eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
372 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
قافله تا رسید واویلا موی ما شد سپید واویلا ما عزادارو شامیان دادند همه تبریک عید واویلا کودکان و زنان، بدون پناه صفدوا فی الحدید واویلا سخن آهسته، روضه سربسته سبی کالعبید واویلا بین بازار برده ها دیدند قدّ زینب خمید واویلا سر اصغر زمین که خورد، رباب رنگ رویش پرید واویلا با اشاره به رأس پاک حسین یکنفر می‌دوید واویلا گفت این سر، سر مسلمان نیست خار بر دل کشید واویلا این سری که به نیزه جلوه‌گر ست چه بلاها که دید واویلا هست پیدا ز گردنش، قاتل بد گلو را برید واویلا آنکه سر را برید با دشوار عمه را میزند سرِ بازار https://eitaa.com/Maddahankhomein
بابا غم تو بر جگرم چرخ میزند اشک غمم به چشم ترم چرخ میزند گرچه ز سنگ، جوجه‌ی تو پر شکسته شد صیاد باز دور پرم چرخ میزند آن دختری که زیور من شد به گوش او با خنده هی به دور و برم چرخ می‌زند از تاریانه‌ای که عدو بر سرم زده بابا خرابه دور سرم چرخ میزند موی مرا کشید و لگد زد به پهلویم دردش مدام بر کمرم چرخ میزند https://eitaa.com/Maddahankhomein
2024_08_25_10_26_47.mp3
1.05M
ای همسفر برگشته‌ام با چشم خونبار چی بگم از هلهله و طعنه و آزار خبر داری بردن مارو توو کوچه بازار شامیا داشتن بغض بوتراب به همه مجانی دادن شراب خیلی دادن ناموستو عذاب آه یک عده پای سرا رقصیدن مست بودند و دور ما چرخیدن ای همسفر از کنج ویرانه مپرسی از نیره و کبودی شانه مپرسی از خواهرت، ز طفل دردانه مپرسی طفلتو توو بزم شراب زدن حتی رقیه رو، توو خواب زدن اونو رو دامن رباب زدن آه طعم ضرب سیلی، چشید چشماش جایی رو دیگه نمی‌دید چشماش اینجا به اشک چشم ما هلهله کردن دستا و پاهارو بسته در سلسله کردن همین جا بود که تقدیر از حرمله کردن اینجا دادن گیسوتو پیچ وتاب سینه‌ی تو با چکمه شد خراب شد پیکرت با نعلا آسیاب آه دست و پات، زیر پای اسبا بود هر عضوت یه گوشه‌ی صحرا بود https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_08_25_10_25_44.mp3
465.2K
یک اربعین خون به دل ما شد یک اربعین چشمانم دریا شد یک اربعین زینب تماشا شد یک اربعین چی بگم از شام خراب ای وای بستن مارو با یک طناب ای وای بردنمون بزم شراب ای وای ای وای من دور زنها صف می‌زدن ای وای رقاصه‌ها کف می‌زدن ای وای پای سرها دف می‌زدن ای وای ای وای من وای از بازار دیدم با چشم تر سنگ می‌زدن مردم شام به سر از روی نی افتاد سر اصغر وای از بازار همین جا بود که پیکرت پا خورد استخوونهات شد زیر نعلا خرد با دیدنِ تو دخترت جا خورد ای وای من https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
آخرین لحظه‌ی عمر است ببین رهسپرم به سفر میروم ای یار بیا همسفرم تا که از راه بیایی و ببینم رویت گویم آرام به تو، مانده به در چشم ترم آه، معصومه ز معصوم تمنا می‌کرد که رضا جان تو بیا لحظه‌ی آخر به برم جای شکر است که خواهر به برادر رو زد خواهری رو به برادر زدو سوزد جگرم وای بر من که عقیله ز که خواهش می‌کرد گفت گودال مرو شمر به پیش نظرم حاضرم نیزه به آقا نزنی در عوضش نوک سر نیزه‌ی خود را بزنی بر کمرم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بمان زهرا مرو تنها، تویی تنها طرفدارم به خود می‌بالم از اینکه در این دنیا تو را دارم دو دیده باز کن حرفی بزن پلکی بزن امشب بگو که با علی هستی مرو تنهاترین یارم هر آنکس خورد در کارش گره از من