مباحث
🔊 #آن_سوی_مرگ | ۱۹ 📖 شرح کتاب آن سوی مرگ 🦋 در وادی #حقالناس من در بین انبوه گناهانم گرفتار بودم.
رسالۀ حقوق امام سجاد(علیه السلام)، حدیثی طولانی، مشتمل بر بیش از پنجاه تکلیف و وظیفۀ انسان نسبت به خود و دیگران است.
حقوق در این مقام، صرفاً ناظر به حقوق واجب شرعی نیست بلکه شامل احکام استحبابی، اخلاقی و عرفی نیز می شود.
قدیمی ترین منابع حدیثی که این رساله را به طور کامل ثبت کرده اند، عبارتند از ؛
✓ تحف العقول، حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی (متوفای ۳۸۱ق) که در آن ۵۰ حق از حقوق ثبت شده؛ اما سند رساله یاد نشده است.
✓ الخصال، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی (شیخ صدوق)، متوفای ۳۸۲ق
✓ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق ره
مؤلف تحف العقول این رساله را مانند سایر روایاتِ کتاب بدون سند آورده است؛ اما مرحوم صدوق(ره) آن را با سند متصل روایت کرده است
در متنِ سه روایت نقل شده از کتابهای فوق اختلافاتی دیده می شود، مانند اینکه مقدمۀ رساله در کتاب من لا یحضره الفقیه نیامده و از حق الله الاکبر آغاز شده است.
عبارات خصال شرح بیش تری دارد و شروحی نیز بر این رساله نوشته شده است
#امام_سجاد(علیه السلام) در این رساله به بیان دسته بندی شدۀ انواع حقوقی که مراعات آن بر انسان لازم است، می پردازند که می توان این حقوق را در سه دستۀ کلی بررسی کرد این سه دسته را که در احصای امام(علیه السلام) به پنجاه حق می رسد، می باید جامع ترین منشور حقوقی دانست که در متون دینی به صورت یکجا بیان شده است.
دریافت رساله حقوق با دستخط منسوب به امام سجاد علیه السلام
#متن | #رساله_حقوق
#امام_سجاد(علیه السلام)
📖 اعْلَمْ رَحِمَكَ اللَّهُ أَنَّ لِلَّهِ عَلَيْكَ حُقُوقاً مُحِيطَةً بِكَ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ حركتها [تَحَرَّكْتَهَا أَوْ سَكَنَةٍ سَكَنْتَهَا أَوْ مَنْزِلَةٍ نَزَلْتَهَا أَوْ جَارِحَةٍ قَلَبْتَهَا أَوْ آلَةٍ تَصَرَّفْتَ بِهَا بَعْضُهَا أَكْبَرُ مِنْ بَعْضٍ وَ أَكْبَرُ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَيْكَ مَا أَوْجَبَهُ لِنَفْسِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ حَقِّهِ الَّذِي هُوَ أَصْلُ الْحُقُوقِ وَ مِنْهُ تَفَرَّعَ ثُمَّ مَا أَوْجَبَهُ عَلَيْكَ لِنَفْسِكَ مِنْ قَرْنِكَ إِلَى قَدَمِكَ عَلَى اخْتِلَافِ جَوَارِحِكَ فَجَعَلَ لِبَصَرِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِسَمْعِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِلِسَانِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِيَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِرِجْلِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَطْنِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِفَرْجِكَ عَلَيْكَ حَقّاً فَهَذِهِ الْجَوَارِحُ السَّبْعُ الَّتِي بِهَا تَكُونُ الْأَفْعَالُ ثُمَّ جَعَلَ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَفْعَالِكَ حُقُوقاً فَجَعَلَ لِصَلَاتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِصَوْمِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِصَدَقَتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِهَدْيِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِأَفْعَالِكَ عَلَيْكَ حَقّاً ثُمَّ تَخْرُجُ الْحُقُوقُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ مِنْ ذَوِي الْحُقُوقِ الْوَاجِبَةِ عَلَيْكَ وَ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقّاً أَئِمَّتُكَ ثُمَّ حُقُوقُ رَعِيَّتِكَ ثُمَّ حُقُوقُ رَحِمِكَ فَهَذِهِ حُقُوقٌ يَتَشَعَّبُ مِنْهَا حُقُوقٌ فَحُقُوقُ أَئِمَّتِكَ ثَلَاثَةٌ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ سَائِسِكَ بِالسُّلْطَانِ ثُمَّ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ ثُمَّ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْمِلْكِ وَ كُلُّ سَائِسٍ إِمَامٌ وَ حُقُوقُ رَعِيَّتِكَ ثَلَاثَةٌ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالسُّلْطَانِ ثُمَّ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْعِلْمِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ رَعِيَّةُ الْعَالِمِ وَ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْمِلْكِ مِنَ الْأَزْوَاجِ وَ مَا مَلَكْتَ مِنَ الْأَيْمَانِ وَ حُقُوقُ رَحِمِكَ كَثِيرَةٌ مُتَّصِلَةٌ بِقَدْرِ اتِّصَالِ الرَّحِمِ فِي الْقَرَابَةِ فَأَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ أُمِّكَ ثُمَّ حَقُّ أَبِيكَ ثُمَّ حَقُّ وُلْدِكَ ثُمَّ حَقُّ أَخِيكَ ثُمَّ الْأَقْرَبُ فَالْأَقْرَبُ وَ الْأَوَّلُ فَالْأَوَّلُ ثُمَّ حَقُّ مَوْلَاكَ الْمُنْعِمِ عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ مَوْلَاكَ الْجَارِي نِعْمَتُهُ عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ ذِي الْمَعْرُوفِ لَدَيْكَ ثُمَّ حَقُّ مُؤَذِّنِكَ بِالصَّلَاةِ ثُمَّ حَقُّ إِمَامِكَ فِي صَلَاتِكَ ثُمَّ حَقُّ جَلِيسِكَ ثُمَّ حَقُّ جَارِكَ ثُمَّ حَقُّ صَاحِبِكَ ثُمَّ حَقُّ شَرِيكِكَ ثُمَّ حَقُّ مَالِكَ ثُمَّ حَقُّ غَرِيمِكَ الَّذِي تُطَالِبُهُ ثُمَّ حَقُّ غَرِيمِكَ الَّذِي يُطَالِبُكَ ثُمَّ حَقُّ خَلِيطِكَ ثُمَّ حَقُّ خَصْمِكَ الْمُدَّعِي عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ خَصْمِكَ الَّذِي تَدَّعِي عَلَيْهِ ثُمَّ حَقُّ مُسْتَشِيرِكَ ثُمَّ حَقُّ الْمُشِيرِ عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ مُسْتَنْصِحِكَ ثُمَّ حَقُّ النَّاصِحِ لَكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أَكْبَرُ مِنْكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أَصْغَرُ مِنْكَ ثُمَّ حَقُّ سَائِلِكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ سَأَلْتَهُ ثُمَّ حَقُّ مَنْ جَرَى لَكَ عَلَى يَدَيْهِ مَسَاءَةٌ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ أَوْ مَسَرَّةٌ بِذَلِكَ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ عَنْ تَعَمُّدٍ مِنْهُ أَوْ غَيْرِ تَعَمُّدٍ مِنْهُ ثُمَّ حَقُّ أَهْلِ مِلَّتِكَ عَامَّةً ثُمَّ حَقُّ أَهْلِ الذِّمَّةِ ثُمَّ الْحُقُوقُ الْحَادِثَةُ بِقَدْرِ عِلَلِ الْأَحْوَالِ وَ تَصَرُّفِ الْأَسْبَابِ فَطُوبَى لِمَنْ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى قَضَاءِ مَا أَوْجَبَ عَلَيْهِ مِنْ حُقُوقِهِ وَ وَفَّقَهُ وَ سَدَّدَهُ.
ترجمه مقدمه :
بدان كه خدا را بر تو حقوقى است كه تو را در هر جنبش و آرامش و هر جا باشى فرا گرفتهاند و در هر اندامى بچرخانى و هر ابزارى بگردانى.
