eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ به نام خدا 🎁 بازنشر ویژه سالروز شهدای مظلوم هویزه ✅🌴 ناگفته ها و ناشنیده هایی از قهرمان های دزفولی در حماسه خونین هویزه ✍🏻 روایت « مهندس شهید محمد بهاءالدین »، سردار شهید دزفولی حماسه هویزه ☀️ شهیدی ناشناخته و بی نام و نشان که پاره های پیکرش زیر شنی تانک های عراقی با خاک یکی شد
🔰 روی قطعه آلومینیومی مزار شهید 🌷 بخشی از وصیت نامه تکان دهنده این شهید نوشته شده است: سر قبری و سنگ قبر برایم نسازید و قبر بسیار ساده و گلی با یک تکه حلبی کوچک نباتی بگذارید تا یادتان باشد همیشه که هنوز حلبی آبادها و روستاهای دور افتاده مان ؛مادران ؛خواهران و برادران و پدرانمان حسرت غذای روزانه را می کشند. 🇮🇷
باز شب شد و دلتنگـی مـا روشن شد ...
چشمشان در راه گردیده سپید تا که آید استخوانی از شهید یوسف ما سوی کنعان آمده دردها را جمله درمان آمده به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹 *دوستان و همرزمان شهید آرایی* ایستاده از راست: دبیران ارزشمند : 1-🌷زنده یاد مرحوم محمود لطفی نوایی 2-آقای رحیم سلیمان تبار نشسته از راست : 3-دکتر کاظم محمودی نشلی 4--🌷 جاویدالاثر شهید علی آرایی 🌹عکس از آلبوم جاویدالاثر شهید علی آرایی که در تاریخ 1359/10/16 در منطقه عملیاتی سوسنگرد در دفاع از این شهر که طی حملاتی از حزب بعث عراق به شهرهای سوسنگرد و هویزه و دیگر شهرهای خوزستان انجام داده بود بر اثر اصابت گلوله توپ به نفربر آنها به فیض شهادت نائل شد و پیکر و پاک و مطهرش تاکنون مفقود مانده است . روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد❤️ 🔹این عکس در آذرماه سال 1358مرکز آموزشی 04 بیرجند گرفته شده است. یکشنبه 16 دی 1402 . عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام هادی علیه‌السلام فرمودند: همانا برای خداوند بقعه‌های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.✨
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام هادی علیه‌السلام فرمودند: همانا برای خداوند بقعه‌های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.✨
علیرضا اسوه ایمان و اراده، صبر و بردباری و خلاقیت و ولایت‌مداری بود؛ هرگز دوست نداشت از مأموریت‌هایش سخنی به میان بیاورد؛ با اینکه بیشترین پروازهای جنگی را با هواپیمای (اف ـ 4)‌ انجام داده بود و قهرمان پروازهای برون‌مرزی محسوب می‌شد اما در بازگو کردن آن همه رشادت و از خودگذشتگی ابا داشت تا مبادا فداکاری‌هایش به شائبه ریا آلوده شده و خدای نکرده خودنمایی کرده باشد. علیرضای من به قهرمان پروازهای برون‌مرزی شهره بود و حتی زمانی که مسئولیت‌های مهم داشت و قانوناً از پروازهای جنگی بر حذر بود، به پرواز درمی‌آمد و همین امر روحیه سایرین را برای جنگیدن تقویت می‌کرد. پسرم از جمله خلبانانی بود که در طول هشت سال دفاع مقدس سخت‌ترین عملیات‌های جنگی را انجام داد و به کابوسی برای نیروهای عراقی تبدیل شده بود. 🌷
در سالروز شهادت امام هادی علیه‌السلام به یاد هادی دل‌ها خواهر شهید نقل می‌کند: یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند ، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین، ابراهیم رسید... و دزدِ زخمی شده را بلند کرد! نگاهی‌ به چهره وحشت‌زده‌اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده ! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد آن بنده‌ خدا از رفتارِ ابراهیم خجالت‌ زده شد... ابراهیم از زندگی اش سوال کرد کمکش کرد و برایش کار درست کرد طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد..!
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹کلیپ | استاد شجاعی ✘ بچه‌ای که آرومه، مریضه! مامان و بابایی که بچه‌ی آروم دوست دارن، از اون مریض‌تر!. ‌‌‌ ‌
💠پسرم علی اصغر بسیار فرد قانع و کم خرجی بود، او هیچ گاه پولش را بیهوده خرج نمی کرد و از پول روزانه ای که پدرش به او می داد همیشه مقدار زیادی را کنار می گذاشت تا اگر دیگران احتیاج مالي داشتند از آن بردارند، هیچ گاه پیش نیامد که از کم شدن آنها ناراحت شود. پسرم با وجود این که لباس های زیادی نداشت اما همیشه لباس هایش تمیز و اتو کشیده بود. او معتقد بود که انسان هر چیزی دارد باید با دیگران تقسیم کند، زمانی که به هنرستان می رفت درسش خیلی خوب بود او هرروز چند نفر از همکلاسی ها یا بچه هایی که کلاس های پایین تر از او بودند را با خود به خانه می آورد و به آنها در درس هایی که ضعیف بودند کمک می کرد، من همیشه از این کار او ابراز نگرانی می کردم چون می ترسیدم که خودش از درسش عقب بماند ولی او می گفت: مادرجان! نگران نباش خداوند در عوض، در درس هایم به من کمک خواهد کرد. علی اصغر پیش جنگ 🌱🌷🍃🌷🌱
🔹 ولی انشایی نلرزید... 💠منطقه شیاکوه ارتفاعاتی در منطقه مرزی ایران و عراق است که تسلط بر آن برای دو طرف درگیر در جنگ حائز اهمیت بود و شهید عبدالحمید انشایی هم دیده‌بان آن... شهید گرای دشمن را به توپخانه ارسال می‌کرد و با بی‌سیم موقعیت دشمن را اطلاع می‌داد و توپخانه نیز انجام وظیفه می‌کرد.. ولی دشمن حساسیت این منطقه را میداند و کوتاه نمی آید.. حلقه محاصره دشمن تنگ‌تر می‌شد، گرای ستون‌های دشمن در حال ارسال بود، دستور رسید که عبدالحمید به عقب بازگردد، اما او ماند. او زخمی شده بود، اما هنوز جان داشت؛ او بر روی شیاکوه ایستاد؛ گرای دشمن همچنان ارسال می‌شد، همرزم او می‌گوید: «فهمیدم که گرایی که می‌دهد همان جایی است که خودش ایستاده. پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است، پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید.» در لحظات آخر ناگهان بی‌سیم به صدا در می‌آمد، صدای عبدالحمید بود، بیسیم‌چی صدا زد حمید جان به گوشم. صدای غرش توپ و سوت خمپاره‌ها با صدای عبدالحمید در آمیخته بود: «از قول من به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید، ولی انشایی نلرزید.» عبدالحمید انشایی