eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 پخش زنده دعای عرفه سال ۱۴۰۲ از شبکه‌های تلویزیونی 🔹شبکه یک ساعت 16 از صحرای عرفات با نوای سیدرضا نریمانی 🔹شبکه دو ساعت 17 از حسینیه هدایت با نوای شیخ حسین انصاریان 🔹شبکه سه ساعت 17 از امامزاده قاضی الصابر (ع) با نوای حاج میثم مطیعی 🔹شبکه چهار ساعت 16 از مسجد مقدس جمکران با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی 🔹شبکه پنج ساعت 14:30 از کربلای معلی با نوای حاج محمدرضا طاهری 🔹شبکه قرآن ساعت 15:20 از حرم مطهر امام رضا (ع) با نوای حاج محمدرضا غلامرضا‌زاده 🔹شبکه افق ساعت 16 از حرم مطهر حضرت معصومه (س) با نوای سیدمهدی میرداماد 🔹شبکه آموزش ساعت 16 از حرم مطهر احمد بن موسی شاهچراغ (ع) نوای حاج حسن شالبافان 🔹شبکه جام‌جم ساعت 17:15 از حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) با نوای حاج مرتضی طاهری 🔹شبکه سلامت ساعت 16:30 از حرم مطهر امام رضا (ع) با مترجم ناشنوایان با نوای حجت‌الاسلام سجاد نوری و کاظم ضمیر خرسندی
🕊﷽🕊 🌾 🕊بر نور جمال پاک احمد صلوات 🕊برعطر وجود حی سر مد صلوات 🕊بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول 🕊بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات () ▪️یا حسین در سینه‌ام دلواپسی ست ▪️اُف به کوفه شهر رنج و بی‌کسی ست ▪️یا حسین کوفه میا تنها شوی ▪️مثل حیدر گل زهرا شوی ▪️بسته شد هر دری از روی کین ▪️مرده بودن گویا آن مومنین ▪️خوب و بد هر کس رهایم کرده بود ▪️با غم و تیر آشنایم کرده بود ▪️کوفیان رأسم ز تن کردند جدا ▪️در ره پاکت حسین گشتم فدا ⏪امروز متوسلیم درِ خانهٔ مسلم ابن عقیل.... آقایی که خیلی غریبه..آقایی که خیلی مظلومه...امروز بیا غریب نوازی کن مسلمو از غریبی در بیار... غریب نوازا کجا نشستند .. آرزومندای حرمش کجا نشستند... امام حسین ع مسلم ع 'رو خیلی دوسش داشت.. ⬅️وقتی خبر شهادت مسلمو به امام حسین ع دادند، دست روی دست گذاشت. فرمود: 💔 لا خیرَ بَعدِکَ یا مسلم، هیچ خیری بعد مسلم نیست امام حسین خیلی این آقا رو دوست داشت، جانم فدای این آقا... اما بمیرم کسی حرمتش رو نگه نداشت... تو کوفه 18هزار نفر با مسلم بیعت کردند..اما بعد از نماز مغرب...یه وقت سرشو چرخوند دید هیچ کسی نیست.. بمیرم یه مرد نبود این آفا رو راه بده خونه اش.. ⬅️ تو زیارت نامه آقا مسلم ابن عقیل داریم 💔 ..چون آقا خیلی مظلوم بود.... مظلومانه هم شهیدش کردند..همه رهاش کردند.. ✨ میان این همه نامرد غیر پیرزنی ✨کسی نگشت دراین شهر یارو یاور من ✨ خدا گواست که هرگز نگشت با کافر ✨جسارتی که دراین شهر شدبه پیکر من ⬅️ روضه برات بخونمو التماس دعا... شنیدید رفت تو خونه طوعه، از شب تا صبح مشغول عبادت بود، طوعه هم دور سرش میگشت، میگفت‌ تو بوی حسینُ میدی... وقتی صبح اومدن مسلمو دستگیر کردن پیرزن دلش پر از غصه شد مسلموبردن دارالعماره بعد از اذیت و آزار و شکنجه هنوز آقا زنده بود سر از بدنش جدا کردند. ⬅️میخوام بگم کاش نامردا به؛ همین اکتفا می کردند، بدن بی سر و از بالای دارالعماره انداختن رو زمین،.. یه وقت طوعه اومد تو کوچه ها دنبال مسلم، یه بدن بی سری رو دید که پاهاشو به اسب بسته بودن، این بدنُ رو خاکا می کشوندن، خیلی غصه خورد... گفت آی نامردا این مهمان من بود، چه به روزش آوردید این رسم مهمون نوازی نبود، این مهمون خونه منو نورانی کرده بود...این مهمون بوی حیین ع میداد.... آی حاجت دارا...جون دارا....ناله دا... آی آبرو دارا...آی غریب نوازا ⬅️می خوام بگم این اولین مهمون یه شبه کوفه نبود... یه خانم دیگه ای هم شبی تو کوفه دید از تنور خونش داره نور بالا میره... خدا چه خبره من که تنورُ روشن نکرده بودم، اومد جلو.... درِ تنورُ برداشت، یا صاحب الزمان....آقا جان ببخش آقا .. یه سر بریده دید، خدایا چه خبره؟؟ یه وقت شنید صدای ناله ای میاد... صدا صدای یه مادر بود هی صدا میزد 🍁آخ غریب مادر حسین.... 🍁مظلوم مادر حسین .... 🍂در کوفه غریبم منُ یک یار ندارم 🍂با یاد تو سر بر روی دیوار گذارم 🍂شکستند همه پیمان میا کوفه حسین جان2 🍂ای باد صبا گو به حسین ای گل زهرا 🍂 حرف از عطشُُ تیر سه شعبه است در اینجا 🍂شکستند همه پیمان میا کوفه حسین جان2 🦋هر چقدر ناله داری به سوز دل آقا مسلم ابن عقیل به غریبی آقا.. به مظلومی آقا... صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾 @navaye_asheghaan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
