج دادید ومتن گویش قدیم را به گویش فعلی ترجمه کردید🙏🙏 دستمریزاد ✋
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
✅ این سند جالب هم داخل کانال چنته بهاباد
بار گذاری شده بود
حضور وغیاب کارگران قنات علی آباد
سال ۵۸
با این عنوان 👇👇
#بهاباد_قدیم
📷 کارت حضور و غیاب کارگران حفاری قنات روستای «علی آباد ملاعلیرضا» در مردادماه ۱۳۵۸ به سرپرستی مرحوم حاج علی اصغر جلیلی بهابادی
📨 ارسالی از آقای علی اکبر عابدی
🆔@MEJRi403