eitaa logo
ما اهل کوفه‌ ایم
166 دنبال‌کننده
138 عکس
197 ویدیو
31 فایل
❣️ سیاست و مهدویت 💥 این سنت الهی است که اگر شما در برابر ظالم خضوع کنید، او بیشتر فشار می‌آورد. https://eitaa.com/MaKofian/6 https://eitaa.com/MaKofian/7 .
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم فتنه‌ی اکبر خطر، خطر، خطر زمین بازی جاسوسها داره ایجاد میشه مواظب ظریف باشید بدانید که در این انتخابات مردم به پزشکیان رأی ندادن ، به تفکر پشت جریان پزشکیان رأی دادن این خطرناکترین جریانی‌ست که ایران رو به سمت تجزیه شدن پیش میبره در کشور شیعه، شیعه بودن امتیاز نداره میدونید یعنی چی؟ یعنی دو روز دیگه مثل عراق مناصب کشوری تقسیم میشه بین اقلیتها رئیس جمهور عراق مثلا باید کرد باشه نخست وزیر سنی باشه رئیس مجلس شیعه باشه یا این مناصب چرخشی باشند این نسخه رو برای ایران هم دارن میپیچند دو روز دیگه اگر دیدید مثلا گفتن پنج تا وزیر سنی و پنج تا یهودی و سه تا مسیحی و بقیه شیعه، اصلا تعجب نکنید رک بگم انتهای این تفکر فراگیر شدن نفوذ در کشوره تمام دریچه‌های نفوذ در کشور داره باز میشه و این خیلی وحشتناکه امام صادق ع فرمودن : در آخرالزمان تمنای فتنه کنید ، چون به واسطه‌ی فتنه‌ها ، ناخالصی‌ها و نفاق‌ها مشخص میشه و با افزایش فهم مردم (اهل بصیرت شدن) منافقین کنار گذاشته میشن تا جامعه ان‌شاءالله به سمت تشکیل جامعه مهدوی جلو بره
قرآن کریم صفحه‌ ⇔016
4_5988027315135710232.mp3
800.8K
🔸ترتیل صفحه 016 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : صبا 🛑 فایل بدون ترجمه ☘️☘️☘️☘️
4_5988027315135710233.mp3
1.68M
🔸ترتیل صفحه 016 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام صبا 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄ ✍ نکته تفسیری صفحه ۱۶: سلیمان و ساحران بابل: حضرت سلیمان علیه السلام ، یکی از پیامبران بزرگ خداست که سال­ها در سرزمین شام، بر بنی­ اسرائیل فرمان­روایی کرد. پادشاهی سلیمان ، پر از ماجراهای عجیب و خارق­ العاده است. هنگامی ­که پیامبر اسلام آیات قرآن را برای مردم می­خواند و در لابه‌لای آن­ها از حضرت سلیمان یاد می­کرد، یهودیان کافر به مسخره می­‌گفتند: «نگاه کنید! محمّد، سلیمان را از پیامبران خدا می­‌شمرد؛ در حالی که او ساحری بیش نبود!» ماجرا از این قرار بود که حضرت سلیمان در زمان فرمان​روایی­‌اش دستور داد تمام نوشته­‌هایی را که درباره​‌ی جادوگری وجود داشت، گردآوری کنند و برای جلوگیری از انحراف و سوء استفاده​‌ی مردم، آن­ها را در جای مخصوصی نگه دارند. پس از وفات آن حضرت، گروهی شیطان​ صفت به آن نوشته­‌ها دست یافتند و به مردم گفتند که سلیمان به کمک این جادوها بر شما حکومت می­کرده و او یک جادوگر بزرگ بوده و مردم از او جادو می­‌آموختند. به همین سبب، یهودیان به سلیمان تهمت زدند که او به علّت گناه جادوگری، کافر شده است. خداوند در برابر این اتهام دروغ یهودیان، از پیامبر خود دفاع کرد و فرمود: مردم در زمان سلیمان، سحر و جادو را از شیاطین یعنی جن­‌های خبیث می­‌آموختند؛ نه از سلیمان، و او هرگز به