eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
33.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مباحث
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 جناب سید جواد هاشمی این چیزها رو ندیده و نشنیده یا نمیخواد ببینه و بشنوه؟!
هدایت شده از مباحث
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔕 ‌دُهُلی که صدایش فردا در می آید 🔊 ‌سخنرانی معروف رهبر انقلاب در خصوص «» ۲۱ مرداد ۱۳۷۱ - دیدار با کارگزاران فرهنگی کشور
هدایت شده از مباحث
19.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیایید خیال کنیم که سالها گذشت... مرزای کم کم شکست... 🎥 تیزر فرهنگی «غیر عادی» 🎞 روایتگر داستانی خیالی از آینده‌ی ایرانِ بدون هنجارها ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فقه و احکام
26.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی سلیقه‌ای به قانون نگاه می‌کنند، یعنی همین ... آنچه از منظرشان خوب است، قانون است ولی آنچه را خوب نبینند، خیلی راحت و با انواع توجیهات زیر پا میگذارند ... = قانون کشف حجاب = ╭ ═══ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ ════╮ │ │📱@Mabaheeth ↯مباحث │ │✨@Nafaahat ↯نفحات │ │📖@feqh_ahkam ↯فقه‌ │ │💌@arame_janam ↯آرام‌جان │ │📚@ghararemotalee ↯مطالعه │ ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨تذکر شهید بهشتی به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ما با اسم شما کاری نداریم لیبرال یا غیرلیبرال فقط در برابر محرمات الهی حساسیت داشته باشید... وقتی شما رییس یک اداره هستی، و در برابر تبعیض و ظلم و فساد و رشوه حساسی، در برابر فاصله حقوق و درآمد حساسی، در برابر کیفیت پوشش خانم‌های کارمند حساسی، در برابر روابط و طرز گفت و شنود خانم‌ها و آقایان کارمند حساسی و می‌کوشی همه را به راه عفت و پاکدامنی و تقوی و درستی بیاوری بالای چشم ما جا داری، ما با اسمت کاری نداریم.... [آقایان محترم! ما با اسم شما کاری نداریم. اسمتان اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا، اسم دولت شما انقلابی باشد یا اعتدالی، اسم مجلس شما انقلابی باشد یا واداده... فرقی ندارد‌. ما با عمل شما کار داریم، آیا در برابر حرام‌های الهی حسّاسید یا ... ؟!] با کاشفان و مروّجان ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ | صحبت های یک تجربه گر نزدیک به مرگ (شنود ) درباره مشاهده عواقب سنگین بدحجابی در برزخ .. 🔥🔥🔥🔥🔥 | امر به معروف | معروفانه | گناه_طلاق | الگو | رقیب آرزو مباحث | فقه و احکام ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
📖 📗 کـتاب سـه دقـیقه در قـیامت، چـاپ و با یاری خدا، با اقبال مـردم روبرو شد. استقبال مردم از این کتاب خیلی خوب بود و افراد بسیاری خبر می‌دادند که این کتاب تأثیر فراوانی روی آن‌ها داشته، بـارها در جلسات و یا در برخورد با برخی دوستان، این کتاب بـه مـن هدیه داده می‌شد! آن‌ها من را که راوی کتاب بودم نمی‌شناختند. و من از اینکه این کتاب در زندگی معنوی مردم موثر بوده بسیار خوشحال بودم. یـک روز صـبح، طـبق روال همیشه از مسیر بزرگراه به سوی محل کار می‌رفتم، یک خانم خـیلی بـد حـجاب کـنار بزرگراه ایستاده و منتظر تـاکسی بود، از دور او را دیدم که دست تکان می‌داد، بزرگراه خـلوت و هـوا مـساعد نـبود، برای همین توقف کردم و این خانم سوار شد. 👩‍⚕️بـی‌مقدمه سـلام کـرد و گفت: می‌خواهم بروم بیمارستان ... مـن پـزشک بـیمارستان هـستم؛ امـروز صبح ماشینم روشن نـشد، شما مسیرتان کجاست؟ گـفتم: مـحل کـار من نزدیک همان بیمارستان است، شما را می‌رسانم. آن روز تـعدادی کـتاب سه دقیقه در قیامت روی صندلی عقب بود. ایـن خـانمی‌ یکی از کـتاب‌ها را بـرداشت و مـشغول خواندن شـد، بـعد گفت: ببخشید اجازه نگرفتم، می‌تونم این کتاب را بخوانم؟ گـفتم: کـتاب را بـردارید، هدیه برای شماست، به شرطی که بـخوانید. تشکر کرد و دقایقی بعد، در مقابل درب بیمارستان تـــوقف کـــردم. خـــیلی تـــشکر کــرد و پــیاده شــد، مـن هـم هـمینطور مراقب اطراف بودم که همکاران من، مرا در ایـن وضـعیت نبینند! کافی بود این خانم را با این تیپ و قیافه در مـاشین من ببینند و... چـند مـاه گـذشت و مـن هم این ماجرا را فراموش کردم، تا ایـنکه یـک روز عصر، وقتی ساعت کاری تمام شد، طبق روال هـمیشه، سـوار مـاشین شـدم و از درب اصـلی اداره بـیرون آمدم. هـمین کـه خواستم وارد خیابان اصلی شوم، دیدم یک خانم چــادری از پـیاده رو وارد خـیابان شـد و دسـت تـکان داد! تـوقف کـردم، ایـشان را نـشناختم، ولـی ظاهراً او خوب مرا مـی‌شناخت! شـیشه را پایین کشیدم، جلوتر آمد و سلام کرد وگفت: مرا شناختید؟ 🧕 خـانم جـوانی بود، سرم را پایین گرفتم و گفتم: شرمنده، خیر. گـفت: خـانم دکتری هستم که چند ماه پیش، یک روز صبح لـطف کـردید و مـرا به بیمارستان رساندید. چند دقیقه‌ای با شما کار دارم،گفتم: بله، حال شما خوبه؟‌ رسـم ادب نـبود؛ از طرفی شاید خیلی هم خوب نبود که یک‌خــانم غــریبه، آن هـم در جـلوی اداره وارد مـاشین شـود. 🚗 مـاشین را پـارک کـردم و پـیاده شـدم و در کنار پیاده رو، در حــالی کـه سـرم پـایین بـود بـه سـخنانش گـوش کـردم. گـفت: اول از هـمه بـاید سـؤال کنم که شما راوی کتاب سه دقـیقه هستید؟ همان کتابی که آن روز به من هدیه دادید؟درسته؟ مــی‌خواستم جــواب نــدهم ولــی خــیلی اصــرار کــرد،گـفتم: بله بـفرمایید، در خدمتم. گـفت: خـدا رو شـکر، خـیلی جستجو کردم، از مطالب کتاب و از مـسیری کـه آن روز آمـدید، حـدس زدم کـه شما اینجا کـار مـی‌کنید، از هـمکارانتان پیگیری کردم، الان هم که دو ســاعته تــوی خــیابان ایــستاده و مـنتظر شـما هـستم. ادامه دارد... | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────