eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
622 عکس
201 ویدیو
213 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
عن الامام الباقرعليه‌السلام: ما عُبِدَ اللّهُ بشيءٍ أحَبَّ إلى اللّهِ مِن إدْخالِ السُّرورِ على المؤمنِ . ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ امام باقر عليه السلام: خداوند با چيزى محبوبتر از شاد كردن مؤمن پرستيده نشده است. 📗 الكافي، ج۲، ص۱۸۸. مبارک باد. @MaarefHadith
(5) معروف‌ترین اشعار حضرت ابوطالب به «قصیده لامیه» شهرت دارد که با این مطلع آغاز می‌شود: خلیلی ما أذنی لاول عاذل بصغواء فی حق و لا عند باطل علامه امینی در این باره می‌گوید:«من نمی‌دانم شهادت و اعتراف به نبوّت رسول خدا(ص) چگونه است که این همه عبارات متنوع در اشعار ابوطالب، اعتراف به شمار نمی‌آید؟ اگر یکی از این تعابیر در شعر یا نثر کسی بود همگان می‌گفتند که آن شخص مسلمان است، ولی همه این تعابیر، [از نظر منکران] دلالتی بر اسلام ابوطالب ندارد! و این انکار، مایه شگفتی و عبرت است.» از عجائب است که با وجود سخنان ابوطالب و پیروی و جان فشانی ایشان در راه رسالت رسول الله صلی الله علیه و آله، برخی قائل به عدم ایمان وی هستند اما سخنان و کارهای اشتباه برخی مانند خلفا را توجیه می کنند. به عنوان مثال فرار ابوبکر و عمر از صحنه جنگ متواتر در بین اهل سنت نقل شده است، ابن تیمیه برای این که ترس خلفا را توجیه کند و آنها را در شجاعت وصف کند چنین می گوید: شكّى نيست كه ما در خليفه و حاكم اسلام به لزوم وجود صفت شجاعت قائليم، ولكن شجاعت بر دو قسم است: 1 ـ شجاعت قلبى 2 ـ شجاعت بدنى و ابوبكر درست است از شجاعت بدنى بى بهره بوده، ولى او داراى شجاعت قلبى بوده، و همين مقدار از شجاعت براى حاكم اسلامى كافى است!! و در ادامه سخنانش مى گويد: و اگر شما مى گوئيد على اهل جهاد و قتال بوده، ما مى گوئيم: عمر بن خطّاب نيز اهل قتال و جنگ در راه خداوند بوده است، ولى بايد دانست كه قتال بر دو قسم است: 1 ـ قتال با شمشير 2 ـ قتال با دعاء و عمر بن خطّاب با دعاء، در راه خداوند قتال كرده است. @MaarefHadith
میراث حدیثی شیعه «کارگاه دوم؛ منابع متقدم تا الکافی» ----------- در این کارگاه، بیشترْ روایات اخلاقی و اجتماعی منابع را می‌خوانیم و دربارۀ آن گفت‌وگو می‌کنیم. با سبک و ساختار کتاب‌ها آشنا می‌شویم و بخشی از دانش علوم حدیث را متناسب با کتاب‌ها به کار می‌گیریم. دورۀ دوم: ۶ کتاب، ۱۴ جلسه 📚کتاب المؤمن،‌ قرب الإسناد، المحاسن، بصائر الدرجات، کامل الزیارات، الکافی. ----------- مجموعه کارگاه‌های «میراث حدیثی شیعه» برای رفع نواقص موجود در دورۀ تحصیلات علوم اسلامی، به‌ویژه رشتۀ علوم قرآن و حدیث، برنامه‌ریزی شده است و با ساعت‌ها بحث‌وبررسی تخصصی فرصت بسیار مطلوبی را برای شناخت منابع روایی و آگاهی از کلام اهل‌البیت‌(علیهم‌السلام)، به‌طور کاربردی، فراهم کرده است. ----------- دانشجویان و فارغ‌التحصیلان عزیز علاقه‌مند و پیگیر و پویای مقطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد می‌توانید تا تاریخ ۲۷بهمن۱۳۹۹ ثبت‌نام کنید. ----------- با اعطای گواهینامۀ معتبر هزینۀ کارگاه: ۷۰هزار تومان ----------- جلسۀ نخست: ۲۹بهمن۱۳۹۹ ثبت‌نام از طریق: @Mdmahmoudi در تلگرام ۰۹۱۳۴۳۲۲۷۱۲ در واتساپ @MaarefHadith
