بغل براي خوب خوابیدن لازمه . دلم مي‌خواد گرماي تنت و ساعت‌ها حس کنم .

ولي منِ بي‌حوصله هر روز حوصله‌ی تورو داشتم .

چرا تعریف از خود نباشه ؟ اتفاقاً تعریف از خود باشه . تعریف از خوده ، من عالیم ، ده امتیاز براي من .

با شرایط سخت کنار میام ولي خب حسرت اینك همه چیز مي‌تونست جور دیگه پیش بره ، هميشه تو دلم مي‌مونه .

خوش به حال ِکبوترای ِحرم ِامام‌رضا ؛ نه درسی، نه کنکوری، نه کاری، نه وظیفه ای، هیچ . فقط گندم و ارزن ِاعلا و احترام و بق‌بقو .

کاش سنگ بودم ؛ دلتنگ ِهیچ‌ی نمی‌شدم .

لطفاً پناهگاه باشید نه پرتگاه .

معلومه ك دارم در مورد خودم حرف مي‌زنم . در مورد خودم ك همیشه دارم از بقیه مراقبت مي‌کنم ، توي تمام زندگیم ، مني ك احساساتم و غم‌هام و سردرگمي هام و ترس رو کنار مي‌ذارم و ي شوخي مي‌کنم ك شماها حالتون بهتر بشه و خوب به نظر برسید .. حتی وقتي خودم حالم خوب نیست ، وقتي نمي‌تونم نفس بکشم چون همه چي ترسناکه ، وقتي قفسه سینم احساس ِ.. وقتي نمي‌تونم ببینم ، حتی نمي‌تونم از بین غبار ببینم .