🚨دکتری که همه را زن میدید!😱
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط که دکتر بود میگوید روزی سوار اتوبوس شدم، دیدم راننده و بقیه، زن هستند، خودم را جمع کردم فکر کردم اشتباه سوار شدهام. #اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، همینکه آن زن پیاده شد همه، مرد شدند! سراسیمه به نزد شیخ رجبعلی خیاط رفتم. قبل از اینکه حرفی بزنم ایشان در جملهی بسیار عجیبی گفت ...😳
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانوی اعظم قم!
حرمت باب المحبینی است که دلهای مجنون ارادتمندان اهل بیت (علیهم السلام) را به دور لیلای وجودت میکشاند، تا بسان چهلچراغ آستانت، چهل منزل تا وادی انسانیت عروج کنند و از زمزم پر برکت معرفت الله در نیایش آستانت بنوشند و تعالی بیابند.
#کلیپ
#یکشنبه_های_فاطمی
🔷🔸💠🔸
💎 #شهید_مصطفی_چمران
💢خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش!
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۰۸)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و هشتم:از دلخوشی کاذب تا واقع گرایی
♦️اوایل اسارت، همه فکر میکردیم ایران از لحاظ نظامی تو جنگ پیروز و رژیم صدام نابود می شه و یه حکومت اسلامی در عراق برقرار میشه و حکومت به دست انقلابیون میفته و ما هم پیروزمندانه به ایران بر میگردیم.
🔸️به تدریج این فکر و آرزو تعدیل شد و خصوصاً بعد از قطعنامه، تصورمون این بود ایران با برتری سیاسی تو مذاکرات پیروزِ میدان میشه و ما هم نهایتش ظرف یکی دو ماه بعد از قطعنامه به ایران بر میگردیم. یعنی دلمونو به مذاکرات خوش کرده بودیم. همین خوشبینی که در مذاکرات با آمریکا و غرب در موضوع#برجام برای بعضیها پیش اومد و عملاً هیچ نتیجهای حاصل نشد و به فرایش رهبر معظم انقلاب: خسارت محض بود . اما کم کم متوجه شدیم پیروز شدن ایران و بازگشت ما تنها در سایه استقامت ، صبر و لطف و فضل الهی میسر میشه. اکثریت دلمون رو به خدا سپردیم و صبر پیشه کردیم و آخرشم نه با مذاکره و توافق، بلکه با امداد الهی و فضل خدا خلاص شدیم.
⚡الذین قالوا ربنا الله، ثم استقاموا، فلا خوفٌ علیهم ولاهم یحزنون. کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنهاست و نه اندوهگین میشوند/سوره احقاف، آیه ۱۳..
🔹️عدۀ کمی هم، عنان صبر رو از دست دادن و فریب خوردن و به هیچی نرسیدن و دنیا و آخرتشون رو با هم تباه کردن. امروز تعداد زیادی از همون اسرایی که موندن و صبر کردن هنوز زنده و در فضای آزادی نفس میکشن و به مدارج بالای علمی و موفقیتهای بزرگ رسیدن و دارن از زندگی لذت میبرن و اونهایی که برای آزادی به هر وسیلهای، حتی پناهندگی به منافقین متوسل شدند و برای رسیدن به رفاه و آسایش، عجله داشتن و بجای امید به خدا، دل به وعده های دروغین دشمنان اسلام، خوش کردن، همه چیزشون رو باختن؛ و این نتیجه قهری ناامید شدن از لطف و احسان الهی و عدم استقامته.
⚡به یاد این فرمودۀ خدای تعالی میافتادم که میفرماید: «مثل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود بر گزيدند، مثل عنكبوت است كه خانهاى براى خود انتخاب كرده، در حالى كه سست ترين خانه ها، خانه عنكبوت است/سوره عنکبوت آیه ۴۱...