◾️الإمامُ الهاديُّ عليه السلام: النّاسُ فِي الدّنيا بِالأموالِ، و في الآخِرَةِ بِالأعمالِ . ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ◾️امام هادى عليه السلام: جایگاه مردم در دنيا به اموال است و در آخرت به اعمال. 📗الدرة الباهره، ص۴۱. علیه‌السلام تسلیت باد.🏴 @MaarefHadith
بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه.pdf
528.1K
📝 بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکل گیری و عوامل پیدایش) ✍️ محمدرضا جباری و محمدکاظم ملبوبی سازمان های دعوت عباسیان و وکالت امامیه، دو سازمان مخفی بودند که در مناطق مختلف سرزمین های اسلامی فعالیت میکردند. امامان شیعه(ع) در زمان حضور برای ارتباط با شیعیان از سازمان وکالت استفاده میکردند. عباسیان نیز برای گسترش دعوت خود از داعیان بهره میبردند. در این مقاله بحث می شود که این دو سازمان چه تفاوت ها و شباهت هایی در مرحله شکل گیری و عوامل پیدایش داشته اند؟ @MaarefHadith
🎤 حجت الاسلام و المسلمین سید محمد کاظم طباطبایی وثوق سندی در حجیت خبر، مبنای جامعی نیست و ادله وثوق صدوری از اتقان بیشتری برحوردار است. باید ادله اعتبار خبر واحد را جامع بررسی کنیم. حوزه‌های مختلف هم متفاوت هستند. مثلاً بحث‌های اعتقادی وثوق سنگین‌تری را لازم دارند تا امور اخلاقی. روایتی که یک امر احتیاطی را توصیه می‌کند، اعتماد بیشتری پدید می­آورد تا اینکه یک امر خلاف احتیاط را بگوید. این موارد با هم متفاوت است. وثوق صدوری مبتنی بر چهار رکن است: رکن اول، خود سند است؛ اما سند نه به این نحوی که الآن مرسوم است که بگوییم این روایت یا ضعیف است یا صحیح است. مثلاً اعتماد ما به روایات معاویه بن عمار در باب حج، بیشتر از زراره است بااینکه زراره گل سرسبد روات است؛ اما چون معاویه بن عمار متخصص در امر حج است، سؤالاتی بسیار ظریف کرده است و موثق‌تر است. پس بحث سند، یک بحث فراگیر است. رکن دیگر بحث منبع و مصدر است؛ یعنی روایتی که در کتاب کافی آمده با روایتی که در غررالحکم آمده است، با هم متفاوت است. ما نمی‌گوییم همه روایات کافی صحیح است اما مقدمه کلینی در کافی، اعتماد ما را به متن بالا می‌برد. رکن سوم متن است. در تحلیل محتوا، موارد زیادی باید رعایت شود. مثلاً می‌بینیم یک روایتی با روح کلی دین سازگار است و روایت دیگری این‌چنین نیست. مثلاً روایتی که در نه ربیع به آن استناد می‌شود و معروف به رفع القلم است و ولنگاری را ترویج می­کند، این روایت با روح دین سازگار نیست. رکن چهارم هم بحث قرائن پیرامونی است. مثل احتیاطی بودن روایت یا عمل مشهور یا تکرار و فراوانی اسناد و … که به اعتماد ما به متن کمک کند. @MaarefHadith