کمک می‌خواست منم مشکل گشا اما گره افتاده در کارم من و تو هر دو غم داریم تنها فرق ما این است تو بر دیوار خوردی و منم که سر به دیوارم به یاد غربتم هستی که شب تا صبح می‌گریی اگر تا صبح می‌گریم به یاد زخم مسمارم تو بین شعله‌ها بودی ولی من سوختم زهرا تو را سیلی زدن اما همان دم سوخت رخسارم تو را دیدم که می‌غلتی از این پهلو به آن پهلو دوباره زخم سینه باز شد ای یار بیمارم نمی‌بینم در این بستر به غیر از استخوان و پوست تنی از تو نمانده تا که در تابوت بگذارم https://eitaa.com/Maddahankhomein
با که گویم قبله‌گاه وحی را آذر زدند با لگد بیت امیرالمومنین را در زدند تا که فهمیدند زهرا داغدار مصطفاست آمدن با شاخه هیزم به زهرا سر زدند بین دشمن فاطمه تا شال حیدر را گرفت با غلاف تیغ روی بازوی مادر زدند ناکسان دیدند تا دستان حیدر بسته شد بی‌هوا بر پهلوی صدیقه محکم‌تر زدند بیشتر قلبم به یاد زینب کبری شکست مادری را دسته جمعی پیش یک دختر زدند یک نفر نه شرم دارم واقعا از گفتنش چل نفر در بین کوچه بر تن کوثر زدند https://eitaa.com/Maddahankhomein
بانوی من به غصه چرا خو گرفته‌ای من محرم توام ز چه رو، رو گرفته‌ای در بین کوچه حامی حیدر شدی ولی دیدم مدال خویش به بازو گرفته‌ای این گونه راه می‌روی و می‌کُشی مرا ره می‌روی و دست به پهلو گرفتی هنگام پاشدن کمک از دست من بگیر برخاستی و دست به زانو گرفته‌ای هر بار که بدون کمک راه می‌روی احساس می‌کنم که تو نیرو گرفته‌ای https://eitaa.com/Maddahankhomein
خدا کند که زنی بی‌خبر زمین نخورد خدا کند که زنی پشت در زمین نخورد تمام سعی خودش کرد بین دشمن‌ها ولی نشد که میان گذر زمین نخورد خدا کند که زنی حامله به ضرب لگد درون خانه پر شعله ور زمین نخورد میان کوچه اگر مادری زمین افتاد خدا کند که دگر با پسر زمین نخورد ز بعد سقط پسر زیر لب دعا می‌کرد خدا کند گلم از پشت سرزمین نخورد سه چهار مرتبه با نیزه می‌خورد به زمین خدا کند که از این بیشتر زمین نخورد https://eitaa.com/Maddahankhomein
درد و داغ و غم به جان مرتضی افتاده بود خنده دیگر از لب شیر خدا افتاده بود با که گویم در میان ازدحام دشمنان دست و پای فاطمه در زیر پا افتاده بود فاطمه در زیر در بود و میان شعله سوخت بین دود و شعله زهرا از صدا افتاده بود دومی با چل نفر از روی آن در رد شدند محسن آن لحظه نمی‌دانم کجا افتاده بود در هجوم و حمله نامحرمان بر بیت حق روی ناموس علی تنها عبا افتاده بود یک طرف از گونه‌اش رد کبودی‌های دست یکطرف هم ردّ دست کوچه‌ها افتاده بود درد صورت دارد و تاب غذا خوردن نداشت مادر سادات از آب و غذا افتاده بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
شدی آشفته و من هم ز تو آشفته‌ترم پشت در سوختی و سوخته من هم جگرم زخم شد پلک تو از بس که به من پلک زدی با اشاره تو سلامم کنی ای محتضرم بس که ضربه به سرت خورد سرت را بستی تو سرت بستی و من بر سر زانوست سرم پیش چشمم چه بلایی سر چشمت آمد با همین چشم کبودت بنگر چشم ترم همه تقصیر مغیره است خودم می‌دانم قوت بازوی من بازوی تو کرده ورم مُردم آندم که صدای تو شنیدم زهرا گفتی ای فضه بیا زود،که من زیر درم بس که از روی در سوخته دشمن رد شد از تو و سینه‌ی خونین شده‌ات باخبرم می‌کشیدند مرا تا که نگاهم افتاد دیدم از ضربه پا له شده محسن پسرم https://eitaa.com/Maddahankhomein
