#عید #حسینیه_آل_یاسین و اسفند؛ آخرین آرزویش را... در قابی از شکوفه‌هایِ انتظار نوشت؛ و کنار سفره‌یِ دلِ بهار... گذاشت و رفت! ‌ای کاش به زودی... فصل همیشه‌بهارِ خدا بیاید! و یکباره... تمام شب‌هایِ سردِ زمستانی... در تمامِ جهان... برایِ همیشه #فروردین شود! سلام؛ بهاری‌ترین مظهرِ خدا! صاحبِ سال باصدای حاج #جواد_غفاریان شعر #محمد_جواد_امامی

#صاحب_سال #حسینیه_آل_یاسین لبخند می‌زنیم... ولی غم داریم! لباسِ نو می‌پوشیم... روزگارمان اما، سیاه است! به دلِ خیابان می‌زنیم... کسی از دل‌مان خبر ندارد! وقتی تو نیستی... هیچ‌چیز سَرِ جایش نیست! کدام عید؟! کدام شادی؟! کدام گشت‌وگذار؟! از اعماقِ قرون... مِهرَت را به‌ دل‌مان انداختی... ما را دچار کردی... بی‌آن‌که ببینیم تو را! خدا را خوش نمی‌آید! این‌همه چشم‌انتظاری... این‌همه سرگشتگی... این‌همه دلداگی! ما اما... جماعتِ صبوری هستیم! صبر می‌کنیم! یا می‌آیی... یا یک روز تو را سخت در آغوش می‌گیریم! ایرادی ندارد! شاید تقدیر ما جماعتِ آخرالزمانی... این‌طور رقم خورده! سال که تمام شد... اما نگذار روی تو را ندیده... صورت به خاک بگذاریم! دومین قطعه از #صاحب_سال را می‌شنوید باشعر و صدای حاج #جواد_غفاریان تنظیم #سید_شهاب_شوشتری