eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃زیارٺ حضرٺ ولی عصر (؏ـج) در روز 🔻چند دقیقہ وقتتون رو نمیگیره ... ⚠️برای امام زمان وقت بذاریم ...😔 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 [🌼] @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم... میگفت: "جااان دل هادے ...؟😍 چیه فاطمه؟ چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...💔 فقط اشک میریختم و ناله میزدم...😭 دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...✍ از دل تنگم گفتم💗 جانازفراق‌تواین‌محنت‌جان‌تاڪے💔 دل‌درغم‌عشق‌تورسواےجهان‌تاڪے💔 از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش... نوشتم "هادی...😞 فقط یه بار.... فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."😊 نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم... بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...😍 دیدمش…💚 با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد..☺ ️ مـن‌صدایش‌زدم‌و‌گفٺ‌عزيـزم‌جانـم💕 باهـمـين‌یک‌کلمه‌قلـب‌مـراريخت‌بهم💕 صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم... "جاااان دل هادی...؟😌 چیه فاطمه…؟ چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟ تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای... 🕊|🌹 @masjed_gram
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 مولای غریبم! چتر خوبي هايت بر سرمان سايه افكنده☂ روزگار غريبي است يابن الحسن ...!🌆 ياور نداري ولی هر لحظه ياورمان هستی ...💪 چشم مولاى مهربانم ...!👌 چشم انتظارت می مانیم👌 تا هر وقت که تو بگویی ...👆 تا هر وقت که خدا اجازه فرجت را امضا کند ...🙏 تا هر وقت که اجل دست به گریبان جانمان نشده ... فقط ... فقط تو بگو که روی ما حساب باز می کنی آقا ❓❓❓ قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
4_5981197050119717176.mp3
2.51M
زیارت 🎤با صدای محسن فرهمند نام تو را میبرم قلبم غریبی میکند چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند تعجیل در ظهور 14 مرتبه ☄اللہم عجل لولیک الفرج☄ •🎙• @masjed_gram
💐 سبک زندگی قرآنی 💐 🍂 عاقل باش 🍂 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌺⇦ارزش یک مداد به مغز آن است . مدادی که مغز ندارد چوبی بیش نیست وفقط به درد سوختن می خورد . 🌸⇦ارزش آدمی نیز به مغز اوست و گرنه هیچ بهایی ندارد، دوزخ جای کسانی است که بی مغز بوده یعنی از مغز خود هیچ بهره ای نبرده اند . 🔔⇦این سخن اهل جهنم است که می گویند : 🕋 لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فِی اَصحابِ السَعیرِ ⭕️ اگر می شنیدیم و از عقل خود بهره می بردیم در اینجا نبودیم . 💠 سوره ملک آیه 10 💠 قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلــــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_سی‌ونه •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ ✨ خونه رو
