eitaa logo
مهدی عبداللهی
658 دنبال‌کننده
504 عکس
240 ویدیو
33 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔆 انجام و آغاز 🔻دیروز با حکم وزیر محترم علوم دوران مدیریت جناب استاد حجت الاسلام خسروپناه بر مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به نقطه پایان رسید. هفت سال مديريت بر [یکی از] مهمترین مؤسسه[های] فلسفی ایران زمین با همه فراز و نشیب ها، شیرینی و تلخی ها سرآمد. در این مدت در کنار تعریف و تمجیدها، بی مهریهایی نیز بر ایشان رفت. آنچه ایشان از لبخند رضایت و اخم نفرت بر چهره ها دیده بود، آنچه از تحسین و تقبیح از زبانها شنیده بود، و هر آنچه از نوش و نیش قلمها خوانده بود، همگی به پایان آمد، اما آنچه از وی برجای مانده است، خدمات فراوانی است که تنها دیده گشوده ای لازم است تا آنها را در تاریخ مؤسسه حکمت و فلسفه به نظاره بنشیند. او مدیری سخت کوش بود که از فرصت مدیریت خود بهره وافری برد و با سامان دهی امور مؤسسه آن را پویاتر از پیش ساخت. ☀️ اکنون دانشور فرزانه آقای دکتر غلامرضا ذکيانی سکاندار مدیریت این مؤسسه شده است. ایشان که آثار مجاهدت و رزمندگی در جبهه های جنگ سخت را با خود به یادگار دارد در شرایطی سکان مدیریت مؤسسه را در اختیار گرفته است که مسیر تکاملی آن هموار و تاحدودی طی شده است. مؤسسه هنوز تا رسیدن به مرتبه مطلوب راهی طولانی در پیش دارد. در زمان مدیریت استاد خسروپناه ریل گذاری مناسب به سوی تعالی علمی انجام گرفته است، اما گام‌های بلندی در انتظار پیمودن، چشم به راه همت عالی و تدبیر حکیمانه به سر میبرند. 👐 امیدوارم مدیر جدید مؤسسه در ذیل عنایات حق تعالی با مدیریت جهادی که از دوران جهاد اصغر اندوخته است، بتواند در این سنگر مجاهدت علمی و فکری نیز مشمول توفیقات الهی شود و مؤسسه حکمت با هدایت حکیمانه ایشان گام های پسین تعالی و پيشرفت را با توان و اطمینان بیش از پیش پشت سر نهد. 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله الرحمن الرحیم «صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...» حکمت اسلامی با غنای تاریخی خویش، در انتظار امتداد یافتن در دیگر حوزه‌های دانش و ساحت‌های اجتماعی بوده است. تأخیر در برآورده ساختن این مهم، می‌تواند به انزوا و شائبة ناکارآمدی فلسفه اسلامی منجر شود. مؤسسه حکمت و فلسفه، که یکی از شناخته‌شده ترین مراکز فلسفی ایران به شمار می‌رود، درسال‌های اخیر شاهد سخت‌کوشی‌ مجدانه، مردی باورمند به فلسفه‌های انضمامی و کاربست مبانی حکمی در عرصة عمل بود. او در کنار تقویت تراث حکمی پیشینیان، گشودن افق‌هایی نو برای نزدیک‌تر شدن فلسفه و عمل را دنبال می‌کرد. گفتگوهای حکمی اصحاب فلسفه با دانشمندان علوم مختلف، و کلان‌طرح‌های پژوهشی گوناگون، بخشی از ثمرات این نگرش بود. حجه الاسلام خسروپناه، از طرفداران فعالیت مشترک و بینارشته‌ای بود و با همین دغدغه، هم‌اندیشی میان بزرگان حکمت قم و تهران را بیش از پیش سامان داد. تلاش‌های وی مسیر رشد این مؤسسه را شتاب بخشید. اکنون سکان مدیریت این کشتی به ناخدایی باخدا، مدیری مفتخر به نشان جهاد، فرزانه‌ای معتفد به قوت فلسفه اسلامی و تراث حکمی سپرده شده است. به عنوان یکی از علاقمندان به حکمت، توفیق روزافزون وی را از خداوند متعال خواستارم و امید صائب دارم که با تدبیر و پشتکار، مسیر علمی این موسسه را با شتاب و درایتی افزون، ارتقاء بخشد. عبدالله محمدی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 1397/10/29 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