Salam Bar Ebrahim36.mp3
7.08M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #سلام_بر_ابراهیم
🌷#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
🌷#شهید_ابراهیم_هادی
🍂#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
🍂#قسمت_سی_و_ششم
💚خورشيدي براي راهيان نور ص۲۲۲❤️
💚تفحص ص۲۲۴❤️
💚سلام بر ابراهيم ص۲۲۹❤️
🔶️عشق به شهداي مظلوم فكه، باعث شد كه در عين سخت بودن كار و موانع بسيار، كار در فكه را گسترش دهند. بسياري از بچه هاي تفحص كه ابراهيم را مي شناختند، می گفتند: بنيان گذار گروه تفحص، ابراهيم هادي بوده. او بعد از عملياتها به دنبال پيكر شهدا مي گشت.
🔶️پنج ســال پس از پايان جنگ، بالاخره با ســختي هاي بسيار، كار در كانال معروف به#كميل شروع شد. پيكرهاي شهدا يكي پس از ديگري پيدا مي شد.
🔶️در انتهاي كانال تعداد زيادي از شــهدا كنار هم چيده شــده بودند. به راحتي پيكرهاي آنها از كانال خارج شد، اما از ابراهيم خبري نبود!
🔶️علي محمودوند مسئول گروه تفحص لشکر بود. او در والفجر مقدماتي پنج روز داخل كانال كميل در محاصره دشمن قرار داشت.علي خود را مديون ابراهيم مي دانســت و مي گفت: كســي غربت فكه را نمي داند، چقدر از بچه هاي مظلوم ما در اين كانالها هســتند. خاك فكه بوي غربت كربلا مي دهد.
📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت.
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
3⃣2⃣ #قسمت_بیست_وسوم
📖بعد از #عمل ابروی راستش حالت افتادگی پیدا کرد، صورت ایوب چند بار جراحی شد تا به حالت عادی برگردد، ولی نشد🥺 عضله بالای ابرویش را برداشتند و ابرو را ثابت کردند. وقتی می خندید یا اخم میکرد، ابرویش تکان نمیخورد و پوستش چروک نمیشد.
📖کنار هم نشسته بودیم👥 ایوب استینش را بالا زد و بازویش را نشانم داد؛ "توی کتفم، نزدیک عصب یک #ترکش است. دکتر ها میگویند اگر خارج عمل کنم بهتر است. این بازو هم چهل تکه شد بس ک رفت زیر تیغ جراحی...."😅
📖به دستش نگاه میکردم. گفت: بدت نمیاید میبینیش⁉️ بازویش را گرفتم و #بوسیدم
-باور نمیکنی ایوب، هر جایت ک مجروح تر است برای من قشنگ تر است.
بلند خندید😂 دستش را گرفت جلویم
+"راست میگویی؟ پس یا الله ماچ کن"
سریع باش...
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
4⃣2⃣ #قسمت_بیست_وچهارم
📖چند روز بعد کارهای اعزامش🚌 درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت #انگلستان. من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم شاهرود. مراسم بزرگی آنجا برگزار میشد، زیارت عاشورا📕 میخواندند که خوابم برد.
📖توی خواب #امام_حسین را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد". توی خواب شروع کردم به گریه و زاری😭 با التماس گفتم: اقا من برای رضای شما ازدواج کردم، برای رضای شما این مشکلات را تحمل میکنم، الان هم شوهرم نیست، تلفن بزنم چه بگویم⁉️ بگویم بچه ات #ناقص است؟
📖امام آمد نزدیک، روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود"😊 بیدار شدم. یقین کردم رویایم #صادقه بوده؛بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد، حتما هم خوب میشود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم📞 به ایوب.
📖تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه😭 بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم❌ فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض الود گفت: "میدانم شهلا، بچه #پسر است، اسمش را میگذاریم #محمد.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
🔰یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش🛏 بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش #وضو میگرفت.