بعضى از حقوق بر بعضى بزرگترند؛ بزرگترين حقوقى كه خدا بر تو واجب كرده حق او است تبارك و تعالى كه آن پايه همه حقوق است و همه از آن بازگرفته شوند، آنگاه واجب نموده براى تو بر عهده تو از سر تا قدمت با اعضاى مختلفت حقوقی را؛ براى ديدهات👀 بر تو حقى است و براى گوشت👂 بر تو حقى است؛ زبانت👅 به تو حق دارد و دستت🖐️ به تو حق دارد و پايت به تو حق دارد و شكمت به تو حق دارد و فرجت به تو حق دارد، اين هفت عضو تو است كه با آنها كار كنى.
سپس خدا عزّوجلّ حقّى هم براى هر كار تو بر تو قرار داده، نمازت بر تو حقى دارد و روزهات بر تو حقى دارد و زكاتت بر تو حقى دارد و قربانيات بر تو حقى دارد و كارهايت بر تو حقى دارند.
سپس دائره حق از تو به ديگران رسد كه بر تو حق واجب دارند و واجبترين همه اين حقوق بر تو حق پيشوايان تو است و سپس حقوق رعيتت و سپس حقوق خويشانت.
اينها حقوقى است و حقوقى هم از آنها منشعب گردد، و حق پيشوايان كه بر تو است سه گونه است واجبترشان حق سلطانست كه تدبير كار تو به دست اوست؛ سپس حق آموزگار و سپس حق آقائى كه مالک تو است، هر تدبيركننده و سرپرستى پيشوا است.
حقوق زير دست هم بر سه گونه است؛ حق زير دست حكومت تو و سپس حق شاگرد و دانشجوى تو؛ زيرا نادان زير دست و رعيت دانا است، و حق زير دستى كه صاحب اختيار او هستى مانند زوجه و مملوک و حقوق خويشان فراوان است و پيوسته به اندازه پيوستِ رَحِم در خويشى، واجبتر همه بر تو حق #مادر تو است و سپس حق #پدر تو و سپس حق فرزندانت، سپس حق برادرت، سپس به ترتيب هر خويشى كه نزديكتر است، سپس حق آزادكننده و ولی #نعمت تو، سپس حق آزادشدهات كه ولی نعمت اوئى، سپس حق هر كه به تو #احسان كرده، سپس حق اذانگوى نمازت، سپس حق پيشنمازت، سپس حق همنشين تو، سپس حق همسايهات، سپس حق شريكت، سپس حق مالت، سپس حق بدهكارت، سپس حق بستانكارت، سپس حق #رفيق معاشرت، سپس حق مدعى بر تو، سپس حق كسى كه به او ادعا دارى، سپس حق #مشورت كننده با تو، سپس حق آنكه با او مشورت كنى، سپس حق اندرزجويت، سپس حق بزرگتر از تو، سپس حق خردسالتر از تو، سپس حق سائل از تو، سپس حق كسى كه از او سؤال كنى، سپس حق كسى كه به تو بدى كرده به گفته يا كرده يا به شادى كردن عليه تو به گفتار يا كردار، به تعمّد يا غير تعمد، سپس حق همه همكيشانت، سپس حق كفّار ذمى، سپس حقوقى كه در تغيير احوال و باسباب پديد آيند، خوشا بر كسى كه خدايش يارى دهد تا هر حقى بر او واجب كرده ادا كند و او را #توفيق دهد و نگهدارد.
حق و حقوق | برگزیده ای از #رساله_حقوق #امام_سجاد علیه السلام
دریافت با کیفیت بالا
www.hadithlib.com
🚩 @Mabaheeth
هدایت شده از فقه و احکام
💳 مشارکت در خرید زمین موکب مع امام منصور | هزینه هر سهم مشارکت در خرید زمین موکب 12,000 تومان محاسبه میشود.
قصد داریم تا باهمراهی شما منتظران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد مقدس جمکران به منظور ایجاد یک پایگاه دائمی در جاده نجف به کربلا اقدام به خرید زمین برای موکب مع امام منصور این مکان مقدس نماییم در این خصوص چند نکته لازم به ذکر است :
۱- با توجه به جایگاه حقوقی مسجد مقدس جمکران این زمین به صورت سند قطعی و موقوفه ای بنام مسجد مقدس جمکران ثبت خواهد شد که توسط. دیوان وقف شیعی کشور عراق به ثبت خواهد رسید.