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💦 یه روز نفت تموم شده بود، رفتم تو صف که نفت بگیرم، ولی هنوز نفت نیومده بود تا ظهر چند بار رفتم خونه و برگشتم، سرما خیلی زیاد بود داشتم یخ میزدم، نتونستم پیت نفت هارو تا خونه بیارم آخر چرخی هایی که باهاش پیت ها رو می بردن هم نبود، با هر مکافاتی بود دو پیت نفت رو با دو بار رفت و برگشت تا خونه بردم، دیگه نایی برام نمونده بود، حالا باید میبردمشون بالا نمیخواستم صاحب خونه متوجه بشه، آروم آروم تا بالا بردمشون. ⛄️⛈🌧🌬💨🌪❄️🌨☃ 💠دیگه از خستگی و بدن درد توانی برام نمونده بود بچه ها با خوشحالی از سر و کولم بالا می رفتن دلم میخواست زود تر بخوابند تا منم استراحت کنم ولی گشنه بودن و باید غذا درست می کردم😭😢 تقریبا هر روز وضعیت قرمز میشد، چون خونه ما نزدیک تپه مصلی بود ، پدافند ها هم اونجا مستقر بودن، پدافند ها که شروع به کار می کردن خونه میلرزید! بچه ها خیلی می ترسیدن، خودشون رو تو بغل من قایم می کردن، یه شب وضعیت قرمز شد از صدای گریه بچه ها زن صاحب خونه اومد بالا و خدیجه رو گرفت، گفت نمیترسی؟؟ معلوم بود خودش ترسیده! گفتم چه کار کنم! گفت: والله، صبر و تحملت زیاده، بدون مرد، اونم با این دو تا بچه، دنده شیر داری بخدا، بیا بریم پایین. ☔️❌ گفتم اخه مزاحم میشیم، بنده خدا اصرار کرد و به زور ما رو برد پایین، اونجا سر و صدا کمتر بود و بچه ها آروم شدن👌😢 🎋روزای چهارشنبه و دوشنبه هر هفته شهید میاوردن و تمام دلخوشی من این بود که برم مراسم تشییع جنازه شهدا🎋 یه روز که رفته بودم نون بگیرم مثل همیشه تا نوبتم بشه میرفتم و به بچه ها سر میزدم بار اخری که رفتم جلو در خشکم زد، صدای خنده بچه ها میومد اول فکر کردم آقا شمس الله یا آقا تیمور اومدن بهمون سر بزنن. 🍂 در رو که باز کردم، سرجام خشکم زد، صمد بود😌😌 داشت با بچه ها بازی می کرد، براشون شعر میخوند، من رو که دید چن دقیقه ای بهم خیره شدیم، بعد چهارماه داشتیم دوباره هم رو میدیدیم😍🌹😍 از سر شوق گلوله گلوله اشک می ریختم، با پر چادر اشکام رو پاک کردم، گفت گریه میکنی؟ بغض راه گلوم رو بسته بود‌، اومد جلو و گفت: اها دلت برام تنگ شده، خیلی خیلی زیاد، یعنی من رو دوست داری، خیلی خیلی زیاد🤗😍😉😌 هر چی بیشتر حرف میزد گریه من بیشتر میشد، گفت کجا بودی؟ گفتم: رفتم نان بخرم! پرسید خریدی؟ گفتم نه نگران بچه ها بودم، اومدم سری بزنم و برگردم. گفت: خودم میرم وقتی من خونم خریدارو انجام میدم👌😇 گفتم اخه باید بری ته صف گفت میرم! تا صمد برگرده همه کار هارو انجام دادم وقتی نان خرید و برگشت، همه چی ازین رو به اون رو شده بود. 🌞در و دیوار خونه هم به رومون می خندید🌞 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
💌 مناجات بی‌استغفار مثل تمیز کردن بدون شوینده #پیام_معنوی 🌺 🍃🌺 @masjed_gram
🌹امیرالمؤمنین عليه السلام : خردمند به عمل خود تكيه مى كند و نادان به آرزوهايش 💠العاقِلُ يَعْتَمِدُ على عَملهِ، الجاهِلُ يَعْتَمِدُ على أمَلهِ 📙غررالحكم حدیث 1240 🌸 🍃🌸 @masjed_gram
