✍💎
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر
تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود …
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!
زنده ياد #حسين_پناهی
🌺 @MadarPedar
#ﻣﮑﻪ
ﻣﮑﻪ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻢ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻢ ،ﮔﻨﺎﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭست هاﯾﻢ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺧﻄﺎ ﺍﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ …
ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﺪﺍ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﻣﮑﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ …
ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﻭﺭﻩ ﮔﺮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺰﺩﺍﯾﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﮔﺮﺩ، ﺧﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ...
ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺭﺍ ﻃﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺳﺎﺩﻩ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﺼﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻨﻢ …
ﺁﺭﯼ ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﮑﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ثانیه های انتظار پشت چراغ قرمز را تاب بیاوریم، شاید خدا دارد آرزوی کودک دستفروش را بر آورده میکند!
#حسین_پناهی
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
❣☞ @madarpedar ↜❣
" مادر "
یگانه داوری است
که بعد از خدا
گناه ما را
هرچه که باشد
میبخشد...❤️
#حسین_پناهی
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
❣☞ @madarpedar ↜❣
لنگه های چوبی درب حیاطمان
گرچه کهنه اند و جیرجیر میکنند
ولی خوش به حالشان که لنگهٔ همند…
#حسین_پناهی
لنگه های چوبی درب حیاطمان
گرچه کهنه اند و جیرجیر میکنند
ولی خوش به حالشان که لنگهٔ همند…
#حسین_پناهی
پدرم میگوید: کتاب!
و مادرم میگوید: دعا!
و من خوب میدانم
که زیباترین تعریف خدا را
فقط میتوان از زبان گلها شنید...
#حسین_پناهي
مشکل ما از جایی شروع شد
که نگاه ما به هم،
نگاه آدم به آدم نبود
نگاه آدم به فرصت بود...
#حسین_پناهی
#پدر
وقتی بچه بودم کنار پدرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم !
مثلا آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد ؛
میگفت : میخرم به شرط اینکه بخوابی
یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازی دنیا ؛
میگفت : میبرمت به شرط اینکه بخوابی !
یک شب پرسیدم : اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟
گفت : میرسی به شرط اینکه بخوابی ...
هر شب با خوشحالی میخوابیدم ؛
انقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند !
دیشب پدرمو خواب دیدم ؛
پرسید : هنوز هم شب ها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟
گفتم : شب ها نمیخوابم ...
گفت : مگر چه آرزویی داری؟
گفتم : تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم !
گفت : سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی ...
#حسین_پناهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جز حضور تو
هیچ چیز این جهان بیکرانه را
جدی نگرفتهام
حتی عشق را
#حسین_پناهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرم میگوید کتاب
مادرم میگوید دعا
و من خوب میدانم
که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گلها شنید
#حسین_پناهی
#حسین_پناهی
و اما تو!
ای مادر
ای مادر!
هوا همان چیزی ست که
به دور سرت می چرخد
و هنگامی تو میخندی
صاف تر میشود.
#حسین_پناهی
پدرم میگوید: کتاب!
و مادرم میگوید: دعا!
و من خوب میدانم
که زیباترین تعریف خدا را
فقط میتوان از زبان گلها شنید...
#حسین_پناهي
🌹჻ᭂ࿐🔴