هرکس که رسید ضربه بر بازو زد گر حربه نداشت با لگد بر او زد در کوچه هر آن کس که مرا دشمن بود از راه رسید و ضربه بر پهلو زد دیدم که غلامِ دومی در کوچه نامرد تو را ، با همه‌ی نیرو زد ای خاک دو عالم به سرم دیدم که با بغض، غلافش به سر بانو زد با بغض زدن‌ها به حسینِ تو رسید شمر آمد و بر سینه‌ی او زانو زد می دید که چشم شاه سالم مانده با چکمه‌ی خود، به گوشه‌ی ابرو زد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_09_54_49.mp3
1.46M
مرو ای قرارم که من بی‌قرارم به غیر از تو که من کسی رو ندارم به زانو در اومد یل بدر و خیبر اگه میشه بازم بمون پیش حیدر چرا ای جوانم به غم خو گرفتی مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی شد از بس تنت آب، نیلی عذارم دیگه توی تابوت چیو من بذارم ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی برای علی بود که طاقت آوُردی تو رو پیش من می‌زدن بی بهانه یکی با غلاف و یکی تازیانه سپرِ علی بین کوچه شکستی مرا کشتی ای یار سرت را که بستی بگو فاطمه جان تو از راز دستار نکند که خورده سر تو به دیوار https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_10_01_28.mp3
1.64M
وا کن چشاتو فاطمه، ای گلعذار من نیلوفری چرا شدی باغ و بهار من جان علی مرو بمان دار و ندار من یادم نمیره که چی به سرت اومد هرکی با هرچی داشت تورو توو کوچه‌ها می‌زد پناه عالمی شدی تو بی‌پناه به کی بگم ناموسمو زد یه غلام سیاه غلافو جوری زد که چشمای یارم تاره یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره ای همدم علی چرا به غم نشسته‌ای ای خاک عالم بر سرم سرت رو بسته‌ای ای سپر علی به پشت در شکسته‌ای بگو که سینه شد درگیر در چرا افتاده بودی ای گلم به زیر در چرا زندگیمو چهل نفر به هم زدن تو زیر در بودی و روی در قدم زدن میان دود و آتش سویت دویدم زهرا مُردم همین که رویت عبا کشیدم زهرا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_10_05_49.mp3
1.27M
شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم با رفتنت مرا مکن خانه خرابم جای سلام با پلک زدن مده جوابم پرپر مزن ای بانوی علی تاب و توان بازوی علی رفته رمق از زانوی علی آه مرو که غریبم و مظلومم افتادم به التماس خانومم آهِ علی تا سوی آسمان بلند است از خانه‌ی ما بوی الرحمان بلند است خنده‌ی قنفذ بین خاکیان بلند است پیش چشام تصویر کوچه‌هاست دیدم گلم به زیر دست و پاست ناله‌ی کودکان خدا خداست آه علی با دیدن تو جون داده دیدم که در رو سرت افتاده دیدم رد خون و به روی معجر تو دیدم که می‌لرزید تو کوچه دختر تو دیدی شکسته شد غرور شوهر تو دیدم تو رو در پشت در زدن چه بی‌خبر چهل نفر زدن پیش چشام از پشت سر زدن آه ای یاسم با یه لگد پژمردی دیدم که بی‌هوا سیلی خوردی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_10_09_20.mp3
1.75M
مرو ماهم از آسمان علی بمان در کنارم جوان علی جوان علی قد کمان علی فاطمه جانم تو بود و نبود منی فاطمه تمام وجود منی فاطمه تو یار کبود منی فاطمه جان جهانم از پیش همسرت کناره می‌کنی جای سخن چرا اشاره می‌کنی تو بین بستر و من کرده‌ام گمت ای کاش جای غسل دهم تیممت پرستوی حیدر بمان پیش من بیا و دگر حرف رفتن مزن بیا کن ترحم به اشک حسن فاطمه جانم مرو فاطمه یاس نیلوفرم خمیده شدی مهربان همسرم تو رو می‌زدن پیش چشم ترم فاطمه جانم چه بی‌عدد زدن ناموس حیدر و هی با لگد زدن ناموس حیدرو یک طیف می‌زدند ناموس حیدرو با کیف می‌زدن ناموس حیدرو شریک غم و غصه حیدری به یاد حسینی دم آخری تو در فکر بوسه روی حنجری فاطمه جانم چقدر بی‌قراری برای حسین می‌سوزی با درد و غمای حسین می‌دونم میری کربلای حسین فاطمه جانم قرار بعدیمون میون قتلگاه وقتی سر حسین می‌ریزه یک سپاه عده بی‌حیا دورش که می‌مونن حسینو با لگد برش می‌گردونن https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
