🕌🌙🕌
#احکام_فطریه 1⃣
⁉️سوال
فطریه یعنی چه ؟ احکامش چی هست ؟ جزء واجبات است ❓
✍پاسخ
✅بر شخصی که در موقع غروب شب عید فطر، شرایط ذیل را دارا باشد، پرداخت زکات فطره خود و کسانی که عرفاً نانخور او محسوب میشوند، واجب است:
1⃣ بالغ باشد
2⃣عاقل باشد
3⃣بیهوش نباشد
4⃣فقیر نباشد
5⃣بنده و عبد نباشد.
📣 مقدار زکات فطره برای کسی که می خواهد گندم یا برنج و... پرداخت کند برای هر نفر تقریبأ سه کیلوگرم می باشد یا پولش را به فقیر بدهند...
📣 #وقت_اداى_فطریه
◀️ وقت اداى زكات فطره، روز عيد فطر قبل از انجام نماز است؛ بنابراين، كسى كه نماز عيدفطر را مىخواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد را نمىخواند مىتواند تا ظهر روز عيد تأخير بيندازد.
🛑 سوال : آیا در پرداخت زکات فطره خوراک شخصی خود انسان ملاک می باشد❓
✅ در زكات فطره خوراك شخصى خود انسان ملاك نيست بلكه خوراك معمولى اهل شهر و يا محل ملاك است؛ بنابراين، كسى كه هميشه برنج مىخورد مىتواند زكات فطره را از گندم بدهد.
📣#میزان_زکات_فطره قابل پرداخت به فقیر
✅ احتياط واجب آن است كه به فقير بيشتر از مخارج سالش و كمتر از يك صاع (تقريباً سه كيلو) داده نشود.
31.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسلمانان کجایید؟
داریم سحری درست میکنیم به حاجی گفتم از مسجد اومدنی نوشابه و خرت و پرت بخره سر سفره افطار بگذاریم❗️
حاجی همیشه اهل سُفره داریه واسه اهل بیت؛ الحمدالله کما هو اهله 😌
😭💔 دیدن این کلیپ رو از دست ندید و تا جای ممکن منتشر کنید
#استاد_عباسی_ولدی
💥آیا بچّهدار شدن با وجود اختلافای زناشویی کار درستیه؟
برا تصمیمگیری درباره ی بچهدار شدن و یا نشدن با وجود اختلاف میان زن و شوهر، باید به اندازۀ اختلاف، توجّه کنیم. گاهی اختلافا به اندازهایه که دو طرف درباره ی ادامۀ زندگی، تردید جدّی دارن. در این صورت، به نظر میرسه قبل از تصمیمگیری دربارۀ بچهدار شدن، باید در مورد ادامه زندگی یا طلاق، به یک نتیجۀ قطعی و منطقی برسن.
در این جا مشاوره، نقش ویژهای داره. ما توصیه میکنیم در این مرحله، به تنهایی تصمیم نگیرن و به مشاوره برن.
اگه اختلاف به اندازهای نیست که دو طرف به طلاق فکر کنن، زیاد بودن تعداد بچهها، میتونه از اثر دعواها روی بچهها کم کنه.
به صورت طبیعی، دعوای پدر و مادر برای بچهها، ناامنیِ روانی ایجاد میکنه. وقتی هم که دو طرف در حال دعوا هستن، بچه نمیتونه برا احساس امنیت روانی، به یکی از اونا پناه ببره و تنهایی، فشار روانی زیادی به بچه، وارد میکنه.
ولی اگه در کنار این بچه، خواهر و برادر دیگهای هم باشن، اونا میتونن نقطۀ اتّکای روحی و روانی همدیگه بشن. به همین دلیل، آسیبای روانی رو بچهها کمتر میشه.
📚ایران جوان بمان
#فرزندآوری
#اختلافات_زناشویی
┏━━ °•🧕•°━━┓
@Madar_irani
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
🔸مقدار و مبلغ فطریه
⁉️ مقدار فطریه برای هر نفر چه مقدار است و چه چیزی باید به عنوان فطریه پرداخت شود؟
✅ مکلف باید برای خودش و کسانی که نانخور او هستند، هر نفری یک صاع (تقریباً سه کیلو) گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد کافی است.ضمنا مبلغ زکات فطره امسال (۱۴۰۳) به قیمت گندم برای هر نفر، «شصت و پنج هزار تومان» و به قیمت برنج برای هر نفر « یکصد و هشتاد هزار تومان» اعلام شده است.
#مهم
#فطریه
دعای ماه رمضان امسالمان متفاوت است:
▪️ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ
خدایا شهدای غزه را بیامرز...
