eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
📎فرازی از وصیتنامہ 📝 اگر مےخواهید نذری ڪنید، فقط نڪنید⛔️! مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم، هدیہ بہ آقا صاحب الزمان(عج)💚 از طرف خودم ....
شهید مجید سلمانیان در ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ در کرج به دنیا آمد 🍃🌸 🍃او از همان دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و عضو فعال بسیج بود 🌸 شهید مجید وارد حوزه امام جعفر صادق (ع) کرج شد که سال اول را در آنجا و از سال دوم در حوزه علمیه قائم چیذر تهران درسش را ادامه داد. چندسالی در درس خواند بعد هم به حوزه آیت الله بهجت در قم برای ادامه تحصیل رفت و تا سطح 4 دکترا پیش رفت و به پایان رساند.🍃🌸 شهید مجید در دانشگاه شاهرود استاد بود و پس از آن پست بالاتری در تهران و در دانشگاه به او پیشنهاد شد که به تهران آمد🍃🌸 او جوان دست و دلبازی بود که در طول عمرش دست ایتام و مستمندان بسیار را گرفت 🍃🌸 🍃شهید مجید سلمانیان ، روحانی مبلغ بود.روحیه شهید مجید طوری بود که جوانها را به خود جذب می کرد🌸 در منطقه جوادیه تهران ، فردیس ، کرج ، شهرستان های فسا و داراب استان فارس و منطقه مغان استان اردبیل و میغان شاهرود نیز به تبلیغ پرداخته بود🍃🌸 عشق و علاقه عجیبی هم به شهدا داشت. خیلی وقت ها مادرش را به تپه نورالشهدا میبرد یا به بهشت ​​زهرا میرفت علاقه زیادی به شهید علمدار داشت🍃🌸 پسر مهربانی بود و زود به زود به مادرش زنگ میزد ، خوب می دانست اگر یک روز به مادرش زنگ نزند ، مادرش همه جا را به هم میریزد تا شماره تماسی از او پیدا شد ، هر روز با مادرش تماس تلفنی داشت ، اما روز آخر پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت چند بار (صبح ، قبل از ظهر ، ظهر ، عصر ...) مرتب بامادرش صحبت کرد و بامداد جمعه ۱۷ اردیبهشت هم به شهادت رسید.🍃🌸 🍃🌸یکی از همرزمان شهید مجید سلمانیان می گوید: «شب شهادت مجید کنارش بودم و به او گفتم همه برگشته اند، توهم منطقه را ترک کن ، اما این شهید بزرگوار ایستادگی کرد و در همین حال یک گلوله از پشت به او اصالت کرد و از سینه اش خارج شد و به زمین افتاد ، او را برگرداندم و دیدم که هنوز زنده است، به من گفت رهایم کن و برگرد. بعد اشهدش را گفت و چشمهایش را بست. تکانش دادم و دوباره چشمش را باز کرد ، باز خواست برگردم و دوباره اشهدش را خواند و این بار به شهادت رسید.🍃🌸 💫این شهید بزرگوار در بامداد ۱۷ شهریور ۱۳۹۵در منطقه ی حلب سوریه در ۲۸سالگی به آرزوی خود رسید و طعم شهادت را پس از التماس های فراوان چشید.🍃🌸 💫پیکر پاکش پس از ۴سال پیدا شد و در گلزار شهدای امامزاده طاهر کرج دفن شد 🍃 🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید. 🌷شهیدمجیدسلمانیان در خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای زمین افتاد... 🌷تیر خورده بود توی شش... و اش خیلی خس خس میکرد و یا و یا زهرا میگفت...بهم گفت داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینه‌ام سنگینی میکنه 🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند... 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 شهید مدافع حرمی که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به سوریه دعوتش کرد فدایی عمه جان به مناسبت
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید. 🌷شهیدمجیدسلمانیان در خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای زمین افتاد... 🌷تیر خورده بود توی شش... و اش خیلی خس خس میکرد و یا و یا زهرا میگفت...بهم گفت داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینه‌ام سنگینی میکنه 🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند... 🌷