__________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔆 نقدی بر دیدگاه آقای ملکیان در تقابل ایمان و معرفت 🍃 آقای مصطفی ملکیان معتقد است میان ایمان و معرفت تقابل برقرار است. به اعتقاد وی، هر چند ایمان امری ارزشمند است، اما گلی است که در سرزمین شک و تردید سر برمی آورد اما آنجا که پای یقین و برهان در میان باشد، جایی برای ایمان باقی نمی ماند. وی که در این نگرش تحت تأثیر اگزیستانسیالیستهای الهی به ویژه سورن کی یرکگور فیلسوف و متأله دانمارکی است، در جزوه معرفت شناسی باور دینی، ص77 به بعد این گونه گفته است: 🔹شكي نيست كه اديان و مذاهب مخصوصاً اديان و مذاهب ابراهيمي براي ايمان ارزش قائلند؛ يعني ايمان را يك امر مثبت و بي ايماني را يك امر منفي تلقي مي‌كنند. ام الفضائل را ايمان مي‌دانند و ام الرذائل را كفر مي‌دانند. حال اگر چيزي بخواهد متعلق امر واقع شود (يا ايها الذين امنوا امنوا) يا متعلق نهي واقع شود (لاتكفروا) بايد امر اختياري باشد. از طرفي اگر كسي مطلبي را قبول نداشته باشد و ديگري براي او برهان بر آن مطلب بياورد و او نتواند در هيچيك از مقدمات برهان او تشكيك كند، در اين‌ صورت اگر بخواهد بدان مطلب معتقد شود، از روي اختيار نيست بلكه از روي جبر است. برهان اگر خدشه ناپذير باشد، نتيجة برهان را شخص جبراً قبول مي‌كند. در آنجا گزينش ميان رد و قبول ندارد. 🔹گزينش وقتي است كه برهان چندان مستحكم نباشد و چيزي كه انسان جبراً قبول مي‌كند فضيلتي ندارد. پس براي اينكه چيزي فضليت داشته باشد، چاره‌اي جز اين نيست كه استدلالي به نفع آن چيز وجود نداشته باشد (اين قول سه قائل بزرگ دارد كه يكي از آنها كركگور است). مي‌گويد ثواب ايمان را از مؤمنان نگيريد؛ اگر اثباتي براي ايمان به خدا و روز جزا وجود داشته باشد پس ديگر كساني كه به اين چيزها معتقدند ذره‌اي ثواب نمي‌برند؛ چون جبراً معتقدند. اگر ايمان تبديل به علم شد اختياري بودنش از دست مي‌رود و باور صادق موجه است. اگر باوري موجه شد ما جبراً آن باور را داريم ديگر نمي‌توان گفت تصميم گرفته ام قبول كنم. اينكه در قرآن متعلق ايمان غيب است معنايش همين است. يعلمون الغيب پارادوكسيكال است، اما "يؤمنون بالغيب" پارادوكسيكال نيست، زيرا اولي يعني مي‌داند چيز پنهان را. چگونه مي‌شود چيز پنهان را دانست ولي مي‌شود به چيز غيب ايمان آورد (عالم الغيب و الشهاده) در مورد خداست؛ انسانها به شهادت علم دارند و به غيب ايمان ولي خدا به همه علم دارد انا عالم بماعندكم من المغيبات. همچنين در قرآن الفاظي نيز بكار مي‌رود كه يقين و قطعيت را مي‌گيرد: عسي، لعل. يظنون انهم ملاقوا ربهم. حتي در "و بالاخره هم يوقنون" ايقان به كار برده و ايقان با يقين متفاوت است. ايقان يعني الزام عملي. اما اگر برهان ابعادي را روشن نمايد و ابعادي را روشن نكند باز هم جائي براي ايمان باقي گذاشته است. 💢 منتظر نقد این دیدگاه باشید. 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🍀 پاسخ حضرت امام قدس سره به خبرنگار هفته‌نامه آمریکایی تایم مبنی بر بی اطلاعی از 🔴 سوال خبرنگار: شما زندگی خیلی منزوی‌ای داشتید، شما و را مطالعه نکرده‌اید. تحصیل شما مربوط به علوم الهی است، شما در سیاست و گرفتن و دادنِ یک زندگیِ اجتماعی درگیر نبوده‌اید، آیا این در ذهن شما این شک را به وجود نمی‌آورد که ممکن است عواملی در این معادله باشد که شما نمی‌توانید درک کنید؟ ✅ امام(ره) : ما و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده میشده‌ است را شکسته‌ایم، ما خود ساخته‌ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ایم، از هر عادلی دفاع می‌کنیم و بر هر ظالمی می‌تازیم. حال شما اسمش را هرچه می‌خواهید بگذارید. ما این سنگ را بنا خواهیم‌گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمان‌ها و شوراها را بر این پایه بنا کنند، نه بر پایه نفوذ سرمایه‌داران و قدرتمندان که هر موقعی که خواستند هر کسی را محکوم نمایند بلافاصله محکوم کنند. آری با ضوابط شما من هیچ نمی‌دانم و بهتر است که ندانم. 