#تلنگرانہ🍃
❌اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است، پیش داوری مکن، خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن!!
✅ چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به #صفی_الله بود...
❌ کسی را که از قومش اخراج کردهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است!!
✅ چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند درحالیکه مشهور به #خلیل_الله بود....
❌ زندان رفته و زندانی را مسخره مکن!!
✅چرا که يوسف علیهالسلام سالها زندان بود در حالیکه مشهور به #صدیق_الله بود...
❌ ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن!!
✅ چرا که ايوب علیهالسلام بعد از غنا، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به #نبی_الله بود...
❌ شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن!!
✅ چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به #حکيم بودن او اذعان دارد...
❌ کسی را که همه به او ناسزا میگویند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد!!
✅ چرا که به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله ساحر، مجنون و دیوانه میگفتند در حالیکه #حبیب خدا بود...
🌺 پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم...♥️
💕💕💕
#داستان_ڪوتاه
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
گل نرگس:
🍃خودکار را برداشته، مینویسم از اویی که از تبار #حبیب بود. نوشتهام مقدمه ندارد! اصلا برای گفتن از او که مقدمه لازم نیست، یک راست باید سر اصل مطلب رفت. اصل مطلبی که خودش هم مقدمه است هم نتیجه!
🍃مقصود حرف هایم فقط یک نفر است. کسی که یک #وصیت، مسیر زندگیاش را به سمتی برد که پایان نداشت! جایی ندیدم که نوشته باشد مسیر #جهاد و بندگی پایان دارد. البته چرا! یادم رفته بود پایانی دارد که مقدمهی شروعی دوبارهست، #شهادت! و این همان چیزی بود که به حیات #منصور در این دنیا خاتمه داد.
🍃فیلم زندگیاش را روی دور تند میگذارم از اول تا به آخر را دوره میکنم. از بهاری که متولد شد تا سالهایی که کار کرد تا کمک خرج #خانواده باشد.
🍃طولی نمیکشد که میرسم به همان نقطه آغازی که منتهی به #پرواز شد. سال شصت و یک بود. خبر شهادت #آیتالله* را برای منصور آوردند به اضافه تکه ای کاغذ و مابقی وسایل. کاغذ را باز کرد. وصیتنامه #برادرش بود. شروع به خواندن کرد. از منصور خواسته بود تا برای دفاع از دستاورد های #انقلاب_اسلامی و حراست از مرز های میهن اسلامیمان به س.پ.ا.ه اسلام بپیوندد. و اینجا آنچه در تقدیرش نوشته بودند رقم خورد.
🍃ویدیو جلو تر میرود به سی سال جلوتر وقتی که یک منصور مانده و غنیمتی که از #پنج_سال حضور در جبهه های جنگ نصیبش شده. و البته خوابی که منصور عباسی قصهی ما را #زینبی کرد.
🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای #دفاع پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش. با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این #جاماندگی به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در #بوکمال_سوریه به وصال رسید.
♡ #شهادتت_مبارک حبیب حرم!♡
پ.ن:برادر شهید آیتالله عباسی در عملیات آزادسازی #خرمشهر شهید شد.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
#شهید_منصور_عباسی
📅تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶
🥀مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد
🕊محل شهادت : سوریه
🌹🍃🌹🍃
#داستان_ڪوتاه
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
.
ماجرای نامه #امام_حسین علیه السلام به #حبیب بن مظاهر علیه السلام و شعری از زبان حضرت #مسلم_بن_عوسجه علیه السلام
درد دارم به دنبال طبیبی هستم
سر بازار به دنبال حبیبی هستم
جنس مرغوب تر از رنگ حنا میخواهم
سفری تا به خود کرب و بلا میخواهم
مضطرب بودم و انگار خبرهائی بود
در دلم شوق و به لب ذکر و تمنائی بود
منتظر تا که مرا با خبر از یار کنند
عشق و دلدادگیم شهره به بازار کنند
تا حبیب بن مظاهر به نوا پیدا شد
جنس مرغوب تر از رنگ حنا پیدا شد
پیر مردی که به کف نامه ی دلدارش بود
از قضا ذکر حسین گرمی بازارش بود
گفت مسلم به برم نامه جانان آمد
دل ویران شده را یکسره سامان آمد
تا گرفتیم زدل تذکره کرب و بلا
می شنفتیم زجان زمزمه کرب و بلا
می شنیدیم عطش، کرب، بلا، ثارالله
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
#اصغر_مومنی
.
............................................
#عاشقانه_های_شهدا
#داستان_کوتاه
#سه_برادر
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#حبیب مفقودالاثر شد و پس از نه سال تکه ای از استخونهاشو به همراه پلاکش برای خانواده اش آوردند...
#عبدالله هم مفقود الاثر شد
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
🍃مدافعان حرم که راهشان #صراط_المستقیم است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که #طعنه را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند.
🍃خوابِ غفلت #عقل و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخ به اینکه آیا حسین وار زندگی می کنیم یا نه چیست؟
🍃شب #عاشورا اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!
🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای #حسین_بن_علی ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش #لبیک گویان راهی می شوند. محمود رادمهر از جمله محبّانی است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت. وقتی روضه #اسارت و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم #عمه_سادات و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد
🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند #زینب را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود
🍃 بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و #دلتنگی فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای #رضای_خدا برگشت
🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و اشک ها، روح خسته از گناه را شست. #حرها توبه کردند و #حبیب ها، تشنه تر شدند برای #شهادت اما آن ها که خود را به خوابِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر قلب داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر مرهم نیستیم، نمک روی زخم نباشیم
✍️نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #محمود_رادمهر
📅تاریخ تولد : ۳ آذر ۱۳۵۹
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان
🥀مزار شهید : مازندران، ساری ، آرامگاه مجدالدین
#داستان_ڪوتاه
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
⛅️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز 3 آذر مصادف
🌺به مناسبت سالروز #تولد 🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎉
#شهید_محمود_رادمهر
🍃 بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و
#دلتنگی فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای #رضای_خدا برگشت.
🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و اشک ها، روح خسته از گناه را شست.
#حرها توبه کردند و #حبیب ها، تشنه تر شدند برای #شهادت اما آن ها که خود را به خوابِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند
تیر طعنه هایشان بر قلب داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر مرهم نیستیم، نمک روی زخم نباشیم
تاریخ تولد : ۳ آذر ۱۳۵۹
تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مزار شهید : مازندران، ساری، آرامگاه مجدالدین
محل شهادت : خانطومان
صبحتون روشن به نگاه شهدا🌞🌺
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
❁اللَّهمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❁
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
سردار بی ادعای سپاه اسلام
فرماندۀ با اخلاص و بی نشان #گردان_حبیب_ابن_مظاهر
#جاویدالاثر #شهید_عمران_پستی
▫️ولادت ۱۳۳۸ ، #هشتجین_خلخال
شاگرد ممتاز در دوره ابتدایی و راهنمایی
دیپلم رشتۀ ریاضی فیزیک سال ۱۳۵۷
دانشجوی رشتۀ جامعه شناسی
حرکتهای انقلابی، پخش اعلامیه و ایجاد شور و انگیزه در بین جوانان برای مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت
بازگشت به تهران و ایفای نقشی حساس در #تسخیر_لانه_جاسوسی
عضویت در #سپاه سال ۱۳۵۸
تشکیل جهاد سازندگی در #خلخال
عزیمت به #جبهه با آغاز جنگ تحمیلی
معاون گروهانی از گردان جعفر طیار بود و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی ، والفجر 1 و والفجر 4
مسئول تشکیل #گردان_حبیب به دستور #حاج_ابراهیم_همت
رشادت فراوان و بی نظیر در #پنجوین در عملیات #والفجر_چهار
مجروحیت در عملیات #والفجر۶
ازدواج با یک دختر مؤمن پاسدار در بهمن ۱۳۶۲ و خوانده شدن خطبه عقد توسط مقام معظم رهبری
عزیمت بعد از یک هفته پس از ازدواج
فرماندهی گردان #حبیب از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
فرماندهی صمیمی و صادق ، حضوری خالصانه در بین نیروها با همۀ فراز و نشیب های عملیات
شعار هر چه خدا خواست همان می شود را چنان در میان نیروهایش جا انداخته بود که در هر موقعیتی ،آن را با صدای بلند تکرار می کردند. #عمران در جمع نیروهایش و سایر رزمندگان به « فرمانده عبد الله» معروف بود .او محبوب همه #بسیجی ها بود به طوری که وقتی در بین آنها حاضر می شد همه یکصدا فریاد می زدند «صل علی محمد ، فرمانده گردان خوش آمد.»
در عملیات خیبر در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۶۲، گردان حبیب ابن مظاهر تحت فرماندهی «عمران» در منطقه عملیاتی #طلائیه به محاصره دشمن افتاد و بالگرد های دشمن روی #پل_طلائیه ٬ رزمندگان را به رگبار بستند. #عمران_پستی مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت ولی با وجود جراحت ، #الله_اکبر گویان نیروهایش را به پیشروی فرا خواند و به معاونش دستور حرکت داد که گردان به پیشروی خود ادامه دهد ولی پس از چند ساعت که مجبور به عقب نشینی شد اثری از #فرمانده به دست نیامد و او از آن زمان #مفقود_الاثر است.
📷 عکس بالا:
🌿4 اسفند ۱۳۶۲
#دشت_جفیر
اردوگاه صحرایی #گردان_حبیب_ابن_مظاهر
▫️ از راست: مجید عزیزی (پیک گردان) ، #شهید_حمیدرضا_زرچینی (معاون دوم گردان) ، منوچهر (رسول) بدیع عارض (نیروی آزاد) ، جاویدالاثر #شهید_عمران_پستی هشتجین (فرمانده گردان) ، سید علیرضا میرمحمد صادقی (معاون اول گردان) ، ناشناس، #سردار_گلعلی_بابایی (مسئول پرسنلی گردان)
ا▫️▪️▫️▪️▫️
📷 عکس پایین:
🌿 6 اسفند ۱۳۶۲
سه راهی فتح
پیست پرواز هلی کوپترهای CH-47 شینوک هوانیروز، برای هلی بُرن نیروها به جزیرۀ جنوبی مجنون.
فرمانده گردان #حبیب ( #شهید_عمران_پستی ) هنگام ورود به عملیات، این شال زردرنگ را که #سوغات_کربلا بود به کمرش بست و به همراه شمار زیادی از نیروهایش راهی #کربلا شد.
🌷عمران پستی و معاون او حمیدرضا زرچینی در تاریخ نهم اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر و در منطقه طلائیه به شهادت رسیدند💕