eitaa logo
مِجری🧿🧿
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
633 ویدیو
6 فایل
مِجری به معنی صندوقچه ی آهنی یا چوبي قفل دار قدیمی با روکش مخمل است که کارکرد گاوصندوق هاي کنونی را داشت. "منطقه جلگه بهاباد یزد" راههای ارتباط با ما: مالک کانال: خانم زینب صادقی آموزگار @Teachr84 خانم سهیلا صادقی احمد آباد @s_sadeqi1997
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 گویش محلی : سپال تو پالونش کدن کنایه از چیست😊 کنایه از چاخان کردن وهندوانه زیر بغل کسی دادن هست سفره ی پهن نکده ،نه خاره نه جوون یعنی یا کاری را انجام نده یا اگر انجام‌ دادی به نحو احسن انجام بده جُهون یا جُوون یعنی قشنگ زیبا ممنونم از ارسال جوابهای جناب آقای محمد دهقان و جناب آقای عباس رحمانی 🙏🙏 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ ایشون آقای جیسون از کشور نیجیریه هستن که به خونه‌های قدیمی‌ ایران و مخصوصا یزد علاقه زیادی دارن. فقط ببینید جقدر باحال و بانمک خونه رو معرفی میکنه 🤭 😂😂😂😂 جالبه 🆔@MEJRi403
♦️بیاموزیم ارسالی جناب مهندس گلزاری از شاعران گرانقدر🙏🙏 🔶️ جهان ملک خاتون یا شاخ نبات حافظ؟ جَهانْ‌مَلِک خاتون، شاهدخت و بانویشاعر ایرانی است که در سده هشتم هجری می‌زیست. او همدوره با حافظ و عبید زاکانی بود. وی از نظر کمیت ابیات، بیش از هر شاعر زن دیگری در تاریخ ادبیات ایران تا قرن حاضر شعر سروده است. اشعار او به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی ترجمه شده‌اند.مادر جهان، دختر یا نوه خواجه رشیدالدین فضل‌الله بوده است و پدرش، جلال‌الدین مسعودشاه اینجو. جهان تنها فرزند جلال‌الدین مسعودشاه بود که تا بزرگسالی زنده ماند و چون مسعودشاه فرزند پسر نداشت، احتمالاً او نسبت به دیگر شاهدخت‌های دربار اینجو، از شرایط آموزشی بهتری برخودار بوده است.وقتی در سال ۷۴۳ ق، پدرش کشته شد، عمویش شیخ ابواسحاق قیم جهان شد. شیخ ابواسحاق توانسته بود در جنگی خونین با یاغی باستی به پیروزی برسد و به‌جای برادرش (مسعودشاه) به حکومت برسد. شیراز تحت حکومت ابواسحاق، «بهشت شاعران» بود و شاعرانی چون خواجوی کرمانی و حافظ در دربار اوآمدوشد داشتند. احتمالاً شیخ ابواسحاق بود که جهان را تشویق به شعرسرایی نیز کرد. جهان با امین‌الدین جهرمی، ندیم شیخ ابواسحاق ازدواج کرد. وقتی شیراز در سال ۷۵۴ق توسط شاهزاده مظفری، امیر مبارزالدین فتح شد، شیخ ابواسحاق به اصفهان گریخت، ولی بلافاصله دستگیر شد و در میدان سعادت شیراز به دار آویخته شد. بعد از کشته شدن شیخ ابو اسحاق، دوران سختی برای جهان‌ملک خاتون آغاز شد، ولی با این حال در شیراز ماند.
