اربعین و ما ادراک الاربعین...
چرا به این سفر میروم؟
سوالی بود که از روزهای قبل رفتن و در حین طی مشایه بارها و بارها ذهنم رو به خود مشغول کرده بود....
دلم جوابی خاص میطلبید...
آمده ام تا قطره ایی در این دریا باشم؟
یا
آمده ام تا لبیک گوی امامم باشم؟
چرا آمده ام؟؟؟؟؟
جایی در بین عمود ۷۱۰تا ۱۰۸۰ دیگر نمیخواستم ذهنم طفره رود...
و از خود امامانم خواستم مرا به جوابی برسانند...
مثل همیشه؛ فریادرسم شدند...
آمده ام
تا دوران ظهور را تجربه کنم ...
آمده ام تا به امامم برسم...
مگر نه این است که آدمی هر گاه لذتی را تجربه کند؛ مشتاق تر میشود برای رسیدن دوباره به آن؟
اکنون من قدم در این راه منتهی به امام میگذارم تا با روح و جان و جسمم بچشم طعم شیرین ظهور را...
اربعین همان ظهور است....
در راهی قدم مینهم که میدانم آخرش دیدار امام است...
عمود به عمود ...
موکب به موکب ....
سختی دارد، به جان میخرم
سخن درشت شنیدن دارد، به جان میخرم
آسایش دنیایی ندارد، به جان میخرم
سکنایِ راحت و خواب آرام ندارد، به جان میخرم...
به امام رسیدن لذت دارد؛عزت دارد...
من دوران ظهور را با اربعین تجربه کردم...
مگر نگفته اند که در دوران شیرین ظهور و حکومت امام عصر حتی اگر بدون اجازه دست در جیب برادر کنی هیچ خرده ایی به تو نمیگیرد، خب؛ الان در سفر اربعین من بدون هیچ شناختی وارد خانه ی هم کیش عرب زبان خود میشوم و او سخاوتمندانه مرا جای و نان و آب میدهد....
در سفر اربعین هر چه کوله ات از رفاهیات خالی تر باشد؛ بارت سبک تر و قدم هایت تند تر است.
در دوران انتظار ظهور هم هر چه تعلقاتت به دنیا کمتر، آمادگیت برای پیشرفت در مسیر ظهور بیشتر است...
آری؛ انقلاب اربعین همان آمادگی و تجربه ی دوران ظهور است...
#لبیک_یا_حسین
#لبیک_یا_صاحب_الزمان
#اربعین
#نماد
#دوران_ظهور
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
دلنوشتِ بانو آتش🥀