📚 صحیفه امام، ج11، ص160 (۱۳۵۸/۹/۹) 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 💢 بازخوانی متن بیانیهٔ رهبر انقلاب برای گام دوم انقلاب (بخش نخست) 💠بسم الله الرّحمن الرّحیم💠 الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم بإحسان إلی یوم الدّین. 🔸از میان همهٔ ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب، همّت می‌گمارد، و در میان ملّتهایی که به‌پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران، که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهٔ پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش، پشت سر نهاده و در برابر همهٔ وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به‌نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد شده ‌است. 🔸درودی از اعماق دل، بر این ملّت! بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد، و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوم می‌شود. 🔸آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود، و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌بُرد، انقلاب اسلامی ایران با قدرت و شکوه، پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به‌رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم، واکنش نشان دهند، امّا این واکنش، ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانهٔ انقلاب و چهل دههٔ فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار می‌دهند، دست و پنجه نرم می‌کند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به‌پیش می‌رود. 🔸برای همه چیز می‌توان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا بشر در همهٔ عصرها با آن، سرشته است. 🔸آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمی‌توان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک، دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها. 🔸انقلاب اسلامی همچون و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهٔ تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست؛ به نقدها حساسیت مثبت نشان می‌دهد، و آن را نعمت خدا و هشدار به می‌شمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش، که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمی‌گیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّهٔ نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند. 🔸جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نوبه‌نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود به‌شدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان به‌شدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود، هرگز بی‌مبالاتی نمی‌کند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصلهٔ میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و می‌دهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد. ... 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🍃 آقای مصطفی ملکیان معتقد است میان ایمان و معرفت تقابل برقرار است. به اعتقاد وی، هر چند ایمان امری ارزشمند است، اما گلی است که در سرزمین شک و تردید سر برمی آورد اما آنجا که پای یقین و برهان در میان باشد، جایی برای ایمان باقی نمی ماند. وی که در این نگرش تحت تأثیر اگزیستانسیالیستهای الهی به ویژه سورن کی یرکگور فیلسوف و متأله دانمارکی است، در جزوه معرفت شناسی باور دینی، ص77 به بعد این گونه گفته است: 🔹شكي نيست كه اديان و مذاهب مخصوصاً اديان و مذاهب ابراهيمي براي ايمان ارزش قائلند؛ يعني ايمان را يك امر مثبت و بي ايماني را يك امر منفي تلقي مي‌كنند. ام الفضائل را ايمان مي‌دانند و ام الرذائل را كفر مي‌دانند. حال اگر چيزي بخواهد متعلق امر واقع شود (يا ايها الذين امنوا امنوا) يا متعلق نهي واقع شود (لاتكفروا) بايد امر اختياري باشد. از طرفي اگر كسي مطلبي را قبول نداشته باشد و ديگري براي او برهان بر آن مطلب بياورد و او نتواند در هيچيك از مقدمات برهان او تشكيك كند، در اين‌ صورت اگر بخواهد بدان مطلب معتقد شود، از روي اختيار نيست بلكه از روي جبر است. برهان اگر خدشه ناپذير باشد، نتيجة برهان را شخص جبراً قبول مي‌كند. در آنجا گزينش ميان رد و قبول ندارد. 🔹گزينش وقتي است كه برهان چندان مستحكم نباشد و چيزي كه انسان جبراً قبول مي‌كند فضيلتي ندارد. پس براي اينكه چيزي فضليت داشته باشد، چاره‌اي جز اين نيست كه استدلالي به نفع آن چيز وجود نداشته باشد (اين قول سه قائل بزرگ دارد كه يكي از آنها كركگور است). مي‌گويد ثواب ايمان را از مؤمنان نگيريد؛ اگر اثباتي براي ايمان به خدا و روز جزا وجود داشته باشد پس ديگر كساني كه به اين چيزها معتقدند ذره‌اي ثواب نمي‌برند؛ چون جبراً معتقدند. اگر ايمان تبديل به علم شد اختياري بودنش از دست مي‌رود و باور صادق موجه است. اگر باوري موجه شد ما جبراً آن باور را داريم ديگر نمي‌توان گفت تصميم گرفته ام قبول كنم. اينكه در قرآن متعلق ايمان غيب است معنايش همين است. يعلمون الغيب پارادوكسيكال است، اما "يؤمنون بالغيب" پارادوكسيكال نيست، زيرا اولي يعني مي‌داند چيز پنهان را. چگونه مي‌شود چيز پنهان را دانست ولي مي‌شود به چيز غيب ايمان آورد (عالم الغيب و الشهاده) در مورد خداست؛ انسانها به شهادت علم دارند و به غيب ايمان ولي خدا به همه علم دارد انا عالم بماعندكم من المغيبات. همچنين در قرآن الفاظي نيز بكار مي‌رود كه يقين و قطعيت را مي‌گيرد: عسي، لعل. يظنون انهم ملاقوا ربهم. حتي در "و بالاخره هم يوقنون" ايقان به كار برده و ايقان با يقين متفاوت است. ايقان يعني الزام عملي. اما اگر برهان ابعادي را روشن نمايد و ابعادي را روشن نكند باز هم جائي براي ايمان باقي گذاشته است. 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔆 نقد دیدگاه آقای ملکیان در تقابل ایمان و معرفت 🍃نظریه تقابل ایمان و معرفت یکی از قرائت های غلیظ () است که همچون بسیاری از مسائل کلام جدید اندیشه ای وام گرفته از الهیات مدرن مسیحی است، چنان که خود آقای ملکیان نیز اشاره کرده است این نگرش متعلق به فیلسوف و متأله مسیحی اهل دانمارک است. 🔹نخستین انتقاد بر این نگرش آن است که وام گیری اندیشه های الهیاتی و وارد کردن نگرشی متعلق به یک نظام الهیاتی به نظام الهیاتی دیگر بدون وحدت یا قرابت زمینه ها و بستر پیدایش آنها خطایی بزرگ است که متأسفانه بسیاری از روشنفکران ما در دام آن گرفتار میشوند. مقدم دانستن ایمان بر معرفت در دامن مسیحیت تحریف شده متولد شده و از شوره زار آن همچون ، همه آدمیان، خدای متعالی در قالب عیسی، به صلیب کشیده شدن خدا برای تحمل رنج و گناه آدمیان سر برآورده است. فرزند باورهای غیرعقلانی مسیحیت تحریف شده است و متأله مسیحی برای حفظ باور دینی چنین مسیری را در پیش میگیرد و با ارائه چنین تفسیری از ایمان از ساحت باورهای خود دفاع میکند و ضدعقلانی بودن آنها را نه تنها مایه نقص نمیداند، بلکه امتیاز آنها به شمار می آورد، اما در بستر ایمان اسلامی، چنین انگاره ای قابل طرح نیست، چرا که بر پایه عقل همواره بر اریکه داوری تکیه زده است و باورهای اساسی را باید پیش از تعلق ایمان به محکمه عقل برد. آقای مصطفی ملکیان معتقد است میان ایمان و معرفت تقابل برقرار است. به اعتقاد وی، هر چند ایمان امری ارزشمند است، اما گلی است که در سرزمین شک و تردید سر