او حداقل در یکی از غزل‌های خود امیرمبارزالدین را به ریشخند گرفته و هجو کرده است. پسر امیرمبارزالدین، یعنی شاه شجاع پس از کورکردن پدر، در سال ۷۵۹ ق.، به‌جایش بر تخت سلطنت نشست. شاه شجاع نسبت به پدرش علاقه بیشتری به شعر و فرهنگ و ادب داشت. تا جایی که وی هم ممدوح حافظ بود و هم ممدوح جهان ملک خاتون. ظاهراً جهان تا اواخر قرن هشتم قمری زندگی می‌کرده است و بر مبنای یکی از غزلیاتش، باید در تاریخی پس از سال ۷۹۵ ق درگذشته باشد. جهان اصولاً شاعری غزل‌سراست. تخلص او در شعر «جهان» است. او با شعر شاعران پیش از خود آشنا بوده و این آشنایی در مورد شعر سعدی وجه خاصتری می‌یابد. او خود نیز به این مطلب در شعرش اشاره کرده‌است: به‌رسم تضمین این بیت دلکش آوردم ز شعر شیخ که جانم به طبع دارد دوست از سوی دیگر چه از جهت مضمون یا وزن و ردیف و قافیه هم شباهت‌هایی میان شعر او و اشعار حافظ دیده می‌شود و بعید نیست که این دو در مجالس و محافل شیخ ابواسحاق با هم آشنا شده باشند و در مواردی غزلهای یکدیگر را پاسخ گفته باشند. جهان، غزل‌های بسیاری به استقبال از حافظ سروده است. زندگی جهان ملک خاتون و حافظ هر دو تا حدودی در پرده ابهام پوشیده است و تنها چیزی که پیداست این است که آن دو با یکدیگر مشاعره‌های بسیار داشته‌اند تا جایی که عده‌ای بر این باورند که شاید جهان ملک خاتون همان شاخ نبات معروف باشد که حافظ را به او قسم می‌دهند. و کماکان این پرسش باقیست که آیا جهان ملک خاتون همان شاخ نبات معروف حافظ است؟ 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# تصنیفی زیبا ♦️مردان خدا پرده ی انکار دریدند. 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️فرهنگ و زبان و گویش مردم شیراز با ما تقریبا یکی بوده. شبتون خوش 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 نهج البلاغه 📜 (اين خطبه طبق نقل برخی از شارحان در شهر كوفه ايراد شد) 1⃣ ♦️خدا پيامبر اسلام را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته و ملّت ها در خواب عميقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشيد و دنيا بی نور و پر از مکر و فريب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراييده و از ميوه آن خبری نبود. آب حيات فروخشکيده و نشانه های هدايت کهنه و ويران شده بود. پرچم های هلاکت و گمراهی آشکار و دنيا با قيافه زشتی به مردم می نگريست و با چهره ای عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو می گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب و بر بيرون شمشيرهای ستم حکومت داشت. 2⃣ ♦️ای بندگان خدا ! عبرت گيريد و همواره به ياد زندگانی پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد که از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه می گردند. به جان خودم سوگند! پيمانی برای زندگی و مرگ و نجات از مجازات الهی بين شما و آنها بسته نشده است و هنوز روزگار زيادی نگذشته و از آن روزگارانی که در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست. به خدا سوگند، پيامبر اسلام چيزی به آنها گوشزد نکرد، جز آنکه من همان را به شما می گويم، شنوايی امروز شما از شنوايی آنها کمتر نيست، همان چشم ها و قلب هايی که به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند. به خدا سوگند! شما پس از آنها مطلبی را نديده ايد که آنها نمی شناختند و شما به چيزی اختصاص داده نشديد که آنها محروم باشند. راستی حوادثی به شما روی آورده مانند شتری که مهار کردنش مشکل است و ميانبندش سُست و سواری بر آن دشوار است. مبادا آنچه که مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد، که دنيا [دامی است مانند] سايه ای گسترده و کوتاه [که] تا سرانجامی روشن و معيّن [يعنی مرگ] آدميان را رها نمی کند. ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ 📜 (به نقل برخی از شارحان، اين خطبه در سال ۳۶ هجری پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد) 🔹 ♦️پس از ستايش پروردگار؛ خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشکسته مگر پس از آنکه مهلت های لازم و نعمت های فراوان بخشيد و هرگز استخوانِ شکسته ملّتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشکلات. مردم! در سختی هايی که با آن روبرو هستيد و مشکلاتی که پشت سر گذارديد، درس های عبرت فراوان وجود دارد. نه هر صاحب قلبی خردمند است و نه هر دارنده گوشی شنواست و نه هر دارنده چشمی بيناست. در شگفتم! چرا در شگفت نباشم؟! از خطای گروه های پراکنده با دلايل مختلف که هر يک در مذهب خود دارند، نه گام بر جای گام پيامبر می نهند و نه از رفتار جانشين او پيروی می کنند. نه به غيب ايمان می آورند و نه خود را از عيب بر کنار می دارند. به شُبُهات عمل می کنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نيکی در نظرشان همان است که می پندارند و زشتی ها همان است که آنها منکرند. در حلِّ مشکلات به خود پناه می برند و در مبهمات تنها به رأی خود تکيه می کنند، گويا هر کدام امام و راهبر خويش می باشند که به دستگيره های مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند چنگ می زنند. 🆔@MEJRi403
