eitaa logo
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
1.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
106 فایل
💙همراهیتان موجب افتخار ماست 💙 💑خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا🌹 #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇💚 @admin1_Markaz لینک کانال 💚 @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️نمازگزاران این صفات را ندارند⛔️ ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﺈِﻧﺴَﺎﻥَ ﺧُﻠِﻖَ ﻫَﻠُﻮﻋﺎً * ﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟﺸَّﺮُّ ﺟَﺰُﻭﻋﺎً * ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟْﺨَﻴْﺮُ ﻣَﻨُﻮﻋﺎً * إِلَّا 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 1⃣ حرص 📛 إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺣﺮﻳﺺ ﻭ ﺑﻲ ﺗﺎﺏ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (معارج١٩) 2⃣ بی تابی و اضطراب 📛 إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﭼﻮﻥ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺳﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺎﺏ ﺍﺳﺖ (معارج٢٠) 3⃣ بخل 📛 وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلَّا ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺧﻮﺷﻲ [ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺭﻓﺎﻫﻲ ] ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺳﺪ ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺨﻴﻞ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.مگر (معارج٢١و۲۲) 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 ..... 📚 فراموش کردن سجده سهو و نماز احتیاط 💠 سؤال: اگر وظیفۀ کسی سجدۀ سهو یا نماز احتیاط باشد ولی بعد از نماز فراموش کند و پس از زمان زیادی به یادش بیاید، وظیفه اش چیست؟ ✅ جواب: باید هر وقت سجدۀ سهو را به یاد آورد، انجام دهد اما هر وقت نماز احتیاط را به یاد آورد بنابر احتیاط واجب علاوه بر انجام آن، نماز را نیز اعاده کند. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
جاه و جلال من تویی مُلْکت و مال من تویی💚 آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود 😍 گاه سوی وفا رَوی گاه سوی جفا رَوی آنِ منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود❤️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🌷 مهم ترین وظیفه ای که زن و شوهر ها و فرزندانشون نسبت به همدیگه دارن اینه که بهم آرامش بدن. ✅ توی خونه تمرین کنید هر طور شده آرامش همدیگه رو از بین نبرید. 💖 کاری کن که هر کی تو رو میبینه احساس آرامش کنه. همه ی ما دوست داریم که مومن باشیم. درسته؟ 🔶 خب مومن به کی میگن؟ 💗 مومن کسی هست که همه کنارش احساس امنیت کنن.😌 ⛔️ چقدر زشته که یه نفر اهل هیئت و بسیج و مسجد باشه بعد تا میاد خونه، زن و بچش ازش بترسن!😳 💢 این دیگه چجورشه؟! 😒 مثلا تو اسم خودت رو گذاشتی مومن؟! عجیبه! 🔶 مومن باید به دیگران و خصوصا اهل خونه آرامش بده... 🔹اگه خواستی ببینی چقدر مومن هستی، نگاه کن ببین که دیگران چقدر از بودن کنارت احساس ارامش میکنن... ═══✼🍃🌹🍃✼══ ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️مواظبت بیش از حد باعث ایجاد فرزندانی فاقد اعتمادبه‌نفس می‌شود. 