برمی آورد اما آنجا که پای یقین و برهان در میان باشد، جایی برای ایمان باقی نمی ماند. اساس مدعای آقای ملکیان این است که از یک سو، «اگر چيزي بخواهد متعلق امر . . . يا متعلق نهي واقع شود، بايد امر اختياري باشد». بر همین اساس، در قرآن کریم، به ایمان امر و از کفر نهی شده است. از سوی دیگر، «اگر كسي مطلبي را قبول نداشته باشد و ديگري براي او برهان بر آن مطلب بياورد . . . برهان اگر خدشه ناپذير باشد، نتيجة برهان را شخص جبراً قبول مي‌كند.» پس پذیرش نتیجه برهان که امری جبری است، نمی‌تواند متعلق امر یا نهی باشد. بنابراین قلمرو ایمان که با پذیرش اختیاری همراه است، از سرزمین برهان جداست. ایمان آنجاست که برهانی در میان نباشد؛ به چیزی می‌توان ایمان آورد که برهانی بر آن نداشته باشیم. «اگر اثباتي براي ايمان به خدا و روز جزا وجود داشته باشد پس ديگر كساني كه به اين چيزها معتقدند ذره‌اي ثواب نمي‌برند؛ چون جبراً معتقدند.» این استدلال بنیادین آقای ملکیان گرفتار مغالطه «طرد شقوق دیگر» است. ایشان در این استدلال دو فرض را برای نسبت ایمان و معرفت در نظر گرفته، سپس درصدد برآمده با نفی یکی، دیگری را اثبات کند. دو فرض ایشان از این قرار است: 1) ایمان همان معرفت است، 2) ایمان مقابل معرفت است. و چون فرض نخست مستلزم عدم اختیاری بودن ایمان است، پس این فرض نادرست است. در نتیجه فرض دوم درست است و ایمان با معرفت و یقین تقابل دارد. اشکال اساسی این استدلال آن است که شقوق مسئله منحصر در این دو نیستند. اگر آقای ملکیان در بیان شقوق گفته بود، مسئله دو فرض دارد: یا 1) ایمان همان معرفت است، یا 2) ایمان غیر از معرفت است. این تشقیق دوگانه صحیح بود، چون به اصطلاح دائر بین نفی و اثبات است، اما دو فرض موردنظر آقای ملکیان یعنی این‌همانی ایمان با معرفت و تقابل و ضدیت ایمان با معرفت جامع همه فروض مسئله نیست. از این رو، با نفی یکی، دیگری اثبات نمی‌شود. از نفی این‌همانی ایمان با معرفت نمی‌توان تقابل و ضدیت ایمان با معرفت را نتیجه گرفت. فرض دیگر مسئله نسبت میان ایمان و معرفت آن است که ایمان عین معرفت و یقین نیست، اما تقابل و ضدیتی نیز با آن ندارد. 👇👇👇
👆👆👆👆 توضیح آن که، ایمان ـچنان که خود آقای ملکیان پذیرفته است‌ـ از سنخ پذیرش است، نه صِرف دانستن و علم پیدا کردن. معرفت حقیقتی است که در شرایط خاصی از راه منابع معرفت مانند حس و عقل برای انسان حاصل می‌شود، برای مثال، ما با چشم سالم خود به شکل اشیاء خارجی معرفت پیدا می‌کنیم. اما ایمان فعل اختیاری قلب است. ره‌آورد برهان یقین علمی است، اما هر یقین علمی مستلزم و مقدمه ایمان نیست. یقین و معرفت از سنخ امور ذهنی و مفهومی است، اما ایمان یک فعل اختیرای قلبی است. ایمان عبارت است از پذیرش قلبی آنچه که بدان معرفت پیدا کرده‌ایم. به بیان دقیق، ایمان یک فعل قلبی مشروط به معرفت است. بنابراین ایمان نه عین معرفت است تا گفته شود که در این صورت متعلق امر قرار نمی‌گیرد و فضیلتی محسوب نمی‌شود و نه تقابل و ضدیت با معرفت دارد. ایمان نیازمند معرفت و متأخر از آن است. حاصل سخن آن که، ایمان قلبی بدون معرفت ذهنی امکان‌پذیر نیست. از این جا روشن می‌شود که استشهاد آقای ملکیان به آیه «یؤمنون بالغیب» نیز درست نیست. ایشان فرمودند: «اينكه در قرآن متعلق ايمان غيب است، معنايش همين است. يعلمون الغيب پارادوكسيكال است، اما "يؤمنون بالغيب" پارادوكسيكال نيست، زيرا اولي يعني مي‌داند چيز پنهان را. چگونه مي‌شود چيز پنهان را دانست ولي مي‌شود به چيز غيب ايمان آورد.» غیب در مقابل شهادت است. عالم شهادت، عالم امور محسوس است، اما غیب به امری گفته می‌شود که از حواس غایب است؛ یعنی در قلمرو معرفت حسی قرار نمی‌گیرد. خداوند در این آیه سوره بقره یکی از ویژگی‌های مؤمنان