eitaa logo
پدر & مادر
12.7هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
29.6هزار ویدیو
204 فایل
📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇👇💓 @Hossein_Hajivand #تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
من گناه میکنم او اشک میریزد .. من اشتباه میکنم ،او شرمسار میشود... من به او بدی میکنم او پیر میشود ولی دم‌نمیزند ... آری او مادر است،نمیتواند مهربان نباشد... ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
🌷🌷🌷 دلتنگی، سایه بلند بدرنگی است روی لحظات. می‌توانی ندیده بگیری، می‌توانی انکارش کنی، می‌توانی با بودنش کمابیش کنار بیایی، می‌توانی نادیده‌اش بگیری، می‌توانی با او رفاقت کنی، می‌توانی اجازه بدهی با دلفریب‌ترین لحظاتت جنایت جنگی کند، می‌توانی لمسش کنی و از زبری پوست تیغدارش به هراسی مهیب دچار شوی، می‌توانی رنج‌های خلق شده‌اش را مثل شراب بنوشی، می‌توانی بگذاری همین کلمه بزرگت کند: دلتنگی. دلتنگی، یک شروعِ بی‌پایان است، یک‌بار برای کسی جایی چیزی دلتنگ می‌شوی و بعد این دچار بودن ابدی خواهد بود، بی‌دفاع و بی‌توانی برای گریز، صبر می‌کنی تا مثل تلخ‌ترینِ شراب‌ها در رگهای گرفته دلت بدود و ابر شود در گلوت، یا باران شود روی صورتت. دلتنگی، مثل فکر کردن به صدای پدر وقتی از کودکی سختش می‌گفت و حیرت می‌کردی مردی که به خود پدر ندیده چطور بلد است بهترین پدر دنیا باشد. دلتنگی، مثل فکر کردن به صدای آن یار آن یگانه‌ترین یار وقتی برایت قصه تازه‌اش را می‌خواند و دلت ضعف می‌رفت. دلتنگی، مثل فکر کردن به صدای آخرین خنده از ته دلت که چند قرن پیش رخ داده است. دلتنگی، مثل فکر کردن به آن نوروز برفی کودکی و بوی واکس روی کفش هشترک دست دوزت. دلتنگی، مثل فکر کردن به بوسه‌ای ناممکن. دلتنگی، دلتنگی، دلتنگی. می‌توانی انکارش کنی، اما خوب می‌دانی همیشه سایه تاریکش روی لحظات روشنت نشسته است. مثل بغض کردن، وسط آواز خواندن دسته جمعی. مثل گریه کردن، با یک ویدئوی بی‌ربط از یک بچه گربه. مثل خندیدن، به خاطره‌ای در دوردست ذهن. مثل گُر گرفتن، از خیال یک تنانگی دلچسب. دلتنگی، مثل راهروی خنک و طولانی بخش شیمی درمانی، آخر جلسه هشتم. نمی‌دانم، شاید هم اصلا برای همین است که پیر می‌شویم و می‌میریم، سلول‌ها کسی را؛ یادی را طلب می‌کنند که نیست و نخواهد بود، و از ترس تاریکی یکی‌یکی می‌میرند ... 👤حمید سلیمی ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت. دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود. فقیر گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت. به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد, کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت: کجا؟ پول دود کبابی را که خورده ای بده. شیخی دانا از آنجا عبور می کرد و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت: این مرد را رها کن من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد . مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده، بشمار و تحویل بگیر. کباب فروش گفت: این چه پول دادن است؟ گفت: کسی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد! ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
🌼مـادرم شبنم گلبرگ حیات 🌺پــدرم عطر گل یاس بقاست 🌼مـادرم وسعت دریای گذشت 🌺پــدرم ساحل زیبای لقاست 🌼مـادرم آئینه حجب و حیا 🌺پــدرم جلوه ایمان و رضاست 🌼مـادرم سنگ صبور دل ماست 🌺پــدرم در همه حال کارگشاست 🌼مـادرم شهر امیداست و هنر 🌺پــدرم حاکم پیمان و وفاست 🌼مـادرم باغ خزان دیده دهر 🌺پــدرم برسرما مرغ هماست 🌼مـادرم موی سپید کرده زحزن 🌺پــدرم نقش همه خاطره هاست 🌼مـادرم کوه وقار است و کمال 🌺پــدرم چشمه جوشان عطاست ❤تقدیم به پـدر و مـادر عزیزم❤ ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
دردی که انسان را به سکوت وا می‌دارد بسیار سنگین تر از دردی‌ست که او را به فریاد وا می‌دارد و انسان‌ها فقط به فریاد هم می‌رسند نه به سکوت هم …! فروغ فرخزاد ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
ﺳﮓ ﮔﻠﻪ ﺍﻯ ﺑﻤﺮﺩ، ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺧﻴﻠﻰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺩﻓﻦ ﻛﺮﺩ. ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﻗﺎﺿﻰ ﺷﻬﺮ ﺭﺳﻴﺪ و ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺳﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺨﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻗﺎﺿﻰ، ﺍﻳﻦ ﺳﮓ ﻭﺻﻴﺘﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺫﻣﻪ ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ. ﻗﺎﺿﻰ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻭﺻﻴﺖ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﮓ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻮﺕ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻭﺻﻴﺖ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻰ ﺑﺪﻫﻢ و ﺳﮓ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﻗﺎﺿﻰ ﺷﻬﺮ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ. ﺍﻳﻨﻚ ﮔﻠﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ. ﻗﺎﺿﻰ ﺑﺎ ﺗﺎﺛﺮ ﻭ ﺗﺎﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﺖ ﻓﻮﺕ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺳﮓ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟ ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻭﺻﻴﺖ ﻧﻜﺮﺩ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺍُﺧﺮﻭﻯ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﻨّﺖ ﻧﻬﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮو، ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻭﺻﺎﻳﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ بدان ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻴﻢ ... 👤 عبید زاکانی ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
هر بار که پدرم برنج جدیدی می خرید ، مادرم پیمانه را کمتر از همیشه می گرفت . می گفت طریقه ی طبخِ برنج ها ، با هم فرق دارد همه شان یک جور ، دم نمی کشند ، نمی شود طبقِ یک اصل و برنامه ، پیش رفت ! برای همین بود که بارِ اول ، مقدارِ کمتری می پخت تا به قولی برای دفعاتِ بعدی پیمانه "دستش بیاید" ، یا اگر خراب می شد ، اسراف نکرده باشد. آدم ها هم دقیقا همینند . قبل از اعتماد و بذلِ محبت ، آن ها را خوب بشناسید ، از تنهاییِ تان ، به هرکس و ناکس پناه نبرید. نه هر آدمی لایقِ همنشینیست نه می شود با تمامِ آدم ها ، یک جور تا کرد. بعضی ها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازه ی باورهای شما قد نخواهند کشید حواستان باشد. محبت و توجهِ خودتان را اسراف نکنید. ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
به عقیده خیام هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم بعد از مرگش نیز در بهشت خواهد بود. زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد. پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود. بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت و به خود وعده فردایی بهتر داد.. گردون نگری ز قد فرسوده ماست جیحون اثری ز اشک پالوده ماست دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست فردوس دمی ز وقت آسوده ماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
♦️خـــداوند مے فرماید : هرچه دیدے هیچے مگو ! من هم هرچه دیدم هیچے نمیگم ... یعنے تو در مصائب صبور باش و چیزے نگو، منم در خطاهایت چیزے نمیگم ! هرچه درد را آشکارتر کنے، دوا دیرتر پیدا میشود... اگر با ادب بودے و چیزے نگفتے راه را نشانت میدهد ... باید زبانت را کنترل کنے ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنے ! 🔹صـــــبور باش راه باز مے شود ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
پیرمرد محتضرے ڪه احساس مے ڪرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنڪے سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامے در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندے پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن ڪهولت رسید روزے به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و ڪف حمام رهایش ڪرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهے ڪشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندے گفت: این جا آب ڪجا بود و طاس را از گنداب حمام پر ڪرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو ڪه گنداب مے دهے ببین چه مے خوری؟ ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
بزرگترین و مهمترین تڪلیف الهے بعد از نماز نیڪے و محبت و مهربانی به " پدر و مادر " است. قدر دان والدینمان باشیم ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃
پیرمرد محتضرے ڪه احساس مے ڪرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنڪے سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامے در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندے پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن ڪهولت رسید روزے به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و ڪف حمام رهایش ڪرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهے ڪشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندے گفت: این جا آب ڪجا بود و طاس را از گنداب حمام پر ڪرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو ڪه گنداب مے دهے ببین چه مے خوری؟ ❥┅═♡ ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa ♡═┅❥ ₯↬☞ @MadarPedar ⊂⇝❤️⇜⊃