🙎‍♂🙎‍♀🙅‍♀🙅‍♂ اگر خواهان اطاعت مداوم بی‌چون‌ وچرا از جانب فرزندمان باشیم، باعث پرورش کودکی خشمناک و یاغی خواهیم شد. و اگر زیاده از حد به فرزندمان اجازه بدهیم، به او می‌آموزیم که حق دارد بدون توجه به حقوق دیگران، هر چه می‌خواهد به دست آورد. 👦👧 پدر می‌تواند فرزندش را که چهار دست‌وپا روی چمن در حال جست‌وجوست، زیر نظر بگیرد بی‌آنکه تمام مدت بغل دست او باشد. مادر می‌تواند به فرزند 5/2 ساله‌اش اجازه دهد که در پارک با بچه های همسن خود بازی کند. بچه‌ای 5ساله احتیاج دارد دوچرخه‌سواری را یاد بگیرد. حتی اگر در حین یادگیری چندین بار هم زمین بخورد. هنگامی می‌توانیم خودباوری را در فرزندمان شکل دهیم که ایمان و اعتمادمان را به او نشان داده و مطمئن باشیم که فرزندمان می‌تواند متناسب با سن و رشدش از عهده چالش‌ها برآید. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیک تر لیوانی 🍇🍒🍓🍊🍎🍏🍍🥝🥥🥑🍈🍒 مواد لازم: کیک آماده🍰 خامه ی صبحانه 🧁 پودر قند🍚 وانیل🌸 میوه ی دلخواه 🍒🍓🍌 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🕊☘🕊 تینا تعدادی طوطی و تعدادی قفس در اختیار دارد. اگر او در هر قفس 4 طوطی قرار دهد، یک قفس، خالی باقی می ماند. اگر او در هر قفس 3 طوطی قرار دهد، یک طوطی بدون قفس خواهد ماند. آیا می توانید بگویید تینا چند طوطی و چند قفس دارد⁉️🤔 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 جواب/فردا 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
کانال مکتب حاج قاسم مسابقه ✅نقاشی ✅دلنوشته ✅طراحی پوستر ✅شعر خوانی ✅ بخش آزاد با موضوع « از وقتی تو رفتی » ویژه سالگرد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی برگزار میکند علاقه مندان می توانندآثار خود رو با ایدی @fatami_eb ارسال کنند آخرین مهلت ارسال آثار سالروز عروج سردار دلها ..🌻شما لایق بهترینها هستید🌻.. ┏━━━━━━━━🌷🍃━┓ @maktab_hajgasim ┗━━🌷🍃━━━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ┛ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند کوتاه از بانو زهرا صادقی 🎥🎞 👨‍👩‍👧‍👦 👫 😍😍 🌹تلاش کنیم خانواده پرنشاط، آروم، با فرزندانی زیاد داشته باشیم 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🌼 با استفاده از لوله پولیکا جامدادی زیبا بسازید 👌☺️ ببین و ایده بگیر 😍 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عـــــــــــ❤️ـــــیدتون مبـــــارکـــــ❤️ یـــــــــازینـــبـــــ❤️کبــــری 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 💚💚💚💚💚💚💚💚 💚💚💚💚💚 💚💚 💚 شادی و 🌹شعف میلاد زینت پدر، نور چشمان کوثر، جان حسن و جانان حسین🌹 بر صحیفه دل شیعیان حک شده است. ولادت گل🌹 زیبای بوستان اهل بیت مبارک. ولادت قهرمان فصاحت و بلاغت🌹، مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله بنی هاشم، زینب کبری🌹 علیها السلام میلاد باسعادت عمـــــه ســـادات سلام الله علیها، وروز پرســـــتارمبارک!...... 💚💚💚. 💚💚💚💚 💚💚💚💚 💚💚. 💚💚 💚💚. 💚💚. 💚💚💚. 💚 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁 #قسمت_41 این وضع به سمت راست متمایل شدند دوباره به سمت چت رفتند که عاطفه برای رها