#احکام ⁉️ سؤال: اگر دانش آموز یا دانشجویی در امتحانات با تقلب نمره قبولی کسب کند وبه مرحله بالاتر برود واز مزایای آن استفاده کند، حکم استفاده از مزایا چیست؟👆👆 🌺 🌺🌺 @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷| رفته بودیم مشهد🚎 من فقط تونسته بودم هزینه اردو رو کنم، یه روز بچه ها برای خرید سوغاتی به بازار رفتن👜 اومد پیش من و گفت : تو نمی ری بازار؟ گفتم : من فقط تونستم هزینه اردو رو فراهم کنم و برای خرید ندارم❌ گفت: باشه و رفت✋ یکی دو بعد اومد و گفت : من می خوام برم بازار ، بیا با هم بریم رفتیم بازار، کلی سوغاتی👝 خرید و برگشتیم حسینیه فردا صبح هم به تهران حرکت کردیم🚎 وقتی رسیدم خونه، در که باز کردم دیدم اون سوغاتی ها توی ساک منه و علی برای من گرفته بود و حتی به روی نیاورده بود.👌 |🌷 🕊|🌹 @masjed_gram
💥 👇👇 ▪️چطوری افراد طعمه رو شناسایی و شکار می‌کردید؟ 🔴از روی شون؛ طرز و و و... ولی اصلی‌ترین کلید شناسایی‌مون همون بود؛ با وجود دخترای سراغ محجبه‌ها نمی‌رفتیم🚫 دزدا با وجود ماشینی که درش بازه و موتورش روشنه، سراغ ماشین خاموشی که قفل شده نمیرن❌ ▪️ولی خیلیا هرچند که کامل و درستی ندارن اما تمایلی به انجام خطاهای دیگه و ارتباط با ندارن✋ 🔴خب اونا اگه خیلی داشتن که طرز شون بهتر بود...😏 وقتی می‌بینیم کسی ظاهرش به آدمای باحیا نمیخوره انتظار دارید فکر کنیم خیلی عفیفه⁉️🙄😒 👈به هر حال بدحجابی یه خانم برای ما علامت اینه که اون خانم حیاش کامل نیست و میشه بهش دستبرد زد⚡️ 📖برگرفته از: «بهای یک لباس»، ص۳۰ نویسنده: یوسف غلامی قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
دوستان به آیه زیر دقت کنید لطفا : 🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌴 سوره آل عمران آیه ۱۰۳ 🌴 🕋 وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا 🎯 ﻭ ﻫﻤﮕﻰ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﭼﻨﮓ ﺯﻧﻴﺪ، ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ! 🌐💠⚜⚜💠🌐 🔰🔰 خدا داره درباره ريسمانش صحبت میکنه .. 🔰🔰 یعنی یک رابط بین عبد و بنده، آسمان و زمین 🌲حالا ببينين امام صادق(ع) در دعای ندبه چجوری درباره امام زمان(عج) صحبت ميکنه : 👈 با هم ببینیم : 🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌸 🕋 وَ اجْعَلْ صَلاَتَنَا بِهِ مَقْبُولَهً وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَهً وَ دُعَائَنَا بِهِ مُسْتَجَاباً 🙇🏻 و بواسطه آن حضرت نماز ما را مقبول 🛁 و گناهان ما را آمرزيده 🙏 و دعاي ما را مستجاب ساز قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_چهل •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💦 یه روز نفت تم
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 🌹فردا صبح صمد رفت و طبق روال همیشه کلی وسایل خرید و برگشت، گفتم میخوای بری دوباره؟ گفت: نه! به این زودی نمیرم ولی بالاخره وقته رفتن میشه و باید از الان کارام رو بکنم، دیروز که دیدم رفتی نون بخری از خودم بدم اومد، منظورم اینه که من باعث عذاب و ناراحتی تو شدم😔😢 💠بعد ناهار گفت میرم سپاه و برمیگردم، بهش گفتم میای عصر بریم بیرون؟ گفت برای چی؟؟ گفتم خرید عید!! گفت: چی؟ عید؟🙄😳 گفتم حرف بدی زدم! گفت: ای داااااد بی داااااد😱😑 حالا من دست بچه هام رو بگیرم ببرم لباس بخرم بعد جواب بچه شهدا رو چی بدم؟ گفتم: اونا که ما رو نمیبینن، اگه ببینن که نمیدونن کجا میریم! گفت: تو که نیستی ببینی! چه دسته گلایی جلو ما پر پر میشن، خیلی ها زن و بچه دارن، کی برای اونا بخره؟