eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
374 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم دخترم روزگار ما این است روزگار دروغ و ظلم و ستم غارت و جنگ و مرگ و بیماری پر شده جان عالمی از غم ولی از بین این سیاهی ها گوشه ای از زمین پر از نور است گوشه ای از زمین بهشت خداست که ز غم های این جهان دور است آری آنجاست کربلا آری بین ما بحث کربلا داغ است کربلا دور نیست نزدیک است. کربلا توی قلب عشاق است نام آن شهر گرچه کرب و بلاست ایمنی بخشت از بلایا شد دخترم کام تو همان اول با کمی خاک کربلا وا شد دخترم ما همیشه با بابا اربعین توی جاده ها بودیم پابرهنه در آن بیابان ها از همه غصه ها رها بودیم حال امسال اربعین مادر مانده ام من! که با ثمر بشویم مانده ام تا تو را بزرگ کنم سال دیگر زیادتر بشویم دخترم آشنا شدی با ما ؟ ما همه عاشقیم و مجنونیم ارث اجدادمان غم عشق است ما ز داغ حسین محزونیم دخترم راه عشق شوخی نیست عاشق پابه کار می خواهد نذر کردم تو را برای ظهور که امام تو یار می خواهد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🏴🏴 در آرزوی دیدنت بیتاب و حیرانم آری برای تو ، و آغوشت پریشانم عمری هوایت را ز قاب عکس میگیرم وقتی پریشانم کمی ؛ وقتی هراسانم دل داده ام به جاده ها و هر عمود راه در روز هایی که خزانی از زمستانم تا میسپارم حال خود را به ضریح تو حس میکنم آزاده ام روحی پر از جانم سر در گم‌ام روزی که بی حب شما باشم آن روز حتی از خودم هم من گریزانم میدانم آخر آبرویم را خریداری روزی که از پایان هر مقصد هراسانم تنها امید حال و روزم کربلای تو تنها امیدی که از او مبهوت و حیرانم ای کاش که ، این اربعین پای پیاده باز من زائرت باشم ، شبی که ابر و بارانم بی عطر شهر کربلا حالم کمی گنگ ست پیداست از این روحیه ، سر در گریبانم اری بخوان اسم مرا با زائرانت که، از شوق دیدار شما مانند بارانم 🏴🏴 دلم مثل کبوتر ها دوباره دو چشمم چشمه و دریا دوباره هوای اربعین دارد دل من ولی جا مانده ام تنها دوباره ▪️▫️▪️ دوباره تازه شد داغ کبوتر صدای پای زائر های نوکر همیشه من گدای اربعینم اگر اذنم دهد آن شاه بی سر ▪️▫️▪️ مرا با آرزویم امتحان کن در این جاده مرا برگ خزان کن برای عاشقانت کربلا را خودت یکبار دیگر آشیان کن https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🔹 گذرنامه ای کاش به دستش برسد نامه‌ی من هم بدجور به هم ریخته برنامه‌ی من هم! در شهر، مشام همه از بوی تو پر بود می‌میرم اگر وانشود شامه‌ی من هم جز در دل آغوش تو آرام نگیرد این نفسِ ملامتگرِ لوّامه‌ی من هم رفتند رفیقان همگی، کِی شود آیا مُهری بخورد روی گذرنامه‌ی من هم... https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چواویس خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند... یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زینبم من که علمدار غمم به خدا قافله سالار غمم منکه پیغمبر رنج و آهم من سفیر ابی عبداللهم ریشه ی آب و گلم با اشک است چون تسلای دلم با اشک است من بلا دیده ترین زن هستم عهد غم با لب دلبر بستم فاتح غربت عاشورایم کربلا نائبة الزهرایم فاطمه زاده ام و طاهره ام در بیابان بلا صابره ام نام من شرح تمام است به عشق روی عشاق همه سوی دمشق مدفنم قبله عرش نبوی است بارگاهم هچو حریم علویست دست بوسم حرم آل الله خون من خون رگ ثارالله حال دلخسته و زار آمده ام بهر دیدار نگار آمده ام سینه پر آتش و لب ها خاموش مانده سوغات سفر در آغوش بهر من مانده به جز روی کبود زان سفر پیرهنی خون الود یاد دلدار دلم غرق مهن قلب من