eitaa logo
مجمع نمایندگان طلاب استان اصفهان
239 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
197 ویدیو
51 فایل
مجمع (نمایندگان طلاب) پدیده‌ی بسیار خوبی است، پدیده‌ی لازمی است برای حوزه؛ باید بماند و ادامه پیدا کند؛ (و) باید تقویت بشود. مقام معظم رهبری مدیر کانال: @admin_mnt_esfh روابط عمومی مجمع نمایندگان: @Ravabet_m
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی برگزاری مراسم لعن چیست؟ حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی بارها فرموده‌اند که به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید. بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و نکته‌ی جالب توجه اینجا است که برخی می‌گویند در مجالس خصوصی اشکالی ندارد که لعن بگوییم؛ در حالی که حضرت آقا قید نزدند که مجلس عمومی باشد یا خصوصی، بلکه به طور کلی فرموده‌اند که به مقدسات سایر مسلمانان یعنی سایر فِرَق اسلامی توهین نکنید. حضرت آقا در جایی فرموده‌اند: «آن شیعه‌ای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض – این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان می‌شناسیم که فقط مسئله‌شان مسئله‌ی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند – به مقدسات اهل سنت اهانت می‌کند، عرض می‌کنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.» بنابراین توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی به نظر حضرت آقا حرام شرعی است. منبع سایت هدانا برگرفته از سایت رسمی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای؛ توسط حجت‌الاسلام‌والمسلمین فلاح‌زاده. ⚜️کانال طلاب وفضلای استان اصفهان
💢فقه تقیه💢 تقیه تمامی احکام پنجگانه را در موارد گوناگون به خود اختصاص داده است که عبارتند از: 👇👇👇 1. حرام: در آن جایی که ضرورتی برای تقیه نباشد و حقوقی هم ضایع بشود؛ یعنی مفسده ای اعظم از قتل نفس و هدم مال و ناموس به وجود بیاید، مثلا موجب نابودی دین اسلام و مخفی ماندن حقیقت برای نسل های آینده و نیز تسلط دشمنان دین بر امور مسلمین و مانند آن باشد، چنین تقیه ای حرام خواهد بود. همچنین با آشکار شدن بدعت ها و تحقق و تمکن ستمگران، سکوت و کتمان؛ سبب از بین رفتن حق و حکم می شود در این جا تکلیف، اظهار حقیقت است که « اذا ظهرت البدع فعلی العالم ان یظهر علمه» ؛ و یا گاهی ضرورتی باشد برای تقیه نمودن اما در رابطه با قتل نفس و ریختن خون محترمی مجاز به تقیه نیستیم. امام صادق ع می فرمایند: انما جعلت التقیه لیحقن بها الدم، فاذا بلغت التقیه الدم فلا تقیه» ؛ «تقیه در حقیقت برای جلوگیری از ریختن خون ها قرار داده شده است. پس هرگاه تقیه منجر به ریخته شدن خون شود، دیگر تقیه نباشد.» 2- مستحب: باعث جذب و دلجویی دشمن می شود، در حالی که با ترک تقیه ضروری ایجاد نمی شود و گرفتاری و مشکلی به وجود نمی آید. 3- مباح: در این جا انسان مخیر است به ترک و عدم ترک تقیه؛ یعنی با ترک تقیه شهادت و بهشت نصیب و روزی مومن می شود و یا با عدم ترک تقیه، به کار های تأثیر گذارتر بتوان رو آورد. 4- مکروه: مثل آن جایی که به سبب حفظ مال اندک و ناچیز اقدام به تقیه می گردد . 5- واجب: در صورتی که با ترک تقیه موجبات ضایع شدن حقوق دیگران و خود انسان ، فراهم می شود، در حالی که با تقیه نمودن استمرار حیات و فعالیت انسان می شد مفید تر و موثرتر ادامه یابد. برای مطالعه بیشتر در رابطه با تقیه منابع ذیل پیشنهاد می شود: 1- تقیه سپری برای مبارزه ی عمیق تر؛ آیت الله ناصر مکارم شیرازی 2- تفسیر جامع آیات الاحکام: امر به معروف و نهی از منکر و تقیه؛ زین العابدین قربانی لاهیجی 3- درسهایی از انقلاب؛ علی صفایی حائری 4- تقیه، امر به معروف و نهی از منکر؛ احمد طیبی شبستری ⭕️نتیجه گیری: بی شک اتحاد و عزت مسلمانان در برابر دشمن مشترک از ضرورت های اجتناب ناپذیر در عصر کنونی به شمارمی رود. از سویی تقیه در سیره اهل بیت «علیهم السلام» جایگاه بس والایی داشته و مورد اهتمام و توجه آن حضرات بوده، بنابراین لازم است به طور جدی روایات تقیه بار دیگر مورد تحقیق و بررسی اجتهادی قرار گیرد، تا این استراتژی ظریف و دقیق شیعه هرچه بهتر تبیین و تحلیل گردد تا جلوی تهمت ها، افتراها و شبهات گوناگون از این ناحیه گرفته شود. ⚜️ کانال طلاب وفضلای استان اصفهان ⚜️
1_1081222154.pdf
10.57M
📚✍️📚✍️📚✍️📚✍️ کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» حاوی روایاتی درباره اعمال پسندیده و ناپسند و پاداش وعقاب آنها؛ اثر مرحوم شیخ صدوق(ره)
▪️یک تیر و سه نشان سید حسن نصرالله ، با افشای آماده باش دستکم 10 لشگر تحت امرش در لبنان ، ورق را به نفع جریان اسلام ناب برگرداند. از سوی دیگر ، رژیم صهیونیستی، یک میلیون و ۵۰۰ میلیون دلار برای خرابکاری در ایران تصویب کرده است. سید حسن نصرالله، درواقع با افشای عده و عُده خود ، هم اِشراف پیشاپیش خود از مصوبه پارلمان رژیم را به رخ کشید ، هم به فالانژهای وابسته به قوات سمیر جعجع ، پالس تهدید و تحقیر فرستاد و هم حمایت خود را از امنیت ایران و ایرانیان را اعلام کرد. 🇮🇷 کانال طلاب وفضلای استان اصفهان