☕🍁 یاد تنها یادگاری از عشقش افتاد نمی شد نامش را یادگاری گذاشت چون از سوی مهدی به او داده نشده بود با یادآوری نحوه ی دزدین آن از جا نماز مادرش لبخندی روی لبانش نقش .بست کیفش را باز کرد و نگاهی به آن انداخت. چسب کاری ،شدنش جلوه و زیبایی اش را از آن ربوده بود که آن هم بخاطر این بود که هر روز و شب در آغوش عاطفه بود و آن را می بوسید. اوایل، عطر مهدی روی آن بود که به مرور زمان دیگر اثری از آن عطر باقی نماند. این عشق راه پس نداشت ولی راه پیش چه؟ دل کندن از این عشق ناممکن بود ولی تلاش برای رسیدن به آن که ناممکن نبود میدانست که می تواند فکری که در ذهنش میگذرد را به عمل تبدیل کند. لبخند شیطانی بر لبانش نشست و ابروهایش را بالا انداخت. آشتی دادن دو ،خانواده بهترین و عاقلانه ترین فکر ممکن بود ولی باید برای رسیدن به این هدف صبر می کرد. فرصت خود به خود ایجاد می شد، باید همانند شکارچی منتظر طعمه اش می ماند. در اتاقش را باز کرد و لباس هایش را روی کمد انداخت، موهایش را باز کرد و خودش را روی تخت انداخت چشمانش را بست و بعد از گفتن بسم ا... به خواب رفت - عاطفه عاطفه دخترم بیدارم شو! با صدایی خواب آلود و خشدار :گفت چی شده؟ بذارین بخوابم دیگه. برو آبجیت رو بیدار صدای مادرش می آمد که به ابوالفضل می گفت: ابو الفضل هم که از خدا خواسته سریع وارد اتاقش شد و سراغ وسایلش رفت. با جیغ کوتاهی از تخت بلند شد و نگاهی به ساعت دیواری انداخت که ساعت دو بعد از ظهر را نشان میداد با تعجب گفت: یعنی چهارده ساعت خوته بوم؟ ( یعنی چهارده ساعت خوابیده بودم؟) ابرو بالا انداخت و ادامه داد آفرین ،عاطفه کم کم داری همت می کنی گیلکی رو یاد بگیری عینکش را از روی میز بالای تختش برداشت و بعد از مالیدن چشم هایش آن را به چشمش زد دستانش را باز کرد و کش و قوسی به خود داد. صدای شکستن قلنجش را می.شنید از روی تخت بلند شد و بعد از در آغوش کشیدن ،برادرش از اتاق بیرون رفت. - سلام صبح بخير. پدرش با خنده و حالتی به راحتی مشخص بود در حالت مسخره کردن او است :گفت صبح؟ خورشید وسط آسمونه ظهرت بخیر تنبل خواب آلو! - دیشب خسته بودم؛ از ماه سایه روستای (خودشان تا پیرمحله رو پیاده رفتیم ها! پدرش با همان حالت زننده جواب داد آخی! کنده کندی؟ پدرش با همان حالت زننده جواب داد آخی! کنده کندی؟ *: (کنده در گویش گیلکی به معنای ریشه ی درخت بزرگ و تنومندی است که در خاک به جای مانده کندن این ریشه بسیار سخت است وقتی کسی که کار زیادی انجام نداده اظهار خستگی میکند، این ضرب المثل را برای او به کار می برند. از رو نرفت و با حالت حق به جانب :گفت آره چه جورم؛ بدتر از کنده بود. ناهار خوردین؟ مادرش که مشغول جمع کردن وسایل بازی ابوالفضل بود، گفت آره نذری آورده بودن برای تو روی گازه گرم کن بخور باشه ای گفت و به طرف آشپز خانه رفت. - عاطی امروز هیئت کجا میرن؟ فکر کنم لسبومحله و دوستکوه - دیگه که قرار نیست پیاده بریم؟ عاطفه که از لحن مبینا خنده اش گرفته بود، با شوق رو به او گفت: با این که خیلی دوست دارم پیاده بریم ولی راه این یکی مسجد خیلی دوره، نمیشه. - چه عجب! آقای میم را میدید که در حال دور زدن و آماده کردن ماشین بود، این بار به تلافی دفعههای قبل آرنجش را در پهلوی مبینا فرو کرد و گفت: یارو رد و گفت: رو دیدی؟ دستش را در جای ضربهی عاطفه گذاشت و :گفت آخ دستت بشنکنه الهی! یارو دیگه کیه؟ - خدانکنه، زبونت لال شه الهی! آقای میم! - کجاست؟ - تو ماشین ولی خودمونیم؛ خوب تلافی کردم ها نه؟ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 موضوع : مهریه،‌ضمانت زندگی؟! 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚💚💚💚💚یازینب💚💚💚💚 👈به شرط استقامت دعایتان مستجاب می شود [سوره يونس (10): آيه 88] ✅و قالَ مُوسى رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً وَ أَمْوالاً فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ (88) و موسى گفت: پروردگارا! تو به فرعون و بزرگان قومش در زندگى دنيا زينت و اموال بسيار دادهاى، پروردگارا تا (به وسيلهى آنها،) مردم را از راه تو گمراه سازند. پروردگارا! اموالشان را نابود كن و دلهايشان را سخت، زيرا كه آنان تا عذاب دردناك را نبينند، ايمان نخواهند آورد. [سوره يونس (10): آيه 89] ✅قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (89) (خداوند) فرمود: دعاى شما دو تن مستجاب شد، پس ايستادگى كنيد و از شيوهى نادانان پيروى نكنيد. ✅ ✅امام خامنه ای در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى۱۳۹۶/۰۹/۱۵‌ [ملّتها] میتوانند بر قدرتها فائق بیایند. بله، امروز توطئه‌های بزرگی از طرف قدرتمندان عالم در مقابل امّت اسلامی در جریان است، لکن در مقابل این توطئه‌ها میشود ایستاد، میشود اینها را خنثی کرد. حضرت موسی (علی نبیّنا و علیه السّلام) به خداوند متعال عرض کرد: «رَبَّنا اِنَّکَ ءاتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلَاَهُ زینَةً وَ اَموالًا فِی الحَیوةِ الدُّنیا رَبَّنا لِیُضِلّوا عَن سَبیلِکَ رَبَّنا اطمِس عَلى‌ اَموالِهِم وَ اشدُد عَلى قُلوبِهِم فَلا یُؤمِنُوا حَتَّى یَرَوُا العَذابَ الاَلیم‌؛» نفرین کرد. فرعون در مقابل حضرت موسی یک قدرت فائقه‌ای بود؛ زینت، اموال، استعداد، سلاح، پول، همه چیز در اختیار او بود؛ موسی دست‌تنها بود؛ از خدای متعال درخواست کرد، استغاثه کرد؛ خداوند متعال در جواب فرمود: «قالَ قَد اُجیبَت دَعوَتُکُما؛ دعای شما دو نفر را موسی و هارون را ما قبول کردیم، مستجاب کردیم، امّا شرط دارد: فَاستَقیما وَ لا تَتَّبِعآنِّ سَبیلَ الَّذینَ لا یَعلَمون» بِایستید، استقامت کنید. استقامت در میدان جنگ نظامی یک‌جور است، در میدان جنگ سیاسی یک‌جور است، در میدان جنگ اراده‌ها یک‌جور است؛ در همه‌ی اینها استقامت لازم است. 📚 شک در انجام سجده 💠 سؤال: اگر نمازگزار، قبل از برخاستن براى ركعت دوم و چهارم يا در حال برخاستن (پیش از ایستادن کامل) یا قبل از شروع تشهد در رکعت دوم یا رکعت آخر، شك كند يك سجده به جا آورده يا دو سجده، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ جواب: باید یک سجده دیگر به جا آورد. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹 زوج خوشبخت، زوجی است که در لحظه ی نیاز همسرش کنار او باشد... 👈 زمان‌هایی پیش می‌آید که ما برای اتمام و به انجام رسیدن کارهایمان به شخصی نیاز داریم که کمکمان کند. 👈 خیلی از اوقات ترجیح می‌دهیم که این شخص همسرمان باشد، چرا که از لحاظ عاطفی به او نزدیکتریم؛ بنابراین کمک گرفتن از او برایمان خوشایندتر ولذت بخش تر است. ✅ زوج خوشبخت، زوجی است که در لحظه ی نیاز همسرش کنار او باشد و در صورت امکان از مسئولیت‌های دیگر هم به نفع همسرش دست بکشد تا اینگونه توجه و انعطاف عاطفی خود را نسبت به همسرش نشان دهد. 