390.9K
گل حیدر توی شعله سوختی و شدی پرپر دیدم مونده بودی تو به زیر در گل حیدر دیگه نمیتونی تو برخیزی از جا ای پا به ماهم کشتن تورو با پا می‌میرم که می‌زدنت چه بی خبر تورو میزدن چهل نفر بخدا سرم تیر می‌کشه آخه زدنت از پشت سر می‌میرم توو شلوغیا می‌زد تورو یه غلام سیا می‌زد تورو غلاف و لگد به جای خود با هیزم چرا می‌زد تورو چه غمگینی چرا راه نرفته تو می‌شینی مغیره داره دست سنگینی چه غمگینی این جدایی والله سخته واسه حیدر بی‌تاب حسینی این ساعت آخر قرارِ بعدیمون توی گودال کنار تن پامال وقتی که حسین ما از عطش میره از حال می‌بینی که برش می‌گردونن تنشو می‌سوزونن استخون سینه‌شو نعل اسبا می‌شکونن https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
431.4K
زهرا مرو خیلی تو جوونی مجروحی ولی کاشکی بمونی تصورش سخته بالا نمیاد دست تو اصلاً تصورش سخته به کی بگم ریختن سر یک زن پوشوندی معلومه باز ورم زیر چادرو سیصد نفر می‌زدن میون اون کوچه تورو تنهام نگذار فاطمه ببین غریبم تو مرو تا که پهلوت شکسته شد نماز تو نشسته شد ای لاله با پا پژمردی با سر دیدم زمین خوردی می‌خوای پاشی اما نمی‌تونی انگار دیگه پیشم نمی‌مونی داری هنوز سردرد یکی نگفت بسه دیگه برگرد داری هنوز سردرد نمی‌گذرم از قنفذ نامرد ای حمایتگر من مثه تو پیدا نمی‌شه چی سر چشمت اومد که چشم تو وا نمی‌شه بعد از اون ضربه دیگه زهرام زهرا نمی‌شه اصلاً نمی‌شه باورم بازوی تو کرده ورم قنفذ تورو با کیف می‌زد به دستت نعل سیف می‌زد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_10_19_05.mp3
440.6K
فاطمه جانم مرو بمان ای مهربانم ای حامی قامت کمانم ای نیمه جانم نیمه جانم فاطمه جانم بگشا مژه ای همسر من پشت و پناه و یاور من یک تنه بودی لشکر من ره می‌روی و دستت بوَد به روی دیوار دیدم که ای بانوی بیمار پایت کشیده می‌شد ای یار نمیره از یاد که از گلم برگ و بر افتاد عشق علی پشت در افتاد در با لگد روی سر افتاد به کی بگم من به زخم قلب من نمک خورد به صورتم مهر فدک خورد تو کوچه ناموسم کتک خورد به کی بگم من چهل نفر یارمو کشتن ماه شب تارمو کشتن خانم باردارمو کشتن https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_11_28_10_24_18.mp3
462.7K
می‌خوام بگم از یه شیطان سرشت که نامه بر معاویه نوشت اونجا گفته از شعله توو بهشت ای وای من معاویه جات خیلی خالی بود که زهرا رو بد زدم شد کبود ضربه‌هام به پهلوش اومد فرود خبرداری شعله‌ها رو دیدم نفس‌ِ فاطمه رو شنیدم با پا به در محکمتر کوبیدم خبرداری با همه‌ی قدرت با یه لگد با تمام شدت یه جور زدم که افتاد با صورت خبرداری علی رو دست بستم تا شد بلند رو فاطمه دستم غرورشو تو کوچه شکستم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شب تا به صبح،درد که بیمار می‌کِشد با دیدن تو، آه پرستار می‌کِشد هرگز کسی به عمر خودش حس نکرده است رنج و غمی که حیدر کرار می‌کِشد ای قلب قبله‌گاه چرا رو به قبله‌ای چه ناله‌ای، علی ز غم یار می‌کشد شرمنده‌ام که سینه تو سوخت فاطمه این سینه درد،از نوک مسمار می‌کشد با هر نفس لباس تنش رنگ لاله شد هرچه کشیده از در و دیوار می‌کشد با دیدنش دوباره زمین می‌خورَد علی از دست قنفذ است که آزار می‌کشد دیدم میان کوچه تو را با غلاف زد حتی غلاف آهِ شرربار می‌کِشد تنها برای دلخوشی‌ام روزآخری از بازوی شکسته خود کار می‌کشد دیشب به زینبم که سخن گفتی از کفن انگار که یکی به جگر خار می‌کشد گفتی حسین را ته گودال می‌کِشند این بی‌کسی تو را سر بازار می‌کِشد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
