eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
. چنان که قصد میسازند از الفاظ ، معنا را خدا از آفرینش قصد کرده ، خلقِ زهرا را "ولولا فاطمه" یعنی که بی زهرا نمی دیدیم نه احمد را ، نه حیدر را ، نه هرگز خلق دنیا را بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را صفاتش آینه دارِ صفات کبریا باشد چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟! خدایا!  فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می آید که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه ، دریا را نشسته از الف تا یاء ، حیران چنین معنا بلی ظرفیّتِ وصفش نمی باشد الفبا را حماسه می تراود آنقدر از خطبه هایش که به خطبه میکَند از جای کوهِ پای بر جا را زهی عفّت ، زهی عصمت ، زهی بانوی نوری که علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را تنور خانه ی او گرم دارد جان عالم را به رشک انداخته نورِ تنورش ، طور سینا را قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را بلی آن فاطمه که خلق عاجز مانده از درکش که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را بلی آن فاطمه که بهر کار خانه اش حتی فرستاده خدایش "سوف یعطیک فترضی" را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او بهم زد حیله ها و مکرهای شومِ اعدا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او شکست آخر سپاهِ بُت پرستِ لات و عُزّا را بلی آن فاطمه که سیره اش تفسیر قرآن است هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما و از ما دستگیری می کند امروز و فردا را مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را نمیدانم که سیلی با رُخش...اصلا چه میگویم؟! که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا میان شعله ها تنها صدا زد نامِ بابا را کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش : به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته ی ما را گره وا میکند از کار شیعه ، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را ✍ ....................................................
. تداعی میکند ابروی او نازک خیالی را منظّم می کند گیسوی او آشفته حالی را تجلی کرد و از یک جلوه اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف رفته چه داند حال ما دور از نجف ها را چه داند اهل دریا ، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب میسازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بردست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی ، جان فدای جام میسازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی ، علی و عالی و اعلی که معنا میدهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف از ما  همین اشعار لالی را ✍ ۳۰‌شوال ۱۴۴۲ نجف ، حرم ‌ علیه السلام
با غیر بگو: ثوابْ در دستِ علی‌ست دنیاست سراب و آبْ در دستِ علی‌ست چرخاندنِ ذوالفقار در جای خودش چرخاندنِ آفتابْ در دستِ علی‌ست شاعر:
خورشید فدای روی تابان تو باد جان همه ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب الزمان هستی پس هر ماه فدای ماه شعبان تو با گریه و اضطراب اگر خواهیمت آری بدهی جواب اگر خواهیمت گفتی که ظهور مینمایی ، حتی اندازه جرعه آب اگر خواهیمت ای گمشده ی اصلی انسان برگرد ای داد رس داد ضعیفان برگرد اطفال گرسنه ی یمن منتظرند فریاد رس فغان افغان برگرد
إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ‏ اى خدا مرا انقطاع کامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز دیده‏ هاى دل ما را به نورى که به آن نور تو را مشاهده کند . ‌‌. . ما را به گران ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان
کالا اگر گران بشود بایدش فروخت دیدیم ‌سر گران شده، سر را فروختیم مرقد پاسدار شهید محسن حججی رحمه الله
23.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتی از شعرخوانی گردهمایی شاعران اهل بیت علیهم السلام خمینی شهر حسینیه امام حسن علیه السلام علیست وجه خداوند ذوالجلال، بلی در آن زمان که شود کُلُّ مَن عَلَیها فان
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ کــس را نـبود و نیــــست ، تــــــوانِ مقـابله تا مرتضـــاســـــت یک طــــــرفِ ایـن معادله نصرانیان و صومعــــــه لــــرزند یک به یک تا نام مرتــضاســـــت میــــان مباهـــــله تصــــــــریحِ  نَـــصِّ"انفســــــــنا" داد می زند مابیـــــن مصطفی و علی نیســـــت فاصله در بدر و خــــــیبر و اُحــــــــد و لیله المبیت دستِ علیست در همــــــه جا ختـــم غائله دنــــــــــیا پُر از کــــــتاب شود هم نمی شود پیـــــش خطی ز خطــــبه ی او ، غیرِ باطله از او ســوال کردن ما ، محضِ گفتگوست ورنـــــه جــــــــــواب را بدهد قبلِ مســــــــئله دست خداست دستِ علی ،ما گرفته ایم آری ز دســـــت هایِ یدُاللهی اش صــــــله کار خداسـت مدح علی ،کارِ خلق نیست عاجــــــــز بُوَد ز فهــــمِ مقامش ، مُخیَّلِـــــه ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
یافاطمه الزهرا گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را