📎پیوست 📝معنای دقیق ادخال السرور ✍وحید عیسوند 🔰در روایات فراوان وارد شده است که یکی از محبوب ترین اعمال عند الله" ادخال السرور" در قلب مومنین است: ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: قَالَ: إِنَّ مِمَّا يُحِبُّ اللَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ إِدْخَالَ‏ السُّرُورِ عَلَى الْمُسْلِم‏.(۱) حتی روایت داریم کسی که مومنی را شاد کند در اصل "امام معصوم علیه السلام" را شاد کرده است، بلکه در اصل پیامبر" صلی الله علیه و آله" را شاد کرده است: ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ "علیه السلام" قَالَ: لَا يَرَى أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَ اللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله.(۲) ❓اما معنای "ادخال السرور "چیست؟ آیا همین معنای را می دهد که الان در ذهن همه ی ما نقش بسته است ؟ ❇️وقتی به روایات رجوع میکنیم متوجه میشویم که معنای در ذهن ما اشتباه است. بلکه معنایی که از "ادخال السرور" درست به نظرمی رسد این موارد است👇 🔅مومن گرسنه ای را سیر کنیم. 🔅مشکلی از مومن رفع کنیم. 🔅دینی از گردن مومن برطرف کنیم. ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَيْنِهِ.(۳) ⚪این بحث آنقدر مهم است که مرحوم در کتاب ثواب الاعمال ص ۱۳۴ بابی دارد به نام: (ثواب إدخال‏ السرور على المؤمن‏) یا مرحوم در الکافی ص ۴۸۱ بابی دارد به نام : (إِدْخَالِ‏ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِن‏) و مفصل تر از مرحوم و مرحوم بابی است که مرحوم در بحار الانوار ج ۷۱ص ۲۸۳ دارد به نام (قضاء حاجة المؤمنين و السعي فيها و توقيرهم و إدخال‏ السرور عليهم و إكرامهم و ألطافهم و تفريج كربهم و الاهتمام بأمورهم) 📚منابع ۱.المؤمن، ص: ۵۲ ۲.الكافي، ج‏ ۲، ص: ۱۸۹ ۳.الكافي ، ج‏۲ ص: ۱۹۲ @MaarefHadith
💠عن الامام الصادق علیه‌السلام: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعو فَيَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْمَلَكَيْنِ: قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ وَ لكِن احْبَسُوهُ بِحاجَتِهِ، فَإِنّي اُحِبُّ أَن أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدعُو فَيَقُولُ اللهُ تَبارَكَ و تَعالي: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَإِنّي اُبْغِضُ صَوْتَهُ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❇️هر آينه بنده دعا مي‌كند و خداوند عزيز و جليل به دو فرشته مي‌فرمايد: من دعاي او را مستجاب كردم اما حاجتش را نگهداريد، زيرا صداي او را بشنوم و همانا بنده دعا مي‌كند و خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد: زود خواسته‌اش را برآوريد كه من صداي او را بشنوم. 📗وسائل الشيعه، ج ۷، ص ۶۲. @MaarefHadith
🔻تصحيح يک اشکال در مورد معنای ✍محمدباقر ملکیان 🔰مرحوم آقا بزرگ در کتاب مصفی المقال، را از کتاب‌های رجالی بر شمرده است. ۱ و در اين ميان بسياری ـ چه با اشاره به مصفی المقال و چه بدون اشاره به آن ـ اين مطلب را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند. ۲. در اين ميان برخی ديگر مشيخه جعفر بن بشير را نيز به کتب رجالی شيعه افزوده‌اند. ۳ اما نه مشيخه جعفر بن بشير و نه مشيخه ابن مبحوب هيچ يک کتاب رجالی نيست، بلکه اين دو کتاب روايی است. ريشه اين اشتباه، قياس اين مشيخه‌ها با و طوسی است. اما دليل اين که مشيخه ابن مبحوب کتابی است حديثی نه کتابی رجالی چند امر است: 1. نجاشي در شرح حال داود بن كورة می‌گويد: «هو الذي بوّب كتاب