#ریحانه
مطمئن بودم به اندازه کافی #قوی هستم تا بتوانم یکی از نمادهای ایمانم؛ یعنی #حجاب را برگزینم.✅
باور داشتم این کار سبب میشود نزدیکی بسیار زیادی را به #خدا احساس کنم💚
البته برایم سخت بود بین مردمی زندگی کنم که به حجابم خیره میشوند و بخاطر آن احساس خوبی درباره من ندارند!😐 اما میدانستم اگر موفق شوم از این زل زدنها و اظهارنظرهایی که دربارهام میکنند با #افتخار عبور کنم😌، آن هنگام است که احساسی گرم درون من همهمه میکند و من به خودم لبخند خواهم زد...🙂 چون میدانم خدا مرا تماشا میکند و میدانم او میداند من دارم #تلاش میکنم تا برای #خشنود_کردن او قوی باشم؛ مثل وقتی که حس بهخصوصی دارم و اتفاقی بیهمتا و گرم درون من رخ داده که هیچکس جز خدا درباره آن چیزی نمیداند، چون #تجربه شخصی خودم است، #دوستی شخصی من با آفریدگارم✨👌
حالا که حجاب را برگزیدهام، احساس میکنم بدون آن چیزی کم دارم و وقتی حجاب نمیپوشیدم احساس میکردم از رابطهای #خاص و #عمیق کنار گذاشته شدهام⚡️
🔴حیف نیست خودمان را از رابطهای خاص و عمیق با پروردگارمان #محروم کنیم؟
قرارگـــاهفرهـــنــــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#خاطرات_شهدا
🔸ارتباط #عميق و توسل معنوي عجيبي به #امام_زمان_عجلالله فرجه داشت .
🔹پايش هم كه پس از سه سال حضور در جبهه #مجروح شد، خود امام زمان عليه السلام #شفايش داد .
🔸چهار عمل روي پايش انجام دادند اما دكترها گفته بودند، اصلاً فايدهاي نكرده است، بايد ۵ يا ۶كيلو وزنش را كمتر كند .
🔹وقتي به مادر گفت، او خيلي ناراحت شد، بعد هم #هزار_تا_صلوات نذر کرد .
از مال دنيا هم دو تا #قاليچه بيشتر نداشت که يکي را نذر خوب شدن پاي محمدرضا کرد .
🔸محمدرضا رفت #جمكران آمد، گفت: مادر، غصه نخور!
رفته بود پيش پزشك براي ويزيت مجدد، که دکتر گفته بود #اين_پاي_ديروزي_نيست
#شهید_محمدرضا_شفیعی
#راوی_مادر_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram