#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
پیش پای من اگرچه راه غیر از چاه نیست
شکر، اما دستم از دامان تو کوتاه نیست
از زمانی که پیاده تا حریمت آمدم
تازه دیدم تا بهشت آنقدرها هم راه نیست
گنبدت خورشید تابانیست در شبهای شهر
آنقَدَر که در غزلها صحبتی از ماه نیست
گاه و بیگاه آمدن یا گاهگاهی آمدن
هیچکس نشنیده از دربانِ اینجا "شاه نیست"
پنجره فولادِ تو طوری گره وا میکند
که ضریحت نیز از غمهای ما آگاه نیست
اشکهای شوق بر مژگان جارو شاهدست
هیچ کاری در حرم همراه با اکراه نیست
در زیارتنامههایت مهربانی جاری است
هیچ یک اما به خوبیِ امین الله نیست
✍ #احمد_حیدری
#امام_زمان_عج_مناجات
#شب_جمعه
از فراق تو نمردیم، مسیحا نشدیم
چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم
جای تو دست به دامان طبیبان بودیم
حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم
بی تو یک عمر پی هرکس و ناکس رفتیم
گم شدیم آخر ازین غفلت و پیدا نشدیم
نام مجنون بهروی ماست ولی کو مجنون؟
وقتی از هجرِ تو آوارهی صحرا نشدیم
درد این است که ما محضِ رضایِ دل تو
بیخیالِ خوشیِ فانیِ دنیا نشدیم
خاکِ عالم به سرِ ما که دراین عمرِ دراز
لحظهای مشتریِ یوسف زهرا نشدیم
گریه کردیم ولی گریهی بی فکر چه سود؟
قطره بودیم ولی وصل به دریا نشدیم
پیش ما آمدی اما همه غفلت کردیم
لحظهای پای قدم رنجهی تو پا نشدیم
قصدمان بود همه سنگ صبورت باشیم
قصدمان بود که از بخت بد اما نشدیم
**
همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز
زائر مرقد ششگوشهی آقا نشدیم
کاش میشد که تو ما را به زیارت ببری
یک شب جمعه به پابوسی حضرت ببری
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امام_حسین_ع_مناجات
نزدیکتری از رگِ گردن به گدایت
ماییم و طوافِ حرم کرب و بلایت
هر جای جهان مینگرم نام تو آنجاست
از هر نظر انگار شبیهی به خدایت
گشتیم تمامی جهان را و ندیدیم
شیرینتر و دلچسبتر از شور عزایت
در روز قیامت که جهان دور تو جَمعست
بگذار که ما نیز بیفتیم به پایت
بگذار که من نیز گرفتار تو باشم
یک جرعه بنوشان به من از جام بلایت
پَرسوخته چون فطرس و دلسوخته چون حُر
من آمدهام باز به امید عطایت
ای آنکه جهان تکیه به دستان تو دادهست
حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت؟
**
با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر
از معرکه برگشت ولی بین عبایت
دیدند ملائک همگی گوشهی گودال
آغوش گشودهست خداوند برایت
بر نیزه شدی قاری قرآن، چه شکوهی...
ای آنکه دل از فاطمه میبُرد صدایت
✍ #احسان_نرگسی
23.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟
بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟
گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟
از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند
گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟
ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی
پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟
مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن
ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام
هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟
بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم
یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟
رضا رضا رضا رضا
دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگا کنی (۲) من تو رو صدات کنم تو هم منو صدا کنی (۲)
قربون صفات برم از راه دوری اومدم (۲) جای دوری نمیره اگه به من نگا کنی (۲)
رضا رضا رضا رضا
دل من زندونیه تویی که تنها می تونی (۲) قفسو وا کنیو قفسو وا کنیو پرنده رو رها کنی(۲)
رضا رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا
میشه کنج حرمت گوشه ی قلب من باشه (۲) میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی (۲)
تو غریبی و منم غریبم اما چی میشه (۲) این دل غریبه رو با خودت آشنا کنی (۲)
دوست دارم تو ایوون مقصورت از صبح تا غروب (۲) من با تو صفا کنم تو هم منو دعا کنی (۲)
آآآآآآآآآآآآآآ
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم (۲) دوست دارم تا من میام زود گره هامو وا کنی (۲)
دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همیشه من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی (۲)
حسرت زیارت جد تو مونده بر دلم (۲) چی میشه اگه منو راهی کربلا کنی
یا علی موسی الرضا میشه به من نگا کنی اون قده رضا میگم تا دردمو دوا کنی (۲)
یا علی موسی الرضا میشه به من نگا کنی اون قده رضا میگم تا دردمو دوا کنی (۲)
رضا رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا
#امام_رضا_علیه_السلام
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی، به لالههای بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا
گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
توای مسافر شهر مدینه در دل شبها
نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
یا زهـــرا
سلام من به توای بانویی که مرد نبردی
ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی
سلام من به بازو، کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت
مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن
درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر
خدا بر تو نظر دارد، که هستی شهر پیغمبر
مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پر پر
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
اشعارحج
بدرقه زائران
تو ای مسافرِ قبله خدا نگهدارت
برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت
مدینه خانه ی عشق و امیدِ احمد بود
محلِ وحیِ خداوندِ حیٌِ سرمد بود
از این صفا وُ سعادت خوشا به احوالت
فرشتگانِ خدا آمدند به دنبالت
سفیرِ عرش خدایی به گلشنِ هستی
رسیده ای به وصال و ز خاک و تن رستی
اگر به شوقِ زیارت به آن مکان رفتی
بدان، بدان که فراتر ز آسمان رفتی
به آه و ناله ی زهرا وُ بیتُ الاَحزانش
تو را به روی کبود و به قبرِ پنهانش
اگر به روضه ی رضوان شدی تو مهمانش
ز شوقِ سینه ادا کن تو عهد و پیمانش
تو خود به سجده جمالِ خدای سرمد بین در آن فضای بهشتی رخِ محمّد (ص) بین
نمازِ توبه بخوان تو به روضه ی رضوان
بخوان خدای خودت را تو از دل و از جان
خدا دهد به تو پیوسته برکت و ایمان
اگر عمل بنمایی به سیرتِ قرآن
تو ای مسافرِ مکه خدا نگهدارت
برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت!
