❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#همسر_دوست_داشتنی #مهدی_خدامیان_آرامی نیاز همسرت به سخن گفتن را درک کن! وقتی با مشکلی روبرو میشو
#همسر_دوست_داشتنی
#مهدی_خدامیان_آرامی
ممکن است با سخن گفتن همسرتان، مشکل او حلّ نشود ولی همین که تو با او همدردی کردی و به سخنان او گوش کردی آرامشی زیبا به او هدیه کرده ای. به خانه میآیی و همسرت با تو سخن میگوید و مشکلاتش را با تو در میان میگذارد، تو باید بدانی که او هرگز نمی خواهد تو را مقصّر بداند! او اکنون به شوهر خود رسیده است و میخواهد به آرامش برسد. خوب، او چگونه این کار را میکند؟ با سخن گفتن. برای همین شروع به حرف زدن میکند. شما که نمی دانی خیال میکنی او میخواهد تو را محکوم کند و برای همین حالتِ دفاع به خود میگیری و اوضاع را خراب میکنی! بارها شده است وقتی همسرت مشکل خود را به تو میگوید تو راه حلّی برای مشکل او میگویی و خیال میکنی او باید با یافتن این راه حلّ به آرامش برسد، ولی این چنین نمی شود. آیا علّت را میدانی؟ ص: ۵۵ همسرت حساسیّت به خرج نمی دهی چون میدانی که سخن گفتن همسرت، اثر شفابخشی برای او دارد. از امروز به بعد، بدون اینکه احساس مقصر بودن بکنی به سخنان همسر خود گوش فرا میدهی و برای او شنونده خوبی میشوی، آن وقت است که تو بهترین شوهر دنیا میشوی چرا که آرامش را به همسر خود ارزانی داشته ای. آری، از این به بعد، دیگر به سخنان همسرت بی توجّهی نمی کنی، چون میدانی که مهم ترین نیاز روحی همسرت، نیاز به شنیده شدن سخنانش توسط شماست.
ادامه دارد.....
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_سی_پنج این تو و این میدان برای جهاد، مگر نمی خواستی برای خدا، دینش را
#تنها_گریه_کن
#قسمت_سی_شش
دویدم طرفش.داغی گلوله، شکمش را شکافته بود.
مچ دست هایش را گرفتم ،قدرتم را جمع کردم و همان طور که عقب عقب می رفتم ،به زحمت می کشیدمش سمت خودم ،پاهایش تکان می خورد و رد خون می ماند روی زمین،نگاهش از خاطرم دور نمی شود مات شده بود.با کمک دو خانم بردیمش داخل حیاط خانه،رنگ به رخسار زن نمانده بود.زدم توی صورتش و فریاد کشیدم ،نفس بکش.ولی بی جان تر از این حرف ها بود محکم تر زدم شاید به هوش بیاید فایده نداشت دست انداختم و بچه را از شکم پاره زن بیرون آوردم،به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد ،این رقمی اش را ندیده بودم. دلم می خواست فریاد بزنم .باور نمی کردم نتوانسته ام هیچ کاری برایش انجام بدهم ،جنازه مادر و بچه ماند کنار هم ،مدام فکر می کردم بچه دیگری داشت یا نه؟الان چند نفر چشمشان به راه مانده تا زن جوان برگردد خانه؟اصلا چرا گذاشته اند زن پا به ماه تنها بیاید توی خیابان؟ولی هیچ کدام از این سوال ها جواب نداشتند ،فکر کردم این زن ،فقط یکی از هزاران قربانی ظلم محمد رضا شاه بود.
تا آن موقع ،جنگ و تیراندازی و کشته ندیده بودیم سرمان گرم زندگی خودمان بود ،وقتی یکی تیر می خورد ،بین مردم ولوله می افتاد ،حتی بعضی از مردها گریه می کردند.صدای جیغ زن ها بلند می شد .زخم گلوله و شکافی که به گوشت و پوست آدمیزاد می انداخت برای مردم تازگی داشت.
تا چند وقت دل و دماغ نداشتم خاطره آن روز از پیش چشمم کنار نمی رفت.خیلی غصه دار شده بودم.به امام زمان متوسل شدم نذر کردم چهل هفته بروم جمکران تا بلکه شر این رژیم و جنایت هایش زودتر از سر مردم کنده شود.حالا اینکه من هر بار با چه سختی و مکافاتی خودم را تا جمکران می رساندم هم ماجرایی بود.
