#خون_دلی_که_لعل_شد
#شراره_نخستین ۱
💠 مزیّت مهمّ رهبر معظّم انقلاب(ظلّهالعالی) بر دیگر یاران حضرت امام(قُدّس سرُّه).
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#شراره_نخستین ۲
💠 مزیّت مهمّ رهبر معظّم انقلاب(ظلّهالعالی) بر دیگر یاران حضرت امام(قُدّس سرُّه).
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#شراره_نخستین ۳
💠 مزیّت مهمّ رهبر معظّم انقلاب(ظلّهالعالی) بر دیگر یاران حضرت امام(قُدّس سرُّه).
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#شراره_نخستین ۴
💠 مزیّت مهمّ رهبر معظّم انقلاب(ظلّهالعالی) بر دیگر یاران حضرت امام(قُدّس سرُّه).
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#فصل_یازدهم (دادگاه نظامی)
#ماقوت
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان ۱
💠 ضمن عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، گوشه ای از خاطرات رهبر معظم انقلاب (مدّ ظلّهالعالی) در ماه مبارک رمضان در دوران مبارزات، تقدیم می شود.
🖋 وقتی در سلول بودم -پیش از انتقال به اتاق بزرگ- ماه رمضان فرا رسید.
با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم.
در این ماه، چهرهی زندگی روزمره دگرگون میشود و انسان روزه دار #لذت_معنوی خاصی احساس میکند.
نخستین روز ماه رمضان سپری شد؛ هنگام #افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند؛ زیرا برای ماه رمضان، در محیط ارتش و زندان ارتش، حسابی باز #نمیشد. نماز خواندم و به سیر در عالم خاطرات این ماه -به ویژه خاطرات ساعت افطار و سرور روزهداران در هنگام افطار- پرداختم.
آن لحظات شادی آور و فرحافزای سر سفرهی افطار در کنار #خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت.
همچنین آن خوردنی های #اندک و #سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بهویژه «ماقوت» -غذای معروف مشهدیها که ظاهرا مختص خود آنهاست- را به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم.
«ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه میشود و به شیوه خاصی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است.
#ناگهان به خود باز آمدم و از خدا مغفرت طلبیدم. شاید این #گرسنگی بود که خاطرات یاد شده را در ذهنم برانگیخت؛ شاید هم علت، #تنهایی بود.
به هر حال باید #صبر میکردم...
ادامه دارد...
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#فصل_یازدهم (دادگاه نظامی)
#ماقوت
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان ۲
💠 ضمن عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، گوشه ای از خاطرات رهبر معظم انقلاب (مدّ ظلّهالعالی) در ماه مبارک رمضان در دوران مبارزات، تقدیم می شود.
🖋 ... نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای #گیر_آوردم. مدتی بعد شام آوردند، که بخاطر #نامرغوبی، دل بدان رغبت نمیکرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم.
در سحر هم بقیه آن را با #اکراه خوردم، زیرا این غذا از #اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
روز دوم، نگهبان اطلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده. آن را گرفتم و باز کردم. دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده.
این غذا ها برای چند نفر کافی بود. #همسرم آن را آماده کرده بود و توانسته بود به زندان برساند.
همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل چای آوردند. افطاری خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای #زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
ادامه دارد...
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#فصل_یازدهم (دادگاه نظامی)
#ماقوت (بخش دوم)
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان ۳
💠 ضمن عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، گوشه ای از خاطرات رهبر معظم انقلاب (مدّ ظلّهالعالی) در ماه مبارک رمضان در دوران مبارزات، تقدیم می شود.
🖋 ... در شبهای ماه رمضان، فرصت #تلاوت، #دعا و ذکر فراهم شد. به یادم می آید که در شب #عید_فطر، نماز مستحبی هزارقل هوالله را خواندم که در آن در رکعت اول پس از حمد، هزار بار سوره ی توحید خوانده میشود.
این #دومین تجربه ی رمضانی من در #زندان بود. در اولین زندانم، #نیمی از ماه رمضان را داخل زندان گذراندم؛ در این زندان، #تمام ماه رمضان را؛ و در پنجمین زندان هم باز #سراسر ماه رمضان را.
اینها علیرغم سختی ها و رنجهایی که داشت، بویژه در پنجمین زندان -که شرح آن را خواهم داد- فرصتهایی بود که از جهت #تربیت_نفس و توجه به پروردگار و #تدبر در آیات قرآن و مفاهیم بلند آن، برایم بسیار سودمند بود.
بیشتر خاطراتی که در این زندان یادداشت کرده ام، مربوط به ایام ماه مبارک رمضان است.
ادامه دارد...
@Maaref_Enghelab_Eslami
#خون_دلی_که_لعل_شد
#فصل_یازدهم (دادگاه نظامی)
#ماقوت
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان ۴
🖋 ... در این زندان و زندان قبلی، آشکارا شاهد فاجعه ی اخلاقی در میان زندانیان نظامی بودم. این فاجعه پیش از آنکه نشانه ی بی توجهی و #اهمال بوده باشد، حاکی از وجود یک #برنامه ریزی بود.
با آنکه ورود هر چیزی به زندان بدون بازرسی و کنترل شدید #ممنوع بود، اما دیدم که مواد مخدر چگونه میان نظامیان زندانی رواج داشت!
به من اطلاع داده شد که برخی در زندانِ درجه داران شراب خواری میکنند. در این زندان و زندان قبلی دیدم که کسانی «بنگ» را به عنوان مواد مخدر استعمال میکنند؛ زندانیان میچرخند و بنگ میکشند و در حالتی شبیه به اغما، هذیان میگویند!
یک جوان سالم وقتی وارد این زندانها میشد، به ناچار فاسد میگردید؛ چون بیشتر به یک #گنداب_متعفن شبیه بود و هرکس -بجز کسانی که خداوند به آنها رحم کرده باشد- در آن می افتد، به گند و فساد آن دچار میشد.
تازه اینجا به عنوان #زندان_نظامی، تابع یک انضباط دقیق بود؛ حال قیاس کنید که زندانهای غیرنظامی در چه وضعی بودند!
بدین جهت، من ضمن تلاشهایم در داخل زندان، تلاش میکردم تا در این جوّ سراسر آلوده، هرکس را بشود نجات داد، نجات دهم.
کمی مانده به #ماه_رمضان، زندانیان را جمع کردم، برایشان وعظ کردم و مرگ و آخرت و حساب قیامت را به یادشان آوردم.
آنها به من قول دادند و #قسم خوردند که روزه بگیرند. واقعا هم روز اول روزه گرفتند؛ روز دوم هم تا ظهر تحمل کردند؛ اما در اثر جوّ فاسد زندان، اراده ی آنها #سست شد. لذا تاثیر موعظه ی من در آنها به پایان رسید و روزه ی خود را خوردند!
@Maaref_Enghelab_Eslami