eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت 🏴 ............................................. .(بند اول). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ حسین جانم .(بند دوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟ چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم .(بند سوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟ زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد پر از چنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم ............................................... .👇
. 📋مقتل (ع) (ع) (س) (ع) ............................................ .( امام صادق فرمود شب جمعه میایم بالا سرتون ، کربلا همه آرزوشون این بود اباعبدالله بیاد بالا سرشون هر شهیدی رو زمین می‌افتاد صدا می‌زد یا اباعبدالله. با یه صدای بریده بریده‌ای دا می‌زد عمو بیا عمو بیا عمو بیا! شیخ جعفر میگه : هر بار مرکبی از قاسم رد شد عمو رو صدا زد قاسم روضه خون اباعبدالله است یه نمونش وقتی فرمود «إن تُنكِروني فَأَنَا فَرعُ الحَسَنْ» روضه خوند برا اباعبدالله راوی میگه : اشکاش جاری بود « هذا حسینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَنْ» این آقایی که امروز دورش گرفتید پسر مصطفی است وارد میدان شد فرمود قاسمم «اَنت من اَخی عَلی مِن » تو بوی حسنمو می دی ، چطور راضی شم میدون بری ! امام حسن اون لحظه‌های آخر گریه می‌کرد می‌فرمود «لا یَوم کَیومِکَ یااَبا عَبدِالله» دارم می‌بینم حسین ۳۰ هزار نفر دورت می‌کنن اول سرتو از تنت جدا می‌کنن ، این زن و بچه نشستن ، زینب نشسته ، قاسم نشسته ، اول سر از تنت جدا می‌کنن ، بعد زن و بچت رو اسیری می‌برند! حسین جان یه خواسته ازت دارم داداش «کلَ اولادی حافِظاً و ولدا» یعنی مراقب بچه‌های من باش براشون پدری کن ، حالا اومده داره میگه اجازه بده برم میدان ، قربونت برم زره اندازت پیدا نشد! قاسم این شمشیری هم که بستی رو زمین کشیده میشه علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من وارد معرکه که شد صدا زد آن حرامی رو یابن سعد چرا آخرتت رو به دنیا فروختی؟ همینطور داره نگاه می‌کنه نوجوان ۱۳ ساله این کیه بهش عمامه بستن کلاهخود بهش اندازه نیست؟! یابن سعد آیا به مرکبت آب دادی یا نه؟ صدا زد این چه سوالیه می‌پرسی آره.آقا فرمود : ادعای اسلام داری حسین لبش تشنه است. اشکاش جاری بود هی صدا می‌زد بابا حسن جات خالیه الان ، یادتونه تو فتنه روح الله عجمیان ۱۷ نفر می‌زدن یادتونه چیکار کردن با بدنش مدینه‌ام همینطور بود ، همه ریختن سر مادر سادات هرکی با هرچی دستش بود فاطمه رو می‌زد اینم نوه بی بی مادر زیر دست و پا افتاده بود. مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند تا فهمیدن پسره حسنه شروع کردن زدن ، گفت من می‌دونم باید چه کار کنیم! شروع کردن سنگ بارانش کردن اینقدر بهش سنگ زدن دیگه رمق نداشت ، مقتل نوشته دو نفر از بالای مرکب رو زمین انداختن آنچنان با نیزه به پهلوش زدن گل حسن رو زمین افتاد. یه آقایی هم با نیزه از