محمدمهدی
من فقط قراره بگم شاهنشاهی با عدالت همخوانی نداره. در بقیه نظام ها هم قطعاً ظلم میتونه رخ بده اما اسا
در مورد اعتراض اتفاقاً در قدیم هم بایکوت و سرکوب بوده.
تخصص من تفصیل تاریخ نیست اما از هوش مصنوعی و سایت ها دست و پا شکسته به برخی منابع رسیدم که این مورد رو تایید میکردند و بله این هم ظلمه
چه الان ، و چه دیروز
من مطالعاتم در حیطه هنر و فلسفه هنر و اساس هنره.تخصص من و مطالعات من تو تاریخ نیست. عزیزی اگه تاریخ رو واقعاً مطالعه کرده و تخصص نسبی داره و حس میکنه حرفای من اشتباهه من با آغوش باز پذیرای گفتگو باهاش هستم:
@mahdi_151
محمدمهدی
من مطالعاتم در حیطه هنر و فلسفه هنر و اساس هنره.تخصص من و مطالعات من تو تاریخ نیست. عزیزی اگه تاریخ
آقا سمت ما هم برقا میره گرونی هم هست😂
من دلیل و منطق قانع کننده میخوام برای بحث و جدل نقضی نیایید پی وی بگید حالا اونا ظالم بودن اینا خوبن حتما 😑
به من مثل شاگرد خودتون درس بدید و من متواضعانه شاگردیتون رو میکنم اگه با دلیل و کتاب بیایید🙏🌺
محمدمهدی
آقا سمت ما هم برقا میره گرونی هم هست😂 من دلیل و منطق قانع کننده میخوام برای بحث و جدل نقضی نیایید پ
از آخرین باری که با یه نفر منطقی و عقلانی و با منطق بحث کردم نمیدونم چقدر میگذره
عموماً هرکسی که با من مخالف بود تهش فحش میداد و توهین میکرد و بحث رو به سمتی که خودش میخواست تغییر میداد.
خلاصه هوش مصنوعی از مباحث مطرح شده در کانال
بر اساس تحلیل محتوای کانال، یک دیدگاه انتقادی منسجم در مورد مفهوم «شاهنشاهی» و نسبت آن با «تاریخ ایران» ارائه شده است. این دیدگاه بر محورهای زیر استوار است:
۱. نقد ماهیت نظام شاهنشاهی:
اساس استدلال این است که نظام پادشاهی، فارغ از عملکرد خوب یا بد یک شاه، ذاتاً مبتنی بر ظلم است. این ظلم از دو جنبه بررسی میشود:
* فقدان حق انتخاب: مردم در تعیین حاکم خود نقشی نداشتند و صرفاً رعیت شاه محسوب میشدند.
* کسب قدرت با زور: کشورگشاییها و تشکیل امپراتوریها با جنگ و خونریزی همراه بوده که از منظر انسانی، عملی ظالمانه است.
* نتیجهگیری: بر این اساس، پادشاهان تاریخ به دو دسته «بد و بدتر» تقسیم میشوند، نه «خوب و بد».
۲. تحلیل دوگانه از آثار تاریخی (نمونه: تخت جمشید):
آثار باشکوهی مانند تخت جمشید، همزمان دو وجه دارند:
* وجه افتخارآمیز: به عنوان شاهکار هنر و معماری ایرانی و نمادی از هویت فرهنگی غنی که باید به آن بالید. (اشاره به «رگههای آریایی» و «ضربان قلم ایرانی»)
* وجه انتقادی: به عنوان محصول کار اجباری (یا در خدمت تفاخر) هنرمندان گمنام برای تجلی بخشیدن به عظمت و زیادهخواهی پادشاهان. این هنر در خدمت قدرت بوده و شکوفایی آزادانه آن محدود شده است.
۳. تفکیک هویت ملی از نظام سیاسی:
یک تمایز روشن بین افتخار به تاریخ و فرهنگ ایران و نقد حکومتهای آن وجود دارد. گوینده تأکید میکند که به هویت ایرانی خود میبالد اما این موضوع را از زورگویی و بیعدالتی پادشاهان جدا میداند («من ایرانی ام اما به زورگویی پادشاهان سابقم ربطی ندارم»).
۴. مقایسه حکومت پادشاهان و پیامبران:
برای روشنتر شدن نقد، تفاوتهای بنیادین این دو نوع رهبری مطرح میشود:
* رابطه با مردم: حکومت پیامبران مبتنی بر جذب اخلاقی و حلقه نزدیکانشان از مستضعفین (مانند بلال حبشی) بوده، در حالی که حکومت پادشاهان بر پایه ایجاد ترس و فاصله طبقاتی (ارباب و رعیت) استوار بوده است.
* منشأ قانون: پیامبران مجری قانون الهی بودند، اما پادشاهان بر اساس میل شخصی و به صورت «دیمی» حکومت میکردند که این امر موجب ترس مردم از تصمیمات غیرقابل پیشبینی شاه میشد.