باغ و بهار من همه رنگ خزان شده یاس علی شبیه گل ارغوان شده دیدم پناهگاه همه بی‌پناه شد دیگر رشیده‌ی علوی قد کمان شده تاوا کند مژه، مژه بر هم نمی‌زنم چشمش به زیرِ ابر سیاهی نهان شده دیدم میان کوچه ، عدو با اشاره گفت محکم بزن مغیره دگر نیمه جان شده بی شانه‌ی حسن نَتَواند بایستد بانوی خانه بعد لگد ناتوان شده هنگام راه رفتن خود می‌خورد زمین از بس زدند پوست بر استخوان شده پیراهنش که دوخته شد سوخت مادرو بهر حسین تشنه لبم روضه‌خوان شده افسوس زحمتش به هدر رفت فاطمه پیراهنی که پاره به دست سنان شده تا پیکرش دریده شود می‌زند دقیق از بس که نیزه را به جگر می‌زند عمیق https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مرو جوان علی، بر لبم دعا مانده ببین امام غریب تو از صدا مانده پرستویم شده از کوچه، کوچ تو آغاز شکسته بال شدی و پرت جدامانده تنی که سوخته را من چگونه غسل دهم تیممت بدهم چون که زخم وامانده بگو چکار کنم خون نریزد از سینه برای بستن این زخم، مرتضی مانده نرفته است ز یادم که می‌زدم فریاد لگد نزن که گلم بین شعله‌ها مانده به کوچه همنفسِ من، نفس نفس می‌زد یکی نگفت که زهرا به زیر پا مانده تو را زدند و زدن‌هایشان تمام نشد هنوز قصه گودالِ کربلا مانده حسین نیزه که می‌خورد زیر لب می‌گفت که تازه ضربه‌ی سیلیِ بی‌هوا مانده https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
روز روشن بانویی را تیره دلها می‌زدند دختر خیرالبشر را بی حیاها می‌زدند فاطمه در بین شعله بود و حیدر گُر گرفت فاش می‌گویم علیِ مرتضی را می‌زدند کاش می‌بستند چشمان علی را جای دست نامسلمانان به پیش چشم مولا می‌زدند مثل جوجه دختری لرزید آنجا تا که دید دسته جمعی بین کوچه مادرش را می‌زدند عده ای با تازیانه می زدندو با غلاف عده ای در آن شلوغی با کف پا می‌زدند بر نمی‌گردد سر زهرا میان بسترش چون میان کوچه او را بی محابا می‌زدند این زدن ها باز، در کرب و بلا تکرار شد یوسفی را در ته گودی خدایا می‌زدند پهلویش، پهلوی یک پهلو شکسته نیزه خورد زخم ها را بر تن او، پیش زهرا می‌زدند از تنش چیزی نمانده غیر مشتی استخوان لشگری دیدند آقا مانده تنها، می‌زدند زخم قلب داغداران، بار دیگر تازه شد اسبها را نعل تازه پیش زنها می‌زدند پیکری عریان به روی خاک و جمعی کف زنان خواهری را در هیاهوی تماشا می‌زدند با که گویم؟ کاش می‌مُردم نمی‌گفتم سخن دختری را در کنار جسم بابا می‌زدند https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
2024_12_21_19_44_35.mp3
544.6K