المشيخة للحسن بن محبوب السراد على معاني الفقه». ۴ که گمان نکنم کسی «معانی فقه» را مرتبط با مباحث رجالی دانسته باشد. 2. تکه‌ای از کتاب مشيخه ابن محبوب در مستطرفات سرائر آمده است، و با مراجعه به اين کتاب معلوم می‌شود اين کتاب هيچ اطلاعات رجالی در خود جای نداده است، بلکه يک کتاب روايی محض است. ۵ 3. با مراجعه به مصادر اصحاب مشاهده می‌کنيم منقولات از مشيخه ابن محبوب، همه است نه رجالی ۶ 4. طبرسی درباره مشيخه ابن محبوب می‌نويسد: «الحسن بن محبوب الزراد قد صنّف كتاب المشيخة الذي هو في أصول الشيعة أشهر من كتاب المزني و أمثاله قبل زمان الغيبة. ... فذكر فيه بعض ما أوردناه من أخبار الغيبة، فوافق الخبر الخبر» ۷. اربلی هم اين مطلب را نقل کرده است. ۸. به نظر می‌رسد اين مشيخه‌ها چيزی شبيه به مسانيد اهل سنت است با اين تفاوت که مثلاً ابن حنبل در مسندش، روايات را بر اساس راوی مباشر از پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله دسته بندی نموده است، اما ابن محبوب در مشيخه‌اش روايات را بر اساس شيوخی که اين روايات را از آنها شنيده دسته بندی نموده است. محقّق مجلسي می‌گويد: «المراد بكتاب المشيخة الكتاب الذي صنّفه الحسن بن محبوب وألّفه من أخبار الشيوخ من أصحاب أبي جعفر وأبي عبد الله وأبي الحسن ـ صلوات الله عليهم ـ فإنّه روى عن ستّين رجلاً من أصحاب أبي عبد الله عليه السلام كتبهم التي ألّفوها ما سمعوا منهم عليهم السلام، وكان دأبهم أن يكتبوا كلّ خبر كانوا يسمعون في كتبهم كلّ يوم وكان الأخبار في تلك الكتب منثوراً، لأنّهم في كلّ يوم كانوا يسمعون من أحكام الطهارة والصلاة، والحجّ، والتجارة، والنكاح، والطلاق، والديات وغيرها، ويكتبون أخبار كلّ يوم في كتبهم. فرتّب الحسن بن محبوب أخبار الشيوخ على ترتيب أبواب الفقه وكان منثوراً لم يكن مثل هذه الكتب التي لنا، ثمَّ جمع هذا الشيخ على ترتيب أسماء الشيوخ بأن جمع على ترتيب اسم زرارة مثلاً وذكر أخباره مرتّباً أوّلاً، ثمَّ ذكر أخبار محمّد بن مسلم مرتّباً ثانياً وهكذا». ۹ البته ممکن است کسی ادّعا کند مشيخه جعفر بن بشير، با مشيخه ابن محبوب متفاوت است، و اين مشيخه همانند مشيخه صدوق است. اما تصريح نجاشی چيزی خلاف اين ادعا را ثابت می‌کند. نجاشی در شرح حال جعفر بن بشير البجلی می‌نويسد: «له كتاب المشيخة، مثل كتاب الحسن بن محبوب إلا أنه أصغر منه». ۱۰ نکته پايانی آن که در ميان آثار موجود کتابی با عنوان «المشيخة» وجود دارد که نه با مشيخه‌های رجالی شباهت دارد و نه با مشيخه‌های روائی. ۱۱ 📚منابع ۱. مصفی المقال، ص۱۲۸ ۲. رک: كليات في علم الرجال، ص ۴۵؛ آشنايی با كتب رجالی شيعه، ص ۱۳؛ پژوهشی در علم رجال، ص۹۷، المدخل الی موسوعة الحديث النبوي: ص۲۱۹، منابع تاريخی شيعه، ص۱۲۲ ۳. المدخل الی موسوعة الحديث النبوي: ص۲۲۰؛ منابع تاريخی شيعه، ص۱۲۳ ۴. رجال النجاشي، رقم: ۴۱۶ ۵. رک: السرائر، ج۳، ص ۵۸۹ ۶. نمونه‌ای از روايات مشيخه ابن محبوب را نک: تهذيب الأحكام، ج‏۱، ص ۱۲۱؛ ج‏۶، ص۱۶۰؛ الاستبصار، ج۱ ، ص ۱۰۶ ؛ ج‏۳، ص ۶؛ فتح الأبواب، ص۲۷۱؛ محاسبة النفس، ص۳۶؛ التشريف بالمنن، ص۳۵۱؛ الأمان من أخطار الأسفار، ص۹۵؛ فلاح السائل، ص۱۵۷؛ فرحة الغري، ص۱۰۱؛ مختصر البصائر، ص ۴۱۴، ۴۶۲؛ عوالي اللئالي ج‏۱، ص ۳۴۰؛ ج‏۴ ، ص۴۱. ۷. اعلام الوری، ج۲، ص۲۵۸. ۸. كشف الغمة، ج۲، ص۵۲۹ ۹. روضة المتّقين: ج‏۱۴، ص۳۲۹. ۱۰. رجال النجاشي، ص ۳۰۴ ۱۱. نک: سلسلة التراث العلوي، ج۹، ص۶، مقدمه محقق؛ ونيز ج۹، ص۱۴۱ به بعد. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4508 @MaarefHadith