👈 به طور مثال؛ خانمی که بیمار است به همسرش می‌گوید: "عزیزم !!من فردا وقت دکتر دارم. میتونی با من بیای؟" و از همسرش اینطور پاسخ می‌شنود: "من فردا هزار تا کار رو سرم ریخته، خودت یک اسنپ بگیر و برو...!" یا اینکه اگر هم این مرد همسرش رو همراهی کنه با نارضایتی او رو همراهی میکنه. 👈 اگر دقت کنید این خانم دنبال حمایت عاطفی همسرش است. در صورتی که همسرش با سردی، او را به یک اسنپ حواله می‌دهد. 👈 حتی اگر بپذیریم که همسر این خانم در آن موقعیت گرفتاری کاری داشته باشد، اما می‌تواند با جملاتی گرم و عاطفی، حس همراهی را در ذهن همسرش بیدار کند. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 #کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت8} #مباحث_کودک_متعادل 😉 ✅انسان با تفکر مالکیت، نگاه جزئی نگر دارد
🍃🌸🍃🌸🍃 {قسمت9} 😊 🔰تفکر مالکیت نا امنی می آورد، این تجربه را داشته اید که مثلاً یک ماشین مدل پایین داشتید و حالا عوضش کردید یک مدل بالا خریدید چه حالی دارید؟ حاضرین: دائم پشت پنجره میریم که چیزی نشه! خط نیندازنش یا ندزدنش. استاد: دیدی به چه اضطرابی مبتلا میشیم! این قدر به این اضطراب عادت کردیم که فکر می کنیم خیلی خوبه و دعا می کنیم که همیشه چیزهای نو بیاد و اضطراب هم که همیشه هست، کفشم را ندزدن، خونمو دزد نزنه، سیل نیاد، سهامم افت نکنه! به این اضطراب ها عادت کرده ایم و آن ها را هنجار و لازم می دانیم. در حالی که انسان با تفکر امانت آرامش دارد و هیچ احساس اضطرابی ندارد. چون به اصل خودش که مادیت نیست، ایمان دارد و مطمئن است که سهمش محفوظ است؛ «آن چه که من لازم دارم برایم مهیا می شود» پس آرامش دارد، ایمان و توکل دارد. کسی که ایمان دارد، امن است و کسی که توکل دارد به نظام آفرینش و هستی اعتماد و ایمان دارد؛ پس امن است. 🔰در حالی که تفکر مالک، نه ایمان دارد نه توکل و نه امنیت دارد. دیدید خیلی پولدارها چه قدر بددل می شوند و دیگر به هیچ کس اعتماد نمی کنند. توهم مالکیت، محدودیت می آورد؛ کسی که تفکر مالکیت دارد همیشه محدودیت ذهنی دارد. تفکر امانت، عظمت و بی انتهایی می آورد، کسی که تفکر امانت و کلی نگر دارد هرگز دچار محدودیت ذهنی نمی شود. 🔰 بچه های ما باید درک عظمت پیدا کنند تا پایه ی تنگ نظری در آن ها شکل نگیرد. تفکر امانت به اندازه ی نیاز و لازم از منابع برداشت می کند و به فکر محافظت از منابع و طبیعت برای همه ی نسل ها است. ادامه دارد..... 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
#معما🕊☘🕊 تینا تعدادی طوطی و تعدادی قفس در اختیار دارد. اگر او در هر قفس 4 طوطی قرار دهد، یک قفس، خا
: با توجه به صورت معما داریم: بخش نخست:تعداد طوطی ها برابر است با 4 برابر تعداد قفس ها منهای یک: 1) P = 4(C - 1) بخش دوم:تعداد طوطی ها برابر است با سه برابر تعداد قفس ها به علاوه یک: 2) P = 3C + 1 با حل این دو معادله، خواهیم داشت: تعداد طوطی ها:16 تعداد قفس ها:5 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