۵. نقد کوروش و شخصیتهای تاریخی:
در مورد کوروش، گوینده با احتیاط صحبت کرده و ضمن اشاره به بحثهای موجود پیرامون تطبیق او با ذوالقرنین، بیان میکند که حتی اگر خدمات مثبتی داشته، کشورگشاییهای او نیز از منطق جنگ و خونریزی جدا نیست. با این حال، هرگونه توهین به شخصیتهای تاریخی تا زمانی که چیزی ثابت نشده، محکوم است.
نتیجهگیری کلی:
محتوای کانال، یک دیدگاه انتقادی و تحلیلی به تاریخ ارائه میدهد. این دیدگاه ضمن ارج نهادن به هویت فرهنگی و هنری ایران، ساختار سیاسی شاهنشاهی را به دلیل ماهیت استبدادی، موروثی و مبتنی بر زور، مورد نقد جدی قرار میدهد و خواستار نگاهی صادقانه به تمام ابعاد تاریخ، اعم از افتخارات و بیعدالتیها، است.
محمدمهدی
خلاصه هوش مصنوعی از مباحث مطرح شده در کانال بر اساس تحلیل محتوای کانال، یک دیدگاه انتقادی منسجم در م
کل پیام های کانال رو دادم هوش مصنوعی تا یه خلاصه بده و کسی اگه از بحث جامونده بتونه بخونه 🙏
صد درصد که ظلم در پادشاهان ایرانی کمتر بوده و بالاتر هم گفتم و این دلیلش به خاطر همون فرهنگیه که از گذشته به ارث رسیده.
مثلاً همین پادشاهان هخامنشی که ما در کتیبه ها برخورد خشن رو با مخالفین میبینیم در عین حال سیستم های مدیریتی رو پدید آوردند که امروزه جهان بعد دو هزار سال بهش رسیدند و این قطعا برای من ایرانی افتخاره و بهش میبالم.
پادشاهان ایرانی شاید بهترین نسخه از پادشاهان جهان بودند اما حرف اصلی من نه با نتیجه و نه با شخصه. بلکه با اصل چهارچوب پادشاهی مشکل دارم و این چهارچوب رو ظالمانه میدونم.
گرچه پادشاهانی بودند که در همین چهارچوب باعث رشد و تعالی جامعه روز خودشون شدند و در دوره هایی با کمرنگ کردن فاصله بین مردم و حکومت این ظلم رو به حداقل رسوندند.
اما چهارچوب تمرکز قدرت بر یک شخص بدون ساز و کار قانونی ظالمانه است. هرچند رفتار خوبی سرزده باشه که ما قدردان زحماتشون هم هستیم.
بحث ما بحث جدلی و دعوا نیست بلکه یک بحث فلسفی در مورد اصل و اساس زمامداری یک پادشاهه که این زمامداری تا چه حد با اصول و قواعد امروز همخوانی داره.
ممکنه بگیم در اون زمان تنها راه حکومت کردن بر مردم ظلم کردن بود. مشکلی نیست چون اذهان و افکار در دو هزار پیش طبعا بسته تر از زمان حال بودند اما پادشاهان سابق با پادشاهی خودشون خواسته یا ناخواسته ، آگاهانه یا ناآگاهانه با خود نظام پادشاهی ظلم کردند.
این مفهوم نباید باعث این بشه که خدمات نادیده گرفته بشه. که مثال هاشو بالا زدم.
ما در مرحله اول با ظالمانه بودن اساس نظام پادشاهی مشکل داریم و در مرحله دوم با هنری که در خدمت نظام ظالمه.
ما با تاریخ مشکل نداریم فقط بیایید با اصول اخلاقی امروز که عقل بشری بهش رسیده به تاریخ گذشته نگاه کنیم.
قرار نیست پادشاهی رو تماماً سفاک و متجاهر به فسق بدونیم بلکه در مرحله اول از حیث صاحب قدرت بودن ظالم (بر خلاف عادل) و در مرحله دوم به بررسی رفتارش میپردازیم.
شما ببینید اون زمان چه سیاست های کلی و سیستم های مدیریتی مثل استان استان کردن و چه فرهنگ هایی حاکم بود که الان بعد دو هزار سال بشر داره بهش برمیگرده.
این قطعاً نشون دهنده برتری علمی ایران از دیربازه.
صد درصد که نبرد قادسیه خونریزی به همراه داشت و این جنگ مورد تأیید هیچکدام از معصومین همعصر نبود و به دستور خودسرانه خلیفه دوم صورت گرفت.
در این مورد به سبب وحدت سکوت میکنم..
اما در مقابل هم قراردادن آریایی ها و اعراب چیزی جز نژاد پرستی نیست.
مثل اینه که بگید چون روم به ایران حمله کرد الان همه ایتالیایی ها دستشون به خون مردم ایران آلوده است.