▪️ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ
مردم فلسطین در تحریم هستند
▪️ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ
مردم غزه گرسنه هستند
▪️اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ
مردم غزه سرپناه ندارند
▪️ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
چگونه برای وضع فلسطین شرمنده نباشم؟
▪️ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
مادران غزه دلتنگ بچههای کشته شده هستند
▪️ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ
مردم غزه آواره شدهاند
▪️ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ
مردم فلسطین اسیر طاغوتیانند
┏━━ °•🧕•°━━┓
@Madar_irani
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
سلام دوستان همیشه همراه و عزیز گروه مادر ایرانی🌺🌺
برای شبهای مبارک قدر 🌙یه مسابقه جذاب خاطره نویسی تدارک داده بودیم اگه خاطرتون باشه.
۹ نفر از دوستان در این مسابقه شرکت کردند.
قرار بود از طریق نظرسنجی برنده رو اعلام کنیم.
لطفاً متن ها رو بخونید و متنی که بیشتر نظرتون رو جلب کرد رو انتخاب کنید.
خاطرات📃 در گروه مادر ایرانی به نظرسنجی گذاشته میشه و به متن
برگزیده نگین متبرک اهدا میشه.
لینک نظرسنجی👇👇👇
https://EitaaBot.ir/poll/riuy2b
اعلام نتایج مسابقه شب عید فطر🌙🌺
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
متن شماره #۱
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
سلام و عرض تبریک سال نو و قبولی طاعات و عبادات همه شما عزیزان 💐ماه رمضان سراسر خاطره های شیرین هست خاطره ای که هر سال به یادمون میاد اینه که دخترم سه چهار ساله بود که پابهپای من و پدرش به مسجد میومد و ماشین نداشتیم برای برگشت به خانه باباش روی دوشش میزاشتش و چون ماه رمضون توی تابستون بود از مغازه سر کوچه بستنی میخریدند با سلیقه دخترم و شب های قدر باید همراه من غسل شب قدر انجام میداد و کلی خوراکی و آب یخ و دفتر نقاشی و مداد رنگی هاش را برمیداشت که توی مسجد بش خوش بگذره یکی از شب های قدر از حمام که اومدیم دیر شده بود چون نماز را قبل افطار میخواندیم بعد میومدیم افطار و بعد برای اعمال شب قدر و رفتن به مسجد با عجله اسما خدا پخش میشد و چون ماشین نداشتیم با عجله دویدیم برای نماز مغرب بعد که رسیدیم دم در مسجد متوجه شدیم که دخترم یه تا دمپایی پوشیده و تا کفش حالا نمیدانستیم بخندیم یا گریه دخترم را ساکت کنیم 😂😂جالبه دخترم چادرش را میکشید رو پاهاش که کسی نبینه با اینکه سن کمی داشت هنوز یادش هست و هرساله یکی از خاطرات شیرین رفتن به مسجد یادش میکنیم دخترم الان سیزده ساله هست و مشتاق مسجد و الحمدالله اهل نماز وخادم مسجد این از برکات رفتن به مسجد هست .امیدوارم از خاطره ما خوشتون اومده باشه التماس دعا 💐💐
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۲
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
خدایا
تو بهتر میدونی ما مادرها با چه بدو بدو وباروبونه ای باید خودمون روبه شب قدر برسونیم...
تومیدونی چه قدر وسطش چرتمون میبره ازخستگی ها وبی خوابی ها...
تومیدونی چه قدراز اعمال ودوست داریم انجام بدیم و وقت نمیکنیم وحوصله ی بچه هامون نمیکشه...
تو هم میدونی چقدر حسرت میخوریم...
تو رفیق وپناه همه ای🩹❤️🩹
به حرمت این امانت هایی که دستمون دادی وبه خاطر رحمی که بهشون داریم
به خاطر همین بدو بدو ها وحسرت ها وناکامی ها وخستگی هامون...
مارو ببخش وبیامرز
اندازه مون رو بیشتر کن,قلب وفکرودلمون وسعت بده...
خودت هوای ما روبیشتر داشته باش🥺💔
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۳
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
بسم الله الرحمن الرحیم ........من تو این شبهای عزیز و بزرگ خیلی حال دلم :حال روحم خوب بود یعنی بزارین بیشتر توضیح بدم هم حالم خوب بود هم حالم خیلی بد .......حال خوبم از این جهت بود که خیلی وقتی فرصت نشده بود با خدای خودم یه گوشه بشینم و خلوت کنم و تو این شبها خداجونم این امکان را برام فراهم کرد و چقدر ضجه زدم و از ته دلم گریه کردم 😢و دعا کردم و حال دلم خوب شدو حال بدم به خاطر این بود که موقعی که داشتم دعا میکردم یادم اومد به شبهای قدر سال پیش که چقدر آدما بودن که در حقشون دعا میکردم ولی متاسفانه امسال پیش ما نیستن و از دنیا رفتن😢حال بدم به خاطر این بود که هر شخصی تو ذهنم میومد یاد درد دلش میافتادم که به تازگی چقدر گرفتار شده و خسته😢برای وضع جامعه دعا میکردم یادم اومد سالهای قبل چقدر حیا و عفت بالا بود و هر سال که میگذره بی حیایی و بی عفتی داره بیداد میکنه ....وای خدا خستم خستم دلم میخاد سرمو بزارم روی زانوهام و ضجه بزنم و فقط با تو باشم که لحظه آرامش من فقط و فقط با تو بودنه ...میخامت خداجونم .😔😔😔بهترینم .انیسم و نفسم تویی چقدر باهات خوشم بهترینم (با علی .یا علی .تا علی)
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۴
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
سلام .
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
طاعات وعبادات قبول باشه
در سومین شب از لیالی قدر به همراه دختر ناز م که ۱۰ ساله هست به مسجد رفتم و به دعا مناجات پرداختیم ما که از ایام عید به دیدن خانواده شوهرم به روستا آمده بودیم دل نیمد به شهرستان بریم وتصمیم گرفتیم بمانیم وشب زنده داری را در کنار مردم روستا که خیلی مهربان هستن بگذرانیم وآنها چقدر نسبت به ما ارادت داشتن .من تصمیم گرفتم که دو شمع سفید خوشکل که برا سفره هفت سین گذاشته بودم ببرم تو مسجد .موقع قرآن ها را رو سر گذاشتن روشن کنم ...شمع ها را در نعلبکی کوچک مادر شوهرم گذاشتم در آن فضای معنوی مسجد ومسجد رو نورانی کرده بود .وشبی پرازخیر وبرکت ومعنویات بود برامن ودختر
همگی عاقبت به خیر بشین و التماس دعا🤲
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۵
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
یادمه کوچیک که بودیم ماه رمضونا حال و هواش خیلی واسمون شیرین تر بود
سفره های شلوغ پلوغ و پر از خواهر برادر،افطاری های با صفا با فامیل،جوشن های زنونه خونگی...
شبهای قدر واسه من که سنی نداشتم بیدار موندن خیلی سخت بود.ظهر که میشد مامان هی تاکید میکرد ۲ساعتی بخوابیم که بتونیم تا سحر بیدار بمونیم.حالا مگه خوابمون میبرد🤕
شب که میشد با دوستامون هم وعده میشدیم که بریم مسجد.یه گروه تشکیل میدادیم و حسابی خوش میگذروندیم
از اونطرف مامانا هی چشم غره بهمون میرفتن ولی عین خیالمون نبود
ساعت حدود ۱ و ۲ که میشد دیگه خوابمون میگرفت و هررر کاری میکردیم نمیتونستیم خودمونو از خواب نگه داریم که اینم باز شامل چشم غره مامانا میشد😑
خلاصه قرآن رو با چرت عمیق به سر میگرفتیم و هر از گاهی وسطش از خواب میپریدیم چند تا اسم اماما رو میبردیم و دوباره خواب😁بعد احیا تلو تلو خوران با چشمای پر از خواب و غر زدنای مامان که اگه ظهر خوابیده بودی الان این وضعیتت نبود😄به سمت خونه راهی میشدیم و دیگه نای سحری خوردن نداشتیم
منتظر بودیم الله اکبر اذانو بدن و نماز بخونیم و بخوابیم
ان شاءالله که خدا این شب زنده داریها رو ازمون قبول کرده باشه😁
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۶
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
من تو دوران بارداری دائم یا حرم امام رضا بودم یا هیئت و جلسه روضه و جشن و مراسمات مذهبی و مسجد و حسینیه😅
پسرمم الان که چهار ماه و نیمشه دقیقا تو این مکان ها آرامش داره
شب های احیا تو اون سر و صدای بلندگوی هیئت و مهدیه و حرم پسر من همش خواب بود آرامش عجیبی داشت در صورتی که شب های غیر احیا تو خونه کلی بهونه میگرفت و تا سحر نمی خوابید😅
تایم استراحت من شده تایمی که تو مراسمات و جلسات و مکان های مقدس و مذهبی هستیم
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۷
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
سلام . ۲۸سال شب احیا زنده بودم واین شب احیا رو نظر علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیه بر خودم دیدم واون نظر این بود که امسال شب ۱۹ماه مبارک رمضان در کربلای حسینی وشب ۲۱و۲۳در نجف مولا علی بودیم وخیلی ذوقو شوق زیادی داشتم ولی وای که زمان سفر کوتاه هست و همین الان که در راه برگشت هستیم دلتنگ حرم شده ام😭😭😭 شب ۲۱ ماه رمضان خیلی برام سنگین وغمبار بود یعنی اصلا نمیدونستم چیکار کنم چه مناجاتی انجام بدم که آروم بشم واین داغ و تحمل کنم ولی با دختر کوچولوم اصلا نتونستم دعای جوشن رو بخونیم ومن و همسرم دنبالش بودیم که ایشون میدوید وما به دنبالش که گم نشه برا اینکه نجف خیلی شلوغ بود وشب ۲۳ فهمیدیم پشت بود حرم امام علی علیه السلام از طرف رهبری برنامه داشتن وخیلی بهمون مراسم چسبید دعای جوشن زیر آسمان وکنارت گنبد.
