فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امـروز تـولــد کـیه؟💃🏻🎂
زاده #پنجمین روز دی مـاه🥳
تولدت مبارک دی مـاهی جـان🎉❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 #استوری
💚فاطمیه، ماه خون ماه غم است
🖤فاطمیه ،یک محرم ماتم است
💚فاطمیه،چشم گل پر شبنم است
🖤فاطمیه،عمرگل هاکم کم است
💚فاطمیه،دیده مهدی تراست
🖤اشک ریزان در عزای مادر است
🏴 ایام فاطمیه، تسلیت باد......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷امن ترین جای عالم کجاست؟♥️👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه آخر همه چیز
خوب میشه...
اگه نشد مطمئن باش
هنوز آخرش نرسیده....♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️دنیای آدمها🙏
💞وقتی خراب میشود
♥️که انسانهای دروغگو نقش
💞آدمهای مهربون رو بازی میکنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخارِ روی چای میگوید
فرصت اندک است
زندگی را
تا سرد نشده باید سر کشید
یک فنجان آرامش
دراین عصر زمستانی
گوارای وجودتان باد
عصرتون در کنار خانواده بخیر☕️
سر تا پایمان را خلاصه کنند
می شویم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مارا از این میان برگزیدند :
برای" نهایت"
برای" شرافت"
برای" انسانیت"
و پروردگارمان بزرگوارانه اجازه امان داد برای :
" نفس کشیدن "
" دیدن "
" شنیدن "
" فهمیدن "
و ارزنده امان کرد بابت نفسی که در ما دمید
ما منتخب گشته ایم :
برای" قرب "
برای" رجعت "
برای" سعادت "
ما مشتی از خاکیم که خدایمان اجازه امان داده:
به" انتخاب "
به" تغییر "
به" شوریدن "
به" محبت "
افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم
پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
عمرما شب شد و روز آمد و بیدارنگشتیم
#سعدی
🌸🍃یکی گفت:🙏
🌺🍃چه دنیای بدی
🌸🍃حتی شاخه های گل هم خاردارند
🌺🍃دیگری گفت:🙏
🌸🍃چه دنیای خوبی
🌺🍃حتی شاخه های پرخارهم گل دارند
🌸🍃عظمت در نگاه است،نه درچیزی که
🌺🍃می نگریم...🙏
پروفایل
💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣
کپی حرام
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
🌺☘🌺
☘🌺
🌺
💎شغل مردی تمیز کردن ساحل بود.
او هر روز مقدار زیادی از صدفهای شکسته و بدبو را از کنار دریا جمع آوری می کرد و مدام به صدفها لعنت می فرستاد چون کارش را خیلی زیاد می کردند. او باید هر روز آن ها را روی هم انباشته می کرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام می داد.
روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدفهای بدبو درست کرده بود، خلاص کند.
او با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.
یک سال یعد، آن دو مرد یکدیگر را دیدند.
آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود.
وقتی به آنجا رسیدند مرد نظافتچی نمی توانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید چطور توانسته چنین ثروتی را بدست بیاورد.
مرد ثروتمند پاسخ داد:
من هدیه ای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو می داد و تو قبول نمی کردی. در تمام صدفهای نفرت انگیز تو، مرواریدی نهفته بود.
.
بیشتر وقتها هدیه ها و موهبت های الهی
در بطن خستگی ها و رنجها نهفته اند،
این ما هستیم که موهبتهایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار می دهد،
ندانسته رد می کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قاضی خداست رفیق .
دکلمه ای عالی تقدیم نگاهتون