پاره تر از پیراهن شرح غمها و مصیبات کنم سخن از غربت سادات کنم قسمتم رنج و بلا شد ای وای صبح تا عصر چه ها شد ای وای ز غریبی سخنم قاصر شد شاه مظلوم “بِلا ناصِر” شد چه بگویم من از آن وضع عجیب ناله ی این زهیر این حبیب باغ شد طعمه ی طوفان بلا مَصرع لاله بود کرب و بلا اولین لاله چسان پرپر شد اربا اربا بدن اکبر شد بعد از او یاسمن ازهم پاشید جسم پور حسن از هم پاشید آن کفن پوش و عسل نوش وصال زیر سمها بدنش شد پامال شد شدائد ولی اندم احساس کامد از علقمه صوت عباس بعداز آن رشته احساس گسست تیرکین ساقه یک غنچه شکست مرغکی را ز جفا پر کندند روی دست پدرش سر کندند دور تا دور حرم نا محرم یک کمر تا شده از این همه غم آمد و دست به قلبم بگذاشت پرده ی صبر به کَربَم بگذاشت ترسش این بود که گردم بی تاب شدت داغ کند قلبم آب خم شد و زیر گلو بوسیدم بعد از آن لحظه چه غمها دیدم دیدم ” ابدانِ بِلا اَکفان” را بین صحرا ورق قرآن را آسمان گشت دگر تیره و تار عرش تا فرش همه گرد و غبار دیدم از تل همه ی غوغا را جلوه ی غربت عاشورا را یک سری روی نی آویخته بود بین یک دشت بدن ریخته بود به خدا نور دو عینم گم شد زیر سم جسم حسینم گم شد باب بی حرمتی اندم شد باز با اسارت سفرم شد آغاز قافله تا که زگودال گذشت این چهل روز چهل سال گذشت کی مصیبات زمین گیرم کرد به خدا داغ حسین پیرم کرد دشمن و مستی و شادی کردن منو ازجسم حسین دل کندن بی حسین رفتم از این کرب و بلا جانب کوفه و آن شام بلا صاحب روضه مکشوفه شدم قد خمیده وارد کوفه شدم بعد هجران سه روزه با یار دیدمش سوخته رخ نیزه سوار بی جواب است سوالم ز وصال قرص مه بود چرا گشته هلال سخت بگذشت برایم یک داغ که در آورد صدایم یک داغ داغ آن میکده ی ابن زیاد مجلش عشرت آن بد بنیاد صحنه ای دیدم و بی تاب شدم از خجالت به خدا آب شدم مردم از بی کسی و زنده شدم پیش طفلان همه شرمنده شدم گشتم از عقده و کردم تبعید جانب شاه بلا ، کاخ یزید من و هشتاد و چهار گلدسته ره چهل منزل و طفلان خسته کاخ حمراء و بیابان و عطش چشم سقا و یتیمان و عطش عزم بشکستن غیرت ای وای کعب نی سیلی و تهمت ای وای راس در صندوق و گه بر نی بود در پیش سینه زنان ، روی کبود بسکه سر،بازی این مردم شد وای دیگر شب و روزم گم شد لطمه ای سخت به سادات رسید ره به دروازه ی سادات رسید نام دروازه که ساعات نبود جای تسبیح و عبادات نبود پایگاه همه رقاصان بود جایگاه طرب مستان بود بعد تجهیز سه روزه با ساز کوچه گردی حرم شد آغاز همه ابعاد جفا سنجیدند چه مسیری بَرِ ما بگزیدند دم دروازه و بازار شلوغ حرفهای بد و القاب دروغ بینشان فحش دمِ رایجی است کمترین تهمتشان خارجی است بدترین لحظه برایم آن بود رَهَم افتاد در آن کوی یهود بر تلافیِّ قیام خیبر حمله کردند به سوی معجر ریشه ی هرچه حیا را کندند پرده محمل ما را کندند سنگ کین از همه سو برسرریخت وان یکی آتش و خاکستر ریخت ازحرارت همه پیکرها سوخت دامنو گیسوی دخترها سوخت درد ، بسیار و ندارم مونس من نگویم سخنی زان مجلس خیزران دست ز نسل نمرود یک سرو تشت و لبی خون آلود آنقدر چوب لبانش بوسید ضربه ، شیرازه ی لبها پاشید بوسه گاه نبوی شد ویران کرد تغییر صدای قرآن شدم از غصه دگر خانه خراب دور تا دور سرش غرق شراب حال با اینهمه غم آمده ام با قد و قامت خم آمده ام اربعینی غم و محنت دیدم من چهل روز مصیبت دیدم کنج ویران گل لاله جا ماند حیف در شام سه ساله جا ماند کو؛ که هنگامه ی امداد شده گریه کردن دگر آزاد شده https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مرثیه اربعین من زنده ام که زنده بماند صدای تو برگشته ام که روضه بگیرم