eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌴وَ لا تَسلُب مِنّی ما اَنا فیه🌴 رسیده اربعین و قصه ی راه          هوای نینوا، محبوب دلخواه مکرر   آرزو دارم بگویم         رسیدم  کربلا  الحمدلله نباشد بهتر از این رستگاری             ندارم برتر از این افتخاری چه فوزی دارد این حس زیارت       برای اربعین، چشم انتظاری   خدایا موهبت را  قدردانم        زیارت ها ، و لا تَسلُب بخوانم نگیر از من خدایا ، مٰا اَنا فیه      تو یاری کن که بر عهدم بمانم سعادت در مسیر اربعین است    بهشت عاشقان حق، همین است شفیع و سرور و سالار امت       حسین بن امیرالمومنین است خوشا آن موسم صاحب زمانی             ظهور حجت و نور نهانی به هنگامی که خود را می رساند          ز نام  جد خود دارد نشانی تمنا می کنم از تو اماما به سربازی مرا یاری بفرما ندارم آرزویی غیر از این که فرامین تو باشد حکمفرما 🌴🌴🌴 سروده سجاد محمدیاری https://eitaa.com/Maddahankhomein
❃ ﷽ ❃ :منم باید برم،،، دوباره اومـــده ، حـــال و هـــوای اربعیــن دارن مــیرن  ســـفـر ، مســـافرای اربعـــین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خوشــا به حالتون ،که زائــر حسین میشید میــرید به  کـربلا ، مســافر حسین  میشید بهشت و می بینید خــوش به سعادت شما سـلام  مـا  رو  هــم ، برســونید  بـه  کربلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نمی دونم  چـــرا ، دوباره  قســمتم   نشد دلم  شکستـه  چون ،  دوباره نوبتـــم نشد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه حرفایی تویِ ،دلای ما جامونده هاست چه حسرتی تویِ ،چشای خیس عاشقاست بازم  باید  بدیـــم ، آقا  سـلام  از  راه دور چـــرا زیـارتت  برای مـــا نمیشــه جــور 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همین که می بینم ، مســـافرای  جاده  رو دلای  عـاشـــــقِ  زائـــــرای   پیـــاده  رو منم دلم می خواد،بیام به صحن باصفات تو راه  اربعین ، جونمـو  می کنــم  فدات 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
963K
زمینه مسافران اربعین راهیم راهیه کربلای ارباب راهیم با خیل نوکرای ارباب خدا رو شکر که باز دیدم حال و هوای زاعرا نوشته رو کوله هاشون الی طریق الکربلا خدا بخواد بازم دارم میرم حرم یه ساله واسه اربعین دربدرم الهی که قربون اربابم برم هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوار الحسین دیگه باورم شده که دوسم داره اربعین واسم یه جا کنار میزاره روزی هر سالم شده زیارت صحن و سراش تا عمر دارم میخوام برم قربون صدقه نوکراش جونم فدا یله گله ام البنین خدا روشکر بازم رو نزدزمین الحمدلله رب العلمین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارلحسین هله هلبیکم به زوارالحسین اگه که قابل باشم میرم زیارت به نیابت از جوونای باغیرت هموناکه این زیارت به برکته خونشونه ذره به ذره این مسیر داره ازشون نشونه میرم به جا شهید جودی و مرادی میرم جا شهید قوطاسلو و حججی میرم جا همه فداییا زینبی هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی @Maddahankhomein
562.8K
‌ تک سنتی اربعین امام حسین علیه سلام زینب آمد از شامِ بلا و کوفه زینب امد اما قامتش خمیده روی دست و پا ردِ زنجیر  ای برادر در گلو دارد بغض دلگیر  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر کوفه باران سنگ کوفه و مو و چنگ هلهله میکردند مردمان صد رنگ قاری قرآن بودی از رو نی  ای برادر برلبت میخورد سنگُ پیا پی  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر شام و عیش و نوشش طفل و درد گوشش برده بودن به زوریا اخا رو پوشش نشنوه عباس چی کشیدیم  ای برادر کوفه و شام طعنه شنیدیم  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جانه خواهر شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی https://eitaa.com/Maddahankhomein
1.46M