یادم نمانده هفته چندم بود،بالاخره یک بار توی خیابان آذر گیر افتادم.رفتم بازار برای تظاهرات و بعدش می خواستم خودم را برسانم جمکران که درگیری شدید شد.کماندوها ریختند بین مردم و هر کسی طرفی فرار کرد.همین طور که می دویدم ،رسیده بودم به خیابان آذر،پریدم داخل یک مغازه قصابی تا رد گم کنم صاحب مغازه آمد چادرم را کشید و از مغازه اش بیرونم کرد داد زد سرم که بیا برو بیرون،واسه من شر درست نکن.همین شماهایید اینا رو انداختین به جون مردم ،اگه شما بنشینید تو خونه هاتون ،این از خدا بی خبرها با مردم کار ندارن.
ماتم برد،ولی خودم را نباختم ،رفتم و ایستادم گوشه پیاده رو کمی که اوضاع آرام شد ،خودم را رساندم سر خیابان.تاکسی جلوی پایم ترمز کرد.گفتم:آقا من می خوام برم جمکرون گفت:خواهر می دونی چقدر راهه؟روی پل جمکرون دو تا ماشین سرباز گذاشتن.تنها می خوای بری چیکار؟هیچ کس اونجا رفت و آمد نمی کنه.
#ادامه_دارد...❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_امام_زمانی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده آ_شرق
💞@MF_khanevadeh
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
✨✨ وقتی که نباید از مفسدان اقتصادی تبعیت کرد
[سوره الشورى (42): آيه 15]
فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ (15)
پس (اى پيامبر) به خاطر آن (كه اهل كتاب دچار شك و ترديد يا عناد و لجاجت با تو هستند، آنان را به راه حقّ) دعوت كن و بر آن پايدارى نما آن گونه كه فرمان يافتهاى و خواستههاى آنان را پيروى مكن
🌟پیامها:
1⃣ انقلابیون در برابر تفرقههاى برخاسته از فزونطلبى، بايد استقامت بورزند.«فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ
2⃣ تبليغ دين همراه با مشكلاتى است كه بايد تحمّل نمود. «فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ»
3⃣ استقامتى ارزشمند است كه بر اساس حقّ و وظيفه باشد و گر نه حاصلى جز لجاجت ندارد. «وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ»
4⃣ پيروى از هوسهاى مردم مخالف فرمان خداست ؛ بنابراین یک انقلابی نباید از هوسهای مردم تبعیت کند «كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ»
5⃣ پيروى از هوسهاى مردم برای یک انقلابی ؛ آفتِ دعوت به راه حقّ است. «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ»
6⃣انسان انقلابی بايد به اصول انقلابش پايبند باشد و در برابر خواستههاى نامشروع تسليم نشود.
8⃣انقلابیگری کاری سخت ؛ پرزحمت اما شیرین است اگر یک انسان مسلمان انقلابی شد خودش را آماده سختیها وناملایمات میکند از سرزنش سرزنش کنندگان باکی ندارد
✍#رجبعلی_بازیاد
❇️امام علی علیه السلام میفرمایند:
♦️در خوبی، پیرو باشی، بهتر از آن است که در بدی، پیشوا باشی.
📚غررالحکم حدیث۷۳۶۱
✍استاد فاطمی نیا :
از صبح که پا میشه؛ فلان کس چی گفت، فلان کس چیکار کرد، فلان روزنامه چی نوشت..
ول کن!
روایت داریم که اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند...
فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند. نه!
یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم...
▩ امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند :
اگر هر چه را که می شنوی بگویی، دروغگو هستی!
▣ سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت، با اشاره مریض شفا میداد...
از آیت الله بهاءالدینی راز سید سکوت را پرسیدم!
با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند :
"درِ آتش را بسته بودند..."
▩ علامه حسن زاده آملی :
تا دهان بسته نشود، دل باز نمیشود
و تا عبدالله نشوی، عندالله نشوی
آنگاه از انسان اگر سَر برود،
سِر نرود...!
💞@MF_khanevadeh
❓برای کمبود هموگولوبین خون چکار باید کرد؟ بخاطر کمبود هموگولوبین خون تالاسمی مینور هستم فقر آهن ندارم.