😞😢 نشستم رو به روش و با لج گفتم اصلا غلط کردم، بچه های من لباس نمیخوان. گفت: ناراحت شدی؟ گفتم: خیلی، تو که نیستی ببینی، کی بالا سر بچه هات بودی؟ ماهم بخدا دست کمی از بچه های شهدا نداریم😭😢 عصبانی شد و گفت: این حرف رو نزن! همه ما هر کار میکنیم وظیفمونه! تکیلفمونه! باید انجام بدیم بی منت👌 ما از امروز تا هر وقت که جنگه عید نداریم، ما همدرد خانواده شهداییم! گفتم: منکه گفتم قبول. معذرت میخوام اشتباه کردم.☹️🙁 🌼🌟🌼 تا عصر دلخور و کلافه بودم، وقت نماز مغرب هنوز نیومده بود خونه، دلم شور میزد فکر کردم رفته، دست بدعا برداشتم و گفتم خدایا غلط کردم، صمدم رو برگردون😩😫 یه دفعه صدای در اومد، صمد اومد😉🙃 لباس برای بچه ها و من خریده بود، مثل همیشه با سلیقه👌💐 بهم گفت از تنم بیرون نیارم و تا اون خونه هست براش بپوشم چون عید نداریم🎋 ازم معذرت خواست و حلالیت گرفت😘😘😘 وقتی خوب برام توضیح داد و از اوضاع و احوال خانواده های جنگ زده گفت به خودم اومدم و منم معذرت خواستم، نفسی کشید و خدارو شکر کرد که این مسئله هم حل شده🌸 ولی گفت که میخواد در مورد خودش هم حرف بزنه و گفت👇 هر بار که میام با خودم میگم این دفعه آخره به بچه ها سفارش کردم حقوقم رو بهت بدن و به برادر هام گفتم بهت سر بزنن! زدم زیر گریه و گفتم بس کن صمد این حرفا چیه میزنی، ادامه نده😢😭😔 🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂 صمد دوباره رفت و تا چهار ماه نیومد، تو این مدت همه نگرانمون بودن و بهمون سر میزدند، حاج آقام هم گاهی تنها و گاهی با شینا میومد سراغمون. 💥 به این زندگی عادت کرده بودم، تمام دلخوشیم این بود که هست و سالمه! حالا جنگ به شهر کشیده شده بود، در روز شاید چند بار وضعیت قرمز میشد و خونه ها رو بمباران میکردن! سال ۱۳۶۱ برای بار سوم باردار شدم! صمد خیلی خوشحال بود، سعی میکرد بیشتر بهمون سر بزنه! خونه خریدیم، بالاخره صاحب خونه شدیم. نه ماهم بود که صمد منو برد قایش و گفت میره که چند روزه برگرده، ولی بازم برای تولد بچه نبود😞 حتی برای هفت هم نبود، شینا تا نهم صبر کرد و گفت میگیرم جشن نوه ام رو شوهرت هم اومد خوش اومد! صبح روز مراسم یکی از بچه ها صدا زد که صمد اومده وقتی رفتم سر کوچه دوست صمد رو دیدم😫😞☹️ خیلی ناراحت و دلخور بودم، چشم انتظار و دلنگران😢 اسم بچه رو گذاشتن مهدی👦 مهدی شده بود یه بچه تپل و مپل چهل روزه، تازه یاد گرفته بود بخنده! دلنگران صمد بودیم و هر لحظه از هرکس که میدونستیم شاید ببینتش خبر میگرفتیم😰😓😥 شینا وقتی حال من رو میدید غصه میخورد و می گفت: انقدر شیر غم و غصه به این بچه نده! دست خودم نبود، دلم آشوب بود.😩😔 ❤️بالاخره صمد اومد❤️ چند لحظه تو بهت بودم، نمیدونستم چی بگم! خندید و گفت بازم قهری؟! با عصبانیت جواب دادم، نه برای چی قهر از وقتی رفتی دارم فکر میکنم این جنگ فقط برای من و تو هست😒🙄 این همه مرد تو این روستا چرا جنگ فقط زندگی من رو گرفته؟! ناراحت شد❌ گفت این همه مدت اشتباه فکر می کردی!جنگ واسه زنای دیگه هم هست، اونا که جنگ یه شبه شوهر، بچه، خونه اشون رو ازشون گرفته، مادری که یدون بچه اش شهید شده و الان داره پشت جبهه از بقیه پرستاری میکنه، جنگ واسه مردای دیگم هست که هفت، هشت تا بچه رو بدون خرجی ول کردن اومدن جبهه و... و ... و ....