4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_سنگ 🪨
یک اتفاق ساده، مرا بی قرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه، کار کرد
در کوچه می گذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را، دچار کرد
از ذهن من گذشت که با سنگ می شود
آیا چه کارها که در این روزگار کرد؟🤔
با سنگ می شود جلوی سیل را گرفت
طغیان رودهای روان را، مهار کرد🌊
یا سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت
بی سرپناه ها همه را، خانه دار کرد🏠
یا می شود که نام کسی را بر آن نوشت
با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد🪦
یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت
زد شیشه ای شکست و دوید و فرار کرد🏃♂
با سنگ مفت می شود اصلاً به لطف بخت
گنجشک های مفت زیادی شکار کرد🦅
یا می شود که سنگ کسی را به سینه زد
جانب از او گرفت و بدان افتخار کرد😎
یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را
در پیش چشم ناکس و کس، شرمسار کرد😔
ناگاه بی مقدمه آمد به حرف، سنگ
این گونه گفت و سخت مرا بی قرار کرد:
تنها به یک #جوان_فلسطینی ام بده
با من ببین که می شود آنگه چه کار کرد💪✌️
✍علی فردوسی