✅ پاسخ :
🔅 الف) ارده با شیره انگور ۳ الی ۴ وعده در هفته.زیتون ۷عدد صبح ناشتا. بادام درختی روزی ۱۴ عدد دانه دانه میل شود.انجیر شبی ۷ عدد
🔅 ب) از ترکیب(یک عدد سیب رنده شده + ۲ تا ۳ قاشق عرق بیدمشک +۱ تا ۲ قاشق عسل) روزی یکبار استفاده کنید.
🔅 ج)در این فصل تا میتوانید انگور بخورید.
👤 #دکتر_خیراندیش
💞@MF_khanevadeh
🏴 « إنا لله و إنا إلیه راجعون»
روح بلند عالم پرهیزگار حضرت آیت الله فاطمی نیا به ملکوت اعلی پیوست.
#آیت_الله_فاطمی_نیا
استاد فاطمی نیا :
مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند . بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد! روزی چند تا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد. حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد.
مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد :
در موضوعی که گمان می کردم حق با من است ، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند ! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت : ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم!
📚برگرفته از سخنان : استاد فاطمی نیا
#استاد_فاطمی_نیا
💞@MF_khanevadeh
#همسرداری
همسرتون رو مرتب مجبور نكنيد بي گناهيشو ثابت كنه!
اگر نامزد و یا همسر خود را مکررا محسوس و نامحسوس کنترل می کنید و ناگزیر از پرسیدن سوالاتی چون:
-کجا بودی؟
-کی کارت تمام شد؟
-کجا رفتی؟
-چرا به من نگفتی کجا میری؟
-با کی بودی؟
و... هستید.
توصیه می کنم دست از این کار بردارید.
بدترین چیزی که هر انسانی را فراری می دهد این است که فکر کند کسی آزادیش را محدود می کند و باید بی گناهی خود را در محکمه ای مکرر اثبات کند!
💞@MF_khanevadeh
🔻آموزش صحبت کردن به کودکان
🌱🌱شنیدن کلمات، آشنایی با زبان، ارتباط صدا با واژههای چاپی و تصاویر به کودک کمک میکند تا به دنیای واژههای خواندن و نوشتن وارد شود. شعر و آهنگ، روند شنیدن و حرف زدن کودک را مطرح و جالب میکند. همچنین اشیاء را به کودک نشان و سپس توضیح دهید. توپ را به کودک نشان دهید و تکرار کنید: «توپ». دستتان را روی پنجه پا بگذارید و چند بار بگویید: «پنجه پا». شاید کودک در ابتدا متوجه نشود.🌿🌿
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/28986/
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#همسر_دوست_داشتنی #مهدی_خدامیان_آرامی ممکن است با سخن گفتن همسرتان، مشکل او حلّ نشود ولی همین که
#همسر_دوست_داشتنی
#مهدی_خدامیان_آرامی
چگونه همسرتان به شما امتیاز میدهد؟ ما مردان به گونه ای خلق شده ایم که همواره میخواهیم کارهای بزرگ انجام دهیم و به وسیله آن امتیاز زیادی بگیریم. و همین موضوع را در زندگی زناشویی خود میآوریم و تلاش میکنیم تا کار بزرگی را برای همسرمان انجام دهیم. خوب انجام کار بزرگ به زمان زیادی نیاز دارد. آری، تو ماهها تلاش میکنی و اضافه کاری میروی تا پولی به دست آوری و همسرت را به یک سفر خوب و عالی ببری! وقتی بعد از شش ماه تلاش، او را به مسافرت میبری، پیش خود خیال میکنی که حتماً همسر تو بسیار خوشحال خواهد شد چرا که تو کار مهمّی انجام داده ای، امّا میبینی که همسر تو به اندازه ای که فکر میکردی خوشحال نشده است و حسابی گیج میشوی! آخر تو شش ماه تمام جان کندی و کار کردی تا توانستی هزینه این سفر را ص: ۵۷ فراهم کنی. برای روشن شدن موضوع، خوب است در اینجا ویژگی زنان را بیان کنم: ۱. زنان طوری خلق شده اند که به هر کار محبّت آمیز، امتیاز.....
ادامه دارد........
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
✍استاد فاطمی نیا
زماني كه ازدواج كردم كادوي ازدواجم تابلويي بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربي با اين مضمون كه: بپرهيز از ظلم به كسي كه ياوري جز خدا ندارد. اين جملهاي است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگي بر لب آوردند. یکی از علما وقتي اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشتهاند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشتهاش را ميآورد و بايد بدانيم جز خدا پناهي ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالاي چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شدهايم. خداوند در هيچ چيزي شتاب نميكند مگر ياري به مظلومان.
