#خاطرات_شهید
حاج "احمد متوسلیان" گروهی از دلاورمردان را از شهرهای مختلف گرد هم آورد و برای مقابله با دشمنانی که از طرف رژیم صدام پشتیبانی می شدند، به کردستان برد و مرکز فرماندهی اش در شهر مریوان قرار گرفت.
از لحاظ امکانات و مواد غذایی، وضع رزمندگان زیاد خوب نبود. مخصوصا آشپزی که وظیفه تامین غذا برای آنها را داشت، زیاد وارد نبود و صدای همه را درآورده بود.
"حسین قجه ای" فکری به ذهنش رسید. سریع رفت زرین شهر اصفهان و به پدر کشاورزش که دست بر قضا آشپز توانایی هم بود، گفت:
"بابا جان، شما فقط یک هفته بیا کردستان، به این آشپز ما پخت و پز رو یاد بده، سر یک هفته خودم برت می گردونم خونه."
بچه ها حال می کردند. دست پخت حاج جواد قجه ای حرف نداشت. حسین هم از این که توانسته بود چنین مشکل بزرگی را حل کند، به خود می بالید.
یک هفته شد چند ماه و حاج جواد همچنان در آشپزخانه سپاه مریوان مشغول پخت غذا برای رزمندگان اسلام بود. هر چه می رفت سراغ حسین و می گفت:
"حسین جون، تو به من قول دادی فقط یک هفته این جا بمونم، الان چند ماه شده."
جواب حسین این بود: پدر جان، این آشپزه هنوز کار یاد نگرفته و داره مواد غذایی رو خراب می کنه. شما چند روز دیگه اینجا بمون، خودم برت می گردونم اصفهان.
دست آخر حاج جواد شکایتش را برد پیش حاج احمد متوسلیان و به او گفت:
"حاج آقا، شما یه کاری بکنید. حسین به من قول داده که بعد یک هفته منو ببره خونه، ولی الان چند ماه گذشته و خبری نشده. هرچی هم بهش میگم حداقل بذار برم مرخصی، اجازه نمیده. تو رو خدا حاجی جون، شما بهش بگین بذاره برم ... بهش بگو، بابا می خوام برم به ننه ات سر بزنم!
سردار قجهای سال ۱۳۶۱ در ۲۴ سالگی با سمت فرمانده گردان سلمان که از روز نخست عملیات بیت المقدس وظیفه پدافند در منتهی الیه سمت چپ مواضع تیپ ۲۷محمد رسول الله در حاشیه جاده اهواز - خرمشهر را بر عهده گرفته بود
نیروهای گردان سلمان را که فرماندهیاش با او بود و در محاصره گازانبری دو تیپ کماندویی عراق گرفتارشده بودند، را تنها نگذاشت و آن قدر مقاومت کرد که همه شهید شدند ولی نگذاشتند وجبی از خاک جاده خرمشهر به دست بعثیان بیفتد.
📎فرماندهٔ گردان سلمان فارسی لشگر۲۷محمدرسولالله (ص)
#سردارشهید_حسین_قجهای🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۷/۶/۱۴ زرینشهر ، اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱۵ خرمشهر ؛ عملیات بیتالمقدس
🕊🕊
یادمان باشد گناه که کردیم
آن را به حساب جوانی نگذاریم
میشود جوانی کرد به عشق مهدی (عج)
به شهادت رسید فدایِ مهدی (عج) ...
#شهید_محسن_عرب_بهشتی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🕊🕊
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥باید فقط عاشق باشی تا بدانی خاک چه معنی دارد!
بدون درک عشق نمیتوان جا ماندن از قافله را درک کرد، تنهایک آدم دلداده میتواند ندای مناجات های رزlمندگان را با گوش دل بشنود. تنها باید عاشق باشی تا معنی واقعی بازی دراز را با تمام وجود بفهمی...
و این معنا را شهید بهشتی بیش از همه درک کرد که گفت:
عرفان واقعی خانگاهش بازی دراز است...
📎سالگرد عملیات غرور آفرین بازی دراز گرامی باد .🌺
#بازی_دراز
#شهید_وزوایی
#شهید_شیرودی
#شهید_بهشتی
🕊🕊
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙صدای #شهید عبدالحسین برونسی در عملیات رمضان
وقتی کارتان گیر میکند.....امام زمان عج را به مادرش قسم بدید
👌خیلی شنیدنیه
🌱🌷🌱🌷
⭐️یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی⭐️
🌹بحبوحه انقلاب بود. مخالفت هاي مردمي عليه رژيم به اوج خود رسيده بود. هاشم با زيركي قبل از شروع کلاس ها بر سر در راهروي دبيرستان نوشت: «مرگ بر شاه».
ناظم با عصبانيت وارد كلاسمان شد. گفت: كدام لعنتي چنين كاري كرده؟
ترس را كه در چشم بچه ها ديد، قوت قلب پيدا کرد. بادي در سينه انداخت و محكم ادامه داد «جاويد...»
منتظر کلمه شاه شد. اما خبري نشد. بلند تر تكرار كرد «جاويد...». صداي محكم و بلند هاشم در كلاس پيچيد: «فقط خدا جاويده». مشتش را بالاي سرش گره كرد، فرياد کشيد: «مرگ بر شاه».
قبل از اينكه زنجير پران ناظم به هاشم برسد، هاشم از پنجره كلاس بيرون پريد.
🌹🍃🌹🍃
۱۵ اردیبهشت سالروز شهادت
پهلوان گود گرمدشت، شهیدِ فتح خرمشهر
#شهید_سردار_حسین_قجهای
این فرمانده کشتیگیر از زمان خدمت در کردستان مردانگی را معنا کرده بود و در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر یک بار دیگر شجاعت و مردانگیاش را نشان داد. او حتی در جواب فرمان عقبنشینی گفته بود اینقدر مقاومت میکنیم که یا منطقه را نگه میداریم یا من هم مثل این بچهها شهید میشوم. این اولینبار بود که رزمنده زرینشهری روی حرف فرماندهانش حرف میزد. "قجهای"با فرماندهی گردان سلمان فارسی لشکر۲۷ حضرت رسولﷺ موفق به دفع پاتک سنگین دو تیپ زرهی ارتش عراق در منطقه گرمدشت در جاده اهوازــ خرمشهر شد. در جریان این مقاومت ۳ روزه نیروهای گردانش و همچنین خود او به فیض شهادت رسیدند. به یقین میتوان گفت اگر مقاومت "قجهای" و یارانش نبود خرمشهر فتح نمیشد.
#روحششادباصلوات
یکی از انواع دارو گیاهی و دمنوش های که در ارتفاعات ابرده میروید #چای_کوهی
جمعه
۱۴۰۲/۲/۱۵
در این سرای بیکسی کسی دم از وفا نزد
بر این غریب بینوا کسی دم از صفا نزد
پرنده ای پر از غمم شکسته بال آرزو
به بالهای زخمی ام کسی دم از دوا نزد
نه آشناست دربرم نه آن غریبه ی غریب
به خلوت شبانه ام کسی دم از بها نزد
من ازغریب وآشناچه زخم ها که خورده ام
به زخم های کهنه ام کسی دم از شفا نزد
هدر شد عمر من فقط به شوق روی تو ولی
کسی به غیر از انتظار دگر مرا صدا نزد
اگر نوشت سنگ صبور غزل ز بی وفایی ات
تو بی وفا شدی! دلم به عشق پشت پا نزد...