بالای مرکب رو زمین انداختند اباعبدالله یه لحظه‌ای رسید دید قاسمش پاهاشو داره رو زمین می‌کشه فرمود قاسمم واسم سخته تو پاهاتو رو زمین می‌کشی ! از عمه کاری بر نمی‌آید سر قاسم و به دامن گرفت یک ساعت نگذشت کی بخواد سر اربابه ما رو به دامن بگیره « یَفصَح بِرِجلِه» یعنی حسین پاشو به زمین می‌کشید یه وقت چشاشو باز کرد سینه سنگینی می‌کنه یه وقت نگاه کرد قاتل رو سینه نشسته. همه منتظرن ، مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه، به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه ................................................ مسعود پیرایش 👇
. فاطمه بنت اسد سلام الله علیها مادر حیدر و مادر احمد مولاتی فاطمه یا بنت اسد در عزای تو گرید مرتضی آه و واویلا آه و واویلا بقیع از داغ تو گشته نوحه گر کفنت شد پیراهن پیغمبر کعبه زین ماتم شد نوحه سرا آه و واویلا آه و واویلا خوانده پیغمبر در ، قبر تو تلقین گفت از خدا و امیرالمومنین بر جسمت نماز خوانده مصطفی آه و واویلا آه و واویلا 👇
. |⇦•برسانید نگار.... علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا : ایام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5990153422731479676.mp3
4.98M
|⇦•برسانید نگار...... و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
. بند اول سر به‌سجاده‌ی شکر می‌ذارم چون که آقا منو باز خریده صدای دعاهامو انگار شنیده بعد چن‌وقت غم دوری حالا انتظار حرم سر رسیده دل من به‌صحن‌وسراتون پریده ببین صحن چشمام پر از انتظاره دوباره تو دستم بلیط قطاره دیگه از دودنیا نه هیچی نمی‌خوام آخه راهی مشهدم با رفیقام "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند دوم فکر این که می‌بینم حرم رو خواب‌ُ از چشمای من ربوده ببین زیر چشمام سیاهه کبوده این درسته که گریه ثمر داشت اما این کار اشکام نبوده آقا مطمئنم که لطف تو بوده اگرچه حقیرم اگه پر گناهم ولی دلخوشم که تو دادی پناهم نه کفتر، نه آهو، کلاغ سیاهم ولی باز تو آقا، منو دادی راهم "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند سوم وقتی که اولین‌بار به صحن باصفای گهرشاد رسیدم دیگه از بهشت خدا دل بریدم تا چراغونی‌های حرم‌رو با چشای پر از گریه دیدم تو رویا به شهر مدینه رسیدم درسته که مشهد پر از شور و نوره بقیع بی‌چراغه، بقیع سوت‌وکوره چهارتا مزار بدون نشونه با قبرای خاکی دلُ می‌سوزونه "یاحسن‌جان، حسن‌جان ، حسن‌جان" ۳ .👇
احوالات ورود به مدینه ای دل وطنه مکه مسافر لری گلدی اهل حرمون باشدا قرا معجری گلدی صدّیقه ی کبری دیدی ای شهر مدینه زهرا قیزینون صورته اشک تری گلدی سن ائتمه قبول عترت یاسین پوزولوبدور سانما سنه آزاده لرون رهبری گلدی دستور ویروب زین العبا خیمه قورولسون فوراً قاباقا نوکر و فرمانبری گلدی خیمه قورولوب زینب علیا دیدی نوحه معناده غمه فاطمه ی اطهری گلدی امر ائتدی بشیره آقا گئت شهره خبر ویر خیر البشرون عترت غم پروری گلدی امرین ایدوب اجرا اَله قاره علم آلدی تئز اولدی حسین وای دیلینون ازبری گلدی سسلندی بیلون قتل الحسین اهل