eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
☆°•°★°•°﷽°•°★💛★°•°﷽°•°★°•°☆ 💥آثار در برزخ💥 ⚛خروج از به صورت نورانی ✍🏻امیر المومنین(ع) فرمود: ✨(هر کس یک هفتم را نماز بخواند ، از خود با چهره ای نورانی چون ماه شب چهارده محشور می شود ، تا از با جماعتی که در آنند عبور گند)✨   ⚛نجات از قبر: همین نماز ها در به داد انسان خواهد رسید و عامل نجات  است. ✍🏻امام  باقر ( ع) می فرماید: ✨ (صَل رَكعَتَینِ فِی سَوَادِ اللیلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُورِ : برای نجات از ،دو رکعت در سیاهی به جا آور)✨ ⚛گلستانی از : ✍🏻خداوند به موسی (ع) می فرماید: ✨(قَم فیِ ظَلمُهُ اُجعُلَ قُبرُکُ رُوضُه مِن رِیاضِ الجِنانِ: در ظلمات بلند شو ،قبرت رت باغی از باغ های می سازم.✨ 🖇 نوری رادر قبر ما می تاباند که از ظلمات و تاریکی نجات پیدا می کنیم🌸🍃 ••❥⚜︎----------- .
. ♻️ از پدرم پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟ گفت: 1⃣ انقلاب کردیم اول برای . برای اینکه پهلوی به هویت شیعی ما حمله‌ور شده بود، اول با زور و چکمه بعد با تبلیغات و رسانه به جان دین مان افتاده بودند. از حجاب تا روضه عاشورا. در عصری بودیم که بردن نام (ع) در این کشور قدغن بود. می‌خواستیم به عصری برسیم که میلیون‌ها نفر در به زیارت سمبل انسانیت و آزادگی بروند. می‌خواستیم به مقام انسانیت برسیم. 2⃣ انقلاب کردیم برای ، برای استقلال ایران. کشورمان زیر لگد انگلیسی‌ها و امریکایی‌ها له شده بود. 50 هزار مستشار امریکایی از ما کاپیتولاسیون و حق توحش می‌گرفتند و شاه مملکت بدون اجازه آنها آب نمی‌خورد! 3⃣ انقلاب کردیم برای ایرانگ برای خاک ایران. شاه، سرزمین و 32 جزیره زیبای آن را به انگلیسی‌ها و وهابی‌ها بخشید و گفتند دخترمان بود شوهرش دادیم. انقلاب کردیم تا بقیه خاک وطن را شوهر ندهند. 4⃣ انقلاب کردیم برای عزت و حیثیت‌مان. در عصری که بر سر در باشگاه‌های انگلیس در ایران در وطن خودمان می‌نوشتند: ورود سگ و ایرانی ممنوع. 5⃣ انقلاب کردیم برای نجات و فکرمان. در عصری که تعداد کاباره‌ها و قمارخانه‌ها و فاحشه‌خانه‌ها از تعداد کتابخانه‌ها و دانشگاه‌ها بیشتر بود، انقلاب کردیم تا فکر و فرهنگ ایرانی لگدمال نشود. حقیری داشتیم که صریحا می‌گفت: شما هرگز میکل‌آنژ یا باخ نداشتید. شما حتی یک آشپز بزرگ نداشته اید.. شما هیچ چیز بزرگ و فوق‌العاده عرضه نکرده‌اید. هیچ چیز." 6⃣ انقلاب کردیم برای حفظ دختران و پسران‌مان. از چنگ حکومتی که دستاوردش برای زنان ایران «شهر نو» بود و 50 هزار رسمی. از شر حکومتی که از خود شاه تا برادران و خواهرش اشرف، مافیای بین‌المللی مواد مخدر بودند و درخت نحس اعتیاد را در ایران کاشتند. 7⃣ انقلاب کردیم برای نجات از عقب ماندگی . از کشوری که 57 سال تحت سلطنت پهلوی بود و 68 درصد مردمش بیسواد نگه داشته بودند، در حالی‌که آمریکا ناسا داشت، هند ماهواره به فضا فرستاده بود، ترکیه متروی 50 ساله داشت ولی ما هیچ نداشتیم. تا برسیم به کشوری که طی 40 سال 93 درصد مردمش باسواد شوند. و رتبه علمی 16 ام جهان باشیم. 8⃣ انقلاب کردیم برای . از عصری که نیمی از جمعیت ایران سوءتغذیه داشتند و بجای خانه، در یک "اتاق" زندگی می‌کردند. (فیلم‌فارسی‌ها شاهد است)، از عصری که نیازهای اولیه زندگی (آب و برق و گاز و یخچال و کولر) یک آرزو بود. تنها 45 شهر ایران آب لوله کشی داشت، 96 درصد روستاها برق نداشت، تنها 9 شهر گاز لوله‌کشی داشت. از عصری که 46 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کردند، مترو و سیستم فاضلاب و موشک و زیردریایی و.. رویا بود! تا برسیم به عصری که همه 1100 شهر ایران و 34 هزار روستا آب دارند، همه شهرها و تمام روستاهای بالای 40 خانوار برق دارند. 95 درصد جمعیت ایران گاز دارند و برای رفع فقر، از کمیته امداد تا بهزیستی و صدها خیریه ساختیم. 9⃣ انقلاب کردیم برای حتی و بهداشت‌‌مان. از عصری که مردم ما درگیر شپش بودند، حتی وقتی‌ همسر شاه را پشه سالک گزید، و برایمان از هند و بنگلادش و پاکستان پزشک و پرستار می‌آوردند. از عصری که سن امید به زندگی‌مان فقط 54 سال بود! تا برسیم به عصری که سن امید به زندگی‌مان به بالای 75 سال رسیده. و جزء 10 کشور دارای بهترین سیستم پزشکی هستیم. 