🌸🍃زن وشـــــــوهر چطور همدیگه رو به #جذب کنن باچه #الفاظی 🔴#بسیار_ظریـــــــفانه☝️ 🎞دکـــــــتر #انــــــوشه روانشـــناس 🔊کانال مرکز فرهنگی خانواده کانالی ویژه برای خانواده ها لطفا کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید🙏🌼🌼 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

#صیاد_دلها 🔴 #عکس_نوشت| جز خیر ندیدم‼️ ☘ رهبر معظم انقلاب: 🔹️ حقاً و انصافاً جز خیر از این مرد(صیادشیرازی) چیزی ندیدیم. 🔹️ چیزی که مهم است، این است که یک نفر علاوه بر جنگ با دشمنان، در جهاد با نفس هم پیروز شود. ایشان اینگونه بود؛ برای خودش هیچ چیز نمی‌خواست! 💐 ۲۱ فروردین سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی گرامی باد 🔊کانال مرکز فرهنگی خانواده کانالی ویژه برای خانواده ها لطفا کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید🙏🌼🌼 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

👨‍👩‍👧‍👦دخترا با تحصیلات عالیه خانه دار شدن تا بچه های خوبی تربیت کنن👌 علی و محمد جربزه داشتن 😉 اما حسن!!!!! میدونست مدرکو با پول میشه خرید فقط مبصری یاد گرفت تا بتونه با یه حرکت کل مردمو به صف کنه 😡 در پست بعدی قضیه صف رو ببینید👇👇👇👇👇👇👇👇👇

صف آزمایشی...😂😂 بستگی به استقبال مردم داره تا مسئولین تصمیم بگیرن که این چه صفی باشه😂😂😂😂😂😂 آی مردم نرین تو این صف ها ؛ چند ماه مرغ هورمونی نخورین که نمی میرین، بذارین مرغ بمونه دستشون خراب بشه اونوقت التماست میکنن تو رو خدا بیاین از این مرغ های هورمونی ۴۰ روزه ببرین 🔊کانال مرکز فرهنگی خانواده کانالی ویژه برای خانواده ها لطفا کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید🙏🌼🌼 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🔴 #گوشت_و_مرغِ_لحظه‌ها 💠 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ! 💠 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ. ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽدهیم به ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ، ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ! 🔊کانال مرکز فرهنگی خانواده کانالی ویژه برای خانواده ها لطفا کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید🙏🌼🌼 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🎥 نماهنگ | سپهبدهای اخلاص ▪️این ملک شیران قرن دارد ▫️آری اویس این بار ایرانی ست ▪️این بیشه ی شیران صیاد است ▫️نقش نگین اینجا سلیمانی ست #قاسم_سلیمانی #امام_زمان 🌹🌼🌼❤️❤️🌷🌺🌹 @markazfarhangekhanevade

#حلوا ی شطرنجی هنر خانومانه 👌👌👌👌👌👌👌 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۷ 🌺یک سال قبل از مشهد رفتن زینب، خاله فاطی روح الله را معرفی کرده بود اما آن موقع زینب تازه دانشگاه قبول شده بود به نظر خیلی زود بود که بخواهد ازدواج کند . 🍀 از طرفی هم روح الله پاسدار بود. زینب در یک خانواده سپاهی بزرگ شده بود و با مأموریت و دشواری های این شغل آشنا بود برای همین دیگر دوست نداشت با یک سپاهی ازدواج کند . 🏵خاله فاطی دختر خاله مادرش بود با هم خیلی صمیمی بودند. برای همین زینب خیلی راحت دلیل مخالفتش را گفت. حالا بعد از گذشت یکسال ،دوباره روح الله مطرح شده بود .اما این بار مادر زینب با توجه به تعریف هایی که از او شنیده بود دوست داشت بیایند. 🌸زینب باز هم قضیه سپاهی بودنش را مطرح کرد اما نه به سفت و سختی قبل دلش لرزیده بود مادرش گفت: بزار بیاد ببینیمش خاله خیلی ازش تعریف میکنه . 🌴روح الله خاله فاطی زینب را خاله فاطمه صدا می‌کرد. خاله از دوستان صمیمی مادرش بود .مریم سادات و خاله فاطمه بعد از پیروزی انقلاب در اردوی جهادی شهر بیجار با هم آشنا شده بودند. 🍂 آنقدر صمیمی که بودندبچه های شان خاله صدایشان می‌کردند.مریم السادات که مریض شد روح‌الله را سپرد به فاطمه و گفت که او را مثل پسرش بداند و برایش یک دختر خوب پیدا کند . 💫خاله فاطمه هم برای قولی که به صمیمی ترین دوست شده بود خودش برای روح‌الله آستین بالا زد زینب و روح الله را خیلی خوب می شناخت و می دانست که روحیات و اخلاق شان به هم نزدیک است. 🌾از پدر و مادر زینب و خصوصیات اخلاقی ایشان و بیشتر از همه از زینب گفته بود .روح الله گفت خدا را شکر  همین که شما تعریف می کنید یعنی خوبند، انشالله هماهنگ کنید اول خودمون بریم ببینیم اگر به جلسه بعدی رسید بابا اینا رو ببریم. _ باشه به امید خدا تو کی میتونی بیای که من باهاش هماهنگ کنم؟ - ایام عید رو که نیستم می خوام برم جزیره فکر کنم هفته سوم فروردین خوب باشه . 🌱خاله پیغام روح الله را به خانم فروتن رساند از پیشنهادش استقبال کردند چون خودشان هم ایام عید سفر بودند. 💐۱۸ فروردین ۱۳۹۱ بود که روح‌الله به خواستگاری زینب رفت .ساعت ۴ بعد از ظهر قرار گذاشته بودند. با نیم ساعت تاخیر به اکباتان رسیدند . 🏵روح‌الله پرسید:" خونشون کدوم ساختمان خاله؟ بدوو که دیر شد." خاله همانطور که سعی میکرد خانه دختر خاله اش را به یاد بیاورد، گفت :"نمیدونم والا ما عید به عید میایم اینجا." 🎈روح‌الله شیطنتش گل کرد و با خنده گفت:" به به! نمیدونی خونه فامیلتون کجاست ؟مطمئنی باشم فامیلی؟!" 🏢خاله گفت:" سر به سرم نزارصبر کن ببینم کدوم ساختمونه ." طولی نکشید که خانه را پیدا کردند... 💗دل در دل زینب نبود تو اتاق راه می رفت و با خودش حرف می زد این همونی که امام رضا فرستاده. صدای زنگ در زینب را از جا پراند. 🌴خانم فروتن در را باز کرد.جوانی با جثه کوچک و کم سن و سال پشت در ایستاده بود با ظاهری آراسته و شیک. 🌺زینب ظاهر هم برایش مهم بود از افرادی که ادعای دینداری داشتند اما ظاهر شلخته و کثیف بود خوشش نمی آمد. 🌼روح الله با تعارف خانم فروتن پشت سر خاله فاطمه وارد شد.سبد گل را روی اپن گذاشت و روی مبل تک نفره مشرف  آشپزخانه نشست. 📌ادامه دارد... 🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷 ┄┅─✵💝✵─┅ 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