واحد اربعین امام حسین علیه سلام من زینبم اخا آمدم کربلا تا توشه گیرم از این خاک پر بلا وای خیز به استقبال من  ای پر و بال من داداش داداش داداش حسین جان یک اربعین شده گشتم ز تو جدا کشته منو داداش یاد طشت طلا وای خیزران و لبت  بیچاره دخترت داداش داداش داداش حسین جان منزل به منزلم بی تو کشانده اند حرامیان داداش دشنامم داده اند وای دختر بوتراب  در مجلس شراب داداش داداش داداش حسین جان جا مانده دخترت در خرابه ی شام سنگش زدن داداش از روی پشت بام وای پا پر آبله بود  گوش بی گوش واره بود داداش داداش داداش حسین جان غساله یا اخا دست از غسلش کشید تا آسمان صدای گریه اش رسید وای کل بدن کبود  رویش چون لاله بود داداش داداش داداش حسین جان حسن رضا محمودی https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5886328919132476579.mp3
1.74M
زمینه اربعین بند اول دوباره بازه ، دروازه عشق نداره پایان ، اندازه عشق پیچیده هرجا ، آوازه عشق شروع شده قیام پا برهنه ها پیچیده توی دنیا بوی کربلا دوباره میجوشه تو رگ های زمین خون مطهر حسین(ع) و شهدا جانم جانم جانم چه قیامی چه محشری جانم جانم جانم چه سبو و چه ساغری جانم جانم جانم به خروشِ ، شیعه های حیدری ای جانم ابی عبدالله جانانم ابی عبدالله بند دوم دوباره گرمه ، بازارِ حرم پچیده هر جا ، اخبار حرم مهمون زهران (س) ، زُوّار حرم دوباره اعجاز میکنه خون حسین تموم دنیا شده مهمون حسین(ع) یک سر این سفره تو صحنِ نجفو یک سر سفرست دمِ ایوون حسین(ع) جانم جانم جانم چه سفره و چه برکتی جانم جانم جانم چه شکوه و چه دعوتی جانم جانم جانم توی صحنش ، انگاری تو جنتی ای جانم ابی عبدالله جانانم ابی عبدالله بند سوم یه روزی موسی(ع) ، از وادی طور میاد و میشه ، دنیا پُره نور این اربعیناست ، تمرین ظهور همه میان بگن که یار مهدی ان میان بگن چش انتظار مهدی ان علم به دوشای مسیر اربعین تو آخر الزمان کنار مهدی اند(عج) جانم جانم جانم چه امامی چه لشگری جانم جانم جانم بشه بر پا چه خیبری جانم جانم جانم به هو هوی، ذوالفقار حیدری العجل یا حجت الله العجل بقیه الله مرتضی سراوانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
میرسد کم کم ز هر سو باز بوی اربعین ترسم از دست و دلم افتد سبوی اربعین بگذرد عمر گران در خواب غفلت عاقبت در دلم ترسم بماند آرزوی اربعین https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸با پای پیاده بــی‌امــــان مــی‌آییم 🔹ازگوشه به گوشه جـهان می‌آییم 🔸در جاده اربعین و تا صبح ظهور 🔹با لشـــکر صــاحب الزمان می‌آیم   ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Maddahankhomein
ارباب مرا به کربلا راه بده سوگند به خون شهدا، راه بده بیچاره ی دور مانده از صحن توام تا صحن و سرای خود مرا راه بده دور از تو گرفتارِ غمی جانکاهم ماتمزده ام، اسیر اشک و آهم هرچند لیاقتی ندارم اما ای کاش به کربلا بیفتد راهم هر شب به هوای کربلا بیداریم تا صبح ز دیده اشکِ غم می باریم رحمی به دل شکسته ی ما هم کن ما حسرت کربلایتان را داریم مهدی شریفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم عمّار در آتش دونان گُریز به آتش زدن آستان وحی (اللهم العن الجبت والطاغوت) به نام خداوندگار حکیم علیم و حلیم و سلیم و کریم خدایی که بگزید خیل رُسُل بر این حلقه باشد نگین عقل کُل خدا داده او را ترازو، کتاب دعاهای او را کند مستجاب محمد بُوَد با نجابت قرین دعایش بُوَد با اجابت قرین در آغاز اسلام چون مشرکین نمودند بر مسلمین ظلم و کین هر آنکس که پیوست بر مصطفی ز کُفّـار دون دید جور و جفا گروهی ز بس طعنه، رنجه کشید ز کُفّـارِ مکّـه، شکنجـه کشید شهید از همان زجرِ بی‌حد شدند فـدائـیّ راه محـمّــد شدند از آن مؤمنین کشیـده بـلا به صدسختی و غم شده مبتلا یکی بود عمّار خوش خُلق و خو که خوانده‌است پیغمبرش راستگو بدست همان مشرکین دغا پدر، مادرش کُشته شد از جفا شکستند