۲- زمین مورد نظر بیش از ۲۵۰۰ متر است و سند آن تغییر کاربری داده شده است و سند قطعی آزاد است.
۳- با توجه به جایگاه بین المللی مسجد مقدس جمکران فعالیت موکب فرا ملی و به صورت دائمی در طول سال به عنوان یک پایگاه مهدوی خواهد بود.
۴- مشارکت شما در این امر مشارکت در یک کار دائمی و عمل خیر جاری خواهد بود که تا ظهور حضرت باقی خواهد ماند. ان شا الله
۵- شماره کارت و شماره حساب بانک ملت جهت واریز کمک های مردمی :
شماره حساب:
2555555501شماره کارت:
6183-7498-3378-6104۶- هر ۳۷۵ سهم برابر است با یک متر زمین موکب. تأمین شده تا الان : 12,758 سهم میزان نیاز : 1,000,000 سهم
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۵۵
🏷️ ضرورت پايبندى به عهد و پيمان
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: عهد و پيمانها را پاس داريد به خصوص با وفاداران.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ عهد و پيمان) فرموده است: ميخهاى عهد و پيمانها را بگيريد (در حفظ و وفاى بآنها بكوشيد، يا آنكه شرائط عهد و پيمان را محكم و استوار نمائيد، يا با وفادار پيمان بنديد نه با كسيكه شايسته نيست مانند كفّار و منافقين؛ زيرا ايشان بعهد خود وفا نمىكنند چنانكه در قرآن كريم س ۹ ى ۱۰ مىفرمايد: «لاٰ يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً» يعنى ايشان دربارۀ اهل #ايمان مراعات حقّ خويشاوندى و عهد و پيمان را نمىنمايند).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميز اشاره به شرايط بستن پيمان مىكند، مىفرمايد: «به پيمان كسانى چنگ بزنيد كه به پيمانشان وفادارند»؛ (اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا)
«اوتاد» جمع «وَتَد» به معناى ميخ است؛ ميخهايى كه معمولا به وسيلۀ آن طناب خيمهها را محكم مىكردند تا خيمه در مقابل باد و طوفان مقاومت كند.
براى اين كلامِ حكمتآميز تفسيرهاى فراوانى ذكر شده است؛ نخست همان چيزى كه در ترجمۀ بالا آمد كه هرگاه مىخواهيد پيمان ببنديد به سراغ افراد بىاعتبار و پيمانشكن و غير قابل اطمينان نرويد، بلكه با كسانى عهد ببنديد كه داراى دين و شخصيت و تعهدند. اين تفسير با آنچه در شأن ورود اين گفتار حكيمانه در كلام ابن ابىالحديد آمده كاملاً سازگار است؛ زيرا امام عليه السلام بعد از جنگ جمل هنگامى كه «مروان بن حكم» خدمتش رسيد و عرض كرد: مىخواهم با تو بيعت كنم. امام عليه السلام فرمود: بيعت تو چه فايدهاى دارد؟ ديروز (در آغاز خلافت ظاهرى) با من بيعت كردى و شكستى. باز آمدهاى با من بيعت كنى. سپس دستور داد او را از مجلسش خارج كردند؛ بنابراين تفسير، «اوتاد» به معناى انسانهاى قابل اعتماد است.
تفسير ديگر اين است كه منظور از «اوتاد» شرايط استحكام پيمان است؛ يعنى به هنگامى كه مىخواهيد با كسى پيمان ببنديد شرايط دقيق و محكمى براى آن ذكر كنيد تا راه فرارى براى طرف باقى نماند.
تفسير سوم اينكه وفاى به پيمان لازم است؛ اما نه در برابر پيمانشكنان؛ هرگاه آنها پيمان شكستند شما هم مىتوانيد دست از پيمان برداريد، همانگونه كه در آيۀ 7 سورۀ «توبه» مىخوانيم: «فَمَا اِسْتَقٰامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ» ؛ تا زمانى كه به پيمان شما پايبند باشند، شما نيز به پيمان آنها پايبند باشيد».
نيز در آيۀ 12 همان سوره آمده است: «وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمٰانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاٰ أَيْمٰانَ لَهُمْ» ؛ و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند و آيين شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد؛ چرا كه پيمان آنها اعتبارى ندارد»