برای تو این شانه ی شکسته و این قد سوخته این مو سفید خواهر خسته فدای تو ای تشنه ی کنار فرات ای شکسته دل تازه شروع می شود اینجا عزای تو ای پاره پاره پیکر رفته به نیزه ها در من دوباره زنده شده ماجرای تو اینجا هنوز بوی تو دارند سنگ ها مانده به روی خیلی از اینها حنای تو ای کاش که حسین چهل روز پیش از این من تشنه ذبح می شدم اینجا به جای تو اینجا عصای پیری ات از هم شکسته شد اما نه قطعه قطعه شد اینجا عصای تو بی دست تا که پیکر سقا به خاک ریخت آورد نیزه ای تن او را برای تو با محرمان رسیدم و نامحرمان مرا بردند دست بسته از این کربلای تو از کوفه تا به شام چهل بار لااقل نیزه به نیزه شد سر از تن جدای تو https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
کدام چلّه‌نشین است این چنین که منم علم‌به‌دوش در این ظهر اربعین که منم اویس، دست تکان می‌دهد بر اهل یمن چهل عمود بیایید از یمین که منم چهل عمود نرفتم که دست حرمله‌ای کمان‌به‌دست فرود آمد از کمین که منم ببین در آینهٔ شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد از آستین که منم چهل عمود، شبی از فرات رد شده‌ام به‌روی دست، ورق‌های یاسمین که منم سکوت تشنه‌لبانیم، ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُنی مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تو را "نافذالبصیره" و بس برآر دست از آن چشمهٔ یقین که منم علم‌به‌دوش، شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله‌پوش‌ترین قسمت زمین که منم کجاست سورهٔ یاسین سربریده به طف به نیزه می‌شنوم شرح یا و سین که منم میان معرکه "هل من معین" کیست به دشت؟ به نیزه، شعشعهٔ ماه بی‌معین که منم نشسته جلوهٔ ثاراللَّهی به پیرهنش نشسته نقش هو الله بر نگین که منم خموش رد شدی از خیمه‌گاه سوخته‌ای شکسته بشنو از این تار بی‌طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
السلام علی ولی الله آنکه باشد حبیب خاص خدا السلام علی خلیل الله آنکه بر خود گزیده از نجبا السلام علی صفی الله آنکه خود هست ابن بنده ی ناب السلام علی الحسین شهید آنکه مظلوم شد ز ظلم ذئاب السلام ای کسی که گشت اسیر در یم حزن و ماتم و کُرُبات ای که گشتی قتیل بر عَبَرات اشک دشمن کُشِ به دوست برات بارلها گواه هستم او بر تو باشد ولی و ابن ولی بر تو باشد وصی و ابن وصی فائزش کرده ای به لطف جلی به شهادت گرامیش کردی به سعادت نموده ای خاصش برگزیدی تواش به پاکی نسل از میان تمامی ناسش تو به او سروری عطا کردی تا بود سیداً من الساده تا یکی باشد از ائمه ی ما تا بود قائداً من القاده خواستی تا شود مدافع دین تا بود ذائداً من الذاده وارث انبیاش بنمودی تا که روشن کند بر امت ره حجت خود به خلق بنمودیش تا بود جانشین پیغمبر او هم عذری به خلق تو نگذاشت با محبت چو شد نصیحت گر او که تقدیم کرد جان به رهت تا رهاند به آن عباد تو را از جهالت به سوی آگاهی گمرهی های صعب حیرت زا و علیهش شد آن گروهی که کور بود از غرور این دنیا آخرت را فروختند ارزان به بهایی قلیل أَو أَدنی از تکبر شدند گردنکش تا به راه هوا شدند هلاک تا که آخر به خشم آوردند هم تو را و هم آن پیمبر پاک آن جماعت مطیع جمعی شد که خودش بود اهل کین و نفاق حال آنکه ز حیث ثقل گناه داشت بر نار دوزخ استحقاق پس به راه تو با همه جنگید از سر صبر و هم ز روی حساب تا که خونش به پای تو ریخت شد حریمش مباح بر اذناب بارلها بر آن ستمکاران لعن کن لعن سخت و بی پایان به سزای گناهشان برسان در نظر آرشان عذاب گران السلام علیک یابن رسول سید الاوصیاء را فرزند اشهد أَنَّک امینَ الله بر امینش تو زاده ی