#خاطرات_شهدا🍃
نگهبان علیرضا رو نشناخت و دم در ارودوگاه نگهمون داشت و گفت: ببخشید برادر عاصمی گفتند بدون کارت کسی رو راه ندین.
علیرضا معذرت خواهی کرد و گفت: میرم کارتم رو بیارم...
وقتی برگشتیم،بهش گفتم: چرا به نگهبان نگفتی خودت عاصمی هستی؟ حالا باید این همه راه رو برگردیم...علیرضا گفت: دستورش رو من دادم خودم هم باید بهش عمل کنم نه اینکه چون فرماندهام برا بقیه قانون بزارم...
خاطره ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی
منبع: کتاب معبر آسمان ، صفحه۹۷
#شهید_علیرضا_عاصمی
@masjed_gram