eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.9هزار عکس
33.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5983131301526376105.mp3
5.53M
🎧 در تلاطم دنیا چه کنیم؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴ ⏱ زمان: ۲۲ دقیقه
44.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در تلاطم دنیا چه کنیم؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴ ⏱ زمان: ۲۲ دقیقه 🎞 آپارات: aparat.com/v/AOMe6 @nasery_ir
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت یک خبرنگار | گنجینه عظیم مروری بر دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر انقلاب 📥 سایر کیفیت‌ها👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50690
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۳۰ 🏷️ بهترین توشه سفر آخرت ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى اَلْقُبُورِ بِظَاهِرِ اَلْكُوفَةِ يَا أَهْلَ اَلدِّيَارِ اَلْمُوحِشَةِ وَ اَلْمَحَالِّ اَلْمُقْفِرَةِ وَ اَلْقُبُورِ اَلْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ اَلتُّرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ أَمَّا اَلدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا اَلْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا اَلْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ اِلْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي اَلْكَلاَمِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ اَلزَّادِ اَلتَّقْوَى ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: (امام عليه السّلام، وقتى از جنگ صفّين برگشت و به قبرستانِ پشت دروازه كوفه رسيد رو به مُردگان كرد...) اى ساكنان خانه‌هاى وحشت زا، و محلّه‌هاى خالى و گروهاى تاريك، اى خُفتگان در خاك، اى غريبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد. امّا خانه‌هايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و امّا زنانتان! با ديگران ازدواج كردند، و امّا اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبرى است كه ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟ (سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود) بدانيد كه اگر اجازۀ سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى‌دادند كه: بهترين توشه، است. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: اى ساكنين سراهاى ترسناك و جاهاى بى‌كَس و بى آب و گياه، و گورهاى تاريك، اى ساكنين خاك، اى دور ماندگان از وطن، اى بى كسان، اى ترسناكان، شما پيشرو ماييد كه جلو رفته‌ايد و ما پيرو شماييم كه بشما مى‌رسيم؛ امّا خانه‌ها (تان) را ساكن شدند و امّا زنان (تان) را گرفتند، و امّا دارائيها (تان) را پخش كردند، اين آگهى از چيزيست كه نزد ما است پس خبر آنچه نزد شما است چيست‌؟ پس از آن، بسوى يارانش نظر افكنده فرمود: اگر ايشان را در سخن اجازه و فرمان بود بشما خبر مى‌دادند كه بهترين توشه (در اين راه) تقوى و پرهيزكارى است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 ‮اين سخن را امام عليه السلام زمانى بيان فرمود كه از ميدان (پرغوغا و مملوّ از تأسّف) صفين باز گشته و به كنار قبرستانى كه پشت دروازۀ كوفه بود رسيده بود: (وَ قَدْ رَجَعَ‌ مِنْ‌ صِفِّينَ‌ فَأَشْرَفَ‌ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ‌) امام عليه السلام اموات آن گورستان را با پنج خطاب تكان دهندۀ بيدارگر مخاطب ساخت فرمود: «اى ساكنان خانه‌هاى وحشتناك و سرزمين‌هاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! و اى وحشت‌زدگان!»