روایت موسوم به لیله الرغائب را بین علمای شیعه نخستین بار سید بن طاووس (متوفی۶۶۴ هجری قمری) در اقبال الاعمال بدون ذکر سند از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل می کند. پس از وی علامه حلی (متوفی ۷۲۶هجری قمری) با سندی از اهل سنت در کتاب «منهاج الصلاح» نقل کرده است. گفتی است که ابن جوزی (متوفی ۵۹۲ هجری قمری) در کتاب الموضوعات، این حدیث را از احادیث ساختگی می داند. @MaarefHadith
📜اولین در شیعه 🔰در اینکه اولین کتاب نوشته شده در شیعه در موضوع توسط چه کسی بوده اختلاف وجود دارد. سید حسن صدر، را که در این باب کتابی تالیف نموده، (۴۰۵ه) می داند.۱ سید عبدالعزیز طباطبایی اولین مولف شیعی را (۵۷۳ه) دانسته که کتابِ (رسالة فی صحة احادیث اصحابنا) را نوشته است.۲ برخی از محققین نیز بر این نظرند که اگر حاکم نیشابوری را جزء علمای شیعه ندانیم اولین نویسنده شیعی احمد بن موسی بن جعفر بن طاووس حلی(۶۷۳ه) است که کتاب (حل الاشکال فی معرفة الرجال را نوشته است.۳ عده‌ای نیز قائلند اولین مولف شیعی است که کتاب (البدایة فی علم الدرایة) را نگاشته است.۴ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📚منابع ۱. تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۲۹۴. ۲. تراثنا، شماره ۳۸و۳۹، ص۲۷۳. ۳. الدرالمثور، ج۲،ص۱۸۸؛ ریاص العلماء، ص۲، ص۳۶۸؛ أمل‌الآمل، ج۱،ص۸۵؛ معجم رجال‌الحدیث، ج۷، ص۳۷۲. ۴. اصول‌الحدیث و احکامه، ص۷؛ تاسیس ‌الشیعه لعلوم الاسلام، ص۲۹۵. @MaarefHadith
💠عن الامام الباقر علیه‌السلام: لَحَديثٌ واحِدٌ تأخُذُهُ عَن صادِقٍ خَيرٌ لَكَ مِنَ الدُّنيا و ما فِيها. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✅يك حديث كه آن را از فردى راستگو فرا مى گيرى ، براى تو بهتر است از دنيا و آنچه در آن است .» 📗 امالى مفید ص ١٤٢. @MaarefHadith
1605964737-9796-23-4.pdf
821.8K
📝اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیه «وَ إِن یکاَدُ» در دفع چشم زخم ✍حبیب الله حلیمی جلودار، فاطمه قربانی لاکتراشانی 🔰 این مقاله به بررسی تفاسیر آیه «وَ إِن یکاَدُ» در فریقین پرداخته و خاستگاه تفکر ارتباط این آیه در دفع را بررسی کرده است. لذا به این نتیجه دست یافته که به همراه داشتن آن در بین مردم به عنوان آیه ای از قرآن با نگاه تبرک یا برای تذکر این مسئله، قابل تأیید است ولی هیچ قرینه ای یافت نشد که نشان دهد این آیه به دفع کمک می کند؛ زیرا ادعای دفع چشم زخم با آیه مذکور تنها به روایتی از بازمی گردد که به سبب ضعف سندی و رجالی، غیرمستند است ولی به رغم ضعف رجالی، روایت ایشان در تفاسیر اهل سنّت مورد توجه قرار گرفته، گسترش یافته و از این طریق به تفاسیر شیعه نیز انتقال یافته است. علاوه بر اینکه قبل از قرن ششم هجری قمری، اثری از این روایت در هیچ منبعی یافت نمی شود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳. @MaarefHadith
(6) ✅ حضرت ابوطالب، یکی از چهره های نامداری است که عالمان شیعه و اهل تسنن درباره ایمان وی کتاب‌های مستقلی نوشته و بحث‌های فراوانی را ارائه کرده‌اند. شیخ مفید نیز از جمله پیشگامان این عرصه است. وی با استدلال به آیات قرآن، روایات پیامبر و ائمه معصومین و همچنین با استدلال‌های عقلی و با استناد به اشعار ابوطالب در مدح و ستایش پیامبر اسلام و عملکرد وی در دفاع و حمایت از پیامبر، به معرفی شخصیت و ایمان ابوطالب پرداخته است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ‼️ متاسفانه برخی از علمای اهل سنت با استناد به حدیث «ضحضاح» قائل به عدم ایمان شیخ القریش دارند. ◀️ شیخ مفید با ذکر اشعار متعدد حضرت ابوطالب، بیان می کند که ایشان هم از جهت سخن و هم عمل مؤمن بوده است ⬅️ شیخ می گوید: اگر اقرار در قول و عمل ابوطالب را در کنار اقرار خلفا قرار دهیم قطعا هم سنگ نیستند چون اعتراض و برخورد تند آنها با پیامبر بارها در تاریخ ثبت شده است. ✅ اگر دفاع کردن حضرت ابوطالب و تشویق و توصیه به فرزندان برای دفاع از پیامبر را در کنار فرار خلفا از جنگ قرار دهیم قطعا متوجه می شویم که اولی به عدم ایمان چه کسانی هستند. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ چه زیبا است این روایت اميرالمؤمنين عليه‌السلام که فرمودند: 💥 والله اگر اين امت با پای برهنه روي خاڪ بايستند، در حالی ڪه بر سر خود خاڪستر ريخته باشند، و گريه و زاری ڪنند و بر ڪساني ڪه آن‌ها را گمراه ڪرد‌ه‌اند و راه خدا را بسته‌اند و مردم را به سوے جهنم خوانده‌اند، لعنت ڪنند، باز اين امت در لعن و بيزاری ڪم ڪاری ڪرده‌اند... @MaarefHadith
عن الامام الجواد علیه‌السلام: عِزُّ المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ . ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ امام جواد علیه السلام: عزّت مؤمن، در بى نيازى او از مردم است. علیه‌السلام مبارک باد.🌸 @MaarefHadith
تفاوت حدیث منقطه و مرفوع در دانش درايه، گسستگى سند را با اصطلاح منقطع نشان مى‏دهند و آن را به دوگونه عام و خاص به كار مى‏برند. حديث منقطع به معناى اعم عبارت است از حديثى كه اِسناد آن تا معصوم عليه السّلام به گونه متصل و پيوسته نباشد؛ خواه انقطاع از ابتداى سند باشد يا از وسط و يا از آخر آن، و خواه راوىِ افتاده يكى يا بيشتر باشد.(1) بنابراین عنوان كلى‏اى كه تمام اين انواع را در بر مى‏گيرد، عنوان منقطع است كه در به كار بردن آن، فقط نظر به وجود گسستگى سند است بدون آنكه، به چگونگى و جاى آن توجهى شده باشد. در اين صورت، به تمام اقسام حديثى كه در سلسله سند آن گسستگى وجود دارد، چه آن‏ها كه نام خاصى دارند مثل معلق و چه آن‏ها كه نام خاصى ندارند، عنوان منقطع اطلاق مى‏شود. منقطع به معناى خاص يعنى: هُوَ ما حُذِفَ مِن وَسَطِ إسنادِهِ واحِدٌ أو أكثَرُ؛ یعنی يك يا چند راوى از وسط سند آن افتاده باشد. براى نمونه مى‏توان به روايت ذيل اشاره كرد: على بنُ إبراهيمَ عن أبيه عن إبن أبى‏عُمَيرٍ عن زرارة عن أبى‏جعفرٍ قالَ: «القُنوتُ فى كُلِّ صَلاةٍ فى الرَّكعةِ الثّانيةِ قبلَ الرُّكُوعِ‏ به عقيده