سیزدهم بهمن سال ۱۳۶۷ بود که محمدهادی به دنیا آمد،‌ هادی در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد.    وقتی تقویم را که می بینند درست مصادف است با شهادت امام هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمد هادی می گذارند. عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی نزدیکی شهر سامرا به شهادت رسید. رجبعلی ذوالفقاری پدر شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری درباره شهادت فرزندش به سایت نوید شاهد گفت:  محمدهادی در ۲۶ بهمن سال ۹۳ در دفاع از حرمین عسگریین در سامرا به شهادت رسید و طبق وصیت‌اش پیکر او را در کاظمین و سامرا و نجف طواف داده و در وادی السلام نجف مدفون شد. شادی ارواح مطهر شهیدان صلوات 🆔@MEJRi403
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا جانِ دل و دیده منم، گریه ی خندیده منم یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کان صنمِ قبله نما خم شد و بوسید مرا پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا آینه خورشید شود پیش رخ روشن او تابِ نظر خواه و ببین کاینه تابید مرا گوهرِ گم بوده نگر تافته بر فرق فلک گوهریِ خوب نظر آمد و سنجید مرا نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند رشکِ سلیمان نگر و غیرتِ جمشید مرا هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می نگرم بانگِ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا پرتو بی پیرهنم، جان رها کرده تنم تا نشوم سایه ی خود باز نبینید مرا ♦️ هوشنگ ابتهاج 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 نهج البلاغه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄ 📜 3⃣ مردم کجا می رويد؟ چرا از حق منحرف می شويد؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است با اينکه چراغهای هدايت روشنگر راهند چون گمراهان به کجا می رويد؟ چرا سرگردانيد؟ در حالیکه عترت پيامبرتان در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند پيشوايان دين و زبان های راستی و راستگويانند. پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد و همانند شتران تشنه که به سوی آب شتابانند به سوی شان هجوم ببريد. ای مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد که فرمود: «هر که از ما می ميرد در حقيقت نمرده است و چيزی از ما کهنه نمی شود»، پس آنچه نمی دانيد نگوييد زيرا بسياری از حقايق در اموری است که ناآگاهانه انکار می کنيد. 4⃣ مردم عذرخواهی کنيد از کسی که دليلی بر عليه او نداريد و آن کس من می باشم. مگر من در ميان شما بر اساس ثقل اکبر «که قرآن است» عمل نکردم؟ و ثقل اصغر «عترت پيامبر» را در ميان شما باقی نگذاردم؟ مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم؟ مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم؟و نيکی ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم؟ و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفایِ آن را مشاهده نمی کند و فکرتان توانايی تاختن در آن راه را ندارد به کار نگيريد. 5⃣ تا آن که برخی از شما گمان می برند که دنيا به کام بنی اميّه شد و همه خوبی ها را افزون به آن ها سپرده و آن ها را از سرچشمه خود سيراب کرده و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت کنار نخواهد رفت. کسانی که چنين می انديشند در اشتباهند زيرا سهم بنی اميّه تنها جرعه ای از زندگی لذّت بخش است که مدّتی آن را می مکند سپس همه آنچه را نوشیدند بیرون می 🆔@MEJRi403
🌸🍃 شهید مدافع حرم جواد محمدی چهارمین شهید مدافع حرم شهر درچه است، او ۲۹ مردادماه سال ۱۳۶۲ دیده به جهان می‌گشاید و پنجشنبه ۱۱ خردادماه سال ۱۳۹۶ به سوریه می‌رود. 🌸🍃“آقا جواد” سه‌شنبه ۱۶ خردادماه ۱۳۹۶ با اصابت گلوله به پا و پهلویش هم‌زمان با ۱۱ ماه مبارک رمضان در استان حماه سوریه به فیض شهادت نائل می‌آید و پس از شهادتش، پیکر مطهرش به دست رزمندگان مدافع حرم نمی‌رسد و بعد از گذشت ۲۵ روز چشم‌انتظاری به وطن باز می‌گردد و پس از تشییع باشکوه در شهر درچه، در گلزار شهدای امامزاده حمیده و رشیده خاتون این شهر آرام می‌گیرد. 💥تنها یادگار «آقا جواد» 🌸🍃 از شهید جواد محمدی تنها یک فرزند دختر به نام فاطمه که در زمان شهادت پدر پنج ساله بود و اکنون ۱۲ سال دارد به یادگار مانده است. 🌸🍃 همسر شهید می‌گوید: آقا جواد قبل از رفتنش به سوریه، قصه حضرت رقیه (س) را برای فاطمه گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد؛ حالا در روزهای نبودنش فاطمه بارها قصه را در ذهن خود مرور و با پدرش درد و دل می‌کند. 🆔@MEJRi403
♦️ مطالعه ✅ صفحات از ۱۹۱ تا ۱۹۵ 📕کتاب شازده حمام ✍🏻 خاطره ی کلاس دوم ابتدایی 🕵‍♂دهه‌ی ۳۰ یزد 👌خاطرات دکتر محمد حسین پاپلی یزدی 🆔@MEJRi403