📸به کجا چنین شتابان * هشت میلیون پول سنگ قبرسگ داده‌اند، از قماش همان‌ها که می‌گویند چرا پول می‌دهید برای رفتن به مشهد و کربلا؟ بدهید به فقرا➖➖➖➖➖➖ 📿
دیدگاه شیعه در مورد لعن عایشه پرسش :آیا لعن عایشه در مذهب شیعه جایز است؟ پاسخ :لازم است از کارهایى که باعث تفرقه صفوف و ایجاد شکاف بین مسلمانان مى شود خوددارى شود، و همه مسلمین در برابر دشمنان اسلام متّحد شوند. استفتائات آيت الله مكارم شيرازي. – هدانا/ تبصره: لعن ساير بزرگان اهل سنت نيز در حكم سوال مي باشد. *- آيت الله مكارم شيرازي: « بررسی مسأله سب و لعن مهم است، برخی خیال می‌کنند ولایت این است و بدون سب و لعن ولایتی نیست. ایشان افزودند: در حالی که مسأله این نبوده و این کار دارای چه آثار و پیامدهای نامطلوبی است، امام صادق(علیه السلام) در روایتی می‌فرمایند «شما به عیادت بیماران آنها بروید، در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و در نماز آنها حاضر شوید». حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی با تأکید بر حفظ وحدت و انسجام میان امت اسلامی بیان داشتند: وحدت مسلمان باید حفظ شود تا از این خونریزی‌ها جلوگیری شود، مسأله ولایت را با هیچ چیزی مبادله نمی‌کنیم، ولی دانستن منطق و ادبیات و بیان مدارک و منابع در این موضوع بسیار مهم است؛ نکند افراطی‌گری سبب از بین رفتن زحمات بزرگان و جلوگیری از تبلیغات برای گسترش مکتب شود. معظّم له در مراسم افتتاحیه دوره جدید مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی،سايت آيت الله مكارم شيرازي. ⚜️ کانال طلاب وفضلای استان اصفهان
🔴منطقه‌ قره‌سو ،منشأ تحولات قفقاز است 🤔منطقه قره‌سو که با قرارداد ترکمنچای به‌صورت غیررسمی از ایران جدا شده بود، با ساده‌لوحی رضاخان به‌صورت رسمی به ترکیه بخشیده شد. به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات قفقاز طی چند هفته در فضای رسانه‌ای و جامعه ایران بازتاب وسیعی داشته است، تحلیل‌های زیادی در این خصوص منتشر شده و گمانه‌زنی‌های زیادی نیز درباره تغییرات آینده این منطقه شکل گرفته است. بر این اساس خبرگزاری تسنیم بر آن شد با اعزام تیم خبری به ارمنستان و مناطق مورد مناقشه، اقدام به تهیه گزارش‌هایی در این خصوص کند. در این چارچوب، یکی از اقدامات این تیم، سفر به منطقه قره‌سو در مرزهای جنوبی ارمنستان و خاک ترکیه است که باریکه‌ای کوچک را شامل می‌شود، اما تبدیل به کریدور ارتباطی ترکیه با نخجوان شده است و از طریق اتصال با جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای میانه، ترکیه را اصطلاحاً به جهان ترک متصل می‌کند. قره‌سو باریکه‌ای متعلق به ترکیه است که عرض آن 3.5 کیلومتر و طولی حدود 20 کیلومتر دارد. این منطقه که از شمال با ارمنستان و از جنوب با ایران همسایه است در معاهده ترکمنچای از ایران جدا شد، بدین‌گونه که در قرارداد ترکمنچای در سال 1828 مناطق بالادست این منطقه به روسها واگذار می‌شود و این منطقه به‌دلیل رودخانه‌ای که داشته است خط مرزی قلمداد می‌شود، اما بر اثر کوتاهی مأموران تعیین خطوط مرزی ایران، به دست روسیه افتاده و تا سال 1917 در اختیار تزارها بود تا فروپاشی تزارها و روی کار آمدن بلشویکها. در آن سال این مناطق از جمله ایغدیر و آرارات بزرگ به ترکها واگذار شد، اما ایران روی قره‌سو ادعای حاکمیت داشت تا در سال 1302 اقبال السلطنه فرماندار ماکو این منطقه را تصرف می‌کند و در نامه‌ای به مقامات تهران بر دلایل حقوقی و تاریخی ایران بر مالکیت آن اشاره می‌کند. اما رضاخان که با اقبال رقابت داشت او را برکنار کرد و فرماندار برکنارشده ماکو بعد از مدتی درگذشت. در سال 1310 در سفر رضاخان به ترکیه، این منطقه به‌همراه آرارات کوچک شامل 800 کیلومتر در اختیار ترکیه قرار گرفت و ایران از ادعاهای خود در این باره چشم پوشید. البته این تنها بخشش ارضی پهلوی نبود و بخش‌هایی از خاکمان در آن دوره به ترکمنستان، افغانستان و عراق واگذار شد. رضای پهلوی به‌شکلی ساده‌لوحانه تصور می‌کرد که بخشیدن مناطق مورد مناقشه از اختلافات مرزی خواهد کاست و روابط ما با کشورهای منطقه را بهبود خواهد داد. ➖➖➖➖➖➖ 📿 کانال طلاب وفضلای استان اصفهان
☘: سلام علیکم عزیزان وسروران گرامی هرگونه انتقادات و پیشنهادهای خود را درباره عملکرد نمایندگان طلاب وفضلای شهرستاتهای مربوطه استان اصفهان وهمچنین کانال مجمع نمایندگان طلاب استان اصفهان ازطریق شناسه زیر با ما در میان بگذارید: مجمع نمايندگان طلاب وفضلای استان اصفهان مدیر کانال: @admin_mnt_esfh --------------------- لطفا لینک کانال مجمع نمایندگان طلاب وفضلای استان اصفهان را به دوستان خود هم معرفی و ارسال نمائید/ ------------------- لینک ورود به کانال https://eitaa.com/MNT_Esfh