همه‌ی هستیِ حیدر اومد بضعه‌ی پاک پیمبر اومد سوره کوثر همه بخونید باطن سوره‌ی کوثر اومد فاطمه جانم فاطمه جانم روح عبادات آمد خوش آمد قبله‌ی حاجات آمد خوش آمد گل بریزید به مقدم زهرا مادر سادت آمد خوش آمد فاطمه جانم فاطمه جانم نویدی از سوی سرمد آمد امشب جانِ جان احمد آمد پر شده عالم ز بوی زهرا گل زیبای محمد آمد فاطمه جانم فاطمه جانم همه هستیم آواره‌ی زهرا دلها شده بیچاره‌ی زهرا حاجیِ کوی تو همه هستیم کعبه‌ی ما گهواره‌ی زهرا فاطمه جانم فاطمه جانم https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای امیدم! هر دل بیدار می‌گوید بیا شیعه با چشمان گهربار می‌گوید بیا باغبانا! باغ دین از شعله‌ی اشرار سوخت گل صدایت می‌زند گلزار می‌گوید بیا در همه عمرش نمی‌گردد پریشان خاطرش هرکسی با ناله‌های زار می‌گوید بیا یادگار حیدر کرار بین کوچه‌ها دست بسته حیدر کرار می‌گوید بیا یابن طاها، یابن یاسین، یابن زهرا العجل مادری که خورده بر دیوار می‌گوید بیا با که گویم هم روی تل، هم به کوفه هم به شام عمه‌ات با دیده‌ی خونبار می‌گوید بیا اسم بابا می‌برَد هربار، سیلی می‌خورَد دختری دردانه در بازار می‌گوید بیا گرچه شائق خوب می‌داند که باشد روسیاه بازهم شکر خدا، بسیار می‌گوید بیا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
کس نباشد بجز تو دلدارم که بُوَد غیر تو طرفدارم؟ همه‌ی هستی‌ام ز دستم رفت گرچه آلوده و گنهکارم به رخ یار می‌خورَم سوگند عاشق دیدن رخ یارم همه سرمایه‌ام فقط این است که به عالم فقط تو را دارم منِ بی‌مایه و محبت تو مانده‌ام خواب یا که بیدارم تا نفس داشت مادرم را زد تا ابد از مغیره بیزارم تا نفس دارم ای عزیز دلم منهم عجّل فرج به لب دارم http://eitaa.com/Maddahankhomein
دلم ز دوری رویت شده کباب بیا نمانده در دل شیعه توان و تاب بیا بدون روی تو مه رونقی ندارد که فروغ بخش مه و نور آفتاب بیا قبول_ نیست زمانش ببینمت حالا عنایتی؛ فقط امشب مرا به خواب بیا امید حیدر و زهرا فراق تو تا کی؟ قسم به بانوی آب و ابوتراب بیا بیا که تا تو نیایی هنوز هم باشد به دور گردن شیر خدا طناب بیا به ناخنی که زبس چنگ زد پر از خون شد تو را قسم که به بی‌شیری رباب بیا به مصحف بدنی که ورق ورق گشته نمانده است به جز جلد این کتاب بیا به حنجری که بر آن نیزه را فرو کردند به دختری که کتک خورد بی‌حساب بیا قسم به چشم ابوالفضل، که فقط یک بار دو چشم عمه‌ات افتاد بر شراب بیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
اُمّ کلثوم غم و محنت دوران دیده از همان کودکی‌اش غصه فراوان دیده داشت تنها دو سه سالی که میان کوچه مادرش را به زمین زار و پریشان دیده پشت هم غم روی غم دید و تحمل می‌کرد کربلا بود که اندوه، دوچندان دیده غمِ اصغر، غم عباس و علی جای خودش یوسفش را به زمین با لب عطشان دیده سر جدا بود ولی باز به او نیزه زدند نیزه‌ باران شدنِ پیکر عریان دیده بدنی دید روی خاک ولی سینه نداشت پاره پاره بدن از سُمّ ستوران دیده از حسینش چه بگویم که به لکنت افتاد تکه‌های بدنش را به بیابان دیده عصر آن روز فقط پارگیِ گوش ندید دختران را به روی خار مغیلان دیده هرچه غم دید بماند، زِ همه سخت‌ترش وسط تشت، سرِ قاری قرآن دیده از غم چوب به لب‌ها و غم جامِ شراب خواهرش را به خدا پاره گریبان دیده چه بگویم که اسیران و یتیمان را بعد وسط هلهله‌ی برده فروشان دیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
ما با گناه بر دل تو غم گذاشتیم کِی روی زخمهای تو مرهم گذاشتیم؟ هر بار با گناه دلت را شکسته‌ایم تازه به خویش، نام ز مَحرم گذاشتیم گفتیم از سپاه تو باشیم، لاجرم پیری ولی رسید و قدی خم گذاشتیم آمد ندا که وقت ظهورش فرا رسد در پشت سر، چو عیسیِ مریم گذاشتیم هرچند ما بدیم ولی هر شهادتی سر دربِ خانه‌ها همه پرچم گذاشتیم آقا قسم به سینه‌ی مرضوض جدتان الحق که ما برای فرج کم گذاشتیم گفتند ده نفر همه با اسبهایمان ما پا به روی پیکر دَرهم گذاشتیم https://eitaa.com/Maddahankhomein