کارهای کفرآمیزی مانند جادوگری دست نزد. همچنین مردم از دو نفر دیگر نیز سحر می­‌آموختند؛ هاروت و ماروت که دو فرشته بودند که به صورت انسان درآمده بودند و وظیفه داشتند در شهر بابل ـ که در حدود نجف و کربلای فعلی قرار داشت؛ به مردم سحر بیاموزند؛ البتّه نه برای سوء استفاده؛ بلکه برای این­که مردم بتوانند جادوی دیگران و اثر آن را از خود دفع کنند. به­ همین سبب، به هر کس که سحری آموختند، می­گفتند: شما بدین وسیله امتحان می­‌شوید؛ پس مبادا با سوء استفاده از این سحرها، کافر شوید. بسیاری از مردم امّا توصیه​‌ی آنان را نشنیده گرفتند و با سحرهایی که یاد گرفته بودند، دیگران را آزار می­دادند. در قرآن بارها به سحر و جادو اشاره شده است. البتّه جادو چند نوع است: یکم، استفاده از ترکیب­‌های شیمیایی و خواص مواد است که افراد دیگر از آن بی­‌خبرند. این کار در زمان ما نیز زیاد دیده می­شود. دوّم، چشم­ بندی و شعبده­ بازی­ است که چیزی جز فریب طرف مقابل نیست. سوّم، تأثیر گذاشتن در قوّه​‌ی خیال و روان افراد است؛ به گونه­‌ای که آن­ها خیال کنند مطلبی حقیقت دارد؛ در حالی که در جهان خارج چنین چیزی وجود ندارد. قرآن درباره​‌ی ساحران فرعون می­گوید که آنان کاری کردند که مردم خیال کنند چوب­ها و طناب­هایشان حرکت می­کند. [1] چهارم، کارهایی​ است که واقعاً در جهان خارج تأثیر دارد. مثلاً همین آیه می­گوید که مردم چیزهایی یاد می­‌گرفتند که با آن­ها میان زن­ و شوهرها جدایی می­‌انداختند. به هر حال، یاد گرفتن سحر و جادو به هر نوعی که باشد ـ و انجام دادن آن، حرام است، و جادوگر دشمن خداست. حضرت علی علیه السلام در این باره فرموده است:«کسی که کم یا زیاد سحر بیاموزد، کافر شده و رابطه­‌ی او با خدا به کلّی قطع شده است.» [2] [1] . طه: 66 [2] . اقتباس از تفاسیر نمونه ، نور ، جلالین و الجوهرالثمین ذیل آیه مورد بحث .
0016 ❣️ مهدی شناسی خداوند متعالى، نعمت‌هاى بزرگى را به ما عطا فرموده كه یكى از آن‌ها، نعمت محبّت اهل بیت(علیهم السلام) است و پس از شناخت و معرفت خداوند، بالاترین نعمتى است كه خداى بزرگ به انسان‌ها مرحمت مى‌فرماید. ارزش هر نعمت را كسى بهتر مى‌داند كه اهمّیت آن را بهتر درك كرده باشد. هرقدر معرفت، شناخت و آگاهىِ انسان بیش‌تر باشد، قدر نعمت‌هاى خدا را نیز بیش‌تر مى‌داند و با استفاده بهتر از آن‌ها، شكر آن را بهتر به جا مى‌آورد. هنگامى كه معرفت انسان به خدا ضعیف باشد، در قدردانى و شكرگزارى از نعمت‌هاى او نیز ضعیف عمل مى‌كند. نعمت وجود مقدّس ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف براى همه‌ی مسلمانان اثبات شده و قطعى است. آن‌طور كه بزرگان اهل سنّت اعتراف كردهاند، روایات درباره‌ی اثبات وجود حضرت مهدى صلوات اللّه علیه در منابعِ اهل تسنّن نیز از حدّ تواتر بالاتر است. به جز افراد منحرفى كه بر اثر انحراف‌هاى فكرى و عقیدتى، وجود ولىّ عصر را نمى‌پذیرند، بقیه‌ی اهل تسنّن كه بیش‌تر مسلمانان جهان را تشكیل مى‌دهند، وجود مقدّس آن بزرگوار را قبول دارند. نقطه‌ی اشتراك بین ما و برادران اهل تسنّن این است كه هر دو قبول داریم در دوران آخرالزّمان، بزرگمردى از نسل پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) ظهور خواهد كرد كه زمین را پس از آن كه از ظلم و جور پر شده است، از عدل و داد پر خواهد كرد.  