*نائبان چهار گانه درغیبت صغرا ،دلیل دیگر بر وجود مهدی عج:* علی بن محمد سمری:* حسین بن روح پس از بیست و یک سال تلاش ، به دستور امام عصر عج ، شخصیت گرانقدر بغداد به نام ابوالحسن علی بن محمد سمری را به نیابت معرفی کرد.۱ علی بن محمد از شعبان ۳۲۶ تا نیمه شعبان ۳۲۹هـ.ق نیابت امام را بر عهده گرفت، ولی هنگام مرگ کسی را، به عنوان جانشین خود معرفی نکرد؛ شیخ طوسی به نقل از احمد بن محمد صفوانی، می نویسد: ابوالقاسم ، حسین بن روح به ابوالحسن؛ محمد سمری امر نیابت را وصیت کرد؛ سمری هم همان کارهایی که نوبختی می کرد ، انجام داد، اما وقتی زمان مرگ علی بن محمد فرا رسید، شیعیان به حضور او آمدند و از وکیل و نایبش پرسیدند: او گفت : مأمور نیستم، به عنوان نایب، کسی را معرفی کنم!.۲ شیخ صدوق نیز می نویسد: هنگام وفات، از او خواستند جانشینی معرفی کند، گفت: خدا را امری است که خود به انجام می رساند. ۳ از علی بی محمد کرامات بسیار دیده شد که هر یک کمال ایمانش را نشان می دهد؛ از جمله خبری است که صدوق ده سال بعد از شروع غیبت از صالح بن شعیب طالقانی نقل می کند، صالح می گوید: احمد بن ابراهیم بن محلد؛ به من گفت: در بغداد نزد مشایخ و علما رسیدم، در آن مجلس علی بن محمد سمری، بدون مقدمه گفت: خدا علی بن حسین بن بابویه ؛ پدر شیخ صدوق را رحمت کند، مشایخ تاریخ این روز را یادداشت کردند، بعد خبر رسید که علی بن حسین بن بابویه در همان روز درگذشته است. ۴ هم چنین،ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه؛ به نقل از احمد بن حسن می گوید : در همان سالی که ابوالحسن سمری رحلت کرد، در بغداد بودم؛ چند روز پیش از وفات نزدش رفتم و توقیعی را به مردم نشان داد، که در آن نوشته بود: ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در سوگ تو بیشتر کند؛ تو تا شش روز دیگر خواهی مرد؛ پس امور خود را سامان بده و به هیچ کس وصیت نکن، زیرا غیبت کامل واقع شده، ظهوری نخواهد بود ؛ مگر به اجازه‌ی خدای تعالی؛ و این پس از مدت درا زی خواهد بود که دلها را سختی و قساوت فرا گیرد و زمین از جور و ستم پر شود... منابع: ۱- الغیبه ، ص ۳۴۹؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹. ۲- الغیبة، ص ۲۴۲. ۳-همان. ۴- همان. کانال طلاب وفضلای استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🔰اسامی یاران شیطان و ماموریت های آنها!* در سفینة البحار آمده است که شیطان یارانی دارد که برای وسوسه انسان ها به او یاری می رسانند. این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی، در خدمت ابلیس هستند تا او را به اهدافش برسانند. اسامی آنان از این قرار است: 🔥ولهان: انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است  🔥هفاف: ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید 🔥زلنبور: موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.  🔥ثبر: در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.   🔥ابیض: انبیا را وسوسه می کند یا مامور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود. 🔥اعور؛ کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به زنا می کند  (اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.)  🔥داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد نماید 🔥مطرش: کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغ هایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.   🔥قنذر: او نظارت بر زندگی افراد می کند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر می دارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.   🔥دهار: ماموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خواب های وحشتناک می بیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در می آید و انسان را وسوسه می کند...   🔥قبض: وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسان اند.)  🔥تمریح؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.  🔥قزح: ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن  🔥زوال: مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض می شوند.  🔥اقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.   🔥متکون: شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.  🔥مذهب: خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه می کند. 🔥خنزب: بین نمازگزار و نمازش حایل میشود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود - یعنی حضور قلب را از من می گیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر. 🔥مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد. 🔥طرطبه: از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند. 📚منبع: سفینة البحار،جلد یک
------------------- لینک ورود به کانال https://eitaa.com/MNT_Esfh