آن قلب بی‌کینه‌اش نهادند یک سنگ بر سینه‌اش یکی سنگ سنگین که بس داغ بود بَتَر ز آتشی در دل باغ بود سیه رنگ چون قلب کفار بود که در دستشان، بهرِ آزار بود ز گرما چنان سنگ، آکنده بود تنش سوخته پوستش کنده بود به تن، نقشِ شلاق و زنجیر داشت ولی روی لب، بانگ تکبیر داشت نشد خسته از یاریِ مکتبش اَحَد بود و احمد، شعار لبش روایت شده کز ره سرکشی بر افروخت دشمن ز کین آتشی در آتش بیفکند عمّار را که سوزانَد آن راست گفتار را خدا دید آن عبد دلریش را رسـانید پیغمبـر خویش را نبی دید در آتش عمّار زار پس آن آیتِ نور، گفتا به نار که باید به فرمان خیرالانام شوی بهر عمّار بَرد و سلام نسوزانی آن بندۀ پاک را که یاور بُوَد میر لولاک را چنانکه به فرمان رب جلیل نسوزاندی آن روز، جسم خلیل خلیل مرا، چون خلیل خدا ز گرمایِ این شعله ها کن جدا به عمّار از امر خیرالانام از آن لحظه شد نار، بَرد و سلام رسولی که قرآن ثناخوان اوست عناصر همه تحت فرمان اوست به فرمان او آب و آتش بُوَد هر آنقدر موّاج و سرکش بُوَد بلی «ایزدی» حُکم ختم رُسُل تواند کند جزء کل، خار گُل شبی کآفتاب رُخش سر زده نموده است خاموش آتشکده چو در فارس آن شعله خاموش شد همه موبدان را ز سر، هوش شد رسولی کز او نار گردید بَرد شرر، بر صحابیش کاری نکرد ندانم چه بگذشت بر آن رسول چو در شعله ها دید جای بتول! گرفتار شر، دُخت خیرالبشر چو گردید در بین دیوار و در کشید از جگر آه! خیرالنّسا همی کرد یاد از رسول خدا بگفت: ای پدر دخترت را ببین اَلا یاء و سین، کوثرت را ببین ببین اُمّتت بی وفا گشته است جدا از ولیّ خدا گشته است ببین خود که با دخترت چون کنند حبیبه ی خدا را چه دلخون کنند پس از این سخن، فضّه را زد صدا که دریاب من را ز راه وفا ببین غنچه، نشکفته، پرپر شده یکی هدیه تقدیم داور شده غمش بی‌نهایت بُوَد مُحسنم شهید ولایت بُوَد مُحسنم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: «يا نارُ کوني بَرداً و سلاماً علي عمّار کَما کُنتِ علي إبراهيمَ» به نقل از منتهی الآمال مرحوم محدث قمّی 🤲 التماس دعای فرج http://eitaa.com/Maddahankhomein
🩸آیا این از عدالت توست که زنان و حتی کنیران خودت را در پَسِ پرده نگه داشتی و ... در ضمن خطبه‌ای که عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها در مجلس یزید داشت، خطاب به آن ملعون فرمود: 📋 ... أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا؟ ▪️ای فرزند آزادشدگان!؛ آیا این از عدالت تو است که زنان و کنیزکان خود را در پس پرده قرار داده‌ای و از نامحرمان پنهان نموده‌ای (ولی) دختران پیغمبر را مانند اسیران از این شهر به آن شهر می‌گردانی ؟! 📋 قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ، وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ، ▪️پوشش مناسبی برای آنها نگذاشتی، صورت‌هایشان را نمایان کردی، و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مى‌آيند؟! 📋 وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ، وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِيٌّ. ▪️مردم دور و نزدیک و پَست و شريف با چشمان اهانت آمیزی به اهل بیت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بنگرند در حالی که از مردان آنان کسی را باقی نگذاشتی تا یاور آنها باشند! 📚لهوف،ص۲۷۱ ✍ اندر سریر ناز، تو خوش آرمیده‌ای شادی از آنکه رأس حسین را بریده‌ای!؟ مسرور و شاد و خّرم و خندان به‌روی تخت بنشین کنون که خوب به‌مطلب رسیده‌ای جا داده ای به پرده زنان خود، ای لعین خرّم دلی که پرده ایمان دریده‌ای؟! من ایستاده بر سر پا و کسی نگفت بنشین… که روی خار مغیلان دویده‌ای گه بر فروش حکم کنی، گه به قتل ما ظالم مگر تو آل علی را خریده‌ای!؟ با عترت نبی ز چه بنموده ای ستم با اینکه زو سفارش ما را شنیده‌ای زینب کجا و تاب اسیری؟ نه این ستم باشد روا به یک زن ماتم رسیده‌ای http://eitaa.com/Maddahankhomein