به بهانه روز پرستار 💚✨❤️ هم سخن شدیم با همسر جانباز شهید والا مقام حاج صمد فاتح نژاد 🌹جانباز 70 درصدی که در راه عشق به اهل بيت علیه السلام عاقبت بخیر شد 🌹 همسر جانباز مدافع حرم سرکارخانوم حسن زاده ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❤️ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❤️ـــــــــــــــــــــــــــــــ پرستاری ۷ ساله من از همسرم یک توفیق الهی بود و معتقد هستم که جانبازان نیازی به مراقبت ما ندارند بلکه ما به آنان نیاز داریم تا از طریق مراقبت آنان، ثوابی به دست بیاوریم. وی در پایان گفت: با وجود اینکه در طول این مدت از درد پا رنج می‌بردم اما معتقد هستم که این درد پا در قبال دردهایی که حاج صمد در طول این مدت تحمل کرده است قابل مقایسه نیست و به چشم نمی‌آید. ~~~~~~~~~❤️~~~~~~~~~ خوش به حال مدافعان حرم پر کشیدند از میان حرم بین سجده میان سرخیِ خون آرمیدند با اذان حرم لک لبیک یاحسین گفتند در حریم نوادگانِ حرم مثل عباس با قدی رعنا شده بودند پاسبان حرم 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆 با چند ترفند ساده آشپزخانه‌تونو منظم کنید.🍴🍽🥛🥄🍶 ‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‎ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ زندگی " یک اثرهنریست نه یک مسئله ی "ریاضی!! بهش فکرنکن؛ ازش لذت ببر عصـــــ🍂ـــــــــــرتون به شادی 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌺🍃 🌿. 🍃 🌺. 🍃 🌿 🌺. 🍃 دوســــــــ❤️ـــــــــــــت داشتن👨‍👩‍👧‍👧❤️👨‍👩‍👦‍👦 متاسفانه این جور چیزا تو خانواده های سنتی و ایرانی بد جا افتاده.. و مسائل رو بی حیایی میدونن برای همینِ که بچه های نسل امروز در ابراز محبت یکمی کندن و بعضیا اصلا بلد نیستن.!!!🍃🌺🍃 چون از پدر و مادرشون یاد نگرفتن.!! پدرو مادر انقدر ازهم فاصله گرفتن که به قولی زشته بده جلوی بچه ها نباید محبت کنیم نباید نوازش کنیم نباید ببوسیم زشته.🍃🌺🍃 همین اتفاقات افتاد و الان نسل امروزو نگاه میکنیم میبینیم که هم غرور کاذب دارن هم حیای کاذب و نسبت به هم نمیتونن ابراز احساسات داشته باشن!!!!🍃🌺🍃 پس ان شاالله غرور کاذب و حیای کاذب رو کنار بذارید🍃🌺🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁 #قسمت_42 یاد تنها یادگاری از عشقش افتاد نمی شد نامش را یادگاری گذاشت چون از سوی م
☕🍁 - تو ماشین ولی خودمونیم؛ خوب تلافی کردم ها نه؟ - آره دعا کن زودتر از تو نبینمش وگرنه آرنجم رو تا ته فرو میکنم تو پهلوت. سوار ماشین شدند و به طرف مسجد حرکت کردند در کنار ورودی مسجد ایستاده بودند تا دستگاه هم برسد و دسته را شروع کنند که آقای میم به همراه عمویش از جلوی آنها عبور کردند طوری مسخ راه رفتنش شده بود که به حرفهای مبینا توجهی نمی کرد. ابتدای ورودی و مسجد فاصله ای به شکل نیم دایره داشت؛ به راحتی کسانی که در جلوی هیئت حرکت می کردند، قابل رویت بودند دست مبینا را کشید و با خود به انتهای صف برد تا به راحتی او را ببیند مشغول دید زدنش بود که به چاله ی جلوی پایش نتوجه نکرد و در آن فرو رفت - وای مبینا نمی خوام اصلا به کفشم نگاه کنم. بس که سر به هوایی - خا حالا مره بوگو چی گلی میسر مین گلی میسر مین دوکونم؟ ( باشه، حالا به من بگو چه خاکی بر سرم بریزم؟ - بیا بریم اون جا شیر آب هست؛ کفشت رو بشور. «عاطفه» مشغول پاک کردن گل و لای از روی کفش بودم و این وضعیت مرا معذب ساخت. جلوه ی خوبی نداشت اگر کسی مرا می دید. دستانم را آب کشیدم و با دستمال کوچکی که همیشه در جیبم می گذاشتم پاکش کردم. همراه کسی که برایم همچون خواهر نداشته ام بود به طرف هیئت رفتیم و در انتهای صف جاگیر شدیم مشغله های فکری لذت بردن از روضه ای که در گوشم طنین انداز شده بود را از من ربوده بود. شاید مسخره به نظر برسد که نوجوانی با شانزده سال دَم از مشغله ی فکری بزند اما عشقی که در دلم ریشه دوانده این چیزها را نمی فهمد، دلش فقط یک چیز و یک نفر را میخواهد؛ آن هم عشقش است و بس! که می گوید عاشقی در سن و سال کم، دروغ است؟ که می گوید بزرگتر که شوی، فراموش خواهی کرد؟ تمام اینها خزعبلاتی بیش نیست! من می گویم " درست ترین زمان عاشقی همین دوران نوجوانی است!" اگر فراموش شدنی بود تا کنون نباید اثری از آن بر جای می ماند به مبینا کردم و فکری که روزها و شبها ملکهی ذهنم شده بود را به زبان آوردم. - مبینا به نظرت آخرش چی میشه؟ لحظه ای درنگ او نشان دهنده ی این بود که او هم مانند من سردرگم است. جوابش را میدانستم مثل همیشه قصد داشت با حرف ها و امیدواری ها مرا آرام کند و از اعماق خیالاتم بیرون بکشد. - چی می خوای بشه؟ یا بهش میرسی و یا هم فراموشش می کنی و به این روزها که نگاه می کنی، خنده ات می حرصم م گیره. میگرفت وقتی کلمهی" فراموش میکنی را می شنیدم؛ منفور ترین جمله ی زندگی ام همین کلمه هست و خواهد بود. به چه زبانی بگویم؟ صدایم را رها کنم و فریاد بزنم که دوستش دارم تا باور کنید قطره های اشک از چشمانم لغزیدند و چه دست و دلباز گونه ام را نوازش کردند به چه زبونی به تو و اون هدیه بفهمونم که فراموش شدنی نیست؟ اگه بود که من از خدا خواسته اون رو تو سیاه چاله ی قلبم دفن می کردم صدایم کمی بلند بود اما در هیاهوی صدای طبل و سنج به گوش کسی غیر از خودم و مبینا نمیرسید منتظر جوابش نماندم دلم هیچ میل بحث کردن نداشت، از طرفی نمی خواستم چیزی بگویم که باعث ایجاد دلخوری میانمان شود. به طرف سکویی که در انتهای مسجد بود، رفتم و بعد از بلند کردن چادرم روی آن نشستم. نشستن فردی در کنارم باعث شد سرم را بلند کنم و چشم به او بدوزم؛ مبینا بود که در کنارم جای گرفت و مشغول تماشا شد. سرم را به زیر انداختم و با نوک کفش روی خاک خط هایی میکشیدم با کامل شدنشان، نگاهی دقیق به آن انداختم حتی زمانی در خیال خود سیر می کردم هم اسم او را می نوشتم. با نزدیک شدن ،کسی با آنکه دلم نمی خواست اما پاهایم را رویش کشیدم و پاکش کردم. روی خاک - بفرمایید! مبینا نگاهی به سینی شیرکاکائو انداخت و یکی از آنها را برداشت. ... 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
📝 📌امروز اگر ما به فکر تکثیر نسل نباشیم، مسئله‌ی فرزندآوری را امروز اگر چنانچه برایش فکر نکنیم، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، دیر خواهد بود؛ کشوری خواهیم شد که عنصر لازم برای حرکت پیشرفت را، یعنی جوان را، به قدر کافی در اختیار نخواهد داشت. امروز باید به فکر فردا بود. اگر شما امروز به فکر نیفتید و برایش کاری انجام ندهید، فردا درخواهید ماند؛ یعنی فردا گیر می‌کنید؛ اگر امروز به فکرش نباشید، فردا مشکل برای شما درست می‌شود... ╌╌─═ঊঈ🌺ঊঈ═─╌╌ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