🔸آیا قبر ابولؤلؤ در کاشان است؟ در منابع تاریخی آمده است که ابولؤلؤ پس از قتل خیلفه دوم اقدام به خودکشی نمود و آنچه درباره معجرة امام علی- علیه‌السلام- و انتقال و فرار ابولؤلؤ به کاشان گفته می‌شود داستان عوامانه‌ای بیش نیست و استناد و روایتی نیز برای آن وجود ندارد. از این رو مرحوم مجلسى در بحار الانوار، ج31 ص13 به نقل از العدد القویة و الاستیعاب، داستان خودكشى فیروز ابولؤلؤ را بدون هیچ‌گونه اظهار نظرى آورده است، عدم‌اظهارنظر مجلسى را مى‌توان نشانۀ پذیرش قول آنان دانست؛ چه اینكه در بخش تاریخ قتل خلیفه دوم، پس از نقل قول مشهور، سرسختانه مقابل آن ایستاده و صفحاتى از كتابش را به اثبات مدعاى خویش اختصاص داده است، افزون بر این محتوای تخیلی داستان انتقال ابولؤلؤ به کاشان آن‌قدر زیاد است که انتساب آن به علما موجب وهن چهره علمی آنها خواهد شد. ☄در کتاب «کاشان در مسیر تشیع، مصطفی صادقی، شیعه شناسی قم، ص76-80» توضیحی درباره آرامگاه ابولؤلؤ آمده که آن را با حذف ارجاعات ذکر شده، تقدیم شما می‌کنیم: محلى كه امروزه در جادۀ فین كاشان به‌عنوان «آرامگاه ابولؤلؤ» معروف است، ارتباطى به او ندارد و به نظر مى‌رسد این محل از قرن هشتم هجرى به بعد و با عنایت به سابقۀ تشیع مردم كاشان ایجاد شده و به قاتل عمر نسبت داده شده است. براى این گفته، مى‌توان دلایل و شواهد ذیل را اقامه نمود: 1. از پیشینه و تاریخ بناى اولیۀ این بقعه اطلاعى در دست نیست؛ تنها «ادارۀ میراث فرهنگى» كاشان با نصب تابلویى بر سردر بقعه، آن را مربوط به دورۀ ایلخانى- صفوى دانسته و غیراز آن هیچ اطلاعات دیگرى نه در این اداره و نه در ادارات دیگر-كه به نحوى با بقعه مربوط شود- موجود نیست. 2. كتیبۀ روى قبر نامى از ابو لؤلؤ یا فیروز یا قاتل عمر نیاورده و تاریخ آن را قرن هشتم ثبت نموده است. این كتیبه امروزه در بقعه موجود نیست. اما كتاب‌هایى كه دربارۀ بقاع كاشان مطالبى آورده‌اند، این‌گونه نوشته‌اند: تاریخ بناى گنبد و بارگاه معلوم نیست، ولى بر كاشى‌هاى روى قبر، پس از فاتحه و توحید نوشته است: «هذا قبر عبد من عباد اللّه الصالحین حشره اللّه مع من كان یتولاّه به تاریخ  777.» باتوجه به این كلمات، مى‌توان احتمال داد كه این مكان آرامگاه یكى از شیعیان بوده و به مناسبتى، مردم آن را مزار ابولؤلؤ خوانده‌اند. در افواه عمومى و سینه به سینه نقل شده است كه شخص مدفون در بقعه كسى است كه در مراسم نهم ربیع و عید «بقر» محور بوده و احتمالا در نقش فیروز، داستان او را نمایش مى‌داده است. احتمال دیگر آن است كه آنجا مزار یكى از صوفیان باشد؛ زیرا «بابا» لقب شخصیت‌هاى این فرقه است. 3. در كتاب النقض، كه بارها از كاشان و تشیع مردم آن و مراكز مذهبى و بارگاه‌هاى آن یاد شده و از سوى دیگر، نام ابولؤلؤ بارها در این كتاب تكرار گردیده است. سخنى از فرار فیروز به این شهر یا درگذشت یا قبر او در آنجا وجود ندارد.  این در حالى است كه میرمخدوم شریفى در قرن دهم، توجه مردم كاشان را به آرامگاه منسوب به ابو لؤلؤ از نشانه‌هاى تشیع آنان دانسته است. 4. گفته شده در شهرستان تربت حیدریه هم قبرى منسوب به ابو لؤلؤ وجود داشته است. اعتصام الملك، كه در سال  1255 ش از این شهر دیدن كرده است، در سفرنامۀ خود مى‌نویسد: «از آنجا (بقعۀ قطب الدین حیدر) رفتم به یك بقعۀ كوچكى كه قبرى از گچ در میان آن بود، گفتند: قبر ابا لؤلؤ است؛ فاتحه خواندم.» این موضوع مؤید خوبى است بر اینكه در مناطق گوناگون، براى بزرگداشت برخى اشخاص، بناى یادبودى مى‌ساختند و آن را زیارت مى‌كردند، بخصوص كه در برخى دوره‌ها، جشن عید «بقر» در برخى شهرها از اهمیت خاصى برخوردار بوده و احتمالا این بناهاى یادبود مركز مناسبى براى این تجمّع و پایكوبى بوده است. باتوجه به پیشینۀ قوى تشیع در كاشان و به دلیل آنكه فیروز در یك گزارش تاریخى نادر، اهل فین دانسته شده، بناى یادبود فیروز در این شهر، جایگاه ویژه‌اى پیدا كرده است. کانال مجمع استان اصفهان ------------------- لینک ورود به کانال https://eitaa.com/MNT_Esfh
ابولولو قاتل خلیفه دوم/ بسیاری از مردم ابولولو قاتل خلیفه دوم را از محبین خاص و دوستداران امیرالمومنین علیه السلام می دانند. در حالی که ابولؤلؤ، قاتل خلیفه دوّم، نه از شیعیان امام علی علیه السلام بوده و نه ارتباطی با ایشان داشته است.1 حتی معجزه و داستان انتقال وی به کاشان توسط حضرت نیز، یک داستان عوامانه و ساختگی بیش نیست و طبق مستندات تاریخی، سخت‌گیری و دریافت مالیات زیاد از وی، عامل اصلی این قتل بوده است، طبق بعضی گزارش‌ها نیز حس انتقام از اسارت و احساس شكست ایرانیان در وی باعث وقوع چنین عملی گشته.2 حتی جالب است بدانید محلى كه امروزه در جادۀ فین كاشان به‌ عنوان «آرامگاه ابولؤلؤ» معروف است، ارتباطى به او ندارد و به نظر مى‌رسد این محل از قرن هشتم هجرى به بعد و با عنایت به سابقۀ تشیع مردم كاشان ایجاد شده و به قاتل خلیفه دوم نسبت داده شده است.3 1. تاریخ طبری ج3 ص263 2. اگر به اسناد دقیق تری نیاز دارید به کتاب نهم ربیع جهالت ها و خسارت ها ص 41_57 مراجعه فرمایید. 3. کتاب کاشان در مسیر تشیع، ------------------- لینک ورود به کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