را ایمان به غیب معرفی کرده است. بنی‌اسرائیل از حضرت موسی می‌خواستند خدا را به چشم ببینند: «أرنا الله جهرۀ» اما خداوند می‌فرماید مؤمنان به نادیده‌ها و ناشنیده‌ها ایمان دارند. اما این که واقعیتی چون خدا، فرشتگان، بهشت و جهنم از دسترسی معرفت حسی بیرون باشد، مستلزم آن نیست که به‌کلی از دسترسی معرفت بشری خارج باشد؛ چرا که حواس تنها به پاره‌ای از واقعیت یعنی امور جسمانی و مادی دسترسی دارند، اما بسیاری از واقعیات غیرمحسوساند و با ابزارهای دیگر از جمله عقل و نقل باید بدانها معرفت پیدا کرد. مؤمن کسی است که به امور غیرمحسوس مثل خدا و آخرت ایمان دارد. فرجام سخن آن که، اگر ایمان منسلخ از معرفت باشد، هیچ ترجیحی میان ایمان‌های متضاد وجود نخواهد داشت. در جهان ادیان متعدد متعارض، ایمان‌های متعارضی وجود دارند، اگر بنا باشد، بی‌آن‌که به صدق یک باور معرفت پیدا کنیم، بدان ایمان بیاوریم و قلب خود را بدان گره ببندیم، ایمان مسیحی، ایمان یهودی، ایمان اسلامی و سایر ایمان‌ها هیچ تفاوتی با یک‌دیگر نخواهند داشت، بلکه اصلاً ایمان بر کفر ترجیحی نخواهد داشت. اما طبق تفسیر صحیح از نسبت ایمان و معرفت، فرد نخست باید صدق و کذب یک باور به ابزارهای معرفت به‌ویژه عقل بسنجد و وقتی صدق یک باور مثل وجود خدا و یگانگی خدا را تشخیص داد، به این واقعیتی که متعلق معرفت وی قرار گرفته است، در گام بعدی ایمان قلبی بیاورد. ترجیح ایمان الف بر ایمان ب و بر کفر نیز در اعتبار و صدق متعلق آن است، وگرنه چه بسا ایمان باطلی که شورمندانه‌تر از ایمان حق باشد. 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
__________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌹 🌷 💐 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🍀 تقدیر از چهره های برتر نظریه پردازی در سومین کنگره کرسی‌های نظریه پردازی، نقد و مناظره 🍀 در سومین کنگره «کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره در چهل سالگی انقلاب اسلامی» با حضور آیت‌الله رشاد رئیس هیأت حمایت از کرسی های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، از ۱۵ استاد صاحبنظر در حوزه های حوزه علوم انسانی، معارف دینی و هنر تجلیل و تقدیر شد. اساتید تقدیرشده در بخش نظریه‌پردازی: دکتر محمدرضا پورجعفر (دانشگاه تربیت مدرس) مهندس عبدالحمید نقره‌کار (دانشگاه علم و صنعت) دکتر اصغر افتخاری (دانشگاه امام صادق (ع) ) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی (جامعه المصطفی العالمیه) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) اساتید تقدیرشده در بخش نوآوری: حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدباقر سعیدی روشن (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین طالبی (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحمید واسطی (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر فتح‌الله نجارزادگان (پردیس فارابی دانشگاه تهران) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباس ظهیری (انجمن اصول فقه و حوزه) آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) اساتید تقدیرشده در بخش نقد: حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی عبدالهی (مؤسسه حکمت و فلسفه) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید رحیمیان (دانشگاه شیراز) دکتر احمد حاجی ده‌آبادی (پردیس فارابی دانشگاه تهران) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر خالد غفوری (جامعه المصطفی العالمیه) - با دو اثر برگزیده 🌹 💐🌷 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
تقدیر از چهره های برتر نظریه پردازی در سومین کنگره کرسی‌های نظریه پردازی، نقد و مناظره