🌷میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، #شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
🌺خاطرهای به یاد شهید معزز مسعود شعربافچی، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع)
#شهید_مسعود_شعربافچی🌷
🌹🍃🌹🍃
متن نوحه من خاک محضرتم نوکرتم یه عمره دل دادم
من خاک محضرتم نوکرتم یه عمره دل دادم
لحظه ی آخر من یاور من برس به فریادم
مست گوهرشاد تواَم ، از ازل آباد تواَم
تو هوادار منی و من پُر از فریاد تواَم
غلامتم آقا تو شاه و سلطانی
گره گشایی و مَه خراسانی
رضا رضا جانم ، رضا رضا جانم
میگردم دور ضریح تا که شبیه زائرت باشم
کاش میشد از کرمت تو حرمت یه گوشه ای جاشم
صد فرشته با خدمه ، پاسبان این حرمه
پرچم رو گنبد تو سایه ی روی سرمه
دخیل جان بستم به پنجره فولاد
زیارت مخصوص دلم حرم میخواد
رضا رضا جانم ، رضا رضا جانم
شوق دیدار حرم زد به سرم دلم برات تنگه
کاش مهمون تو بشم با تو خوشم مگه دلم سنگه
ای حریمت عرش برین ، قبله گاه اهل یقین
صحن و ایوونت به خدا شد بهشت روی زمین
ببین که چشمامون شد از جدایی خیس
یه کربلا آقا برا دلم بنویس
رضا رضا جانم ، رضا رضا جانم
💠💠💠💠💠💠💠
متن نوحه قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
مشهد داری بارگاه و گلدسته و گنبد داری
جا برای هرکسی که رو زد داری
مشهد داری… مشهد داری… مشهد داری
مرقد داری، مهربونی و فراتر از حد داری
دریای کرامات زبانزد داری، مرقد داری
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
دوست دارم صدات کنم، تو هم منو صدا کنی
من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی
سامون داری، لیلایی و یک عالم مجنون داری
درمون واسه دردای بی درمون داری، سامون داری
مهمون داری، سفره داری و خیل فراوون داری
دنیایی نمک خورده و مدیون داری، مهمون داری
دوست دارم صدات کنم تو هم منو صدا کنی
من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی
حسرت زیارت جد تو مونده تو دلم
چی میشه اگه منو راهی کربلا کنی
عادت دارم، من تو حرمت حال عبادت دارم
هرچی که دارم از در خونت دارم، عادت دارم
حاجت دارم، روی سرم از لطف تو منت دارم
کربلا بده شوق زیارت دارم، حاجت دارم
میشه کنج حرمت، گوشه قلب من باشه
میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی
گفته ای هرکی بیاد به دیدنم امام رضا
من سه جا میام بهش سر میزنم
تویه قبرم آقاجون منتظرم امام رضا
تا بزاری کف پاتو رو سرم امام رضا
💠💠💠💠💠💠💠💠
متن نوحه تنگه دلم برای تو آقا
تنگه دلم برای تو آقا
دور ضریح شلوغه این شبها
بذار بیام حرم همین حالا
هواتو کردم ، هواتو کردم
چی میشه که منم بیام مشهد
خیره بشم به پرچم و گنبد
دلم دوباره تا حرم پَر زد
هواتو کردم ، هواتو کردم
امام رضا تو بهتر از جانی
رئوفی و کریم و سلطانی
تو صاحب تموم ایرانی
امام رضا ، امام رضا جانم
گره گشای قلب زار من
رضا رضا شده شعار من
گدایی تو افتخار من
رضا رضا جان ، رضا رضا جان
امام رضا دوای دردامه
تو سختی ها همیشه باهامه
امام رضا امید فردامه
رضا رضا جان ، رضا رضا جان
زیارتت برام مثه رؤیاست
تو صحن تو قیامتی برپاست
مطمئنم زائر تو زهراست
امام رضا ، امام رضا جانم
به لطف تو همیشه مدیونم
همون گدای روسیاتونم
بیا و باز بده تو سامونم
یه حرفی دارم ، یه حرفی دارم
آقا دوباره حاجت آوردم
ببخش اگه شمارو آزردم
به پنجره فولادی رو کردم
یه حرفی دارم ، یه حرفی دارم
برات کربلامو امضا کن
چشای خشک مارو دریا کن
تو قبر آقا با من مدارا کن
امام رضا ، امام رضا جانم
مداحی گدای دربار
💠💠💠💠💠💠