آيت الله خويى (معجم رجال الحديث، ج 7، ص 250) واسطه بين إبن أبى‏عُمَير و زراره افتاده است؛ چه شيخ طوسى در تهذيب الاحكام سند روايت را اين‏گونه آورده است: «إبن أبى‏عمير عن حَمّادٍ عن زرارة». اما مرفوع نزد شيعه، از انواع منقطع به شمار می رود و تعريف آن چنين است: ما سَقَطَ مِن وَسَطِ سَنَدِهِ أو آخِرِهِ واحِدٌ أو أكثَرُ مَعَ التَّصرِيحِ بِلَفظِ الرَّفعِ؛ حديثى كه از وسط يا آخر سند آن، يك (راوى) يا بيشتر افتاده باشند، در حالى كه به لفظ رفع تصريح شده باشد. براى نمونه كلينى در كافي، گاه چنين گزارش مى‏كند: «علىُ بنُ إبراهيمَ رَفَعَهُ إِلى أبى‏عبدِالله (ع) در این سند، میان پدر على بن ابراهیم قمى؛ یعنى ابراهیم بن هاشم، تا امام صادق (ع) یک یا چند راوى حذف شده و به لفظ "رفع" نیز تصریح شده است. نکته مهم در حدیث مرفوع این است که سند آن، با عبارت «رفعه» نمايان شده و در مرحله كشف آسيب، يك گام به حديث پژوه، كمك كرده است.(2) بنابراین حدیث مرفوع از اقسام منقطع است و تفاوتش با منقطع اسن است که با عبارت «رفعه» راوی به آن تصریح کرده است. لازم به ذکر است که گاهی اصطلاح مرفوع در برابر دو اصطلاح موقوف (روایت منتسب به صحابی)و مقطوع (روایت منتسب به تابعی) قرار دارد. پی نوشت: 1. نهاية الدراية (سيدحسن صدر)، صفحه 196 ـ 197 . 2. ر.ک: آسیب شناخت حدیث (عبدالهادی مسعودی)، صفحه 149-153. @MaarefHadith
سه مانع رسیدن به اهداف بلند امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ثَلَاثٌ يَحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِي قَصْرُ الْهِمَّةِ وَ قِلَّةُ الْحِيلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْي»(1) سه چیز انسان را از دست یابی به مراتب عالی باز می دارد: کوتاهی همت، تدبیر اندک و ناتوانی در تصمیم گیری. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ بر اساس این روایت شریف باید دانست که همّت کم و هدف های کوچک، انسان را از موفقیت‌های بزرگ دور می کند و او را از تب و تاب و تلاش می اندازد و همچنین نیاندیشیدن در ابعاد و زوایای امور نیز موجب هدر رفتن توان و فرصت ها می شود. ضعف در اراده و تصمیم گیری به موقع و قدرتمندانه نیز، به طور مشخص منهدم کننده همه مقدماتی است که قبلا انجام شده است. 1. تحف العقول، النص، ص: 318 @MaarefHadith
تبارشناسی-نسخه خطی.pdf
843.7K
تبار شناسی و بررسی حدیث گفتگوی خداوند با عقل (اقبل فاقبل) ✍️ محمد حسین فیض اخلاقی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ احادیثی با مضمون سخن‌گفتن خداوند با عقل و اطاعتش از خدا، از معصومان  صادر شده است. خداوند در روایات مذکور به عقل فرمان می‌دهد «اَقبِل: روبیاور» و عقل نیز رو می‌آورد: «فَاَقبَل». احادیث یادشده به مدح عقل پرداخته و آن را ملاک ثواب و عقاب می‌شمارد ولی با اینکه در کتب حدیثی به صورت فراوان نقل شده، مقاله‌ای یافت نشد که احادیث «اَقبِل فَاَقبَلَ» را به صورت مستقل تخریج کرده و اعتبار حدیثی‌اش را بیان کرده باشد. کثرت اسناد متفاوت یا مشترک و صحّت آن، سبب اطمینان به صدور حدیث می‌شود. مقاله «تبارشناسی و بررسی حدیث گفتگوی خداوند با عقل (اَقبِل فَاَقبَلَ)» با هدف بیان حکم اسناد و اعتبارسنجی روایات «اَقبِل فَاَقبَلَ» به نگارش درآمده و ذکر متون مختلف احادیث از فواید آن است. این مقاله از سه بخش تشکیل شده و احادیث کتاب‌های شیعه، سُنّی و یک کتاب از زیدیه را واکاوی کرده است. @MaarefHadith