این كه خداى متعالى، از اهل بیت(علیهم السلام) كسى را برمى‌گزیند تا جهان را از ظلم و جور برهاند، كم نعمتى نیست. درك اهمّیت و عظمت این نعمت كه بر شناخت مقام حضرت مبتنى است، چیزى شبیه محال است؛ زیرا كسى مى‌تواند ارزش موجودى را درك كند كه بتواند مرتبه‌ی وجودىِ او را بشناسد. به هرحال، باید اعتراف كنیم كه عقل ما بسیار كوتاه‌تر از آن است كه به درك مقام و مرتبه‌ی وجودىِ امامى دست یابیم كه در اوج عظمت و نورانیت قرار دارد. مرتبه‌اى از مقام امام زمان(علیه السلام) كه معرفتش براى همه، حتّى اهل سنّت نیز امكان دارد، مصلح بودن حضرت است. مرتبه‌ی دیگر از مراتب امام زمان(علیه السلام)، نورانیت آن گرامى است كه در بعضى روایات، به ویژه روایاتى كه سلمان فارسى(رحمه الله) نقل كرده، بدان اشاره شده است كه البتّه ما، شایستگى معرفت این مرتبه را نداریم. مرتبه‌ی مصلح بودن امام زمان(علیه السلام) نیز كه همه به آن اعتقاد دارند، مراتب بى‌شمارى دارد. این نكته را همواره باید در نظر داشت كه درباره‌ی مقام والاى امام زمان(علیه السلام)، هزاران مرتبه معرفت وجود دارد كه به هریك از ما، به اندازه‌ی ظرفیت و لیاقتمان، مرتبه‌اى از آن عطا شده است؛ البتّه اگر شخصى بكوشد و همّت داشته باشد، مى‌تواند تا حدودى این معرفت را كامل‌تر كند؛ پس نتیجه این شد كه از یك سو، همه‌ی ما باید بدانیم معرفتمان به وجود مقدّس ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف بسیار ضعیف است و از سوى دیگر باید بكوشیم معرفتمان را به حضرت بیش‌تر و كامل‌تر كنیم. ادامه دارد
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄ 🚨 خیانت خاتمی و ظریف به محور مقاومت ❌📲 بفرستید برای کل ایران؛ خیلی مهمه .
قرآن کریم صفحه‌ ⇔017
4_5989819811146761187.mp3
903.2K
🔸ترتیل صفحه 017 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : صبا 🛑 فایل بدون ترجمه ☘️☘️☘️☘️
4_5989819811146761188.mp3
1.69M
🔸ترتیل صفحه 017 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام صبا 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️
         ┄━═━━⊰❀﷽❀⊱━━═━┄ ✍ نکته تفسیری صفحه ۱۷: نَسخ: دانش­ آموزان سال دوم دبستان را در نظر بگیرید. معلّم در ابتدای سال به آن­ها می­ گوید: پارسال به شما گفتند که جمع و تفریق را با انگشت­هایتان حساب کنید؛ ولی دیگر این کار ممنوع است. سال بعد، معلّم می­ گوید: از امسال، کسی با مداد نمی­‌نویسد. یک سال دیگر، قانون دیگری تغییر می­‌کند، و در هر پایه، دانش­ آموزان باید کارهایی کنند که سال​های گذشته از آن منع می­شدند­. نظر شما درباره­‌ی این تغییرات چیست؟ آیا تغییر برخی از قوانین به سبب رشد دانش­ آموزان ایرادی دارد؟ آیا این نشان­ دهنده­‌ی ضعف مدرسه است؟ بی­ شک جواب شما منفی­ است. بلکه اگر قوانین از پایه­‌ی یکم دبستان تا آخر دبیرستان هیچ تغییری نکند، رشد تحصیلی دانش­ آموزان با مشکل روبه​‌رو می­شود. جهان، یک مدرسه­‌ی بزرگ است، و همه­‌ی انسان­ها، دانش­ آموزان آن هستند، و دوره­‌های تاریخی، مانند پایه­‌های تحصیلی­ است، و پیامبران، معلمان دلسوزی هستند که از سوی خدا برای تربیت ما آمده­‌اند. از زمان حضرت نوح علیه السلام که دین به صورت برنامه­‌ای مشخص به مردم ارایه شد، مطالب دین به دو بخش تقسیم شده است: یکم، مطالبی که تغییرپذیر نیست؛ مانند یگانگی و عدل خدا، یا زشتی و حرام بودن آدم­ کشی. دوم، دستورهایی که مخصوص مردم همان دوره بوده و با سپری شدن زمان آن​ها و آمدن پیامبر اولوالعزم جدید، آن دستورها کنار رفته و قوانین جدیدی به جای آن​ها آمده است. به این اتفاق، یعنی برداشته شدن یک حکم یا قانون با به انتها رسیدن زمان آن، «نسخ» می­ گویند. [1] مثلاً قرآن فرموده است که خداوند به سبب گناهان بنی­ اسرائیل، بسیاری از خوراکی­‌هایی را که بر آن­ها حلال بوده، حرام کرد [2]؛ امّا هنگامی ­که حضرت عیسی علیه السلام مبعوث شد، برخی از آن چیزهای پاکیزه دوباره برایشان حلال شد [3]. احکام گذشته را حضرت عیسی علیه السلام نسخ کرد و احکام جدیدی جایگزین آن​ها شد. جالب توجّه این​که با بعثت پیامبر اسلام، تمام غذاهای لذیذ و پاکیزه بر مردم حلال شد [4] و احکام دشوار کنار رفت، و در حقیقت، باقی­مانده­‌ی آن قوانین سخت نسخ شد. حتّی در زمان یک پیامبر نیز امکان نسخ وجود دارد. ممکن است خداوند برای امتحان یا مصلحت خاصی، دستوری موقّت صادر کند و پس از به پایان رسیدن آن مصلحت یا مشخص شدن کسانی که در آن امتحان الهی قبول یا رد شده­‌اند، آن حکم را نسخ کند. مثلاً مسلمانان به فرمان خدا، سیزده سال در مکّه و چند ماه در مدینه به سوی بیت­ المقدس نماز می­خواندند؛ ولی پس از آن، قبله تغییر کرد و مسلمانان مأمور شدند به سوی کعبه نماز بخوانند. قبول این مطلب، برای بعضی مسلمانان سخت بود. خدا نیز آیه­‌ای نازل کرد و علّت این تغییر را چنین بیان کرد: قبله­‌ای را که مدّتی بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم تا آن کس را که از پیامبر پیروی می­کند، از آن که به جاهلیت گذشته­‌اش بر می­گردد، مشخص کنیم. (بقره ـ143). بدین ترتیب نسخ در دوران پیامبر صلوات الله علیه ادامه پیدا کرد. گاهی ایشان حکمی را که خود معلوم کرده بود، نسخ می­کرد. گاهی هم حکمی که پیامبر مشخص کرده بود، با آیه­‌ای از قرآن نسخ می­شد. گاهی هم دستوری که در یک آیه­‌ی قرآن آمده بود، با آیه­‌ای دیگر نسخ می­شد. همه­‌ی این​ها البته از سوی خدا بود و دلایل مهمی داشت. با وفات پیامبر صلوات الله علیه امّا نسخ برای همیشه پایان پذیرفت و دیگر هیچ حکمی نسخ نمی­‌شود؛ زیرا اسلام، آخرین دین، و محمّد صلوات الله علیه ، خاتم پیامبران است. [5] [1] . المیزان ، ج 1 ، ص 249   [2] . برای اطلاع بیشتر رک به : 160 نساء ، 146 انعام و 118 نحل [3] . برای اطلاع بیشتر رک به : 50 ال عمران [4] . برای اطلاع بیشتر رک به : 157 اعراف [5] . محتوای این بحث عمدتاً از کتاب البیان فی تفسیر القران نوشته مرحوم ایت الله سید ابوالقاسم خویی ، بخش النسخ فی القرآن و تفسیر نمونه ج 1 ص 388 اقتباس شد. .