💢 آیا نهم ربیع روز خلیفه دوم است؟ "این متن بدنبال دفاع از نیست؛ بلکه هدف رفع یک داستان تخیلی در بین است" ✅تاریخِ قتل عُمَر بن خطاب به دست ابولولو : طبق منابع تاریخی شیعه و سنی ، عمر بن الخطاب ( خلیفه دوم ) در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراین وی در آخر ذیحجه یا اول محرم درگذشته است. این مطلب را همه‌ ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. بنابراین اقلیت قلیلی که در نهم ربیع الاول مراسم عمرکشان ( عید الزهرا یا فرحة الزهراء ) برگزار می کنند اساسا حدود هفتاد روز تأخیر می کنند و کارشان حتی اگر توجیه شرعی و عقلی دشته باشد ، دستکم از نظر تاریخی دچار اشکال است. ✅برای اطمینان می توانید به منابع تاریخی زیر مراجعه فرمایید که همگی آخر ذی الحجه را به عنوان تاریخ قتل عُمَر بیان کرده اند: ✅منابع تاریخی یا متمایل به تشیع : ۱. تاریخ ‏الیعقوبى ، یعقوبی، ج‏۲ ، ص۱۵۹ ، قرن سوم ، مولف آن شیعه است. همچنین تاریخ ‏یعقوبى/ ترجمه فارسی آیتی ، ج‏۲ ، ص۴۹ ۲. التنبیه ‏و الإشراف ، مسعودی ، ص۲۵۰ ، قرن چهارم ، مؤلف آن شیعه یا متمایل به تشیع است ۳. مروج ‏الذهب ، مسعودی ، ج‏۲ ص۳۰۴ و ص۳۲۱ ، قرن چهارم ، مولف آن شیعه یا متمایل به تشیع است. ۴. الفتوح ، ابن اعثم کوفی ، ج‏۲ ، ص۳۲۳ ، قرن چهارم ، مولف متمایل به تشیع است. ۵. مَسارّ الشیعه ، ص42 ، مؤلف: شیخ مفید (ره) پیشوای بزرگ شیعیان در اوایل قرن پنجم که خوشبختانه نسخه خطی اصلی این کتاب با دستخط مؤلف موجود است. در این کتاب نیز مرگ عمر در ذیحجه ذکر شده است. می دانیم که شیخ مفید(ره) از نظر عظمت علمی و تقوایی در حد عالی هستند تا جایی که برخی بر این باورند که به دریافت توقیع ( نامه ) از امام عصر (عج) مشرف شده اند. ✅برخی دیگر از تاریخی: ۶. الإمامة و السیاسة ، مولف ناشناس، ج‏۱ ص۳۹ ، قرن سوم ، مذهب مولف: نامعلوم ۷. المعارف ، ابن قتیبه، ص ۱۸۳ ، قرن سوم ، مذهب مولف: سنی ۸. أنساب‏ الأشراف، بلاذری، ج‏۱۰، ص۴۱۷ ، قرن: سوم ، مذهبِ مولف: سنی ۹. الطبقات‏ الکبرى، محمد بن سعد، ج‏۳ ، ص:۲۵۸ ، قرن سوم ، مذهب مولف: سنی ۱۰. تاریخ ‏الطبری، طبری، ج‏۴، ص:۱۹۱ ، قرن چهارم ، مذهب مولف: سنی ✅بد نیست بدانیم که قدیم ما شیعیان درباره اینکه « عمر در ذیحجه کشته شده » اتفاق نظر داشته اند و حتی مرحوم علامه مجلسی(ره) نیز به این موضوع اعتراف کرده است 📚بحارالانوار، ج‏۳۱، ص ۱۱۸ ✅البته مجلسی(ره) خود سعی کرده به هر قیمت شده ربیع الاول را تایید کند!! بعید نیست ایشان که در عصر صفوی می زیست از سوی حکومت یا جو جامعه تحت فشار بوده اند و از این رو به روایتی که از نظر سندی ضعیف است و از نظر متن نیز با مسلمات تاریخی و روایی در تعارض است استناد کرده اند! روایتی که مجلسی به آن استناد کرده از طریق دو راوی مجهول الهویه به احمد بن اسحاق قمی(ره) منسوب شده که سند و متن آن بسیارِ ضیعف است. ✅کفعمی از ابن ادریس حلی (صاحب کتاب السرائر) نقل کرده که درباره تاریخ نهم ربیع گفته است: " مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِیهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِیخِ وَ السِّیَرِ " ترجمه: « هر کس بپندارد عمر در نهم ربیع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاریخ و سیره در اشتباه است». سپس خود کفعمی تاریخ ذیحجه را صحیح دانسته می افزاید: « الإجماعُ حاصلٌ مِن الشیعةِ و أهلِ السنّةِ على ذلک» یعنی «شیعه و سنی بر این موضوع اتفاق نظر دارند» 📚کفعمی، مصباح الکفعمی = جنة الأمان الواقیة ، ص: 511 و مجلسی، بحارالانوار، ج‏۳۱، ص ۱۱۹ لینک ورود به کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
حکم_رفتن_به_مجالس_عید_الزهرا🌺 رفتن به مجالس عید الزهرا چه حکمی دارد؟ مرجع: ایه الله خامنه ای. 📤پاسخ: از نظر رهبری توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی حرام است و ایشان حکم را به صورت کلی داده اند و تفاوتی بین لعن خصوصی و لعن عمومی قائل نشده اند و لذا شرکت در این مجالس نیز حرام است. البته باید گفته شود که مقلدین همه مراجع عظام باید مراعات کنند و اینگونه مجالس را تشکیل ندهند و در این مجالس شرکت نکنند، زیرا اینگونه مجالس موجب سوء استفاده دشمنان شیعه می شود تا بتوانند به شیعیان اهانت کنند و بین مسلمانان تفرقه و اختلاف ایجاد کنند. لذا بر همه شیعیان واجب است از هر کاری که موجب از بین رفتن وحدت مسلمانان می شود، اجتناب کنند. در روایت آمده، که فردی به امام صادق (علیه السلام) خبر داد، که ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ما در مسجد می بینیم که مردی از طرفداران شما در مسجد علنی دشمنان شما لعن می کند و به آنها فحش می دهد!. حضرت پاسخ دادند، او را چه می شود!، چرا این کارها را می کند، خداوند او را لعنت کند که آبروی ما را می برد و زمینه تعرض به ما [و شیعیان و مکتب ما] را فراهم می سازد.[1] نظر مراجع عظام نسبت به :👇 ✍آيه الله مكارم شيرازي: لازم است از کارهایی که باعث تفرقه بین مسلمانان می شود خودداری شود و همه ی مسلمین در برابر دشمنان اسلام متحد شوند و ما روز نهم ربیع را به مناسبت شروع ولایت و امامت حضرت مهدی (عج) جشن می گیریم و این روزی است که به نام «فرحة الزهرا» معروف است. جشن گرفتن این روز یک امر عرفی است و وجه شرعی ندارد. بعضی افراد کارهای دیگری به این مناسبت اضافه کرده اند که ما در این مورد صحبتی نمی کنیم.[2] ✍آيه الله وحيد خراسانی: لعن علني، جایز نیست. ✍آيه الله بهجت: سب و لعن علنی و گرفتن این مجالس جایز نیست، در زمان ما که اهل تسنن در میان ما هستند. و چه‌بسا وسایل ضبط و استراق سمع داشته و از گفتار و کردار و افراد، و از صحنه‌ها عکس‌برداری کنند، و ممکن است این کارها موجب آزار و یا قتل شیعیانی که در کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.