eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5873057306979075001.mp3
1.99M
پیرخرابات کبریایی همچو علی شهسوار هستی شان تو عنوان لافتایی لاله ی زیبای باغ مولا جلوه رخسار حق تعالی پسرام النین و زهرا دلبرو رعنا و باصفایی2 تودل دلبردلدار ماییی شراب وساقی کوثر مایی حورملک عبد سینه چاکن عاشق و دیوانه هلاکن عرش خدا زره ای زاین خاکن تو ابوفاصل دعشق خدایی قد رشید تو تا نداره مثل تو زیبا علی نداره تو دل دلبرو دلدار مایی دل تو هرلحظه با حسین است عشق کلام تو یا حسین است لیلی لیلا توراحسین است ولی تو خود لیلی خدایی تو دلدودلبرودلدار مایی امام رضا خلقت هستی به ناز شستت علم زینب  قیام دستت دل  رقیه خراب و مستت که  تو دل انگیز  دلربایی تیغ تو بران چوتیغ حیدر نعره ات است لرزان به پشت لکشر که  تو سپهداریو دلاور که تو علمدار کربلایی دل تو هرلحظه باحسین است تیکه کلام تو یا حسین است
اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر چهرۀ پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » - بر صورت نورانی مهدی بگوئید صلوات - چون می بینی اورا نمی شناسی بگوئید صلوات - جهت خشنودی و سلامتی آن یوسف زهرا - بر ثانیه ثانیه تا ظهور ش بگوئید صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » برخاتم اوصیاء مهدی صلوات برصاحب عصر ما مهدی صلوات خواهی که خداوند بهشتت ببرد بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » برچهره پر ز نور مهدی صلوات برجان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیّا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر صورت نورانی مهدی بگوئید صلوات - چون می بینی اورا نمی شناسی بگوئید صلوات - جهت خشنودی و سلامتی آن یوسف زهرا - بر ثانیه ثانیه تا ظهور ش بگوئید صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر جلوه ی روی مهدی صلوات بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات ما را نوبد چو هدیه یی در خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » صد شاخه گل محمدی با صلوات تقدیم امام عسکری در عتبات جز حضرت مهدی نبود نائب او آغاز امامتش درود و صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » گویم همه دم در انتظارت صلوات بر روی نهان و آشکارت صلوات روزی که به کعبه چهره ات بنمایی با هستی خود کنیم نثارت صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر مهدی و آن هاله ی نورش صلوات بر خال ِ لب و جام ظهورش صلوات بی پرده همه انس و ملک می گویند بر سال و مه و وقت ظهورش صلواتای منتقم خون قتیل العبرات وی بانی روضه، ای خداوند نجات تّبکی لِمّصائبِه صباحاٌ و مساء بر گریه ی صبح و شامگاهت صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای حُب ِ تو مایه ی تمام حّسّنات وی بُغض ِ توعلت تمام خطوات بر پا شده خیمه ی عزای جدت یک لحظه بیا میان ما با صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای ازگل ِ روی ِ تو زمین پر زِ نبات وی عطرتو مایه ی تمام نّفّحات ای صاحب نفحه ی گل نرگس ویاس بر عطر گل نرگس و یاست صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای منتقم خون قتیل العبرات ای صاحب روضه ی اسیر الکُربات بر مجلس روضه ای که بر پا گشته بگذار قدم به چشم ما با صلوات بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات بر چهره آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » گفتم که خدایا مرادی بفرست طوفان زدهام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه ی یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید در سعی و طواف، روی مهدی صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » برخاتم اوصیاء مهدی صلوات برصاحب عصر ما مهدی صلوات خواهی که خداوند بهشتت ببرد بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » خوانم همه جاه که زنده هستم صلوات خیزد ز دل خدا پرستم صلوات ای مهدی دین زدیدن ماه و فلک با یاد رخ تو میفرستم صلوات صلوات امام زمان(عج) 🍀🍀🌸🌹
‌‌❣﷽❣ 🔘 🔘 🔳السلام علیک یا بنت امیرالمومنین، یا ام کلثوم .. آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور ناموسِ کبربایم، نورِ دلِ پیمبر هم دخترِ امامم، هم یادگارِ عصمت یعنی برایِ زهرا آیینه دارِ عصمت از کودکی هماره هم دم به مجتبایم آگاه از تمام اسرارِ کربلایم مانندِ خواهرِ خود غرق نوائب(مصیبت ها) من اُم المصائب است او اُخت المصائبم من با هر مصیبتی که دیده‌ست زینبِ من یک عمر آشنا بود خر روز و هر شبِ من چون خواهرم عقیله هستم زِ غم لبالب در هر غم و بلایی بودم کنارِ زینب از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم جز ماجرایِ گودال چیزی دِگر نگویم هر بار زینب آمد از خیمه‌گاه بیرون دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون همراهِ خواهرِ خود در اوج آن بَلیّه من بودن و سکینه بر تل زینبیه تا واژگون شد از اسب آقایِ ما به مَقتل خَدِّ التَّریب گردید مولای ما به مقتل دیدم که برقِ شمشیر دور و برِ حسینم انبود شد برایِ ذبحِ سر حسینم وجه خدا به گودال با کَلب شد مقابل شیب الخضیب افتاد ناگاه دستِ قاتل خنجر زِ کین کشید و خنجر نمیبریدُ خواهر به چشم دید و فریاد میکشیدُ قاتل به پیشِ خواهر هم پیشِ چشم مادر تا جسم پشت و رو شد بنشست رویِ پیکر چون خواست رأس او با جور و جفا بِبُرد تا با دوازده ضرب ، سر از قفا ببرد خون خدا زِ رگ ها تا که به جوش آمد فرمود یا «بُنّی» آه ای غریبِ مادر کشتند و از تنت رفت پیراهنت به غارت ای زینبم به تن کن پیراهنِ اسارت رأسم رَوَد به نیزه، همراهِ اهل بیتم تا بشنوم زِ نزدیک خود آه اهل بیتم دور از دو چشم عباس بیند حرم اسیری ای وای از کنیزی .. ای وای از حقیری .. عباس من کجایی؟! برخیز غیرت الله در مجلسِ شراب است در حصر عصمت الله *آری .. دردهای ام الکثوم هم همان دردهای زینب بود .. بمیرم برات خانم .. * ➖➖➖➖➖➖➖
