eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
. همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(السّلام علیكِ یا فاطمةالزهراء) چنان ز سیلی ، نیلی عِذار فاطمه شد که دهر، تیرہ به حال نزار فاطمه شد میانه ی در و دیوار و ناوَک مسمار نشانه، محسن نیکوعِذار فاطمه شد ز ضرب در، که عدو زد به پهلوی زهرا فغان فضّه فقط ، غمگسار فاطمه شد ز سقط محسن معصومِ فاطمه نه عجب که میخ غرقه به خون شرمسار فاطمه شد عدو به رغم ولای علی و غصب فدک زمینه ساز غم بی شمار فاطمه شد علی که بعد نبی بود جانشین رسول ز غصّه خانه‌‌نشین در کنار فاطمه شد کنار چشمه‌ی کوثر ، پیمبر خاتم (ص) غمین و مویه کُنان داغدار فاطمه شد نهان اگرچه بظاهر مزار فاطمه است میان قلب محبّان ، مزار فاطمه شد نه (شمس قم) شدہ گریانِ این غم جانکاہ که چشم جنّ و بشر ، اشکبار فاطمه شد شادروان سید علیرضا شمس قمی
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ صلے الله علیڪ یا بنت رسول الله هوالفاطر چون بر اوخصمِ قسم خوردهء دین راه گرفت بانگ برداشت مــوءذّن که: خــدا ! ماه گرفت کاینات است ازین واقعه در جوش و خروش که کشیدن نتوان بارِ چنین درد به دوش ماسِوا رفته فرو یکسره در بُهت و سکوت که چه آید به سرِ عالم مُلڪ و ملکوت! رزق را کرده دریغ از همه کس میکاییل عَنقریب است که در صور دمد اسرافیل چشم هستے نگران است که این واقعه چیست؟ وآن که دامن زده بر آتش این فاجعه ، کیست ؟ مو پریش ( آسیه) از خاڪ برون آمده است به گمانش که دمِ کُن فَیَکون آمده است! *( مریم) از خاڪ سراسیمه سر آورده برون* *شسته با اشڪ ز رخسارهء خود گَردِ قُرون* *کاتَشِ فتنه و آشوب دریغا تیز است* *مگر این لحظه همان لحظهء رستاخیز است؟!* این ( خدیجه ) است که فریاد زنان مے آید مو کَنان ، مویِه کُنان ، دل نگران مے آید کز چه رو رشتهء ایجاد ز هم بگسسته است نکند قائمهء عرشِ خدا بشکسته است ! کیست در پشت در اے فضّه که جبریل امین دوخته دیدهء حیرت زدهء خود به زمین خانهء کیست که در آتش کین مے سوزد؟ نکند کعبهء ارباب یقین مے سوزد ! روز همچون شبِ مُظلَم به نظر مے آید عمر هستے مگر امروز به سر مے آید پاسخِ این همه پرسش ز درِ سوخته پرس از درِ سوختهء لب ز سخن دوخته پرس گرچه چون سوختگان مُهرِ سکوتش به لب است لیکن از فرطِ برافروختگے مُلتَهَب است مے توان یافت از آن شعله که بر خرمن اوست که چها آمده از دست ستم بر سرِ دوست از سقیفه است هنوز آتش آشوب بلند دست بیداد رها ، پایِ عدالت در بند تیغِ عریان خلافت به عداوت تیز است خصم ، از پا فکن و صف شکن و خون ریز است ان که آن روز در آن معرکه یارے مے کرد سیلِ بنیان کنِ این حادثه جارے مے کرد مخزنِ سِرِّ خدا را چو عدو سینه شکست اه بر خاست بر افلاڪ که آیینه شکست این همان آینهء غیب نماے ازلے است که در او شعشعهء نور نبیّ است و ولے است این همان سینهء سینا ست که در وادے طور صد چو موسے ( اَرِنی) گو نپذیرد به حضور این همان طور تجلّے است که هنگام شهود بر رخ عارفِ سالڪ درِ اشراق گشود حیف و صد حیف که این آینه را بشکستند درِ اِشراق و تجلّے به رخ ما بستند کاش آن دم که عدو مَرکبِ کین را مے راند نبض هستے به همان دم ز تپیدن مے ماند نوبت دَبدَبهء دشمن بد اختر بود که عدو دایهء دلسوز تر از مادر بود! شعر:استاد گرانقدر محمدعلی مجاهدی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ السلام علیڪ یا فاطمة الزهرا لاله ے نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ے آل علی اے مسیحاے تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو اے گلعذار فاطمه اے براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن اے مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایے یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست اے یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جارے بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه همنوا با ناله ے افلاکیان شد «جهانی» سوگوار فاطمه اسماعیل پورجهانے (جهانی) قم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ ، ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺻﺒﺢ ﻣﺪﯾﻨـــــــﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻡ ﺗﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﻫﯿﺰﻡ ﺑﯿـﺎﺭ ﻣﻌﺮﮐـــــــــﻪ ، ﺻﯿﺎﺩ ﺳﻨﮕﺪﻝ ﺩﺭ ﺁﺷﯿﺎﻧﻪ ﺻﯿﺪ ﺣـــــــــﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭼـﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﺯﻫﺮﺍ ﺗﻤــــــﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﮔﻠﻤﯿﺦ ﺩﺍﻍ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ، ﺳﻮﺯ ﺷﻌﻠﻪ ها ﺍﻭ را ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﻨـــــﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮ ﺩﭼﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ، ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧـــــﺎﮎ ﺑﻘﯿﻊ ﺍﺳﺘﺘﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺯﻫﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻫﻢ ﻧﮑﺮﺩ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ ﻏﻢ ﻫﺠــــﺮﺍﻥ ﯾﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﯿﺮﺗﻢ "ﮐﻤﯿﻞ" ﮐﻪ آﻦ ﻗﻮﻡ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺭﺷﺎﺕ ﭘﯿﻤــــــﺒﺮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ! شعر: ﮐﻤﯿﻞ کاشانی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
(السّلامُ عَلیكِ یٰا فاطِمةالزهراء) خاموش چو شمع خانه‌ی حیدر شد غمخــانـه حریم دخـت پیغمبــر شد گشـتــند یتــیم اگرچه طفــلان علی در اصل، جهانِ شـیعه بی مــادر شد سید محمدرضا شمس (ساقی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab2Fatemieh2-1401[01].mp3
14.61M
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم دلم، تنگه برا روزایی که بازی میکردی با من چند وقته انگار خیلی سردی با من گفتی نخواب، رو دست من زینب! هنوز بازوی من کبوده گفــــتـم بـرای رفـتن تو زوده گـریه کرد، رو شـونه‌هام، دیشب حسن هر چقدر، گفـتم چی شد، نگفت به من خونه شد خونه‌ی غم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم،نرو نرو نرو نرو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بازم چرا، خونی شده؟ پیراهنی که صبح برات آوردم از این همه غصه چرا نمردم؟ خسته شـدی، از بســـترت پهلو به پهلو شدنت عذابه از بس که زخمای تو بی حسابه خواب دیدم، که خوب شدی،مثل قدیم تا کی بـــرات، باید آخــــــه، گریه کنیم تو رو به حسین قسـم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یادش بخیر، با محســــنت هی درد دل می‌کردی توی خونه لالایی و قصـــه‌های شبونه دیشب نگات، افتاد به اون پیراهــن بچـــه‌گــــونه که دوختی آروم آروم هی گریه کردی سوختی می‌دونــــم، ولی هنــــوز، دلتنـگـشـــی وقتـی که، اسـمـــــش میاد، آه میکشی نرو با ایـــن ســن کـم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو شعر:رضا یزدانی ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده فاطمه علیهاالسلام، صبر لایزال نبوی بود که در هیأت عفتی سر به فلک کشیده چادر به سر می‏ کشید و در کوچه‏‌های مدینه، در تمام رهگذر‌های هستی حضور خدا را به کائنات، یادآور می‏شد سیلی ستم و تازیانه کینه را به جان خرید تا هجوم تندبادِ انکار، شمع یک‏تنه حقیقت را خاموش نکند فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد.
یافاطمه الزهرا گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را