واینم بگم که هیچ جای جهان به تمیزی ونظم ایران نیست
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۸
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
سلام طاعات و عبادات تون قبول
قبل از شروع خاطره شب قدر برگردیم کمی عقب👉
بر اثر اتفاقی مچ دستم قبل از شروع ماه رمضان شکست و مجبور شدم دستم رو به مدت سه هفته گچ بگیرم🥴
فکرش رو بکنید با وجود سه تا دسته گل که خدا بهم عنایت کرده که دوتا از اونها یک دوقلوی شیطون یک سال و نیمه هستند 😅 این روزها برای من چگونه گذشته. خصوصا که ماه مبارک و عید نوروز متقارن شدند.
خدا رو شکر که خوبی و بدی بلاخره میگذره😉
برای شروع شب های قدر گچ دستم را باز کردم که از خلوت در شب قدر با خدای مهربان خودم بهره مند شوم.🥰
امید به بخشش از سوی پروردگار من را به سوی شب های قدر میکشید.🥺
صبح روز بیست و دوم ماه مبارک با شوقی وصف ناشدنی از خواب بیدار شدم. مشغول نظافت خانه شدم که از مهمانی شب گذشته بشدت بهم ریخته بود.🤯
بعد از نظافت منزل و رسیدگی به امور فرزندانم گوشی موبایل رو برداشتم و همه اعمال وارد شده در این شب رو به ترتیب ذخیره کردم که با یک برنامه ریزی جانانه به استقبال شب قدر برم😎🤓
نزدیک های ساعت ۴ عصر خستگی بر من چیره شد و تصمیم گرفتم کمی استراحت کنم که برای شب سرحال باشم🥱
جلوی تلویزیون دراز کشیدم که به محض شروع برنامه «زندگی پس از زندگی» تلویزیون را روشن کنم.
بچه ها هم بعد از اینکه کلی از سر و کول من بالا و پایین رفتن کنار پاهای من خوابشان برد.
اینقدر خسته بودم که متوجه گذر زمان نشدم و با صدای همسرم از خواب بیدار شدم که اذان رو گفتن.😳
همسرم که متوجه شد بخاطر خستگی افطاری رو آماده نکردم خودش دست به کار شد و افطاری دلچسبی سرعتی و دلچسبی تهیه کرد و چقدر به دلم نشست این خواب و این افطاری🥰
نزدیکهای ساعت ده بود که با دختر و پسر بزرگم برای مراسم احیا به منزل همسایه رفتم.
همان دقایق اول پسرم از نشستن در جمع خانمها خسته شد. به کوچه رفت تا با بچه ها بازی کنه. و من همزمان مشغول سرگرم کردن دخترم و خواندن سوره ها شدم.
بعد از گذشت نیم ساعت نگران پسرم شدم و تصمیم به بازگشت به منزل گرفتم.
پسر کوچکم که در منزل کنار پدرش بود به خاطر عدم حضور من بی تاب شده بود.😢
و البته پدرش را هم حسابی خسته و کلافه کرده بود.
قرآن و مفاتیح و برنامه های ذخیره شده در گوشی رو کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم از این بچه های معصوم با میوه و آغوش مادری پذیرایی کنم.🥰
برای بچه ها کارتون پخش کردم که شب قدر رو دیرتر به خواب برن.
حدود ساعت یک و نیم بود که بچه ها به خواب رفتن و من کلی اعمال انجام نداده پیش روی خودم داشتم با توجه به برنامه ریزی که برای خودم انجام دادم.
تا حدود ساعت ۳ سعی کردم با سرعت کارهایی که از قبل برنامه ریزی کرده بودم رو انجام بدم.