0017 ❣️ مهدی شناسی معرفت برخى از كسانى كه شناخت حضرت ولىّ عصر(علیه السلام) را ادّعا مى‌كنند، انحرافى، و دروغین است. كسانى نیز در صدر اسلام معتقد بودند كه خدا با پیامبر و امام متّحد است. چنین عقیده‌اى، نخست بین مشركان وجود داشت و بعد نیز بین مسیحیان رواج یافت. در آن زمان، كسانى معتقد بودند كه «الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ؛ عیسى مسیح(علیه السلام)، پسر خداست». بعضى دیگر گفتند: «محمّدٌ رسولُ اللَّه ابنُ اللَّه؛ محمّد رسول اللّه(صلى الله علیه وآله)، پسر خداست». طبق روایتى، پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) با اشاره به امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده است: یا على! اگر نمى‌ترسیدم كه گروهى از امّت من درباره تو چیزى مانند ادّعاى مسیحیان درباره عیسى ابن مریم(علیه السلام) بگویند، مراتب و مقامات تو را چنان بیان مى‌كردم كه بر هیچ گروهى از مردم نگذرى، مگر آن‌كه خاك زیر پاى تو را براى تبرّك برگیرند؛ یعنى مقام امیرمؤمنان(علیه السلام) و دیگر امامان(علیهم السلام) به حدّى بالا بوده است كه پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) مى‌ترسیدند اگر آن فضایل را بیان كنند، مردم متوجّه نشوند و گمان كنند كه على(علیه السلام) خدا است؛ همان‌طور كه مسیحیان درباره حضرت مسیح(علیه السلام) چنین گمان مى‌كنند. چنین عقایدى، انحرافى‌اند و با توحید، هیچ‌گونه سازگارى ندارند. وقتى ما مى‌گوییم معرفتمان به امامان معصوم(علیهم السلام)، بسیار ضعیف است و هرگز به مرتبه‌ی شناخت واقعى ایشان نمى‌رسیم، معنایش این نیست كه آنان خدا هستند یا خدا شده‌اند یا خدا در آن‌ها حلول كرده است. آن‌ها نیز مانند ما مخلوق خدا هستند؛ ولى نزد خدا مراتبى دارند كه انسان عادى از آن‌ها بى بهره است. من و شما چقدر توان خیره شدن به خورشید را داریم؟! ما به جهت فاصله هزاران كیلومترى كه با خورشید داریم، مى‌توانیم آن را نگاه كنیم؛ ولى مشاهده‌ی ما در حدّ چند لحظه است و پس از چند لحظه باید چشمانمان را ببندیم تا اذیت نشود. مشاهده‌هاى معنوى نیز چنین است. مقام‌ها و درجه‌هاى معنوى اولیاى خدا آن قدر بسیار است كه حتّى افراد داراى چشم باطنى و معنوى نیز نمى‌توانند آن‌ها را ببینند و فقط به اندازه‌ی ظرفیتشان، مقدارى از آن مقام‌ها را درك مى‌كنند. در هر حال باید توجّه داشته باشیم كه هیچ‌گاه پیامبر و امام، خدا نمى‌شوند و خدا در آن‌ها حلول نمى‌كند. این از نادانى و كوته‌اندیشى انسان است كه چنین تصوّرهایى را در ذهن خود مى‌پروراند. از طرف دیگر، كسانى عقیده دارند كه انسان، خود مى‌تواند امام زمان(علیه السلام) شود كه چنین عقیده‌اى نیز نتیجه نادانى و محدودیتِ ذهن بشر است. گاهى اوقات شیطان با چنین عقایدى، انسان را مى‌فریبد. ادامه دارد