از چشمِ شورِ شهر کوفه آخرش افتاد در کوچه اوّل پیکرش بعدش سرش افتاد بالَش به عشق مادر ارباب در آتش اوّل حسابی سوخت و بعدش پرش افتاد دندان ارباب دو عالم ریخت بین طشت دندان مسلم چون ز رویِ منبرش افتاد با اینکه می لرزید از فردای زینب ها لرزه به کوفه از دمِ "یاحیدرش"افتاد "روز نُهُم"مسلم اسیر خدعه هاشان شد "روز دهم"هم زیر سُم ها دخترش افتاد شکر خدا او زودتر از بچّه هایش رفت ارباب ما که پیش جسم اکبرش افتاد کوفه میای مسلمش را بیشتر حس کرد چشمش که بر حلق علیّ اصغرش افتاد از اسب خود افتاد وقتی در دل گودال در خیمه با صورت گمانم خواهرش افتاد محمد قاسمی
چه کنم؟ نامه نوشتم که بیایی کوفه کاش برگردی ازاین راه ونیایی کوفه درشب عیدخضابی بکنم مستحب است بسته بر صورت من به چه حنایی کوفه بین یک کوچه باریک گرفتار شدم کرده برپا چو مدینه چه عزایی کوفه وای اگر آیه قرآن وسط راه افتد وای آن هم وسط راه چه جایی کوفه نگذارم که شود حج تو بی قربانی بین بازار به پا کرده منایی کوفه گر به جسم پدر تو نرسیده دستش می کند با تن من عقده گشایی کوفه موی آشفته من تحفه بازار شده زده بر موی سرم دست گدایی کوفه فکر زینب کن و تادیر نگشته برگرد آسمانش بدهد بوی جدایی کوفه صف کشیدند همه تیر سه شعبه بخرند بر کماندار دهد قدر و بهایی کوفه هرکه قب قب بزندجایزه اش بیشتراست حرمله کرده به پا زمزمه هایی کوفه شرط بستند سر چشم علمدار حرم صحبت ضرب عموداست به جایی کوفه زیر چادر گره مقنعه را محکم کن که ندارد به خدا شرم و حیایی کوفه قاسم نعمتی
بنویسید مرا یار اباعبدالله اولین بنده ی دربار اباعبدالله منتظر مانده دیدار اباعبدالله من کجا و سر بازار اباعبدالله تا خدا هست خریدار اباعبدالله عاشق آن است که دیدار کند یارش را بارها جان بدهد دید اگر دارش را باز آماده کند جان دگر بارش را فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را هرکه افتاد پی کار اباعبدالله من پرم را به روی دست گرفتم،دیدم جگرم را به روی دست گرفتم دیدم سپرم را به روی دست گرفتم دیدم تا سرم را به روی دست گرفتم دیدم… … راهم افتاده به بازار اباعبدالله وقت هجران به گریبان چه نیازی دارم به دل بی سر و سامان چه نیازی دارم با لب پاره به دندان چه نیازی دارم به سرشانه اینان چه نیازی دارم تا سرم هست به دیوار اباعبدالله قبل ازآنیکه بیاید خبرم را ببرید زیرپایش مژه ی چشم ترم را ببرید محضرش دست به دست این جگرم را ببرید گرسرم را و سر دو پسرم را ببرید …باز هستیم بدهکار اباعبدالله سنگها خوب نشستند به پای لب من لب من ریخت و پیچید صدای لب من طیب الله به این لطف و وفای لب من بعد از این آب حرام است برای لب من بسکه لبریزم و سرشار اباعبدالله مانده از جلوه والای تو حیران،مسلم جان خود ریخت به پای تو به یک آن،مسلم عیدقربان شهان،هست فراوان مسلم من به قربان تو نه…جان هزاران مسلم ….تازه قربان علمداراباعبدالله به ولای تو نداده ست اذان،هیچکسی وا نکرده ست به شأن تو دهان،هیچکسی مثل مسلم نبوَد دل نگران،هیچکسی به خداوندکه در هر دو جهان،هیچکسی… ….مثل من نیست گرفتار اباعبدالله پیکرم وقف نوک پا زدن طفلان شد کوچه کوچه سر من بود که سرگردان شد چه خیالی ست که بازیچه ی این و آن شد یا که بر عکس به میخی تنم آویزان شد دست حق باد نگهدار اباعبدالله علی اکبر لطیفیان
سردار سر شکسته ی دار العماره ام آیـــد اذان مغرب غم از مناره ام با دستهای بسته مگرمی شود چه کرد؟ شوریده وار منتظر راه چـاره ام شاید نسیم ؛حرف دلم را به او رساند شاید تمام شد هدف نیمه کاره ام شد دانه های اشکِ غرورِ جریحه دار تسبیح یکــصد و دهمین استخــاره ام تاریخ مصرفم، دو سه روزی گذشته است در موزه نـــگاه همه سنگواره ام وقت حسین گفتن من کوفیان چرا…. ….با مشت می زنید به لبهای پاره ام عاشق ترین سفیرم و در حیرتم چرا در آسمان شهر شما بی ستاره ام کوری چشم تان سر دروازه، روی دار زخمی ترین بدون سر خوش قواره ام حرف صریح من به دلی کارگر نشد دنبـال یـک ربــاعی پر استعاره ام وحید قاسمی