؛ (يَا أَهْلَ‌ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ‌، وَ الْمَحَالِّ‌ الْمُقْفِرَةِ‌، وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ‌، يَا أَهْلَ‌ التُّرْبَةِ‌، يَا أَهْلَ‌ الْغُرْبَةِ‌، يَا أَهْلَ‌ الْوَحْدَةِ‌، يَا أَهْلَ‌ الْوَحْشَةِ‌) امام عليه السلام در واقع با اين تعبيرات نشان داد كه هر انسانى سرانجام در اين دنيا به چه سرنوشتى دچار مى‌شود؛ امروز در ميان دوستان و عزيزان در خانه‌هاى زيبا و مرفّه زندگى مى‌كند، جمع آنها جمع و اسباب نشاطشان فراهم است، مى‌گويند و مى‌خندند و از بادۀ غرور سرمستند؛ ولى فردا جايگاهشان گورستان وحشتناك و قبرهاى تاريك در وحدت و تنهايى خواهد بود. شادى‌ها و خوشى‌ها پايان مى‌گيرد و لذّات، خاتمه مى‌يابد، جمعشان به پراكندگى مى‌كشد و دوستى‌ها به فراموشى سپرده مى‌شود. هنگامى كه امام عليه السلام با اين خطاب‌هاى پنج‌گانۀ تكان‌دهنده دل‌هاى همراهان خود را كه ناظر اين صحنه بودند براى پذيرش حق آماده‌تر ساخت، خطاب به ارواح گذشتگانِ‌ آن قبرستان فرمود: «شما در اين راه پيشگام ما بوديد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد»؛ (أَنْتُمْ‌ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ‌، وَ نَحْنُ‌ لَكُمْ‌ تَبَعٌ‌ لَاحِقٌ‌). 💡 «فَرَط» به كسى مى‌گويند كه پيشاپيش قافله مى‌رود و طناب‌ها و دلوها را براى كشيدن آب از نهر آماده مى‌سازد. سپس به هر كسى كه در چيزى پيشگام مى‌شود اطلاق شده است. اشاره به اين‌كه قانون استثناپذير نيست؛ انسان‌ها مانند اهل قافله‌اى بزرگند كه گروهى پيشاپيش قافله، گروهى در وسط و گروهى به دنبال قافله حركت مى‌كنند. اين قافله به سوى ديار فنا يا به تعبير ديگر عالم بقا مى‌شتابد و همه سرانجام به آن مى‌رسند، هيچ گونه استثنايى ندارد. 🔔 تفاوت در زمان‌بندى‌هاست و اگر انسان به اين حقيقت توجه كند به يقين نسبت به اعمال خود مراقبت بيشترى خواهد كرد‮. آن‌گاه امام عليه السلام اخبار عالم دنيا را در سه جمله خلاصه كرده از آنها اخبار عالم آخرت را مى‌كند و مى‌فرمايد: «اما خانه‌هايتان را ديگران ساكن شدند، همسرانتان (اگر جوان بودند) به نكاح ديگران درآمدند و اموالتان (در ميان ورثه) تقسيم شد. اينها خبرهايى است كه نزد ماست، نزد شما چه خبر؟»؛ (أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ‌، وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ‌ فَقَدْ نُكِحَتْ‌، وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ‌ فَقَدْ قُسِمَتْ‌، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا، فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟)
«سپس امام عليه السلام رو به سوى اصحاب و ياران كرد و فرمود: آگاه باشيد اگر به آنها اجازۀ سخن گفتن داده مى‌شد به شما خبر مى‌دادند كه بهترين زاد و توشه (براى سفر آخرت) و پرهيزگارى است»؛ (ثُمَّ‌ الْتَفَتَ‌ إِلَى أَصْحَابِهِ‌ فَقَالَ‌: أَمَا لَوْ أُذِنَ‌ لَهُمْ‌ فِي الْكَلَامِ‌ لَأَخْبَرُوكُمْ‌ «أَنَّ‌ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ‌») در واقع امام عليه السلام انگشت روى مهم‌ترين مسائل زندگى انسان‌ها گذاشته كه براى بدست آوردن آن تلاش مى‌كنند؛ ✓ خانه‌هاى مرفّه ✓ همسران خوب ✓ و اموال فراوان. همان چيزى كه در آيۀ 14 سورۀ آل عمران آمده است كه مى‌فرمايد: «زُيِّنَ‌ لِلنّٰاسِ‌ حُبُّ‌ اَلشَّهَوٰاتِ‌ مِنَ‌ اَلنِّسٰاءِ‌ وَ اَلْبَنِينَ‌ وَ اَلْقَنٰاطِيرِ اَلْمُقَنْطَرَةِ‌ مِنَ‌ اَلذَّهَبِ‌ وَ اَلْفِضَّةِ‌ وَ اَلْخَيْلِ‌ اَلْمُسَوَّمَةِ‌ وَ اَلْأَنْعٰامِ‌ وَ اَلْحَرْثِ‌ ذٰلِكَ‌ مَتٰاعُ‌ اَلْحَيٰاةِ‌ اَلدُّنْيٰا وَ اَللّٰهُ‌ عِنْدَهُ‌ حُسْنُ‌ اَلْمَآبِ‌» ؛ محبّت امور مادى، از (قبيل) زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسب‌هاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و شوند؛ ولى) اينها وسايل گذران زندگى دنياست (و هدف نهايى نمى‌باشد)، سرانجامِ‌ نيك (و زندگى والا و جاويدان) نزد خداست». گاه مى‌شود فردى در همۀ عمرش تلاش مى‌كند و سرانجام رنج وى در خانه‌اى مجلّل خلاصه مى‌شود و چقدر براى او دردناك است كه آن را رها كند و كسانى كه هيچ زحمتى براى آن نكشيدند در آن ساكن شوند و گاه محصول همه عمرش در مقدارى از مال و ثروت خلاصه مى‌شود و بعضى نيز سال‌ها تلاش مى‌كنند زيبايى پيدا كنند؛ ولى چيزى نمى‌گذرد بايد همه را رها كرده و راهى ديار اموات شوند و طومار زندگى آنها در هم پيچيده خواهد شد. جالب اين‌كه امام عليه السلام مى‌فرمايد: اگر آنها اجازۀ سخن گفتن را پيدا كنند فقط يك خبر به شما مى‌دهند؛ خبرى كه همه چيز در آن جمع است و آن خبر مربوط به زاد و توشۀ تقواست كه در و مواقف ، انسان را يارى مى‌دهد.