هستی_محرابی
#چاووشی
#حج
اشعارحج
دل طپد هر لحظه بهر کوی دوست
طوف کعبه این دلم را آرزوست
سرزمین مکه دارد افتخار
بیت حق در آن مکان دارد قرار
فخر کعبه هیچ میدانی زچیست
زانکه زایشگاه مولایت علیست
گر چه کعبه باشد از خشت وگلی
نور حق گشته از آنجا منجلی
دست حیدر، هست دست کردگار
نور حیدر، جلوه ای از نور یار
خانه حق شد به عشق او بنا
گشته زایشگاه او زامر خدا
سعی بنما دور از عصیان شوی
پاک شو! تا بر درش مهمان شوی
عقل کن قاضی ،کجا باشد روا؟
ظلم بنمایی روی بیت خدا
خانه ی حق جای هر مکار نیست
این سرا منزلگه اغیار نیست
زائرش باید کند ترک ریا
دور باشد از نزول و از ربا
بر خلایق ظلم کی باشد روا
خون مردم خوردن و بیت خدا؟
کرده مهمانت که تا آدم شوی
روی آلام بشر مرحم شوی
باید از خود کبر و مستی دور کرد
چشم شیطان درون را کور کرد
معنی حج یک شروع دیگر است
ترک نفس ،این خود جهاد اکبر است
دین که تسبیحی به دست و ریش نیست
هرکه گوید یاعلی درویش نیست
مومن آن باشد که با تقوا بود
کارهایش مرضی مولا بود
حاجی آن باشد که رحمانی شود
پای تاسردر خدا فانی شود
رحم و وجدانی اگر در او نبود
رفتن حج بهر اوجانا چه سود
رخت احرامش چو می پوشد به تن
یادی از محشر نماید هم کفن
در صفا ومروه با آه و خروش
یاد محشر افتد و آن جنب جوش
حج اگر باشد خدایی ، مرحبا
گر پی نام و ریایی, کن حیا
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
#چاووشی
#حج
4_5850658013148351714.mp3
6.31M
❣﷽❣
🎆 #مولودی_امام_رضا_ع
🎆 #سبک بارون بارون بارونه هی
افتخاروم ایه که بچه ی خاک مشهدوم
عاشق پر زدنه کفترا دور گنبدم
هروز هروز میام
یک سلامی به اقام
مودوم و دلم خوشه که مولا هستش همیشه باهام
وقتی ناراحتوم میام جلو ضریحش
موگوم اقا بیا ای دستمه بگیرش
امده هموکه وقتی دلش میگیره
میه پیش اقاش حاجتشه بگیره
🎆گل باغوم رضاباغ و بهاروم رضا
🎆همه ی زندگیم چشم چراغوم رضا
خادمات هر روز مین صحنته جارو مزنن
همه ی گرفتارا مین بهت رو مزنن
هرکی کارش گیره
یاهرکی که اسیره
میه پوشت پنجره به قران حاجتشه میگیره
رعیت وپادشاه مین دخیل مبندن
مشن عاشق تو تاجون درن و زندن
ندره فرقی که برت گدا وسلطان
مثل تو ندیدوم به هیچ کجا بقران
🎆همه هستم رضادل به توبستم رضا
🎆امدوم گدایی بگیر تودستوم رضا
مگن هرکی که مخه زودتر بره ب کربلا
باس بیه به مشهد پابوسیه امام رضا
صحن اسمال طلا
یا زیر ایوون طلا
بگه یاامام رضا دخیلوم بده بروم کربلا
نوکرت همیشه اقا به زیر دینه
توسرش بعد تو زیارت حسینه
رفتن کربلا عمریه ارزوشه
توی صحنت اقاشیش گوشه روبروشه
🎆روبرومی رضا چون ارزومی رضا
🎆همه هستوم فدات تو آبرومی رضا
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