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 الإمام عليّ عليه‏‌السلام: لا يَكونُ الصَّديقُ  صَديقا حَتّى يَحفَظَ أخاهُ في ثَلاثٍ : في نَكبَتِهِ، وغَيبَتِهِ، و وَفاتِهِ . امام على عليه‏‌السلام : دوست ، دوست نخواهد بود ، مگر آن كه برادرش را در سه حال نگه دارد : در سختى‌‏اش ، در غيبت او و پس از مرگش. علیه‌السلام مبارک باد🌸 📗نهج‌البلاغه، حکمت۱۳۴. @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸🌸 شکاف آیا دلیلش چیست وقتی خانه در دارد کسی باید که از این راز کعبه پرده بردارد اشعار زیبایی از صابر خراسانی در مدح امیرالمومنین علیه‌السلام. علیه‌السلام مبارک باد @MaarefHadith
❇️نگاهی اجمالی به سه اجازه؛ لؤلؤة البحرين، الإجازة الکبيرة سماهيجی والروضة البهية ✍محمدباقر ملکیان 🔰لؤلؤة البحرين شيخ يوسف بحرانی (1107- 1186 ق) از مشهورترين و در عين حال پر فائده ترين اجازات طويله است. نکات حديثی، رجالی و تراجمی اين اجازه، آن را کتابی خواندنی و مفيد کرده است. اين اجازه دوبار (بر حسب اطلاع ناقص من) چاپ و منتشر شده است، يکبار چاپ سنگی در هند در سال 1269 ق که طبعی است نا مطبوع و پر از اغلاط مطبعی، وبار ديگر در نجف به همت و تصحيح مرحوم علامه سيد محمد صادق بحر العلوم. البته اين چاپ اخير بارها افست شده است. با مقابله اين لؤلؤة البحرين با سماهيجی (1086ـ 1164 ق) به وضوح می‌بينيم که اين اجازه کبيره از مصادر شيخ يوسف بحرانی در نگارش است، و بسياری از عبارات لؤلؤة البحرين ـ بعينها ـ همان عبارات اجازه کبيره سماهيجی است. البته شيخ يوسف در موارد متعددی از سماهيجی ـ و لو با تعابير غير صريح مانند «بعض مشايخنا المعاصرين» ـ نام می‌برد.۱ ◀️از سوی ديگر لؤلؤة البحرين پايه تأليف اجازه طويله ديگری بوده است. اجازه مرحوم سيد شفيع موسوی جاپلقی بروجردی (1280 ق) به دو پسرش سيد علی اکبر و سيد علی اصغرکه «الروضة البهية في الإجازة الشفيعية» نام دارد بر پايه لؤلؤة البحرين مرحوم شيخ يوسف نوشته شده است، بلکه به تصريح محقق ، آقای سيد جعفر اشکوری: «إن هذا الکتاب هو نفس کتاب اللؤلؤة، مع بعض الحذف والاختصار»۲ از جمله تفاوت های الروضة البهية با لؤلؤة البحرين بحثی است پيرامون اختلاف اصوليون و اخباريون که مرحوم جاپلقی بدان پرداخته است. البته از آنجا که الروضة البهية بر پايه چاپ مغلوط لؤلؤة البحرين تأليف شده است، اغلاط مطبعی لؤلؤة البحرين ـ چنان که مرحوم روضاتی گفته است ـ به الروضة البهية راه يافته است.۳ ✴️چاپ اين سه اجازه با هم (مثل المغنی ابن قدامه و الشرح الکبير) برای شناخت و تطبيق آنها سودمند است. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4553 @MaarefHadith
بسم الله الرحمن الرحیم قابل توجه عزیزان علاقمند به کانال های علمی و ... : در لینک زیر می توانید با چنین کانال هایی آشنا شوید: 🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2877816889C2015afa665