دلبند زیستی در جهان سعادتمند درگذشتی ستوده از دنیا رفتی آواره و ستم دیده با شهادت به نزد رب علا و شهادت دهم وفا سازد بر تو یزدان هر آنچه وعده نمود مهلک است او بر آنکه خوارت کرد قاتلت را عذاب خواهد بود و شهادت دهم که آوردی عهد او را به جا تو اصل وفا در ره حق همیشه کوشیدی تا مقام یقین شدت اعطا لعن حق پس برآن که کشت تو را لعن بر آنکه کرد بر تو جفا لعن حق از برای قومی که این شنید و بدان بداد رضا یا رب اینک تو باش شاهد من که منم یار و یاور یارش دشمنم من همیشه در هر حال از بَرِ دشمن ستمکارش والدینم فدات یابن رسول من گواهی دهم تویی آن نور که به اصلاب شامخی بودی یا به ارحام مادران طهور نشد آلوده دامن تو به جهل جاهلیت چو حکم فرما بود هرگز از جامه های چرکینش بر تنت جهل جامه ای ننمود من گواهی دهم که هستی تو خود ز ارکان محکم آیین بر همه مسلمین ستون سدید بر همه مومنین پناه مبین من گواهی دهم که هستی تو آن امام تقی نیکوکار بس پسندیده، پاک و تمیز رهنمایی که خود رسیده به یار آن امامان ز نسل پاک تو هم جمله هستند معنی تقوا رشته ی محکم و نشان هدی حجت حق به مردم دنیا دارم ایمان به رسم و راه شما من به برگشتتان یقین دارم بر اساس قواعد دینم آنچه ختم است و مقصد کارم قلب من بر قلوبتان در صلح امر من تابعی ز امر شماست من مهیا برای یاریتان تا که جانم به اذن حق برجاست همرهم با شما عزیزان پس همرهی با عدویتان ابدا از خداوند مسالت دارم بفرستد درود سوی شما ای درود خدا برای شما هم به روح و به جسم و جانهاتان شاهد و غیب و ظاهر و باطن و اجابت کند مرا یزدان https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_08_25_10_26_47.mp3
1.05M
ای همسفر برگشته‌ام با چشم خونبار چی بگم از هلهله و طعنه و آزار خبر داری بردن مارو توو کوچه بازار شامیا داشتن بغض بوتراب به همه مجانی دادن شراب خیلی دادن ناموستو عذاب آه یک عده پای سرا رقصیدن مست بودند و دور ما چرخیدن ای همسفر از کنج ویرانه مپرسی از نیره و کبودی شانه مپرسی از خواهرت، ز طفل دردانه مپرسی طفلتو توو بزم شراب زدن حتی رقیه رو، توو خواب زدن اونو رو دامن رباب زدن آه طعم ضرب سیلی، چشید چشماش جایی رو دیگه نمی‌دید چشماش اینجا به اشک چشم ما هلهله کردن دستا و پاهارو بسته در سلسله کردن همین جا بود که تقدیر از حرمله کردن اینجا دادن گیسوتو پیچ وتاب سینه‌ی تو با چکمه شد خراب شد پیکرت با نعلا آسیاب آه دست و پات، زیر پای اسبا بود هر عضوت یه گوشه‌ی صحرا بود https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
جامانده‌ایم و قدرت آهی نمانده است از کوه صبر، جز پرِ کاهی نمانده است لشکر کشیده بغض در این جبههٔ غزل جز خاکریز اشک، پناهی نمانده است یک خاطر تکیده و یک انتظار پیر از ما به‌غیر عمر تباهی نمانده است از ما به‌غیر حسرت دل، اشک بی‌امان از ما به‌غیر روی سیاهی نمانده است گردن بگیر باز مرا ای پناه محض راهی برای غرق‌ِگناهی نمانده است هفت‌آسمان به‌وسعت دلتنگی من است این دل مقصر است و گواهی نمانده است ای راه عشق، ای اتوبوس کنار مرز جایی برای چشم‌به‌راهی نمانده است؟ ای دل بیا به بال غزل هم‌سفر شویم مرز خیال وا شده راهی نمانده است https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
00070305.mp3
12.06M
