eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6039655132726039244.mp3
4.18M
❣﷽❣ ◾️ ◾️ کربلایی یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم سردم نکنی…طردم نکنی ◾️عزیزم حسین…عزیزم عزیزم عزیزم کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تواولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم…درمونده شدم ◾️عزیزم حسین…عزیزم عزیزم عزیزم محرمُ خونه نشین میمیرم منی که تو قبرم برات عزا میگیرم چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله با پهلوی زخمیش بالا سر گوداله نگاه مادرت شاهده قتل قاتله میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله وای ؛سرُ و صورتت چه نامرتبِ تویِ قتلگاه عزیز زینبِ صد پاره بدن…دست و پا مزن ◾️عزیزم حسین…عزیزم عزیزم عزیزم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6037403332912354477.mp3
2.52M
❣﷽❣ ✨ فدای تو نشه سرم مگه میشه جدا بمونم از حرم مگه میشه میمیره نوکر آقام اگه نیاد به کربلا قدم قدم اگه میشه به کربلات قدم قدم مگه میشه مگه میشه نخوای که نوکری کنم برای تو مگه میشه که یک نفس جدا شم از هوای تو مگه میشه دلم نخواد بیام به کربلای تو هرکی دلش گرفته اسمه تو رو می خونه پای پیاده بازم خودشو می رسونه آقای من حسینه نعم الامیر عاشقان آقای ما ظلم شکسته سرخی خون خدا اگر که با زبان عاشقی هنوز بیمه شده مسیر ما با شهدا با شهدا هر کی باشه نمیمونه به زیر دین با شهداشناخته میشه غربت امام حسین با شهدا ادامه داره نهضت پیر خمین مااز تبار میرزا مانند نسل قاسم فدایی حسینیم توی سپاه قائم ✨آقای من حسینه درمون چشمهای ترم کی میرسی منتقم صاحب علم کی میرسی اگه نباشی تارکه دنیای من خورشید پشت ابر غم کی میرسی آقای من شکستی پای ماتم امام حسین آقای من یه روز میای باپرچم امام حسین آقای من تویی تومرحم غم امام حسین قیام تو خروشه قیامته حسینه ظهور تو شروع امامت حسینه ✨آقای من حسینه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6039655132726039234.mp3
4.22M
.❣﷽❣ ⚫️ 👌👌 🎙کربلایی 🍃 کربلایی آوازت دنیارو گرفت ای دنیای بچگیام پرکردی روز و شبمو از فکرت بیرون نمیام حسین تو قلبم داره ریشه حسین که تکراری نمیشه حسین اون عشقه موندگاره حسین کی تنهامون میزاره زمان مرگم بیا ابا عبدالله دوست دارم خیلی یا اباعبدالله ندارم حرفی به جز همین یک جمله و صلّی الله علی ابا عبدالله ⚫️حسین مولا… ⚫️اباعبدالله… بعد از مرگم عاشقتم من حتی زیر لحدم هر چی گفتن میگم حسین آداب عشقو میدونم حسین قلبم بی تو سیاهه حسین آقا چشمم به راهه حسین تو اوج بی قراری میای یا نا کامم میزاری بریدم از خیلیا اباعبدالله به جز تو دارم کیو اباعبدالله میخوام حرف آخرم تو دنیا باشه و صل الله علی اباعبدالله ⚫️حسین مولا… ⚫️اباعبدالله… 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شور از زائران اربعین   از حرم برام بگو ، زائری که پا پیاده رفته بودی کربلا از حرم برام بگو ، از در ورودی از حسین حسین دسته ها از حرم برام بگو ، از نگاه به موج پرچما ز اشک زائرا   از خودت بگو برام ، به ضریح رسیدی یا که شد بری پایین پا از خودت بگو برام ، از تموم اتفاقای نجف تا کربلا از خودت بگو برام ، از کرامت هایی که ندیده بودی تا حالا   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم   از حرم برام بگو ، از یه سرزمین دیدنی که بیقرارشم از حرم برام بگو ، از روزای خوبی که یه عمر در انتظارشم از حرم برام بگو ، تا شاید منم یه لحظه حس کنم کنارشم   از خودت بگو برام ، از زمانی که رسیدی کربلا بگو برام از خودت بگو برام ، از یه جسم خسته تو شلوغی ها بگو برام از خودت بگو برام ، از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم   از حرم برام بگو ، از شباش علی الخصوص سحر کنار علقمه از حرم برام بگو ، از فراز روضه های غصه دار علقمه از حرم برام بگو ، از حریم با صفای تک سوار علقمه   از خودت بگو برام ، توی هوای کربلا نفس زدن چه حالیه از خودت بگو برام ، لحظه لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه از خودت بگو برام ، با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
کشتی نجات بشر دستمان بگیر ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر صبحتون حسینی ❣ لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
♦️‌ سلام امام زمانم 🔹‌ اے ڪاش ڪسے براے آقا تب داشت یادے ز امام منتظر بر لب داشت 🔹‌ قرباڹ غریبےات شوم °•مهدے(عج)جان•° اے کاش ڪه صاحب الزماڹ زینب داشت
برلبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام چشم من بی آنکه بیند، آن رخ زیبا سلام دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است آشنایی که غریبی می کنی با ما سلام آل یاسین خوانِ ارکان ظهورت گشته ام پا بنه بر دیده، پاسخ گو سلامم را سلام بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست روبه قبله هر نمازم می شود آقا سلام به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز کی شود چشمم دهد بر آن قده رعنا سلام در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام یاد ماهم باش وقتی می دهی در کربلا بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام یاد ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات می دهی وقتی برآن قربانی تنها سلام در فرازی که سلامت می رسد بر جسم او بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام یا درآنجا که نشسته، قاتلش بر سینه اش می دهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام رسول رشیدی راد دارد دوباره رنگ می بازد حنایم پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم راه گلویم را دوباره بغض بسته آقا ببین که در نمی آید صدایم دستی بکش بر این دل غربت گرفته شاید کمی آرام گردد دردهایم پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم آقا زمین خورده دوباره نوکر تو فکری به حالم کن که مشغول هوایم این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا بدجور دلتنگ اذان کربلایم وحید محمدی دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم روح الله پیدایی اشک غریب عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم باید وبال گفت به دستی که بی دعاست پایی که نیست در پی تو لنگ میزند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر زتو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه ی زهراییت کجاست حق می دهیم دل به دل ما نمیدهی ما سال هاست عادتمان لاف و ادعاست سجده بغیر تربت اعلی نمی کنیم مُهر قبول سجده ی ما مُهر کربلاست هرچه زدند باز زجایش تکان نخورد زینب کنار نیزه ی آقای سرجداست سیدپوریا هاشمی
