برگ در هنگام زوال می افتد
و میوه در هنگام ڪمال ...
بنگر که چگونه می افتی
چون برگی زرد
و یا سیبی سرخ
❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری😎🤟
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃
▹•🎈•◃
〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗
•════⊰💓⊱════•❦
هدایت شده از پزشک ایرانی
#سخن_بزرگان
🌷آیت الله ڪشمیری (ره) :
مواظب #غـــذای خود باشید
غـذای حــرام نســل و دودمان
انـــسان را تباه می ڪند.
هدایت شده از عجایب جهان
بخاطر ورشکستگی و کرونا ویروس😭
این کانال آتیش زده به مالش😱
همه چیز زیر قیمت قیمت تولیدی 😍😍😍
#روتختی
#پرده
#کوسن
#روفرشی
بدون واسطه 😍😍😍
https://eitaa.com/joinchat/1172373572C40ccf17fa9
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا براي
خوشبختی خودت دعا کنی
❥•═•↷ ℳaイŋɦaყ↬εkɦas ↶•═•❥
#ݥݓــــݩهــآے_ڂــــآڝ
₯↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝❤️⇜⊃
هدایت شده از پزشک ایرانی
با #سیلی محکمی که تو گوشم زده شد پرت شدم روی زمین سرد که از برف پوشیده شده بود و صدای داد پدرم بود که به هوا رفت
-دختره نمک نشناس میخوای برادرت #قصاص بشه آره ؟!
با گریه نالیدم:بابا من نمیخوام #خونبس بشم نمیخوام زن اون مردک عوضی بشم...
#کمربندی که تو دستش بود و محکم به کمرم کوبید که آخ بلندی گفتم و اشکام روی گونم سرا زیر شد...دوباره کمربندو بالا بردکه با صدا داد کسی که قرار بود به #اجبار زنش بشم، ترسیده برگشت و...🚫
#ادامه_رمان_واقعی👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3497984053C3089dfcc35
هدایت شده از پزشک ایرانی
با انزجار دستی به شکمم کشیدم،من اجاره شده بودم تا با عمل lVFباردار بشم حالم از خودم بهم میخورد،حتی پدر بچه توی شکمم ندیده بودم،همینطور که گریه میکردم قرص برنج رو خوردم، یهو با سیلی که تو گوشم خورد پرت شدم روی زمین...
با چشمایی که بخاطر گریه تار میدید به کسی که رو به روم وایستاده بود نگاه کردم
_به چه حقی میخواستی بچم رو بکشی؟
باورم نمیشد بالاخره پدر بچمو و دیدم...😱🔥
https://eitaa.com/joinchat/3497984053C3089dfcc35
اولین رمان چاپی که رایگان میتونید بخونید😍