eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
banifatemeh-shoor-2.mp3
1.14M
|⇦•من از همه خسته ام... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فداے‌غربتٺ حسـن جان💔 بعدِ ڪوچہ فقط ڪارِ این پسر زاریسٺ هنوز نالہ مـادر بہ گوشِ او جاریسٺ علیسٺ ڪشتہ دیوار و در ولے پسرش حسـن قتیل ڪبودے ضربہ ڪاریسٺ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
motiee-zamine2.mp3
1.7M
|⇦•شنیدم در خونه ها رفتی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حمید ابوالحسنی.m4a
13.14M
🌷معبری به سمت آسمان🌷 ✨˼بِںــــم‌ِرَب‌‌شهادت💚. . . ┏━━━🌸🕊☘━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌شهیدِبزرگوار:حمید‌ابوالحسنی ┗━━━🌸🕊☘━━━┛ 🕊 ...🍃 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅
‍ چقد احمد شاملو قشنگ میگه که: اشک‌ها را پشت لبخندی مخفی می‌کنیم؛ که خیلی درد میکند‌ و هیچ‌کس نمی‌فهمد ما را درد همین نفهمیدن می‌کشد نه زخم ها ❤️🍂☕️♥️
تا خواسته‌ام از تو ترا خواسته‌ام از عشق تو خوان عشق آراسته‌ام خوابی دیدم و دوش فراموشم شد این میدانم که مست برخاسته‌ام
‌‌از نظر من "دورت بگردم" خاص‌ترین قربون صدقه‌ست و در واقع همون "به گِرد یار می‌گردم" مولاناست♥️
‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‎‎‎‌‌‎‌ ❤️ از چه بنویسم ؟ از دلتنگی‌هایم که دائمی شده ؟ یا از نبودن‌هایت که معلوم نیست تا چقدر مانده به ابدیت قرار است ادامه بیابد ؟! از کدام بنویسم که دلت نشکند و تلخ نباشد ، که بعدها نگویی نامه‌هایت زهر دارند ! نه .. بگذار از خودِ خودِ تو ، که در تمام لحظاتم نیستی امّا بودنت حس می‌شود بنویسم ! از چشم‌هایت بنویسم که وقتِ باریدن چقدر مظلوم می‌شدند و وقت خندیدن ، زیباترین چشم‌خند دنیا را نصیب من می‌کردند ، چه زیبا نگاهی داشتی و چه مهربان چشمانی ... ابدی جان باور کن فراموش نمی‌شوند آن دو تیله‌ی سیاه حتّیٰ با مرگ ، حتّیٰ با بیماری‌های شوم ! بگذار از دست‌های گرمت بنویسم که بودنشان در دستانم خوشبختی بود و نبودنشان بی‌نهایتِ بدبختی ... از نفس‌هایت ، از بوسیدنت ، از بودنت ، از خندیدنت ، از گریستنت ، از چه و چه و چه ... الا دل ! که از دلت نمی‌توان نوشت ! مثل همان‌ وقتی که از خدا نمی‌توان در قلم وصفی آورد ! بد به‌ حال آنانی که تو را نمی‌شناسند و نمی‌دانند موهبت هم‌دل شدن با تو حتّیٰ ثانیه‌ای چقدر دلپذیر و زندگی‌بخش است ! ابدی جان ، دور که می‌شوی حجم دوست‌داشتنم نسبت به تو بیشتر و بیشتر می‌شود و چه حیف که با دورتر شدنت سرمای حوالی تو هم بیشتر می‌شود ! دلتنگِ بی‌وفایی‌هایِ همیشگی‌ات هستم و باز اگر دوریت را طاقت آوردم می‌نویسم از خودت برای خودت که خیلی وقت هست گمش کرده‌ای : )🙂🌱 ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌
به تامّل بگذر از دل ویرانه‌ی من هر ندایی شنوی مرثیه‌ی هجران است
للأسماء عطورها ايضا كلّما ناديتُك هبّت ريحُ جَنّة...! «و نام‌ها را نیز عَطری‌ست.. هر بار تو را صِدا زدم، نَسیم بِهشت وزیدن گرفت...!»