مدینه دل کرب معلّاده قالوب دلبری گلدی قاره گیونون قاره چکون یکسره شهره چون ئولدی حسین نائب پیغمبری گلدی قیزلار کی ایگرمی بش اولاردی سایی گئتدی یوللاردا چوخی ئولدی بورا کمتری گلدی زهرا قیزینون قامتی غمدن بوکولوبدور آق زلفیله بطحایه وفا مظهری گلدی اوغلانلاری اللرده اولوب امّ بنینون نه فضلی نه عبّاسی نه ده جعفری گلدی پیشوازه چیخون تازه گلین لر قالا ایوده یوخ گوشیده گوشواره حسین دختری گلدی تأخیره سالا طویلارینی تازه جوانلار چون اکبروزون شهره غم دیگری گلدی گلسون آنالار صود امری قالسون ایوینده شه بانوی دینون دیمیون اصغری گلدی اللرده ئولوبدور صود امر اوغلی ربابون ترپدمگه خالی بشیگین مادری گلدی وقتی کی بشیر کوی بنی هاشمه چاتدی صغرا ایله فکر ائتدی گئدن ائللری گلدی عرض ائتدی الیمدن یاپوش ای جدّه گئدیم من شهرین ایله بیل ماه ملک منظری گلدی فرمایش ایله فاطمه اولسون گوزون آیدین گئتمیشدی جوانان وطن مفخری گلدی منلن گئدک آچ اکبریمون باغلی اطاقین صغرانون ایوه دلبر و مه پیکری گلدی روشن ایلیوم شمع و چراغین اوز الیملن گلزار وفانون گل نیلوفری گلدی سویلردیم علی جان طویوا آرزیلاریم وار وار شکریم حقه سوزلریمه مشتری گلدی دعوت ائدروک تازه جوانلار طویا گلسون الده گوررم تای توشونون عنبری گلدی صغرا نئجه کی چادره محنتله یتیشدی بیر عورت او گون الده قرا معجری گلدی سالدی باشینا بیلدی علی اکبر ئولوبدور گوز یاشلی دیله اکبرون اول خواهری گلدی گل جدّه ایویم گور نئجه یثربده یخلدی قارداشیم ئولوب اوستومه غم لشکری گلدی غش ائتدی دوشوب تپراقا محبوبه ی اکبر یاندی حالینا جدّه ی نوحه گری گلدی نصف شبیدی اشک ترین توکدی (( معزی )) فریاده بو شعرینده حسین نوکری گلدی ** حاج یوسف معزی اردبیلی برچسب‌ها: یوسف معزی اردبیلی
رحلت حضرت پيامبر اسلام ،زبانحال حضرت زهرا(ع) باآهنگ:گلمیشم فغانه يانه يانه عمه آچ گوزون دانیشدور سن بودل غمینی دشمنین ایچینده قویما تک علینی اولموشام بابا گریان فاطمه‌ سنه قربان آچ گوزون اماندور(۲) گیتمه بوجهاندان. ای بابا اماندور عترتین گورورسن غمده باغریقاندور عارضه بوگوزیاش گورنئجه رواندور دشمنین جفاسی گون کیمین عیاندور قویماتک قالا عترت ترک ایدربیزی امّت آچ گوزون آماندور(۲) گوربابا حسنله آغلوری حسینین دوزموری فراقه نورهردو عینین آرتوروب غمینده ناله سی علینین فاطمه اوجالدوب ناله وانینین اولمویور منه چاره باشیما سالوم قاره آچ گوزون اماندور(۲) غسل ائدورعم اوغلوم گورنه يانه يانه زینبیله کلثوم دوندی باغریقانه دشمنین الینده دویدون ایندی جانه غصب اولوب خلافت آیری بیرزماندور کوچه ده دگر سیلی بوئوزیم اولارنیلی آچ گوزون اماندور(۲) یومدی گوزلرینی خاتم رسالت مرتضی علیدن غصب اولوب خلافت‌ باب وحیه حمله‌ ایلویوب جماعت فاطمه دوگولدی اولدی چوخ جسارت قمچی ووردی چوخ ثانی سینه ده آخوب قانی آچ گوزون اماندی(۲) سجده ده علینون یاره دن آخوب قان آل مصطفانی اولدی دیده گریان کربلاده اوغلی گئچدی باش وجاندان صاحبیله سیفی اولدولار پریشان قان اولوبدی گوزیاشلار نیزه یه گئدوب باشلار آچ گوزون اماندور(۲) حاج عباسعلی دهقان(صاحب 👇