〰〰〰〰〰〰 چل روزه که - خونه چشام چل روزه که زخم زبون خوردم توو شام زخم پاهام؛ یادم نرفته سنگای از روی بام جامونده دخترت توی خرابه رو دست من جای طنابه ببین دلم بی تابه نبودی زینبت یه شبه شد پیر دلم شد از همه جهان سیر امون از این غل و زنجیر حسین حسین غریب مادر ۳ 〰〰〰〰〰〰 این طعنه ها - حقم نبود یادم مگه میره محله ی یهود خونه دلم بازوم شبیه مادرم شده کبود چهل روزه تو رو ندیده زینب صدات زدم هر روز و هر شب دیگه جونم رسیده بر لب یادم نرفته اون لحظه ی آخر صدات می زد چجوری مادر فدای اون بدن بی سر حسین حسین غریب مادر ۳ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_08_25_10_25_44.mp3
465.2K
یک اربعین خون به دل ما شد یک اربعین چشمانم دریا شد یک اربعین زینب تماشا شد یک اربعین چی بگم از شام خراب ای وای بستن مارو با یک طناب ای وای بردنمون بزم شراب ای وای ای وای من دور زنها صف می‌زدن ای وای رقاصه‌ها کف می‌زدن ای وای پای سرها دف می‌زدن ای وای ای وای من وای از بازار دیدم با چشم تر سنگ می‌زدن مردم شام به سر از روی نی افتاد سر اصغر وای از بازار همین جا بود که پیکرت پا خورد استخوونهات شد زیر نعلا خرد با دیدنِ تو دخترت جا خورد ای وای من https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
◀️ بـا سوزِ باد زمزمه‌‌ی آه می‌رسد آه از دمی که قافله از راه می‌رسد با اشک و آه، داغِ جهان تازه می‌شود غم می‌‌شود مُسافر و ناگاه می‌رسد ازبس که جانِ کاسته رفته‌است زیرِ خاک از زیرِ خاک ناله‌ی جانکاه می‌رسد افلاک را گرفته اگر ناله، شک نکن این ناله‌ها ادامه‌اش از چاه می‌رسد وقتی که قصه‌ی تو به "سر" می‌رسد، به شام_ هفتاد و چند قصه‌ی کوتاه می‌رسد دیگر به هیچ سلطنتی اعتماد نیست با دستِ بسته لشکرِ یک شاه می‌رسد حالا رسیده اهلِ حرم بر سرِ مزار عشق از ازل به مردُمِ آگاه می‌رسد بیم است تا به لرزه درآیَد تمامِ عـرش از جزر و مدِّ گریه که تا ماه می‌رسد با بوی اربعینِ تو خوش می‌شَود دلم دل میدهم به عشق که دلخواه میرسد | | https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
❁﷽❁ 🖤 💔🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ یک اربعین ســلام ســـرودم به نام تو تا بشنـــوم جـواب علیــکَ الســلام تو از جـاده های خیــس نجف تا به کربلا دست مرا گرفت دختر شیرین کلام تو باران گریه بود که از عشـق می چکید سرمســـتی عجیبِ مســـافر ز جام تو بر دوش هر کسی علم سرخ یا حسین یعنی گرفته ایم حسین جان ، پیام تو هر قطره خون حنجر تو شد حماسه ساز شـــوری بپا نمـــوده به عــالم ، قیـام تو تا کربلا و عشـــق تو جــاریست در دلــم صبحـــم مزین است و معـــطر به نام تو ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مرثیه اربعین برخیز برادر شهیدم من زینبم از سفر رسیدم از رنج اسارت آمدم من مشتاق زیارت آمدم من با پیکر خسته ام رسیدم با قلب شکسته ام رسیدم ای تشنه،ذبیح کربلایی برخیز حسین من کجایی؟ هرچند به خون وضو گرفتم پیراهنت از عدو گرفتم با معجر خون نقاب کردم در راه تو انقلاب کردم از شام بلا رسیده ام من دنبال سرت دویده ام من من در غم تو اسیر بودم در سلسله هم امیر بودم تو رفتی و غیرت از جهان رفت آه دل من به اسمان رفت تا پرچم ساقی ات زمین خورد از معجر خواهرت امان رفت تو رفتی و نیزه ها رسیدند از شانه ی کودکان توان رفت با ضربه ی دست های سنگین هوش از سر و گوش دختران رفت جان بود هنوز در وجودت دیدم که سر تو بر سنان رفت انگشتر خون گرفته ات را دیدم که به دست ساربان رفت از داغ تو باغ ارغوانم چل روز شده که قد کمانم از شام یهود آمدم من با روی کبود آمدم من با کوه عذاب می رسم من از بزم شراب می رسم من باز آمده ام به رنگ لاله با قافله ات به جز سه ساله بعد از تو همیشه بی کسم من با چادر پاره می رسم من در کوفه شد آنچه فرض کردم من چادر کهنه قرض کردم بگذار نگویمت ز بازار از کوچه و از نگاه انظار در کوفه به روی باز بودیم