ظرف آبی کنار خودم گذاشتم و دعای جوشن کبیر رو به آب خواندم که به جهت تبرک برای خودم و خانواده استفاده کنم.👌
تنها عملی که فرصت نداشتم انجام دهم قرآن بر سر گذاشتن بود که گفتم یکم استراحت کنم و بعد انجام میدهم.
این بار هم با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم. روزه بی سحری همان و اعمال نصف نیمه شب قدر هم همان😅
تو این مدت به این نتیجه رسیدم که به عنوان یک مادر چند فرزندی نباید از خودم توقع زیادی داشته باشم، کافیه بتونم در لحظه شرایط غیرقابل پیش بینی رو مدیریت کنم.
بابت همین دعاهای نصف نیمه خدا رو شکر میکنم که به من فرصت داد که یک شب قدر دیگه رو هم درک کنم و در کنار همه اینها افتخار مادری و خدمت به انسان های پاک و معصوم رو نصیب من کرد.❤️
خدا جونم شکرت🌹
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
متن شماره #۹
#خاطره_نویسی
#شب_قدر
با سلام خدمت شما چقدر قشنگه که لحظات ساده مارو به شکل یک پویش درآوردید متشکرم از گروه خوبتون😘
شب قدرم از عصر شروع شد
برا بچه ها خوراکی آماده کردم و یه شام سبک وافطار سبک حاضر کردم که شب رو بتونیم بیدار بمونیم 😏
سعی کردم بچه هارو عصر بخوابونم که شب بیدار باشن اما نشد وحسابی مقاوت کردن💪
منم مثه همیشه گفتم هرآنچه خیره همون میشه 🥰
حوالی ساعت ۱۰/۵ ا یه شام مختصر خوردیم ورفتیم ، وقتی رسیدیم جوشن کبیر شروع شده بود بچه ها با اینکه عصر نخوابیده بودن حسابی پر انرژی بودن واسه اینکه از دعا جانمونیم سریع بساط خوراکی رو پهن کردم وشروع کردم با جمع جوشن خوندن این وسطا بچه ها بی قراری میکردن مجبور شدم برای اینکه اطرافیان از دعا استفاده کنن تو محوطه بچرخونمشون و با صدایی که پخش میشد جوشن میخوندم در این حین بچه هام رو میدیم وهر لحظه شکر میگفتم ، یاد سالها پیش میفتادم که تمام اعمال رو تک به تک انجام میدادیم و یک آرزو داشتم که مادر بشم حالا به آرزوم رسیده بودم تو این فکرا بودن که اطرافیانم گفتن جامون رو عوض کنیم اما من قبول نکردم بهشون با لحنی پر از افتخار گفتم این آروزی سالهای پیش منه و آوردن بچه ها تو این جمع اعمال شب قدرمه 💖🥰
تا پایان جلسه تو ذهنم مرور میکردم که چندسال دیگه خبری از این بدو بدو کردن های کنجکاوانه نیست و بچه ها آرام و متین بین جمعیت میشینن کنارم واعمالشون رو انجام میدن الانم رو دریابم که دیگه بر نمیگرده 😂
واین بود بالاترین عملم در شب قدر😍
الهی روزی تمام آرزومندان شه و
سال دیگه به جمع بچه هام یه نوزاد هم اضافه شه برام🥺🤲
┏━━ °•🧕•°━━┓
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
┗━━ °•🇮🇷•°━━┛
دلت برای مردم و کودکان غزه میسوزه ؟😫
از جنایات اسرائیل قلب ت به درد اومده ؟ 😡
نمی دونی چی کار کنی ؟
بدو بیا بهت بگم چی کار کن😉👌
.
.
.
.
.
فردا روز قدسه ✌️
میری راهپیمایی 🚶♂و یه پلاکارد با خودت میبری
هم تو دهن اسراییل میزنی👊 و هم از جنین های مظلوم خودمون که به خاطر نا آگاهی مادراشون دارن سقط و کشته میشن😞 حمایت میکنی
هر دو تاش نسل کُشیه
#غزه
#سقط_عمدی
#هر_دو_نسل_کُشی_ست
تصاویر رو برای آیدی زیر تا روز شنبه ۱۸ فروردین ارسال کنید.👇👇👇
@zahra_sd69
به قید قرعه هدیه ای تقدیم میشه🌹
منتظر عکساتون هستم 🎥
گروه مادر ایرانی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
کانال مـادر ایرانـــ🇮🇷ی
میتونید جهت شرکت در مسابقه از طرح های آماده زیر استفاده کنید و یا خودتون بصورت دست نویس پلاکارد رو آماده کنید👌