[3] 📚منابع: ۱. اعتقادات الامامیة، باب ۳۹، ص۱۰۸. ۲. استفتائات آيت الله مكارم شيرازي– هدانا. ۳. برگرفته از در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۳۸. /سانسور سالروز امامت توسط برخی جریان ها نهم ربیع الاول، نخستین روز امامت امام عصر حضرت مهدی موعود(عج) است. ولی همان‌گونه که همه می‌دانیم عده‌ای برای این روز مناسبتی دیگر _سالروز قتل خلیفه دوم_در نظر گرفته‌اند و به خاطر دلبستگی‌شان به آن عنوان، به هیچ وجه نمی‌پذیرند که روز نهم‌ربیع به عنوان روز آغاز امامت امام عصر(عج) نام‌گذاری شود. از این رو شبهاتی را در این زمینه مطرح می‌کنند. در ادامه به بررسی دو شبهه دراین‌باره می‌پردازیم. ☝️شبهه اول: «در سیره ائمه (ع) هرگز نداریم که توصیه به بزرگداشت آغاز امامت آنها شده باشد. جشن آغاز امامت یک بدعت است. اين روش فرزندان پادشاهان و سلاطين ظلم و جور است كه به دنبال مرگ پدر بودند تا خود به فرمانروايي برسند، در كجای تاريخ ديده ايد فرزندان ائمه از شهادت پدر بزرگوارشان خوشحالي كنند؟!» 🔺در پاسخ می‌گوییم: این افراد در حالی جشن آغاز امامت امام عصر(عج) را بدعت می‌دانند که با تمسک به قاعده «تعظیم شعائر الهی» و بسط مفهوم آن، بسیاری از رفتارهای موهن همچون قمه‌زنی را به عنوان مناسک مذهبی به حساب می‌آورند. اگر جشن آغاز امامت در سیره ائمه(ع) وجود ندارد، جشن میلاد ائمه(ع) هم وجود ندارد! توصیه به عزاداری برای سایر ائمه(ع) به غیر از امام حسین(ع) هم وجود ندارد! راهپیمایی برای عزاداری نیز در روایات نیامده است. چرا این عده جشن تولد را سیره مستکبرانه پادشاهان برای بزرگداشت خویش به حساب نمی‌آورند یا آن را برگرفته از فرهنگ غربی نمی‌دانند؟! به هرحال، امروز هیچ‌کس در روز نهم‌ربیع برای شهادت امام حسن عسگری(ع) شادی نمی‌کند و گره زدن آغاز امامت در روز نهم‌ربیع با مصیبت شهادت امام حسن در هشتم‌ربیع نوعی مغالطه است. ✌️شبهه دوم: آغاز امامت ولی‌عصر (عج) بلافاصله پس از شهادت امام حسن عسگری در روز هشتم‌ربیع اتفاق افتاده است نه نهم‌ربیع! 🔺در پاسخ می گوییم: اصل بزرگداشت آغاز امامت ولی‌عصر(عج)، عنوانی عرفی است و ریزبینی‌های عقلی درباره آن جایی ندارد. اگر توصیه به جشن میلاد ائمه(ع) یا آغاز امامت، مستقیماً از ناحیه شرع مقدس اسلام بیان شده بود، جای آن بود که برای تعیین آن دقت عقلی می‌کردیم. ولی هنگامی که این‌گونه بزرگداشت‌ها موضوعی عرفی و جهت احترام و یادآوری ذکر امام زمان(ع) است، باید دید عرفِ مردم چه روزی را برای آغاز رهبری و امامت قرار می‌دهد. لینک ورود به کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
درمان كردن با چشمه هاي آب گرم چه حكمی دارد؟ الإمام الصادق عليه‌السلام : نَهى رَسولُ اللّه‌ِ صلى الله عليه و آله و سلّم عَنِ الاِستِشفاءِ بِالحَمّاتِ ؛ و هِيَ العُيونُ الحارَّةُ الَّتي تَكونُ فِي الجِبالِ الَّتي توجَدُ فيها رائِحَةُ الكِبريتِ . امام صادق عليه‌السلام : پيامبر خدا ، از درمان با چشمه‌هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها ، چشمه‌هايى از آب گرم در كوهستان‌هاست كه بوى گوگرد دارد . . في المصدر : «بالحميّات» ، والتصويب من نسخة المجلسي في بحار الأنوار والمصادر الاُخرى .الكافي ، جلد 6 ، صفحه 389 ، حديث 1 ، تهذيب الأحكام ، جلد 9 ، صفحه 101 ، حديث 441 ، المحاسن ، جلد 2 ، صفحه 407 ، حديث 2424 نحوه وكلّها عن مسعدة بن صدقة ، بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 480 ، حديث 2 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 118 ============ چرا از درمان كردن با چشمه هاي آب گرم نهي شده است؟ عنه عليه‌السلام : كانَ أبي عليه‌السلام يَكرَهُ أن يَتَداوى بِالماءِ المُرِّ ، و بِماءِ الكِبريتِ ، و كانَ يَقولُ : إنَّ نوحا عليه‌السلام لَمّا كانَ الطّوفانُ دَعَا المِياهَ فَأَجابَتهُ كُلُّها إلاَّ الماءَ المُرَّ ، و ماءَ الكِبريتِ ، فَدَعا عَلَيهِما ولَعَنَهُما . امام صادق عليه‌السلام : پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار ، درمان كند . او مى‌فرمود : «نوح ، آن هنگام كه توفان به پا شده بود ، آب‌ها را فرا خوانْد و همه آنها به او پاسخ دادند ، مگر آب‌هاى تلخ و آب‌هاى گوگرددار. پس ، اين آب‌ها را نفرين كرد» . الكافي ، جلد 6 ، صفحه 390 ، حديث 4 ، بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 481 ، حديث 5 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 120 لینک ورود به کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