68 - نجات از هلاکت و نیز مرحوم خلوصی مزبور نقل می کرد در سی سال قبل (تقریباً) پیرمرد صالحی که از بستگانش بود (و بنده نام او را فراموش کرده ام) که می گفت در سن جوانیم یکی از بستگانم که خانه اش دروازه اصفهان بود، شب جمعه مجلس عروسی داشت و مرا هم دعوت نمود. من به جهت اجابت نموده و رفتم. دیدم مطرب یهودی آمد و سرگرم خوانندگی و نواختن با آلات موسیقی شدند. چون این منظره و بعضی فسقهای دیگر دیدم سخت ناراحت شدم و آنچه آنها را نهی کردم و نصیحت نمودم فایده نبخشید و راه فرار هم نداشتم؛ زیرا خانه ام دروازه کازرون بود و مسافت زیاد و در آن ساعت از شب هم عبور و مرور در داخل شهر قدغن بود. به ناچار در غرفه خالی که در آن منزل بود، داخل شده درها را بستم و چون شب جمعه بود مشغول و و با پروردگار شدم. در اواخر شب که صداها خاموش و همه خسته و خوابیده بودند، زمین لرزه شدیدی شد به طوری که وحشت زده درب غرفه را از فضای خانه باز کردم که ببینم چه شده. در همان حال درخت وسط خانه به واسطه زلزله رو به غرفه مایل شد به طوری که شاخه اش به دست من رسید. از وحشت😲 دستم را به شاخه درخت محکم کردم، درخت به جای خود برگشت و تا پایم از غرفه جدا شد همراه شاخه درخت به وسط فضا رسیدم بلافاصله تمام عمارتهای خانه منهدم گردید به طوری که جز من، یک نفر از اهل خانه سالم نماند. در آن حال به فکر خانه و اهلم افتادم ، گفتم بروم ببینم بر سر آنها چه آمده وقتی که از درخت پایین آمدم و رو به خانه آوردم تمام خانه ها و دکانهایی که درمسیر من تا دروازه کازرون بود تماماً منهدم شده بود. این داستان دو چیز به ما می آموزد یکی اینکه هرگاه بلایی بر جمعی گنهکار برسد اگر در بینشان کسی باشد که به یاد خدا بوده و آنها را می کرده و چون از او نشنیدند از ایشان جدا شده آن بلا به او نخواهد رسید و خدا او را نجات خواهد بخشید چنانچه در سوره اعراف، راجع به هلاکت اصحاب سَبت می فرماید : اَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ ¹. دیگر آنکه هیچگاه نباید اهل معصیت با خاطر و بی باکی با هوسرانی و انواع آلودگیها گلاویز شوند ؛ زیرا ممکن است قهر الهی به آنها برسد و در همان حالت به بلاهای خاص یا بلاهای عمومی دچار شوند و باب هم بر آنها بسته شود چنانچه در قرآن مجید می فرماید: ( آیا ایمن شدند اهل قریه ها که ایشان را عذاب ما در شب بیاید در حالی که خواب باشند، آیا ایمن شدند اهل قریه ها که عذاب ما ایشان را در روز بیاید در حالی که سرگرم لهو باشند ² . و در باب رسیدن بلاهای عمومی ناگهان مانند زمین لرزه داستانهایی است فراموش نشدنی مانند آنچه در این داستان نقل شد و ظاهرا همان زلزله ای است که در فارسنامه ناصری ، صفحه 308 می نویسد در شب بیست و پنجم ماه رجب ، سنه 1269 مطابق پانزدهم اردیبهشت، یک ساعت پیش از طلوع صبح صادق در شهر شیراز زلزله شدید آمد و چند صد خانه را ویران و چندین هزار را شکسته نمود و چندین هزار نفر در زیر عمارت خرابه بماندند و بمردند و بیشتر مساجد و مدارس خراب گشت و عموما محتاج به تعمیر گردید . و در صفحه 268 می نویسد : و در سال 1237 وبای عام از بلاد چین و هندوستان به ممالک ایران سرایت نمود و از شهر شیراز شش هزار نفر در ظرف مدت پنج شش روز در خوابگاه عدم خفتند . و در شوال 1239 زلزله شدیدی در قصبه کازرون آمد و بعد از چند شب در وقت بین الطلوعین زلزله شدیدتر در شهر شیراز حادث گردید که بیشتر عمارات قدیم و جدید از مساجد و مدارس و بقاع و خانه ها ( عالیها سافلها ) شد و چون وقت اواخر بهار و تمام مردم یا در صحن خانه یا بر پشت بام بودند زیاده از چندین هزارنفر تلف نگشتند و بعد از چند روز دیگر زلزله ای در شیراز آمد لکن خفیف تر از زلزله اول اما به سبب وحشت از زلزله اول، هرکس بر پشت بام بود خود را به زیر انداخت و اعضای او در هم شکست . هنوز هستند پیرمردهای محترمی که درست در خاطر دارند و نقل می کنند که در سنه 1322 قمری یعنی تقریبا هفتاد سال قبل، اهالی شیراز گرفتار وبای سختی شدند و مانند فصل خزان که برگ از درخت می ریزد ، در کوچه و بازار و خانه ها اشخاص وبا زده می افتادند و جنازه ها روی زمین افتاده بود به طوری که سالمها به دفن آنها نمی رسیدند . --------------------------------------------- 1- اَ فَأَمِنَ اَهْلُ الْقُری اَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ اَوَ أَمِنَ اَهْلُ الْقُری اَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْْسُنا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ. (سوره اعراف ، آیه 95 و 96). 2- سوره اعراف ، آیه 165.