#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
دڪتر ڪم وزن بود ، ولی انرژی زیادی داشت .
بہ شوخی میگفتم دڪتر مثل مورچہ است
و میتواند پنج برابر وزن خودش را
بلند ڪند .
اگر میخواستیم جایی را تجهیز ڪنیم ،
طوری همڪاری میڪرد
ڪہ اگر ڪسی او را میدید
تصور میڪرد نیروی خدماتی است .
در راهاندازی ڪارگاهها و
تجهیزشان مشارڪت میڪرد .
میرفت بازار ، وسیلہ ای را ڪہ
مورد نیاز بود میخرید .
وقتی پروژه بہ ایشان ربط داشت ،
همہ ڪارهای اجرایی و مالی را
خودش انجام میداد . اگر وارد امور مالی هم میشد ، درست و حسابی ڪار میڪرد .
یڪ بار در آزمایشگاه اسباب ڪشی داشتیم ،
و ڪار بسیار سختی است .
وسایل آزمایشگاهی ، هم سنگین هستند
و هم حساس .
قیمت آنها هم بسیار بالا است و
بعضی از آنها را بہ واسطہ تحریم
نمیتوانستیم از خارج بخریم .
برای انتقال آنها چند نفر از خدماتیها را
بہ ڪار گرفتیم .
خود دڪتر هم بود و مرتب تذڪر میداد
تا وسیلہ ای نشڪند .
یڪ دفعہ پای یڪی از نیروها گیر ڪرد
و یڪ وسیلہ شڪست .
دڪتر او را سرزنش ڪرد .
آن بنده خدا دلگیر شد و
از جمع فاصلہ گرفت .
چند دقیقہ بعد دڪتر رفت ڪنارش
و صورتش را بوسید .
گفت : از من ناراحت نباش ،
اینها همہ قیمتیاند و ڪمتر پیدا میشوند .
باید مواظب باشیم .
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
#شهدای_ترور
🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#پرسش_پاسخ #شوخی_با_نامحرم #بدحجابی 🌸👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
#ریحانه
♦️مجازات شوخی با نامحرم و بدحجابی چیست؟
🚶روزی جوونی میره پیش مقدس اردبیلی ره و میگه مدارکم هنگام دفن مادرم در قبر افتاده و اجازه نبش قبر میگیره
🔺چند روز بعد دوباره میره سراغ این عالم بزرگوار و میگه نبش قبر کردم ولی چیزی دیدم که از وحشت😱 روی قبر و دوباره پوشوندم
🐍وقتی قبر و باز کردم مارسیاهی دور گردن مادرم حلقه زده بود و دهانش رو تو دهان مادرم میکرد و مدام اون رو نیش میزد
🔻مقدس اردبیلی گفتن آیا مادرت در زندگیش کار زشتی انجام میداد؟
♂اون جوون گفت : من چیزی یادم نیست ولی پوشش و حجابش رو رعایت نمیکرد و از شوخی و خنده با نامحرم ترسی نداشت و چون پدرم از رفتارش ناراحت بود مدام نفرینش میکرد.
😔بله این عالم قبر و برزخ زن بدحجابیه که با مرد نامحرم(پسرخاله، پسرهمسایه، شوهرخواهر، پسرعمو و...) شوخی میکنه.
📚منبع: کتاب گوهر صدف، ص۵۵
قرارگـــاهفرهــنــگۍبــاقــراݪــــعــــلــــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
🎗سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد.🎗
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 آیه 68 سوره یاسین🌴
🕋 وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ
⚡️ و هر كه را طول عمر دهيم، او را در آفرينش واژگونه (عقبگرد قوای جسمانی و روحانی) مىكنيم.
➖➖🚥➖➖🚥➖➖
🌼🌼 آخ الهی بمیرم که این والدین مظلوم و غریب، هرچه سن و عمرشان بالاتر میرود،
👈 هی بچه تر میشوند و بهانه گیر؛
👈 زودرنج میشوند و عاطفی!
🌸🌸 این خاصیت پیری است و نوبت خودمان هم میرسد!
🔔🔔 پس عین کودکانمان بیشتر هوایشان را داشته باشیم.
قرارگـــاهفرهــنـــگۍبــاقــراݪــــعــــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
چندین بار محمد گفته بود که بریم پینت بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم.
یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم.
وقتی رسیدیم محمد گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته. به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😂
گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...😒
من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این فلانی هست و بزنیمش😩
اکثرشم محمد زد.🙂
لطف زیادی به من داشت 😂بدش با خنده میگفت من زدمت. شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،☺️
با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم. اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر گفت خوبه که،
#شهید شی سرت رو از دست میدی.🙈
گفتم پس از نشانه های الهی هست و خندیدم گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت..😢
«اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..»
آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس انداختیم😂
خیلی خوب بود خدایی
روز خوبی بود. روزای خوب زیادی با محمد داشتم. جز خنده رو من ندیدمش. واقعأ الان دلتنگشم.💔
#شهید_محمد_رضا_دهقان
🕊|🌹 @masjed_gram