⚫️ این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه در منطق و کلام ببین مثل حیدرش بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش «کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد تصویری از شکستن نخل تناورش اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش
ای آینه دار پنج معصوم! در بحر عفاف دُرّ مکتوم پرورده‌ی دامن ولایت مظلومه‌ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات مجهول مهر تو به کائنات معلوم شیرازه‌ی شرع از تو محکم منظومه‌ی عشق ازتو منظوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ''ام کلثوم'' آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره‌ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی هم بردل پاره پاره از زهر هم پیکر پاره پاره دیدی پامال تن عزیز خود را از مرکب ده سواره دیدی بر دست حسین غرق درخون قنداقه‌ی شیرخواره دیدی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم راز شهید نینوایی دم ساز غریب کربلایی برخرمن هستی ستم‌کار سوزنده لهیب کربلایی درآتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن جا که خطابه کارسازست توفنده خطیب کربلایی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی ✍مرحوم
قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست نوکر شدن، سلمان شدن، منّا شدن کم نیست اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست اصلا از آنجایی که او زِینِ أَبِ ثانی‌ست باید بگویم زینت بابا شدن کم نیست در جان دختر حُسن مادر می‌کند جلوه حانیه و حنانه و حسنا شدن کم نیست باید که کوثرزاده را کوثر صدایش کرد آیینه‌ی صدیقه‌ی کبری شدن کم نیست مادر به اولادش دلش گرم است، بی تردید چشم و چراغ خانه‌ی زهرا شدن کم نیست حوریه‌ای از حوریان دامن زهراست إنسیه‌ی إنسیة الحورا شدن کم نیست از برکت زانو زدن در محضرش یک عمر ساره شدن، هاجر شدن، حوا شدن کم نیست در باطن او نور عصمت می‌شود پیدا الگوی زهد و پاکی و تقوا شدن کم نیست بی شک پناه حجت حق، زینب کبری‌ست با این مراتب، زینب صغری شدن کم نیست با یک نظر بر چهره‌ی ماه بنی هاشم پی می‌بری تاج سر سقا شدن کم نیست زهرا و اولادش شفیع المذنبین هستند از شافعان محشر فردا شدن کم نیست مرثیه‌اش اشک ملائک را در آورده مرثیه‌خوان عصر عاشورا شدن کم نیست با لشگر آمد کربلا، بی لشگرش کردند یک نصف روز و این همه تنها شدن کم نیست خارمغیلان، ظلمت شب، سایه‌ی دشمن شب تا سحر آواره‌ی صحرا شدن کم نیست با یاد عصر روز عاشورا زمین خوردن یا با عصا از بستر خود پا شدن کم نیست ✍
به هر که روزِ ازل "نعمتی" عطا کردند مرا به "روضه‌ی ارباب" مبتلا کردند دلم خوش است گره‌های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه» وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرب و بلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه‌ی تو... مرا به لطف «حسن» با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند * * جماعتی که تو را می‌زدند در گودال فقط به تو نه... به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه‌ها که زینب کبری ندید در گودال... سنان و حرمله با پیکرت چه‌ها کردند... ✍
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم آن‌که تو را دارد دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه عاشق برای گریه کردن جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را پَس می‌زند انگار در جنّت است و آب کوثر را نمی‌خواهد گریه کنت با دست، بر سر می‌زند یعنی از غُصه‌ی ذبح سرت، سر را نمی‌خواهد * * داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیندازند پوشاندن پیکر دگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام راهب فقط فهمید مویت شانه می‌خواهد سروده گروه ادبی
من و شور و نوا شب‌های جمعه وَ قلبی مبتلا شب‌های جمعه قيامت می‌شود در صحن قلبم به ياد کربلا شب‌های جمعه ✍
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم ذکر "حسین" اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پُر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم شب‌های جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم ✍
5887-1665310768328.mp3
357.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اول ماهه خدا گواهه دلم اسيرو چشام به راهه ز عشق دلبر هرکي نخونه خدا مي دونه عمرش تباهه بزن مي بزن کف با دل همساز بيا عشقت و امشب کن ابراز به شادي به جشن امام باقر(ع) ثواباي اين ماه گشته آغاز يا ابن الزهرا مرغ دل من ميون سينه پرزده امشب سوي مدينه به عشق دونه به روي بومِ امام باقر(ع) امشب مي شينه غلام امام باقر(ع) هستم ز جام ولايش مست مستم به قال الباقر و قال الصادق منم به شيعيانش پيوستم يا ابن الزهرا اومده دنيا دلبردلها سيدومولا آخر عشقا چشاي نازش کعبه ي عشقه دورش ميگردن تموم دنيا به دستش عصاي موسي داره به لب هوي عشق عيسي داره به رخ رنگ و روي طاها داره هرآنچه که حُسنه يکجا داره شاعر : رضا تاجیک