اونا رو میبینم از خودم بدم میاد، من چکار کردم؟ هیچی! اونا می جنگند تا تو راحت و آسوده کنار بچه هات بخوابی!وگرنه خیلی وقت پیش عراق کار ایران رو یه سره کرده بود! اگر اونا نباشند تو به این راحتی میتونی بچه بغل کنی و شیر بدی؟😔😭 مهدی بیدار شد و گریه کرد، خواهرم اومد گفت: اقا صمد مژدگونی بده بچه پسره! صمد خندید و گفت میدم ولی نه بخاطر پسر بودنش بخاطر سلامتی خودش و مادرش!😍😘 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
💌 خدایا هیچ گله ای از تو ندارم #پیام_معنوی 🌺 🍃🌺 @masjed_gram
🌹امیرالمؤمنین عليه السلام : ناملايمات را تحمّل كن كه تحمّل، پوشش عيبهاست، انسان خردمند نيمش بردبارى است و نيم ديگرش چشم پوشى☝️ 💠احتمِلْ ما يَمُرُّ عليكَ، فإنّ الاحتِمالَ سترُ العُيوبِ، و إنّ العاقلَ نِصْفُهُ احتِمالٌ، و نصفُهُ تَغافُلٌ 📘غررالحكم حدیث 2378 🌸 🍃🌸 @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝کم کم با جلسات آشنا شد. زمان رفتنمان به تخت‌فولاد را با ساعت کلاس⌚️ اخلاق آیت‌الله ناصری تنظیم می‌کردیم. مدام می‌کرد. از آن زمان بیشتر به خودش سخت می‌گرفت. مستحبی‌اش شروع شد؛ مخصوصا در ایام خاص👌 📝سال آخر شعبان را روزه گرفت. جمعه‌ها بعد از نمازظهر راه می‌افتادیم🚖 سمت و سر خاک حاج‌احمد افطار می‌کرد. لابه‌لای این کلاس‌های اخلاق آقای خلیلی به مناسبت هفته دفاع‌مقدس✌️ را دعوت کرد موسسه. 📝حاج‌حسین آن شب درباره‌ی "انقطاع الی الله" صحبت کرد که وقتی به رسیدی خدا تو را می‌خرد😃 و وقتی خدا تو را بخرد . افتاد دنبال انقطاع. جرقه‌اش💥 از آن روز خورد. 📝چقدر بابت این حرف گریه کرد😭. روی پایش بند نبود که را پیدا کند. کتاب می‌خواند📖 و وب‌گردی می‌کرد بلکه چیز جدیدی بفهمد و راهی به سویش باز شود💫از بس مطلب پیدا کرد به ذهنش رسید💬 که این‌ها را برای بقیه هم به اشتراک بگذارد📲 📝وبلاگی راه‌اندازی کرد به اسم که این آخری‌ها تبدیل شد به وب‌سایت ⇜میثاق خودم این 📱 را برایش راه انداختم. تمرکزش روی شهدا🌷 بود؛ چه‌کار کردند که به این درجه رسیدند🕊 🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 7 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز ش
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 8 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز شود .🌸☝️ @masjed_gram ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
➕ میدونی اینکه آقا میگن "حجاب تکریم زن است" یعنی چی؟ ➖ نــــه ➕ یه مثال بزنم؛ قرآن کتاب محترمی هست یا نه؟ ➖ معلومه که هست! ➕ خوبه! حالا فرض کن بردارن قرآن رو بدون جلد چاپ کنن ... یا جلدشو بِکَّنن!! ➖ همون جلد روشو منظورته؟؟ ➕ آره ➖ نه نه این بی‌احترامیه! مگه جزوه است!! اصن جزوه رم جلد میکنن ... ➕ آفرین ... حجابم دقیقا همینطوره! مگه زن فقط جسمه که برهنه‌اش میکنن؟! زن خیلی حرمت داره ... ➖ پس هدف مصی علینژاد چیه⁉️ ➕ اون که خودش کاره‌ای نیست ... بقیه دستور میدن، اون فقط اجرا میکنه ... قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