حدیث شریف کساء بصورت شعر: روايت شد از حضرت فاطمه حديث شريفی برای همه که روزی حبيب خدا مصطفی ابوالقاسم احمد رسول خدا محمد(ص) شهنشاه دنيا و دين که ما را پدر باشد آن مه جبين قدم رنجه فرمود در خانه ام منور از او گشت کاشانه ام بفرمود يا فاطمه بر تو باد سلام از من ای دخت نيکو نهاد بدو عرض کردم که ای نامور ز من برتو بادا سلام ای پدر سپس گفت آن شاه خوبان به من که ضعفی شده عارضم در بدن بگفتم پدرجان ز ضعف شما نباشد پناهم به غير خدا مرا گفت ای دختر بردبار کسای يمانی ما را بيار بپوشان مرا در کسای يمن بپوشانم او را سراسر بدن چو کردم به رخسار خوبش نگاه رخش می درخشيد مانند ماه درخشيدنی چون مه چارده بر آن ماه هرلحظه کردم نگه چو پوشاندمش جامه را بر بدن پس از ساعتی از در آمد حسن چو فرزند دلبندم از در رسيد سلامی بداد و جوابی شنيد بگفتا که ای مادر مهربان رسد بوی خوش بر مشام آنچنان که گويی بود بوی جدم رسول به پاسخ چنين گفت با وی بتول که ای نور چشمان مادر، حسن بهين ميوه ی نورس قلب من بلی، جد تو رفته زير کسا به زير کسا خفته آن پارسا حسن رفت نزديک جدِّ گرام چنين گفت بعد از ادای سلام که ای جد من ای رسول خدا دهی اِذنم آيم به زير کسا؟ جوابش چنين داد خيرالبشر تو را باد از من سلام ای پسر تويی وارث و صاحب حوض من مجازی که داخل شوی ای حسن به زير عبا رفت آن نور عين پس از ساعتی از در آمد حسين(ع) حسين کرد با مادر خود سلام سپس گفت از مهر آن نيکنام که ای مادر خوب فرخ سرشت مشامم شده پر ز بوی بهشت که گويی در اين کوی جدَّم بود چنين بوی خوش بوی جدَّم بود بگفتا به او مادر: ای نور عين تويی ميوه ی قلب مادر حسين بلي، جدّ والای تو با حسن به زير کسا خفته اند آن دو تن چو بشنيد آن کودک مه لقا چنين پاسخ از مادر باوفا به نزد کسا رفت و گفتا سلام حضور همايون خيرالأنام سپس گفت ای جد والا تبار رسولی که حق کرده ات اختيار مرا می دهي اِذن آيم به پيش؟ پذيری مرا در کسا نزد خويش؟ چنين داد شاهنشه دين جواب سؤال حسين زاده ی بوتراب تورا باد از من سلام ای پسر تويی شافع امتم سر به سر به تحقيق رخصت دهم بر شما که آيی به زير کسا نزد ما حسين شد چو داخل به زير کسا بيامد ز در شير حق مرتضی بگفت السلام عليک يا بتول سلامم به تو باد دخت رسول چو زهرا شنيد از علی اين سخن بگفتا به تو باد ای بوالحسن سلام من ای سرور مؤمنين وصيِّ به حق، ای امام مبين علي گفت ای دخت خيرالأنام رسد بوی خوش مر مرا بر مشام به نزد من اين بوی خوش گوييا نشايد جز از خاتم انبيا که باشد عزيز و دل آرای من اخيّ و پسر عمّ و مولای من بگفتا بلی؛ با حسين و حسن به زير کسا خفته شاه زمن علی با خبر شد چو از ماجرا روان گشت با وجد نزد کسا بگفت السلام ای رسول خدا دهی رخصت آيا ز احسان مرا؟ که با اِذنت ای خاتم انبيا بيايم به پيش تو زير کسا سلام ورا رهبر بی قرين جواب حکيمانه داد اين چنين به تو ای برادر سلام از من است که چشمم به ديدار تو روشن است تويی صاحب سيف و علم و قلم به دست تو باشد لوا و علم به تحقيق رخصت دهم بر علی که باشد علی ذات حق را ولی علی گشت وارد به زير کسا حضور شريف حبيب خدا چو من ديدم اين چار تن رفته اند به زير کسا نزد هم خفته اند روان گشتم از شوق سوی کسا رسيدم به نزديک آن چار تا سپس عرض کردم سلام ای پدر سلام ای پدر ای مرا تاج سر مرا می دهيد اِذن تا با شما شوم ملحق و آيم اندر کسا؟ پدر داد پاسخ به دختر چنين سلام پدر بر تو ای نازنين تويي دختر و پاره ای از تنم کجا ديده و دل ز تو برکنم بيا در برم ای عزيز پدر که ام ابيهايی و خوش سيَر چو زهرا مکين شد به زير کسا کسا عزتی يافت بی انتها محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) با حسن(ع) حسين(ع) پنجمی شد در اين انجمن چو رفتند اين پنج تن در کسا کسا شد منور چو عرش خدا رسول خدا از دو سوی کسا سوی آسمان برد دست دعا که يارب ز الطاف بی انتها تو محظوظ کن اهل بيت مرا هم اينان رعايت ز من می کنند هم اين ها حمايت ز من می کنند بود لحم ابدانشان لحم من بود خونشان خون من در بدن اذيت کند هر که اين چار تن اذيت نموده ست بر جان من کسی گر که غمگين کند حالشان مرا کرده غمگين ز احوالشان هر آن کس که جنگ است با اين چهار مرا کرده با جنگ خودشان دچار به صلحم اگر صلح گيرند پيش وگرنه شود خاطر من پريش هر آن کاو نمايد بر آنها ستيز ستيزم به او موقع رستخيز محبّ محبّان آنان منم به خشم بد انديششان دشمنم بود اهل بيت من اين چار تن که روشن ز آنان بود چشم من من از اين چهار؛ اين چهار از منند که پاکيزه گفتار و دل روشنند خدايا به برکات و غفران خود رضای خود و لطف و احسان خود نما شامل حال اين چار تن نظر کن خدايا ز رأفت به من از آن ها پليدی همی دور کن دل و ديده شان را پر از نور کن التماس دعا شجاعی ‍ لینک کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
⚡ مجمع نمایندگان طلاب، از انتخابات الکترونیک تا لزوم تحول در منتخبین 🔸 نهمین دوره انتخابات مجمع نمایندگان طلاب در موعد قانونی خود یعنی پایان سال 1400 در حالی برگزار خواهد شد که چند چالش جدی این انتخابات را منحصربه‌فرد کرده‌است. 🔸 مجمع نمایندگان که با دغدغه‌ی تعدادی از طلاب انقلابی و تاکید صریح امام خمینی و با هدف مشارکت بدنه‌ی طلاب در تصمیم‌گیری‌ها و ارتباط با سطوح تصمیم‌گیر حوزه تشکیل شده بود هم‌اینک پس از گذشت 32 سال افت و‌خیزهای زیادی را تجربه کرده است. افت‌وخیزهایی که به دلایل مختلف منجر به کم‌رنگ‌تر شدن نقش‌آفرینی این نهاد انتخاباتی حوزوی شده‌است. 🔸 اما هم‌اینک علیرغم همه‌ی آنچه که در هشت ‌دوره‌ی اخیر گذشته‌است، در آستانه‌ی اتمام دوره‌ی هشتم و برگزاری انتخابات دوره‌ی نهم قرار داریم که چند موضوع مهم در این زمینه مطرح است. 