💔💔مـــــــــادر💔💔 خواستم غصه را تقسیم کنم اما در نیامدن تو ضرب شد آب شد و از چشمانم چکید😭

قسنگترین چهاربیتی در وصف مادر♥️

یادمون نره نگه داشتن خیلی مهم تر از بدست آوردنه…

پنجشنبه و بوی حلوای خيرات و یادآوری عزیزان سفر کردمون پنج شنبه و دلتنگی های عجیبش پنج شنبه و خاطرات به جامانده.. با هدیه فاتحه وصلوات یادی کنیم از آنها..

🌹ظــــهر زیــــبــــاتــــون بــــخــــیــــر ❣بــــگــــیــــد و بــــخــــنــــدیــــد 🌹و خــــوش بــــاشــــیــــد ❣بــــیــــخــــیــــال دنــــیــــا و نــــامــــلــــایــــمــــاتــــ 🌹لــــحــــظــــه رو دریــــابــــیــــد 🌹ظـــــهــربـــــخـــــیـــــر♥️ @Ajaieb_jahan

مــادر یعــنی حـس خـوب فـدا شـدن ... یـه حــس نـاب  یـه حــس قــشنگ  یـه حــس بـی قــرارے  یـه حــسی کـه هــیچ پسـرے اونـو تجــربه نمیــکنه ... یـه حــسی که فقـط مـا دختــرا میـتونیم درکـش کنــیم و بفهمیـم مامانامــون چی کشــیدن ... چـی کشیـدن تا ما الان ایــنی شدیـم کـه هسـتیم .. فـکرشو بکــن یـه مـوجـود، یـه مـوجود از جنــس خودت تو بـدنت باشه؛ کـه با جــون و دل ازش مراقبـت کنی از چنــدتا مامانا پرسیــدم راجــع به مامان شدنو و بهترین حس و لحظه ی زندگی ... هر چنـدتاشون گفتـن: بهتــرین لحــظه ے زندگی؛ اولــین لبــخند نی نیمونه انشاالله همه دخترها این حس رو تجربه کنن.. ‎

قوی باش.... زندگی مادرت نیست که بهت رحم کنه....

دلتنگ مادرم شده ام بیاد مادران_آسمانی😔

بابا جونم... دلم میخواهد دنیا را بر هم بریزم و پای پیاده خودم را به تو برسانم و بغلت کنم. بغل کردن حال عجیبی ست... شادی و گریه نمی داند... سلام و خداحافظی هم سرش نمیشود اما عشق را از هوس جدا میکند... چون آدم ها گاهی برای گریه کردن آغوشی مطمئن میخواهند... آغوشی از جنس آرامش.... آغوش کسی که هیچ حرفی نزند و بگذارد تو راحت اشک بریزی و پیراهنش را خیس کنی... آغوشی که دلت هوایش را کرده... گریه هایت که تمام شد گونه ات را پاک کند و دست روی ابروهایت بکشد... که فقط توبلد بودی این دلداری را. اما آغوشت را ازم گرفتی.... پدر مهربونم بلد بودی اما نبودنت کنار من عذابی است که تمامی ندارد!!! دلم بدجور برات تنگ شده😔💔

⚫️شعر پدر لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله نعم الوکیل نعم امولی و نعم النصیر روزی که به چنگ مرگ افتد بدنم در کنج لحد اجل نماید وطنم از بحر شهادتین من بنویسید الله و محمد و علی برکفنم * ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻋﻤﺮ ﺩﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻓﺮﺻﺖ مغتنمی ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ، ﻋﻤﺮ ، ﺑﻪ ﺳﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ آﺏ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﻢ به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من * شبانگاهان موج غصّه ی تو سينه را توفان میکند بابا خیال دیدار روی گُلت دیده راگریان میکندبابا چراغ شبهای این خانه نور بزمِ وفا رویِ ماهت بود تو رفتی و داغِ هجرانت سینه را سوزان میکند بابا زتو دارم هرچه را دارم‌ به یادت از دیده می بارم مهربون بابا مهربون بابا توبودی مونس برای دل و همنوای دلِ وقت تنهائی سفرکردی توبسوی خدا روزمن گشته شام یلدائی چه غوغائی میکند بابا در وجود من خاطرات تو اگرچه کم با توبوده همه ، شادی دل وایّام رویائی زتو دارم هرچه را دارم ‌ به یادت از دیده می بارم مهربون بابا مهربون بابا

تموم دنیااا بیان پدر نمیشه 😍💞✅ 💙 #عاشقتم_پدر 💙