تب وصال تورا شب شب به سر دارد کسی که از غم تو گریه سحر دارد هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست تعلقات برای گدا ضرر دارد چگونه زندگی اش راحت است و آسوده؟! یتیم اگر به دلش حسرت پدر دارد بیا برای غریبی ش گریه کن هرروز که او همیشه به خون جگر نظر دارد بگیر پشت درش دست خالی خود را فقیر وقت کرم فیض بیشتر دارد بگرد روضه به روضه برای دیدن او بگرد، یار به این روضه ها گذر دارد خدا کند که برات مرا کند امضا کنار او دل من میل یک سفر دارد به یمن تربت اعلای کربلای حسین نماز و سجده من لذتی دگر دارد.. سیدپوریا هاشمی درمانده ام به پاي شكسته توان ببخش وقت دعاشده ؛ به من از نو زبان ببخش لالم ،صداي من به تو گويا نمي رسد غير از تو را صدا زده ام،... مهربان ببخش فطرس براي خيمه سبزت شفابده بر بال زخم خورده من آسمان ببخش خیلی بدم،مرا تو حسين بن روح كن اين مرده را به يك نفس خويش، جان ببخش حال و هواي مسجد سهله سرم زده بر من دعاي ندبه در آن آستان ببخش أين الحسين...سينه من غرق آه شد شد صحبت از يزيد و لب و خيزران ببخش محسن حنیفی امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را چه شبهایی که همچون شمع سوزان تا سحر کردی نثار قبر زهرا اشک چشمان تر خود را بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا مهدی نشان شیعیان ده قبر زهرا مادر خود را بیا با هم بگرییم از برای غربت جدّت که شب بنهاد زیر گل گُل نیلوفر خود را... بیا و در کنار جسم خونین برادر بین به زیر تازیانه عمّۀ غم پرور خود را بیا مگذار تا جدّت به پیش خنده ی دشمن بگیرد در بغل با گریه نعش اکبر خود را بیا از جدّ خود بستان عموی شیر خوارت را که می نوشد به جای شیر خون حنجر خود را بیا مگذار جدّت از فراز نیزه ی دشمن ببیند زیر کعب نیزه، اشک دختر خود را بیا بنگر چگونه عمّۀ مظلومه ات زینب نهاده در بیابان لاله های پرپر خود را بیا چشم تر و لب های خشک تشنگان را بین که گم کردند در دشت بلا آب آور خود را استاد حاج غلامرضا سازگار
به تیغی حیف گیسویت گسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند انیس گریه‌هایم را گرفتند توانِ دست و پایم را گرفتند کمانی‌تر شدم از زینب افسوس سرِ پیری عصایم را گرفتند بهارم را چه سان پاییز و کردند دلم را از غمت لبریز و کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز و کردند غمت راهِ نفس بر سینه بسته ترک بر چهره ی آیینه بسته زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته از آن سرو علی بنیاد و صد حیف از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا ز تن افتاد و صد حیف حسن لطفی شبی از ناله چنان شام غریبان دارد همچو زینب غمی از داغ شهیدان دارد به لبش نام حسین وبه دلش داغ حسین آنقدرگریه نموده ست،به لب جان دارد باوجودیکه نبوده ست وندیده ست،ببین همچو زنهای حرم ناله و افغان دارد عوض آنکه بگرید ز برای عباس اشک افشان به لبش ذکرحسین جان دارد از لب تک به تک اهل حرم روضه شنید روضه هایی که نشان از دل سوزان دارد باورش هیچ نمیشد که تنی پاشیده غرق در خون اثراز سم ستوران دارد از غم کشته بی آب و به یاد عطشش چشم سیراب زاشک ولب عطشان دارد اززمانیکه شنیده ست حسینش زار شد قلب آشفته و احوال پریشان دارد میکشد ام بنین را غم و اندوه،مگر چقدر تاب وی از داغ عزیزان دارد؟ خونجگر گشته بسان همه دخترکان دیده ای خون شده چون چشم یتیمان دارد اسلام مولایی تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد چشمِ هر سوخته ای ،پهنه ی دریا می کرد با قدی خم به سرش می زد و می رفت ز حال با همین سر زدنش..بابِ سخن وا می کرد با سرانگشتِ خودش خطّ و خطوطی می زد وَ سپس ناله و اندوه...