🔹 اصلی‌ترین نقطه‌ی قوت مجمع نمایندگان طلاب ساختار انتخاباتی آن است و نمایندگان خود را منتخب طلاب دانسته و با همین پشتوانه به دنبال ارائه طرح‌ها و انجام سایر وظایف محوله هستند. اما در انتخابات دوره هشتم مشارکت طلاب تنزل قابل توجهی داشته – که در جای خود به صورت مشروح به چرائی آن خواهیم پرداخت- و بیم آن می‌رود بخاطر شرایط کرونائی، انتخابات پیش‌رو با استقبال سردتر از گذشته نیز مواجه شود. بویژه آنکه سبک زندگی کرونائی در دو سال اخیر هم عملا حضور در محافل عمومی را برای همه‌ی‌ مردم دشوار کرده‌است؛ از سوی دیگر در دوسال گذشته جلسات حضوری طلاب شهرستان‌ها هم برگزار نشده‌است. در همین راستا پیشنهاد می‌شود برگزاری غیرحضوری انتخابات ( الکترونیک) مورد توجه مسئولان برگزاری قرار گیرد، چه آنکه بسترهای لازم فنی از طریق سامانه‌های مختلف از جمله سامانه‌ی مرکز خدمات حوزه برای تمامی طلاب فراهم شده است. اگرچه برخی مشکلات فنی مانند حوزه انتخابی وجود دارد اما مصلحت و منافع برگزاری غیرحضوری انتخابات به قدری بالا و مهم است که می‌توان راه‌کارهای مناسب هم برای این مشکلات فراهم نمود. 🔹 یکی از لوازم بازگشت مجمع نمایندگان طلاب به جایگاه واقعی خود تغییر اساسی بافت آن که شامل نمایندگان منتخب و به تبع آن کمیسیون‌ها و هیئت‌رئیسه و رئیس این مجمع است. بدون تعارف شرایط فعلی مجمع نمایندگان یک سازمان ایستا و بدون تاثیرگذاری خاصی است که عمده دلیل آن خود نمایندگان هستند. قطعا تحول جدی بویژه در بین نمایندگانی که طی چند دوره حضورشان تمامی ظرفیت خود را به کار بسته‌اند لازم است تا نمایندگانی با انرژی، پویا و دارای ایده‌ها و طرح‌های نوین وارد این مجمع شوند و کمیسیون‌ها و هیات رئیسه و بویژه رئیس هم متاثر از این تحولات، با ترکیبی جدید نهمین دوره را آغاز نماید. 🔹 از جمله دلایل کم‌رنگ شدن نقش مجمع نمایندگان، اعتقاد ونوع نگاه تصمیم‌گیران و نهادهای بالادستی به این مجمع است. به اعتقاد بسیاری از نمایندگان فعلی مجمع، متاسفانه شخصیت‌های بالادستی باور لازم به جایگاه مجمع و جدی گرفتن آن را ندارند و به همین دلیل نمایندگان هم عملا انگیزه‌ای برای نقش‌‌آفرینی و انجام وظایفی که بدان قسم یاد کرده‌اند ندارند. لازم است این نگاه و باور با مطالبه‌ی جدی بدنه‌ی حوزه علمیه و طلاب و اساتید محترم تغییر یابد. 🔸 آنچه که به صورت خلاصه بیان شد مسائل و اولویت‌های فعلی مجمع نمایندگان است و مباحثات تلاش خواهد کرد در روزهای پیش‌رو با هدف کمک به برگزاری پرشور و انتخاب آگاهانه طلاب، به بررسی دقیق‌تر این مسائل از جمله آسیب‌های موجود مجمع نمایندگان بپردازد. مشاهده متن در سایت: https://mobahesat.ir/23525 🔻🔻🔻 کانال طلاب وفضلای استان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘:جنجال افشای اسناد فساد بین المللی وفساد مالی عده ای درداخل کشور.... لینک ورود به کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh
جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان اثنی عشری بعد از پدرش امام باقر(ع) است. وی به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی هم‌زمان بود. امام صادق(ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانسته‌اند. بیشتر روایات اهل بیت(ع)، از امام صادق(ع) است و از این‌رو مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز می‌خوانند. امام صادق(ع) در میان پیشوایان فقهی اهل سنت نیز جایگاه بالایی دارد. ابوحنیفه و مالک بن انس از او روایت کرده‌اند. ابوحنیفه او را عالم‌ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. امام صادق با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، برضد حکومت قیام نکرد. او درخواست‌های ابومسلم خراسانی و ابوسلمه را برای برعهده‌گرفتن خلافت رد کرد. امام صادق(ع) در قیام عمویش زید بن علی شرکت نکرد و شیعیان را نیز از قیام پرهیز می‌داد؛ بااین‌همه روابط حسنه‌ای با حاکمان زمان خود نداشت. وی به جهت فشارهای سیاسی حکومت‌های اموی و عباسی از روش تقیه استفاده می‌کرد و به یارانش نیز چنین توصیه می‌کرد. امام صادق(ع) به‌منظور ارتباط بیشتر با شیعیان، پاسخ به سؤالات شرعی آنها، دریافت وجوه شرعی و رسیدگی به مشکلات شیعیان، سازمان وکالت را تشکیل داد. فعالیت این سازمان در زمان امامان بعد گسترش پیدا کرد و در غیبت صغرا به اوج رسید. در زمان او فعالیت غالیان گسترش یافت. ایشان با اندیشه غُلُوّ به شدت برخورد و غالیان را کافر و مشرک معرفی کرد. در برخی منابع آمده است امام صادق(ع) به علت احضار حکومت، به عراق سفر کرده و به کربلا، نجف و کوفه رفته است. وی قبر امام علی(ع) را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. برخی از علماء شیعه معتقدند که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت شهید شده است. برطبق منابع روایی شیعه، وی امام کاظم(ع) را به عنوان امام بعد از خود به اصحابش شناسانده بود؛ اما به‌منظور حفظ جان وی، پنج نفر، از جمله منصور خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد. پس از شهادت امام صادق(ع) فرقه‌های مختلفی در شیعه شکل گرفت که اسماعیلیه، فَطَحیه و ناووسیه از آن جمله‌اند. لینک کانال طلاب وفضلای استان اصفهان https://eitaa.com/MNT_Esfh