بر ناقه ی بی جحاز بودیم در کوفه غریب و آشنا زد شاگرد قدیمی ام مرا زد چل منزل عذاب کشت ما را لالای رباب کشت ما را در پنجه ی قوم پست بودیم همراه سپاه مست بودیم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مثنوی اربعین(دشتی) کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!! هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد برسیاهی های چادر جای پا افتاده است از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است چادری که روی آن روح الامین حساس بود با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم واجب التعظیم باشد دختر شیر خدا مثل خیل انبیا از خادمان زینبم ناله صوت الحزین او به گوش من رسید با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم دست بر سینه غلام آستان زینبم روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو خاک پایش نه غلام دوستان زینبم ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد واله و سرگشته از فن بیان زینبم در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت در چهل منزل به فکر آسمان زینبم راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم درمیان دختران جای رقیه خالی است در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
یاصاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج به شوق وصل شما راهی بیابانم چه می شود سفر اربعین نمی دانم!! تمام راه نجف تا به کربلا با خویش حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم نسیم صبح مشایه لطافتی دارد دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو قسم به موی پریشان تو پریشانم دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل چه عاشقانه شده آیه های قرآنم قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش گرفته داغ جدایی تو گریبانم زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من حسین غیرتی ام ای شهید عریانم کنار پیکر عریان خجالتم دادند نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی چرا قبول نکردند من مسلمانم امانتی تو را جا گذاشتم در شام بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم بدون غسل و کفن بین چادری خاکی تنش به خاک سپردم به دست لرزانم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
علیه‌السلام 🔸احسن‌الاحوال🔸 در هوایت عشق دارد شور و حال تازه‌ای عشق تو داده به من انگار بال تازه‌ای از ستون اول این جاده در صحن توام هر قدم دارد برای من وصال تازه‌ای کربلای تو... شب جمعه... شمیم سیب سرخ... در سرم هر لحظه‌ای دارم خیال تازه‌ای دیدن شش‌گوشه‌ات شد احسن‌الاحوال من تازه اینجا می‌شود آغاز، سال تازه‌ای در کنارت لحظه لحظه عمر معنا می‌شود زندگی با عشق تو یعنی مجال تازه‌ای می‌شود من هم یکی از کشتگان عشق تو...؟ می‌روم از کربلایت با سؤال تازه‌ای! ✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیش مظلوم اربعین حسینی جانم اباعبداللّه                جانم اباعبداللّه جامانده می‌کشد آه              جانم اباعبداللّه بی حسینم بی‌پناه               جانم اباعبداللّه امام رضا بسم‌اللّه                جانم اباعبداللّه با امضایت وا کن راه            جانم اباعبداللّه سیّدتی رقیّه سیّدتی رقیّه کارِ جامانده گریه                   سیّدتی رقیّه گویم لعنِ اُمیّه                    سیّدتی رقیّه ذکرِ اربعینی‌ها                    سیّدتی رقیّه یاحسین یارقیّه                    سیّدتی رقیّه یامولاتی یازینب یامولاتی یازینب