مهیّا می کرد صورتِ قبر برایِ پسرانش می ساخت وَ همانجا به دمی محشرِ کبرا می کرد روضه خوان بود و خودش گریه کُنی بی پروا با کلامی ،نَفَسی ولوله برپا می کرد خدمتی کرد به اولادِ علی بی منّت.. او کنیزیِ درِ خانه ی زهرا می کرد بر حسین ابن علی عاشقِ شوریده شد و بر قد و قامتِ او خوب تماشا می کرد وَ پس از روزِ دهم تا دمِ مردن یکسر.. ضجّه ها می زد و با خویشتن آوا می کرد حضرت اُمّ بنین با دلِ خونش هر روز تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد محسن راحت حق مشک خالی و پاره را تا دید موج باران ز دیده اش بارید یاد آن قامت قیامت کرد تا شنید از غمش به خود لرزید نفسش بین سینه بند آمد گه به هوش است میرود از هوش ناله آتشین کشید از دل مشک و را می کشید در آغوش بر سرش خاک بی کسی می ریخت بر سر و صورت از غمش می زد با قدی خم به دیده ای گریان بوسه ها روی پرچمش می زد مثل زهرای مرضیه او هم شب و روزش به گریه سر می شد روضه میخواند و یاحسین می گفت باغم او شبش سحر میشد ناله ها از سر جگر می زد تا زمشک دریده می گفتند سر به در میزد آن زمانی که از گلوی بریده می گفتند... محمد حبیب زاده
زبانحال حضرت زینب در بازگشت به مدینه شاعر : غلامرضا سازگار     نوع شعر : مرثیه     وزن شعر : مفعول مفاعلن فعولن     قالب شعر : غزل     بـاز آمـدم از سـفـر مـدیـنـه           راهــم نـدهـی دگـر مـدیـنـه هفتاد و دو داغ روی داغـم           آتـش زده، بر جـگـر مـدینه راهم ندهی به خود که دارم           از کرب و بـلا خـبـر مدینه با داغ حسین، چون کنم رو           بـر قـبـر پـیـامـبـر مـدیـنـه؟ یک جامه، ز هیجده عزیزم           آورده‌ام از سـفــر مــدیــنـه با هر قـدمم به پیش رو بود           پشت سـر هـم خـطـر مدینه بودند مـواظـبـم به هـر گام           هـفـتـاد بـریـده سـر مـدیـنـه والله به چـشم خـویش دیـدم           چوب و لب و طشت زر مدینه هفتاد و دو داغ اگرچه می‌زد           دائـم به دلــم شـرر مـدیـنـه والله که داغ آن سـه ســالـه           خـم کرد مرا کـمـر، مدیـنـه شمشـیـر حـسیـن، بـودم امّا           بر سنـگ شدم سـپـر مدیـنه گه در دل حبس، گه خرابه           کردم شب خود سحر مدینه کشتند سکـینه را به گـودال           روی بــدن پــدر، مــدیــنـه خورسندم از اینکه در، ره دوست           دادم، دو نکـو پـسـر مدیـنه با آن‌همه غم، مصیبت شام           بود از همه سخت‌تر مدیـنه در شام بلا به چشم تحـقـیر           کـردنـد به ما نـظـر مـدیـنـه ای کاش شوند همچو «میثم»           بر ما همه، نوحه‌گـر مدینه
4_6026051188888189709.mp3
781.9K
▪️🎤زبانحال مازندرانی شهادت امام حسن(ع) ◼️◼️◼️▪️⬛️⬛️⬛️⬛️▪️⬛️⬛️⬛️ دل هر مرد وزن ره غم دپیته زینب حسنِ سه ماتم بهیته نصفه شو خوِرِ عزا بشتوسه شه برار حسنِ صدا بشتوسه بته خاخربلاکش زینبِ زار برو خاخر بعی مه غم گرفتار برو که سم مه کار ره توم هاکرده دشمن ته روز روشن شوم هاکرده الهی خاخری در این روزگار نهووه مرگِ شه برار گرفتار زینب بورده برار سرِ بالا بته تره چیعه خاخر ته فدا بته خاخر برو مسموم بهیمه مثل شمع زره زره توم بهیمه طشتی بیار مه ور مه حال خرابه جیگر پاره بیّه مه دل کبابه وقت بوردن بیه ای خاخر زار برار حسین ره ته هاکن خبر دار بعو تا دیر نیّه بیعه مه کنار وصیت دارمبه بووه مه غمخوار انده مظلوممه خاخر به دنیا برمه کنده مسّه ماهی دریا حسین بمو برار یار بهووه وقت مردن ونه غمخوار بهووه بته برار کی تجه ظلم هاکرده ته اوی کوزه ره کی سم دکرده حسین برار وصیت دارمه ته جا مه وصیت مو به مو هاکن اجرا مه نعش ره غسل هاده ای جان برار مره دفن هاکنین مه جد کنار اگر دشمن نشته میون گلزار مره دفن هاکنین مه جد کنار اگر مانع بعینه قوم نسناس برار جانه ته و جانه مه عباس نکنه خشم هاکنه اون دلاور بکوشه فرقهٔ نامرد وکافر نخامبه خون ریزی و کشت وکشتار نزاع بووه مه دفن سه به گلزار حسین جان بعد من برار امامی دلسوز ورهنمای خاص وعامی ته ونه کربلا هاکنی ایثار بکف بیری شه جان ره در رهه یار (صفا) یاری هاده دین خدا ره اتی بعو مصیبت مولا ره جناتیان