0⃣1⃣ انقلاب کردیم برای . تا از شر چنگال آهنین نجات یابیم. یک سازمان تروریستی وحشی که به اذعان شخص شاه 3000 زندانی سیاسی داشت. از حکومت وحشت شاهنشاهی که فالاچی، خبرنگار آمریکایی متعجبانه به شاه می‌گوید: «مردم ایران با شنیدن اسم شاه در خیابان‌ها می‌کنند. می‌ترسند کلمه‌ای بر زبان آورند.» 1⃣1⃣ انقلاب کردیم برای اینکه باشیم، نه رعیت. برای نجات از 2500 سال شاهنشاهی که مردم در آمد و شد این شاه و آن شاه، هیچ کاره بودند تا حکومت در دست ما مردم باشد. برای اینکه شاه مان با کودتا و دستور اجنبی نیاید. برای اینکه از رئیس جمهور تا خبرگان از مجلس تا شورای شهر و شورای مدرسه کودکانمان را خودمان انتخاب کنیم. 2⃣1⃣ انقلاب کردیم برای تشکیل حکومتی که ثمره 1400 سال صبر و خون دل خوردن و مسلمانان راستین است. تا به جرم مسلمان بودن و شیعه بودن کشته نشویم. انقلاب کردیم تا نام خدا و پیامبر و امیرمومنان را بر ماذنه‌ها بشنویم. تا طعم حکومت عدل و مرحمت را بچشیم. تا با در هر جای جهان بجنگیم و پناه مظلومان باشیم. تا کانون انسانیت و مهربانی و مبارزه با شیاطین بزرگ و کوچک باشیم. ✍️ دکتر الهه خانی
📚نمرود و پشه نمرود همچنان با مرکب و ، تاخت و تاز می کرد و به شیوه های طاغوتی خود ادامه می داد. خداوند برای آخرین بار را بر او تمام کرد تا اگر باز بر خیره سری خود ادامه دهد، با ناتوانترین موجوداتش به زندگی ننگین او پایان بخشد. خداوند فرشته ای را به صورت انسان برای ، نزد نمرود فرستاد. این فرشته پس از ملاقات با نمرود، به او چنین گفت: اینک بعد از آن همه خیره سریها و آوازها و سپس سرافکندگیها و شکستها، سزاوار است که از مرکب سرکش غرور فرود آیی و به خدای علیه السلام که خدای آسمان ها و زمین است ایمان بیاوری، و از و و و ، دست برداری، در غیر این صورت فرصت و مهلت به آخر رسیده، اگر به روش خود ادامه دهی، خداوند دارای سپاهی فراوان است و کافی است که با ناتوانترین شان تو و ارتش عظیمت را از پای در آورد. نمرود خیره سر این نصایح را به باد گرفت و با کمال گستاخی و پررویی گفت: در سراسر زمین، هیچ کس مانند من دارای نیست، اگر خدای ابراهیم علیه السلام دارای هست، بگو فراهم کند ما آماده جنگیدن با آن سپاه هستیم. فرشته گفت: اکنون که چنین است سپاه خود را آماده کن. نمرود سه روز مهلت خواست و در این سه روز آنچه توانست در یک بیابان بسیار وسیع، به مانور و آماده سازی پرداخت و سپاهیان بیکران او با نعره های گوشخراش به صحنه آمدند و بعد نمرود، ابراهیم را طلبید و به او گفت: این لشکر من است. ابراهیم علیه السلام جواب داد: شتاب مکن هم اکنون سپاه من نیز فرا می رسند. در حالی که نمرود و نمرودیان، سر کیف و غرور بودند و از روی مسخره قاه قاه می خندیدند، ناگاه از آسمان، انبوه بی کرانی از پشه ها ظاهر شده به سپاهیان نمرود حمله ور شدند. (آنقدر زیاد بودند که مثلا هزار پشه با یک انسان و آنقدر گرسنه بودند که گویی ماهها غذا نخورده اند) طولی نکشید که ارتش عظیم نمرود درهم شکسته شد و به طور مفتضحانه ای به خاک هلاکت افتادند. شخص نمرود در برابر حمله برق آسای پشه ها، به سوی محکم خود گریخت، وارد قصر شد و در آن را محکم بست و زده به اطراف نگاه کرد؛ پشه ای ندید، احساس آرامش کرده با خود می گفت: نجات یافتم، آرام شدم، دیگر خبری نیست... در همین لحظه، باز همان فرشته ناصح، به صورت انسانی نزد نمرود آمد و او را نصیحت کرد و به او گفت: لشگر ابراهیم را دیدی! اکنون بیا و کن و به خدای ابراهیم ایمان بیاور تا نجات یابی! نمرود به نصایح مهرانگیز آن فرشته ناصح اعتنایی نکرد؛ تا این که روزی، یکی از همان پشه ها از روزنه ای به سوی نمرود پرید و لب پایین و بالای او را گزید، لبهای او ورم کرد و سرانجام همان پشه از راه بینی به مغز او راه یافت و همین موضوع به قدری باعث درد شدید و ناراحتی او شد که گماشتگان سر او را می کوبیدند تا آرام گیرد و طومار زندگی ننگینش بسته شد. 📚 منبع : حیوه القلوب، ج 1 ص 175