جانت آمده بر لب              یامولاتی یازینب در این چهل روز و شب       یامولاتی یازینب دیدی که خیزران خورد     یامولاتی یازینب لعل و لب و کردی تب    یامولاتی یازینب https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه ( واحد ) اربعین حسینی سبک عربی .... کربلا سِیر وُ سلوکِ شهدا کربلا صراطِ مصباحُ‌الهدی کربلا راهِ رسیدن به خدا کربلا ( اللهمّ ارزُقنا /۳/ ) امیری ‌( حسین ‌وَ نعمَ‌الأمیر/۳/) یادش به خیر پایِ پیاده با همین نوکرا قدم قدم پایِ عَلم نجف الی کربلا یادش به خیر روضه‌هایِ موکبایِ بینِ راه به نیّتِ اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیَ الرّضا کربلا کار دستِ من داد گناه کربلا رفتم راهو اشتباه کربلا بی تو شدم بی‌پناه کربلا      ( اللهمّ ارزُقنا /۳/ ) امیری    ‌( حسین ‌وَ نعمَ‌الأمیر/۳/) یادش به خیر گرد و خاکی که رویِ شالم نشست با دیدنِ .... گلدسته‌ها بدجوری قلبم شکست یادش به خیر گم می‌شدیم تو اِزدحامِ حرم بغضی که بینِ روضه‌ها راهِ گلومونو بست کربلا ببین دلم آشوبه سینه‌زن وقتی داره می‌کوبه تو حرم به سینه حالش خوبه کربلا     ( اللهمّ ارزُقنا /۳/ ) امیری   ‌( حسین ‌وَ نعمَ‌الأمیر/۳/) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه جامانده‌های سفر اربعین کربلا ذکرِ ما جامانده‌هایِ اربعینِ کربلا یاعلی موسی الرّضا /۲/ می‌کند امضایِ شاهِ طوس باز این راه را یاعلی موسی الرّضا /۲/ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره اربعین امام حسین علیه‌السلام یادَش‌به‌خیر دربه‌دری‌هایِ اریعین یادش‌به‌خیر بی‌سر ُو سامانتان شدیم یک سفره پهن بود نجف تا به کربلا یادش‌به‌خیر ما همه مهمانتان شدیم آنقدر لقمه بود همه سیر می‌شدند زوّار لحظِه‌لحظِه نمک‌گیر می‌شدند در این مسیر صحبتی از خستگی نبود پیر ُو جوان به شوقِ حرم شیر می‌شدند شادابی و طراوات و ایثار و بندگی در بینِ این مسیر  شکوهی عجیب داشت آن روزها تمامیِ این راه   روز و شب می‌شد حسینیه همِه‌جا بویِ سیب داشت اِقرار می‌کنم به تو وابسته‌ام فقط اصرار می‌کنم که مَرانی مرا حسین دنبال می‌کنم همِه‌جا روضه‌هایِ سر گودال و نیزه  تشتِ طلا  زیرِ پا  حسین یک اربعین به پایِ سرَت ناله زد حرم یک اربعین چه‌ها به سرِ خواهر آمده یک جمله روضه مرثیه‌یِ خواهرِ شماست از شام زینبِ تو چنان مادر آمده قامت‌کمان و نیلی و پهلو شکسته‌ام مویِ سرم سپید ولی رویِ من سیاه از آن امانتی که سپردی به من نپرس آمد خرابه سر  شده ویرانه  قتلگاه خنجر سراغِ پشتِ سرت رفت خوب شد جان کَندی و ندیده دو چشمت طناب را شکرِ خدا نبود علمدار چون زدند دائم به تشتِ رأسِ تو جام شراب را پایِ سرِ بریده به هم جام داده‌اند پایِ سرِ تو حرفِ خرید و فروش بود لرزید کودکی که به من تکیه داده بود وقتی اشاره کرد به او مَردی از یهود پیشِ نگاهِ قافله  خندید حرمله پیشِ رباب قاتلِ طفلت صله گرفت وقتی که زَجر وارد بزمِ یزید شد دستی به صورتَش گلِ این قافله گرفت ای سر بریده زائرِ تو قدخمیده است جایِ لگد به چادرِ من مانده غیرتی با ساقِ نیزه پایِ سرِ نیزه دشمنت پهلویِ ندبه‌خوانِ تو سوزانده غیرتی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت چهل غروب مرا مویه بود و موی پریشان پناه می‌برم از شام هجر بر شب مویت چهل غروب نفس حبس شد، طلوع نیامد چهل غروب دویده‌ست جان خسته به سویت چهل غروب جهان خطبه‌خوان مرثیه‌ات شد چهل هزار غروب و طلوع، مرثیه‌گویت کجاست خانه‌ات ای بی‌کفن شقایق صحرا که ریگ ریگ بیابان معطرند به بویت به اربعین تو با جان خسته آمده این دل بگو که بشنود از شرح رازهای