#فاطمی_نیا
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_سی_شش دویدم طرفش.داغی گلوله، شکمش را شکافته بود. مچ دست هایش را گرفتم ،قدرتم ر
✨💫✨✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_سی_هفت
گفتم :باشه با یه ماشین دیگه میرم.حرکت نکرد .همان طور که سرش را تکان می داد لب هایش به لااله الااللهی جنبید و گفت:سوار شو،ولی من فقط تا نزدیکی بقیع میرما،گفته باشم.شما تا اونجا برو ،بقیه ش رو هم خدا بزرگه.تا آن موقع،همیشه روزهایم را با توسل و صلوات گذرانده بودم.آن روز هم صلوات از زبانم نیفتاد.رسیدیم پای بقیع و ماشین کماندوها پیدا شد .راننده ترمز کرد پرسید می خوای بری وسط اینا؟گفتم:شما کار به این چیزا نداشته باش.کرایه اش را دادم و پیاده شدم.سرم را انداختم پایین و راهم را کشیدم و رفتم.وقتی هم رسیدم به سربازها و ماشین هایشان،اصلا محلشان ندادم .سرم را بلند نکردم .انگار هیچ آدمی آنجا نیست یکهو یه ضربه ای خورد به شانه ام و نقش زمین شدم .صدایی بلند شد:سرتو انداختی پایین کجا میری؟تا بخواهم برگردم و جوابی بدهم ،یکی با قنداقه اسلحه اش زد به شانه ام.درد پیچید توی وجودم ،ولی خودم را نگه داشتم.
بلند شدم،ایستادم رو به رویش زل زد به چشم هایم و پرسید کجا؟سرد و محکم گفتم :شما اول می زنید ،بعد می پرسید کجا؟دارم میرم خونه خواهرم. پوزخندی زد و با چشم اشاره کرد به کتانی هایم گفت:با این سر و وضع؟جواب دادم عیبش کجاست؟زیر لب چند تا لیچار گفت و کنار رفت.من هم راهم را ادامه دادم آمدم و ایستادم لب جاده حالا مگر ماشینی پیدا می شد؟خدا خدا می کردم زودتر برسم مسجد تا بتوانم قبل از تاریکی هوا برگردم خانه،ولی دریغ از یک ماشین.هی صلوات پشت صلوات دهانم کف کرده بود بالاخره یک کامیون ده تن نزدیک شد دست بلند کردم نزدیک من که رسید نگه داشت.از پایین،بالا را نگاه کردم و دیدم راننده تنهاست .گفتم:آقا منو تا جمکرون میبری؟با تعجب پرسید تا اینجا چطوری اومدی؟من با این هیکل،با این ماشین غول پیکر ،با ترس و لرز تا اینجا اومدم.اینجا چی کار می کنی؟گفتم آقا غر نزن میری جمکرون یا نه؟اگه نمیری ،برو وانیستا. پوفی کرد و گفت بیا بالا اصلا می تونی بیای بالا؟
با پوزخند پرسید کتفم درد می کرد،ولی هر طور بود پریدم روی رکاب ماشین و سوار شدم.تا برسیم جمکران ،هی نصیحت کرد که بشینم توی خانه و خودم را قاطی مردها نکنم.می گفت من نمی فهمم ،مگه جای زن تو خیابونه؟اخه وسط این بیابون اگه یه تیر بهت بزنن و تلف بشی کی جواب خانواده ت رو میده؟هیچی نمی گفتم سرم را گرفته بودم سمت پنجره ی کنار دستم و بیرون را نگاه می کردم.وقتی داشتم پیاده می شدم گفتم آقا کسی که منو تا اینجا آورده مراقبمم هست.رفتم سمت مسجد آن موقع جمکران یک مسجد ساده و کوچک بود حتی برق هم نداشت ،دیدم وقتم کم است سریع وضو گرفتم و داخل مسجد شدم نماز امام زمان را خواندم و خیلی معطل نکردم.اگر به تاریکی می خوردم ،برگشتنم سخت می شد.دوباره توسل کردم گفتم:خدایا من واقعا دیگه از اینجا به بعدش رو نمی دونم،عقلم نمی رسه.نمی خوامم دوباره راهم بیفته بین اون کماندوها.خودت کمک کن.
#ادامه_دارد...❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_پر_از_یاد_خدا
💠 مرکز فرهنگی خانواده آذربایجان شرقی
💞@MF_khanevadeh