مگویت به اربعین تو مهمان شدند خیل ملائک قدم نهاده در این ره هزار عارف و سالک :: به‌جز نگاه تو شیرین نمی‌کند غم ما را قبول کن کمی از ذکر و نوحه و دم ما را نشان ز خون تو دارد نشان ز سبزی گامت کشیده راه سپیدت سه رنگ پرچم ما را... خدا نگیرد از این قوم، عشق آل عبا را که سیل غم نشکسته‌ست عزم محکم ما را کنار موکب دلدادگان راه زلالت علم به دست ببین غیرت مجسم ما را رسیده‌ایم به پابوستان به پای پیاده قبول کن غم ما را قبول کن کم ما را هزار بادیه سهل است در پی تو دویدن خوشا نگاه زلالت، خوشا به چشمه رسیدن :: نفس‌نفس، همۀ راه را به گریه دویدم به جز نگاه زلالت به چشمه‌ای نرسیدم چه زخم‌ها که به جامانده بر جهانِ پس از تو پس از غروب غریبانه‌ات چه‌ها که ندیدم چهل غروب پس از تو هزار درد نهان را میان بغض فرو خفته‌ام به دوش کشیدم هزار ساله منم، داغ قلب لاله منم من زمانه رشتۀ دل را برید و من نبریدم عطش نمی‌رود از خاطر مکدر دریا صدای العطش از طفل آب کم نشنیدم تمام عمر در این داغ جانگداز شکستم خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم زلال خندۀ خورشید و وسع آینه‌داران منم که ران ملخ می‌برم به مُلک سلیمان https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحن یل ام البنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریل امین
"میلیون" زیر قدوم زائرانت مست شد هامون از خاک پای عاشقانت لاله زد بیرون خیل فدائی های راه افتاده سویت را هر اربعین باید شمارش کرد با «میلیون» در چشم مجنون‌های عالم، یکنفر لیلاست در کوی تو لیلا بیاید می‌شود مجنون بابای نوکرها تویی، ای مهر تو بی مرز! با هر زبان هستند نوکرهای تو همخون خوشبخت آنکه زیر پرچم زندگی کرده خوشبخت‌تر آنکه شده در کربلا مدفون عمری قلم گرد حریمت چرخ زد آری از گنبد زردت درخشان می‌شود مضمون گفتی بعین الله و چشمم چشمۀ خون شد ای عالم و آدم به خون اصغرت مدیون @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجلس تمام گشت و به پایان رسید کام کو تا رسد دوباره ز خورشید بار عام هر کس گرفت سهم خود از خوان او گرفت هر کس فتور کرد عطا شد بر او حرام چه هدیه ها که خلق ستاندند از حسین حاجات بی شمار گرفتند از امام کوهی ز جرمها و معاصی که کاه شد کاهی که شد به لطف نگاهی کهی تمام چه عجب و کبرها که به راهش غبار شد بی معرفت دلی شده لبریز از مرام هر لحظه یک اشاره ز خورشید می رسید تا صاحبان درد بگیرند التیام هر کس به هر طریق غلامی نمود یافت در آستان عشق خدا جاودانه نام ای عسکری عجیب نباشد فغان کنیم ما مانده ایم و حسرت یک خدمت مدام ۵ شهریور ۱۴۰۳
من آمده‌ام گرد و غباری باشم دور و بر تو گوشه کناری باشم یااین‌که به‌روی‌آتشت‌دود‌شوم یا‌برلب چایی‌ات‌بخاری‌باشم!
دریای‌جمعیت بود تاچشم کار می‌کرد تنهاییِ من آیا آنجا چه‌کار می‌کرد؟ می رفت در‌غباری ازجمعیت‌قطاری سیل‌پیاده‌ها را با‌خود سوار‌می‌کرد حتی به جرعه آبی یا شربت گلابی هر کس هر آنچه را داشت آنجا نثار می‌کرد می‌شد اگر که می‌خواست نادیده‌ام بگیرد اما مرا هم او داشت آنجا شمار می‌کرد هروقت خسته بودم، از‌پا نشسته بودم دل را برای رفتن امیدوار می‌کرد آن چشمهای زیبا در جزر و مد دریا جز عشق هر غمی را بی‌اعتبار می‌کرد هر کس که دست خالی می‌رفت‌از آن‌حوالی با سکه‌هایی از اشک سرمایه‌دار می‌کرد می رفتم ازمسیرش،دلداده و اسیرش دریای جمعیت بود تا چشم کار می کرد!
بی تاب هرچه گفتیم ای ، ما را هم ببر از دل بی تاب ما اما تو نگْرفتی خبر قسمت نشد در ؛ پس لااقل ، مهمانمان کن یک قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein